پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق
گرایش حقوق بین الملل
125 صفحه
چکیده:
یکی از مهمترین بحرانهایی که از بدو حیات سازمان ملل متحد همواره صلح و امنیت بینالمللی را مختل نموده، موضوع فلسطین است. متاسفانه به رغم گذشت بیش از 60 سال از این بحران، به نظر میرسد هنوز اراده جدیای در جامعه بینالمللی و به خصوص سازمان ملل متحد برای حل و فصل این موضوع وجود ندارد. نتیجه تداوم وضعیت نامشخص دولت فلسطین، آوارگی و از دست رفتن جان میلیونها نفر انسان مظلوم بوده است که به رغم گذشت دهههای متمادی نتوانستهاند با تشکیل یک دولت مستقل، از حقوق خود در مجامع بینالمللی دفاع کنند. موضوع عضویت فلسطین در ملل متحد، مسالهای است که پس از مطرح شدن درخواست فلسطین برای عضویت در ملل متحد، از زاویه حقوق بینالملل مورد نقد و بررسی محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است. لذا برای بررسی موضوع، در این مقاله معیارهای مندرج در منشور برای پذیرش عضویت یک دولت در سازمان ملل متحد بررسی شده و سپس با توجه به اهمیت بحث دولت شدن، به عنوان پیش شرط و مقدمه عضویت در ملل متحد، شرایط دولت شدن فلسطین بر اساس قواعد حقوق بینالملل و صلاحیت آن برای عضویت در سازمان ملل متحد مورد ارزیابی قرار میگیرد. همچنین با طرح موضوع شناسایی از منظر حقوق بینالملل و بررسی شناسایی فلسطین از سوی سایر دولتهای جهان سابقه دولت بودن فلسطین و نحوه رفتار جامعه بینالملل با فلسطین به عنوان یک دولت از بعد از انحلال امپراتوری عثمانی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. واقعیت این است که با توجه به نقش اصلی شورای امنیت در پذیرش اعضای جدید، دولتهای برخوردار از حق وتو، معیارهای حقوق بینالملل را آنگونه که به نفع منافع ملی خودشان است تفسیر و اجرا میکنند و موضوع بررسی دولت بودن فلسطین و عضویت آن در ملل متحد نیز از این قاعده مستثنی نیست. در نهایت با توجه به بررسی ادله حقوقی موجود میتوان نتیجه گرفت که فلسطین تمامی معیارهای لازم برای دولت شدن را داراست و حتی دولتهایی که از شناسایی دوژوره آن به عنوان یک دولت مستقل امتناع میورزند، در عمل و به صورت دو فاکتو وجود دولتی به نام فلسطین را مورد پذیرش قرار دادهاند.
فلسطین در تکاپوی دولت شدن