بطور کلی خداوند یکتا تمام انبیاء را در دنیا فرستاده تا سه چیز را برای سالم بودن مردم به آنها تعلیم دهند . اولا برای این که آیات خود را برای مردم خوانده و آنان را خداشناس کنند ثانیا طریقه عبادت و بندگی را تعلیم آنان دهند و ثالثا برای تزکیه و تصفیه آنان از صفات رذیله تا بدین وسیله پاک شوند (تزکیه نفس صفحه 10)
چنان چه خدامند در سوره جمعه آیه دوم می فرماید :
«هُوَ الَّذی بَعَثَ فی الاَمیین رَسُولً مِنهُم یَتلووا عَلَیهِم آیاتِه وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُم الکِتابَ وَ الحِکمَةَ» یعنی اوست خدایی که میان مردم امی (مردم قومی که حتی خواندن و نوشتن هم نمی دانستند ) پیغمبری بزرگوار از همان مردم بر انگیخت تا برآنان آیات خدا را تلاوت کنند و آنها را ( از لوث جهل و اخلاق زشت ) پاک و تزکیه کند و حکمت الهی را به آنان بیاموزد . (کتاب تزکیه روح نوشته سید جعفر رفیعی صفحه 10 )
معنای تزکیه :
تزکیه یعنی پاک کردن که این پاک کردن به دو صورت در انسان متصور است یکی در بدن و دیگری در روح و باطن
تزکیه بدن یعنی پاک بودن بدن از هرآلودگی و اما تزکیه نفس تزکیه روح یعنی پاک بودن نفس از صفات و اخلاق رذیله ای که از اعمال و صفات شیطان است و هر یک از این صفات رذیله در حد ذات مهلک روح هستند و در هر کس باشد از صراط مستقیم خارج شده و سلامت روح خود را از دست داده در نتیجه از رحمت الهی دور می شود و سرانجامی جز بدبختی و عذاب در دنیا و آخرت نخواهد داشت.
تزکیه نفس، انسان را سعادتمند و رستگار می گرداند و به همین جهت خداوند متعال در قرآن کریم پر اهیمیت ترین مطلبی را که به انسان گوشزد و سفارش می کند مسئله ی تزکیه نفس و کسب کمالات روحی است و صراحتاً و بدون هیچ کنایه و استعاره ای بشر را دعوت به تزکیه نفس و تقوی نموده است و حدوداً 25 مرتبه از تزکیه نفس نام برده و انسان را به سوی آن ارشاد کرده است .( کتاب تزکیه روح صفحه 11)
خداوند در سوره اعلی آیه 14 می فرماید :
« قَد اَفلَحَ مَن تَزَکی »به حق که پیروزی و رستگاری یافت از آن کسی می شود که تزکیه نفس کرد .
همچنین که در سوره شمس آیه 9 می فرماید :
« یَتلو عَلَیهِم آیاتِه وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ» هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کند به یقین رستگار خواهد شد .
خداوند در همین سوره پس از قسم های متعدد به چیزهایی که در نزد او مقدس هستند با تاکید این آیه را آوردند .
مانند قسم به خورشید یعنی قسم به حضرت محمد(ص) ، قسم به ماه وقتی که پس از خورشید روان است یعنی قسم به جان علی (ع) ، قسم به روز وقتی که جهان را روشن می کند یعنی قسم به جان حسن و حسین (ع) و ...(کتاب تزکیه روح نوشته سید جعفر رفیعی صفحه 12)
بدیهی است که خداوند نیازی به سوگند و قسم ندارد پس این سوال پیش خواهد آمد که چرا یازده بار قسم و سوگند برای بیان یک موضوع؟ در جواب باید به اهمیت موضوع اشاره کرد .
همان طور که گفته شد تزکیه نفس باعث خوشبختی در دنیا نیز می شود به هر حال دنیای مادی با دنیای معنوی در ارتباط است . امیر المومنین (ع) در اهمیت تزکیه نفس می فرماید: لَوکُنّا لا نَرجُوا جَنَّت وَلا نَفسٌ ناراً وَلا ثَواباً وَ لا عِقاباً اِن لَکا یَنبَغی لَنان اِن نَتاب بِمَکارِم ُ اللخلاق فَاَنِّها مَصّا تَدَل عَمَله بِسَبیلِ النَجاه » (از مستدرک الوسایل جلد دو صفحه 283)
یعنی بر فرض که نه امیدی به بهشت و نه بیمی و ترسی از جهنم داشته باشیم و بر فرض اینکه در روز قیامت پاداش و کیفری نباشد ، باز هم لازم است که فضائل اخلاقی و کمالات روحی را کسب کنیم زیرا فرا گرفتن صفات پسندیده و عمل بر طبق آنها در زندگی مایه خوشبختی و سعادت و رستگاری است .
روح انسان همانند زمینی است که اگر آب ذلال فضائل و کمالات معنوی به آن نرسد و آن را سیراب نکند مانند بیابان خشک شده و ترک می خورد و این به معنی نابودی و سیاهی روح است و این آینه مقدس را از عرش به فرش می کشاند .( کتاب تزکیه نفس صفحه 14)
چنان چه امیر المومنین (ع) در غررالحکم جلد یک صفحه 224 می فرماید:
« إِنَّ نَدویِ العَقولِ مِنَ الحاجَت الیَ الاَدَب کَما یَزما الوَضع الی المَطر» یعنی انسان شدیدا نیازمند به تربیت و تزکیه نفس خویش است همان گونه که زمین کشاورزی تشنه آب باران است .
کلمه تقوی از ماده ( وقی ) گرفته شده است , یعنی به معنای مبانت و حفظ و نگهداری .
مرحوم کویمی در کتاب مجمع الجوین می گوید :
تقوی یعنی : امتناع کردن از بدی ها و پرهیز کردن از آنچه که هوای نفس به سوی آن انسان را دعوت می کند .
همچنین دانا اصفهانی در کتاب مفودان الفران می گوید :
تقوی از« وفایه » است و آن عبارت است از محافظنائی ، از هر چه که به او زیان می رساند و تقوی یعنی نفس را در وفایه و حصار قرار دادن از آنچه که بیم می رود .
- به طور کلی می توان گفت تقوی یعنی در روح و قلب خود حالت و قوتی به وجود آوریم که آن را مصونیت روحی و اخلاقی دهد .
که اگر فرضا در محیطی قرار گیرد که وسائل و موجبات گناه و معصیت و مخالفت از قانون شرع فراهم باشد ، آن حالت و ملکه روحی او را حفظ کند و مانع شود که آلودگی در ذائل در آن پیدا شود. ( تزکیه نفس ، صفحه 15 )
در واقع این ملکه روحی انسان را به سمتی سوق می دهد که در این مسیر نه تنها انسان سالم می ماند بلکه به سعادت دنیا و آخرت نیز دست می یابد .
در این جا بهتر است به ارتباط تزکیه نفس و تقوی نیز اشاره ای بکنیم .
همان طور که از معانی این دو کلمه بر می آید ملکه خوشبختی که به وسیله تقوی در روح ایجاد می شود ، پدیدار نمی گردد مگر اینکه ابتدا روح را از رذایل و آلودگی ها پاک کنیم .
پس می توان گفت برای رسیدن به تقوی ابتدا باید روح را پاک و منزه کنیم .
- خداوند در قرآن کریم حدودا 210 مرتبه از آن نام برده و بشر را دعوت به تزکیه و تهذیب نفس نموده است. ( تزکیه نفس ، صفحه 15 )
( او حیکم عباد الله بتقوی الله فانها حق الله علیکم و الموجه علی الله حقکم و ان نستعینوا علیها بالله و نستیعوا بها علی الله )
یعنی شما را به تقوای الهی سفارش می کنم ، تقوی ، حق الهی است بر عهده شما و موجب ئبوت حقی است از شما بر خدا و اینکه از خدا برای رسیدن به تقوی کمک بخواهید و از تقوی برای رسیدن به خدا کمک بگیرید .
شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله تزکیه نفس