2-1-4- ماتریسهای ویژه
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت آموزش بخش آرایه های نرم افزار مطلب - 33 اسلاید قابل ویرایش
2-1-4- ماتریسهای ویژه
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
مشخصات این فایل
عنوان: مقاله آرایه های ادبی
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 16
این مقاله درمورد مقاله آرایه های ادبی می باشد.
در اینجا در خصوص آرایه های ادبی به اختصار مطالبی آورده میشود:
1- تشبیه : نشان دادن همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:
ارکان تشبیه : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه
مثال:
بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفت
بلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه
1- تشبیه انواع مختلف دارد:
انواع جناس:
جناس تام :یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج ها ست
خرامان بشد سوی آب روان // چنان چون شده باز یابد روان
جناس ناقص حرکتی :هرگاه اختلاف تلفظ دو یا چند کلمه تنها در مصّت کوتاه باشد ما نند: بُرد و بَرد – گِرد و گَرد – مِهر و مُهر
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند// به دشت( پُر )ملال ما پرنده( پَر ) نمی زند
جناس ناقص اختلافی : هرگاه دو کلمه یا بیشتر در یک صامت.....
روش تسجیع:
تسجیع، یکی از روش هایی است که با اعمال آن، در سطح دو یا چند کلمه (یک جمله) یا در سطح دو یا چند جمله (کلام) موسیقی و هماهنگی به وجود می آید و یا موسیقی کلام افزونی می یابد.
مدار بحث تسجیع، در نکته ی تساوی یا عدم تساوی هجاها و همسانی یا عدم همسانی آخرین واک اصلی کلمه (رَوی) است. بحث سجع، کلی تر از قافیه است. علاوه بر این اصطلاح قافیه را فقط در مورد اواخر ابیات شعر به کار می برند؛ حال آن که سجع در نثر......
در رسم الخط قدیم بسیاری از حروف از قبیل ب، پ، ج، چ، س، ش ... را از نظر نقطه یکسان می نوشتند و خواننده از روی قرائن، حروف بی نقطه یا کم نقطه را باز می خواند. امروزه که مساله تصحیف منتفی است و اشتباه در همجنس پنداری حروف و کلمات از نظر نقطه پیش نمی آید، این اسم های متعدد نیز بی مورد به نظر می رسد و بهتر است این مثال ها را سجع متوازی و سجع متوازن بخوانیم.
تبصره 5: اگر دو سجع متوازی در جمله ای در کنار هم قرار گیرند صنعت ازدواج به وجود می آید:
اگر رفیق ِشفیقی درست پیمان باش (حافظ)
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق (سعدی)
شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز نظر به روی تو کوری چشم اعدا را (سعدی)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:48
مختصری از احوال حافظ
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفتست
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
شمس الدین محمد حافظ بزرگترین غزل سرای عرفانی ایران یکی از نوابغ بزرگوار عالم انسانی است که در آغاز سدة هشتم هجری در شیراز پا بعرصة وجود نهاد . از آغاز زندگی این بلبل خوش نوای بوستان ادب و عرفان آگاهیهای کمی بما رسیده است ؛ تنها مآخذ معتبری که از روزگار حافظ بر جای مانده ، مقدمه ایست بر دیوان خواجة شیراز بخامة توانای دوست و همدرس وی محمد گلنام که در آنجا از وسعت دایرة دانش و کمال لسان الغیب سخن به میان آورده است و اینک باختصار بخشی از آن نقل می شود « . . . اشعار آبدارش رشک چشمة حیوان و بنات افکارش غیرت حور و ولدانست ، ابیات دلاویزش ناسخ سخنان سحبان و منشآت لطف آمیزش منسی احسان حسّان . . . کلمات فصیحش چون انفاس مسیح دل مرده را حیات بخشیده و رشحات اقلام خضر خاصیّتش بر سریر سخن ید بیضا نموده ، گوئی هوای ربیع کسب لطافت از نسیم اخلاق او کرده و عذار گل و نسرین زیب و طراوت از شعر آبدار او گرفته و قد شمشاد و قامت دلجوی سرو آزاد اعتدال و اهتزاز از استقامت رأی او پذیرفته .
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ قبول خاطر و لطف سخن خدا دادست.
. . . لا جرم رواحل غزلهای جهانگیرش در ادنی مدّتی با قصای ترکستان و هندوستان رسیده ، و قوافل سخنهای دلپذیرش در اقلّ زمانی با طراف و اکناف عراقین و آذربایجان کشیده . . . اما بواسطة محافظت درس قرآن و ملازمت بر تقوی و احسان و بحث کشاف و مفتاح و مطالعة و مصباح و تحصیل قوانین ادب و تجسس دواوین عرب بجمع اشتات غزلیّات نپرداخت و بتدوین و اثبات ابیات مشغول نشد ، و مسوّد این ورق عفا الله عنه ما سَبَقَ در درس گاه دین پناه مولانا و سیدنا استاد البشر قوام الملّه و الدّین عبدالله اعلی الله در جاته فی اعلی علّیین بکرّات و مرّات که بمذاکره رفتی در اثناءِ محاوره گفتی ( یعنی قوام الدین عبدالله ) که این فراید فوائد را همه در یک عقد می باید کشید و این غرر درر را در یک سلک می باید پیوست تا قلادة جید وجود اهل زمان و تمیمة و شاح عروسان دوران گردد و آن جناب ( حافظ ) حوالت رفع ترفیع این بنا بر ناراستی روزگار کردی و بغدر اهل عصر عذر آوردی تا در تاریخ سنة اثنی و تسعین و سبحمائه (792) ودیعت حیات بموکلان قضا و قدر سپرد و رخت و جودار دهلیز تنگ اجل بیرون برد و روح پاکش با ساکنان عالم علوی قرین شد و همخوابة پاکیزه رویان حور العین گشت ... بسال باء وصاد و ذال ابجد ز روز هجرت میمون احمد
بسوی جنت اعلی روان شد فرید عهد شمس الدین محمد
بخاک پاک او چون برگذشتم نگه کردم صفا و نور مرقد
و بعد از مدتی سوابق حقوق صحبت و لوازم عهود محبت ، و ترغیب عزیزان با صفا و تحریض دوستان با وفا ، که صحیفة حال از فروغ روی ایشان جمال گیرد و بضاعت افضال سخن بحسن تربیت ایشان کمال پذیرد حامل و باعث این فقیر شد بر تربیت این کتاب و تبویب این ابواب »...