مقدمه :
تجربه های بدست آمده از کشور های مختلف نشانگر این است که فساد1 امری پیچیده ، پنهان و متنوع است . از این رو ، مبارزه با آن نیز امری مستمر ، طولانی و پیچیده باید باشد . در حقیقت ، فساد (در ابعاد اداری و ابعاد دیگر جامعه ) مانند عفونت است که اگر به اندام و پیکر جامعه راه یابد ، اعضاء آن را یکی پس از دیگری عفونی کرده و از کار می اندازد و چه بسا گسترش این عفونت ، کل پیکره جامعه را فاسد کند .
اصطلاح فساد اداری2 که آن را در برابر سلامت اداری3 بکار می برند ، مدت زیادی است که مورد توجه اندیشمندان ، صاحبنظران مختلف سازمانی قرار گرفته و تلاش کرده اند با ارائه تعاریف منطبق با اصول سازمانی در جهت رفع آن گام بردارند که وجه اشتراک اغلب تعاریف ارائه شده درباره فساد دستگاهـهـای دولتــــی را می توان رشوه و سوء استفاده از موفقیت های شغلی ، برای نفع شخصی دانست . پیامدهای فساد اداری نیز در قالب معضلات و ناهنجاری هائی همچون سوء استفاده از موفقیت های شغلی ، ارتشاء و اختلاس ، کلاه برداری ، پارتی بازی ، بی عدالتی ، باج خواهی ، ایجاد نارضایتی برای ارباب رجوع (ذینفع ها)، سرقت اموال و دارایی های سازمان ، فروش اطلاعات محرمانه سازمان به دیگران ، افشاء اطلاعات سری و محرمانه سازمان و نظایر آن به صورت فردی ، گروهی و سازمان یافته پدیدار می گردد و عوامل و زمینه های گوناگونی وجود دارند که می تواند موجب پیدایش و گسترش و ترویج فساد اداری به صورت بالقوه و بالفعل شوند . بر مبنــای این عوامل و زمینـــه ها می توان راه هائی را شناسایی کرد که اثر بیشتری در کاهش و حذف پدیده فساد اداری در سازمان دارند . اگر سازمان را بصورت یک سیستم در نظر بگیریم ، این سیستم از خرده سیستم های گوناگونی تشکیل شده است که یکی از مهمترین آنها خرده سیستم منابع انسانی می باشد ، بر همین اساس در مبارزه با پدیده فساد اداری ، تمرکز بر روی عواملی که مستقیماً به بعد منابع انسانی سازمان مربوط می شود ، می تواند تاثیر بیشتری درکاهش یا حذف فساد اداری در سازمان داشته باشد هر چند که عوامل سازمانی دیگری همچون شفافیت قوانین اداری و … در این زمینه موثرند .
فرهنگ سازمانی بعنوان پدیده ای که نقش گرفته از سیاستها و رویکردهای مدیران رده بالای سازمانی می باشد از جمله عوامل ساخته شده توسط منابع انسانی سازمان است که نقش مهمی در پیشگیری از بروز فساد در ادارات و سازمانها دارد . صاحبنظران نسبت فرهنگ سازمانی به سازمان را ، همچون نسبت شخصیت به فرد می دانند که نقش مهمی در شکل گیری رفتار (فردی و سازمانی ) دارد .
از آنجا که فساد اداری (و انواع دیگر آن همچون فساد اقتصادی ، سیاسی و…) می تواند تاثیر زیادی بر روی حرکت توسعه جامعه بگذارد و بنابر اهمیتی که فرهنگ سازمانی - بعنوان یکی از مهمترین عوامل پیشگیریکننده از بروز فساد اداری - دارد، این مقاله تلاش دارد تا با برجسته نمودن نقش فرهنگ سازمانی مطلوب زمینة مناسبی را برای افزایش شناخت مدیران سازمانها و شرکتها در جهت پیشگیری از بروز پدیدهای نامطلوب بنام فساد اداری بوجود آورد .
فرهنگ سازمانی :
مقدمه :
فرهنگ سازمانی بدلیل ماهیت اثرگذاری قوی که می تواند بر رفتار و عملکرد و اعضاء سازمان داشته باشد ، نقش مهمی در کنترل درونی رفتارهای کارکنان و پیشگیری از بروز فساد اداری دارد . فرهنگ سازمانی که پیوندی نزدیک با فرهنگ عمومی جامعه دارد ، عامل مهمی در شکل دهی به رفتار سازمانی ، محسوب می شود و از نقش مهمی در پدید آوردن دگرگونی در رفتارهای نامطلوب و ایجاد ثبات در رفتارهای مورد نظر سازمان برخوردار است . فرهنگ سازمانی در قالب مجموعه ای از باورها و ارزشهای مشترک که بر رفتار و اندیشه های اعضاء و سازمان اثر می گذارد ، می تواند بعنوان سرچشمه ای برای دستیابی به محیط سالم اداری و یا فضائی که ترویج کننده فساد اداری است به شمار آید .
تعاریف :
از فرهنگ سازمانی همچون دیگر پدیده های سازمانی به صورتهای مختلف تعریف بعمل آمده است . در این رابطه دنیسون (Denison. ، 1997) معتقد است که ارزشهای اساسی ، باورها و مفروضاتی که در سازمان وجود دارند ، الگو های رفتاری که از بین این ارزشهای مشترک ناشی می شود و نمادهایی که مبین پیوند بین مفروضات و ارزشها و رفتار اعضای سازمان اند ، فرهنگ سازمانی نامیده می شوند1.
ادگار شاین( Edgar . H . Schein، 1997) ، یکی از برجسته ترین اندیشمندان رفتار سازمانی در رابطه با فرهنگ سازمانی معتقد است که : فرهنگ سازمانی عبارت از آداب ، رسوم و اخلاقیات است . فرهنگ سازمانی ارزشهایی که بطور علنی اعلام شده اند را شامل می شود . فرهنگ سازمانی ، انباشته ای از آموخته های مشترک در طول تاریخ مشترک است و آن اشاره به استحکام ساختاری و الگویی بودن و تکامل سازمان دارد .1 کارتر مک نامارا در رابطه با فرهنگ سازمانی معتقد است که ، اساساً فرهنگ سازمانی شخصیت یک سازمان است . فرهنگ سازمانی شامل پیش فرض ها ، ارزشها ، هنجارها و علائم ملموس (مصنوعات بشری) اعضای سازمان و رفتارهای آنها می باشد . فرهنگ از جمله اصلاحاتی است که بیان آن به طور واضح بسیار مشکل است ، اما هر فردی وقتی آنرا حس کند ، آنرا به خوبی می شناسد برای مثال فرهنگ یک شرکت بزرگ که به دنبال سود بیشتر است کاملاًمتفاوت از فرهنگ یک بیمارستان و آن کاملاً متفاوت از فرهنگ یک دانشگاه است . فرهنگ یک سازمان از طریق نظاره ترتیب لوازم ، آنچه اعضاء درباره آن حرف می زنند و آنگونه که پوشیده اند و.. قابل تشخیص است2.
دیل و کندی (Deal & Kennedy , 1988) ، در تعریف فرهنگ سازمانی قوی ، آنرا فرهنگی می دانند که افراد تحت آن ، اهداف سازمان را بخوبی می شناسد و در جهت آنها کار می کنند . به عقیده این دو نفر ، فرهنگ قوی اهرمی قوی برای هدایت رفتار (کارکنان ) است و کارکنان را برای انجام کارهایشان به شیوه بهتر بویژه به دو صورت خاص کمک می کند3:
1- یک فرهنگ قوی سیستمی از قوانین غیر رسمی است که به افراد یاد می دهد که اغلب اوقات چگونه رفتار کنند.
2- یک فرهنگ قوی افراد را قادر می سازد که احساس بهتری درباره آنچه انجام می دهند داشته باشند ، بر این اساس آنها راغب تر به انجام کارهای سخت تر می شوند .
شامل 26 صفحه word
دانلود تحقیق نقش فرهنگ سازمانی در پیشگیری از بروز فساد اداری