مقدمه :
گفتمان نقد و انتقاد زبان و بیان نظارت اجتماعی بر رفتارهای سیاسی اجتماعی یک جامعه است و به عبارت دیگر نقد و انتقاد موتور حرکتی هر جامعه از ساختارهای سنتی به صنعتی است.
اما مسئله که ذهن انسان را مشغول می کند چرای بد ، عملکردن نقد و انتقاد در جامعه ایران است و مشکلاتی که از این عملکردهای نابجا ، گریبان گیر جامعه ایران شده است.
برای پی بردن به این مسئله مهم اولین فرضیه که به ذهن آدمی می رسد این است که نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران نابجا استفاده می شود برای اینکه فرضیه قبول یا رد شود بعد از طرح مسئله ، تحدید موضوع شد و پس از تعریف مفاهیم و اصطلاحات ، سراغ مبانی نظری می رویم.
در فصل مبانی نظری ابتدا نقد و انتقاد را از قالبهای کلیشه خارج کردیم و بر مبنای ضمایر فاعلی ادبیات فارسی تعریف کردیم و سپس روابط سیاسی اجتماعی بر مبنای ضمایر فاعلی ادبیات فارسی بر اساس اصل راهها و اهداف مرتنی تبیین ارزشی شد.و علاوه بر این نقد و انتقاد در قالب مفاهیم اجتماعی و تضاد اجتماعی نیز تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در فصل چهارم تلاش شده انتقاد بعنوان یک عمل سازنده درون گروهی از نظر وایزنگر مورد بررسی قرار گیرد و در فصل پنجم تلاش شده است نقد به عنوان اصل رقابت معرفی شود که اگر این در بین گروه های سیاسی اجتماعی تحقق پیدا کند.یعنی از نقد بعنوان اصل رقابت استفاده شود تحول عظیمی در جوامع رخ خواهد داد و در فصل ششم تلاش شده است فرضیه تحقیق بر اساس تفکر ، گفتمان و سلطه انتخاباتی چند روزنامه در فضا ، زمان و مکان خاص مورد ارزیابی قرار گیرد.گفتن این نکات ضروریست پیشنهادات ، منابع و ماخذ ، فهرست منابع و چکیده انگلیسی در فصل هفتم آمده است.
در پایان باید متذکر شد با توجه به حساسیت و سیاسی بودن موضوع پایان نامه روی مصداقها مانوری صورت نگرفته اما همانطوری که در متن مشاهده خواهیم کرد تلاش شده مفاهیم بکار رفته گویای وضعیت امروزی جامعه ایران باشد.
بیان مسئله
هرچند نقدوانتقاد در جامعه ایران تاریخ دیرینه دارد . ودر حوزه های مختلف علوم بویژه درادبیات، هنر، اقتصاد، سیاست، سینماو تلویزیون ، مذهب، فلسفه و... مورد استفاده قرار گرفته اما نقدو انتقاددرحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی ایران در گذشته و حال ازویژگی خاص برخوردار بوده به طوری که این پدیده نقدوانتقادبه حدی عمومیت پیداکرده افراد جامعه در فضاهای مختلف جامعه از جمله درحاکمیت،دانشگاه،مکانهای مذهبی، نشریات ،تلویزیون ...حتی درمحافل عمومی عملا علیه همدیگر استفاده می کنند مسئله اینجاست اگر افراد جامعه با هر مسئولیتی ومقامی تبحروتخصص درنقد و انتقاد نداشته باشند چنین روش نقدوانتقاد هیچ دردی را ازجامعه حل نخواهدکرد بلکه مشکلات جامعه رانیز اضافه خواهند کرد. باید بپذیریم نمی توان با دیدگاه آرمانگرایی نقدو انتقاد عقلانی کرد. مگر می شود در آسمانها سیرودر زمین امر ونهی کرد . در جهان متمدن امروزی کشورهایی می توانند بین نهادهای اجتماعی خود ارتباط برقرارکنند که برنامه ریزی و سازماندهی عقلانی برای استفاده از نقد و انتقاد داشته باشند . گذشت آن زمانهایی که تصور شود انسانهایی هستند خارج از تخصص و توانایی خود صرفا قدرت یکی ازنهادهای اجتماعی رادردست دارندمی تواند بدون اینکه مورد نقدوانتقاد قرار گیرند دیگران را مورد مواخذه قرار دهند . چنین فرهنگ عام و گسترده ای که بر پایه سنتهای جامعه استوار بوده کاربردخودرادرجهان امروزی از دست داده است.
چنین فرهنگ عام وگسترده کاربردش عامل بازدارنده است وکورکننده استعداد دیگران همچنین فراری دهنده نخبگان جامعه و... امروزه آنچه مهم است به نقد و انتقاد با دید بادیدتخصصی توجه کردن است.
نقدوانتقاد بایددرچارچوب اخلاق عقلانیت باشدنه تلفیقی ازقدرت وهوس بازی انسانهایی که خود را عقل کل می دانند غافل از اینکه از عقلانیت تجربی هیچ بهره ای نبرده اند. امروزه درحوزه گفتمان سیاسی اجتماعی یک جامعه نقدوانتقادی مورد پذیرش است که دارای ارزش اخلاقی باشدکه بتواند مشکلی را درجامعه حل کند و یا به عبارتی باری را ازدوش جامعه بر دارد. و مهم آن است منتقدین چه خدمتی درجامعه انجام داده اند و چه حد قادرند کاری را انجام دهند.
امامسئله ای که درنظام اجتماعی ایران حائذ اهمیت است در حوزه گفتمان سیاسی و اجتماعی اجتماعی نقدو انتقاد به عنوان یک عیب گویی ومچ گیری از همدیگر تبدیل شده است .چنانچه مسئولین ازهمدیگر،مسئولین از مردم،مردم از مسئولین،مردم از مردم و ... همدیگررا انتقاد می کنند غافل از اینکه مشکلات جامعه چیست ؟وچه باید کرد ؟ و به نظرمی رسد این عمل یک مرض فرا فکنی اجتماعی است به طوری که درحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی نظام اجتماعی ایران چالشهای شدید به وجود آورده است که این فرافکنی به عنوان یک مسئله اجتماعی قابل بررسی و پیگیری می باشد.
و زمانی نقدوانتقاد ازحالت مرض فرافکنی خودخارج خواهد شد که درجامعه نوع نگرش نسبت به نقد و انتقاد عوض شود . یعنی از حالت سنتی (مکانیکی)به دیدگاه صنعتی
(ارگانیکی) تبدیل شود . و در چارچوب مشخص علمی قرارگیرد. وبا روش های علمی مورد ارزیابی قرار گیرد.اگر چنین نگرشی تحقق پیدا کند نقد و انتقاد ازحالت مرضی به حالت تحول گرایی سوق پیدا می کند در نتیجه یکی ازساختارهای سنتی جامعه از بین خواهدرفت ومی شود باروش های علمی پاسخی برای تفاوت نقدوانتقادنیازهای اجتماعی که نقد و انتقاد پاسخ می دهند ، علل و شرایطی که نقد و انتقاد از آن ناشی می شود،
کارکردهای بیمارگونه نقد و انتقاد ، تاثیرات که نقد وانتقادبررشدسیاسی ،اجتماعی نظام اجتماعی ایران می گذارد و علل عیب گویی و مچ گیری در جامعه ایران از طریق نقد و انتقاد پیدا کرد.
تحدید موضوع
همانطورکه دربیان مسئله مطرح شدگفتمان نقدوانتقادمفاهیمی هستنددرتمامی حوزه های علوم به ویژه علوم انسانی مورد استفاده قرار می گیرد.واین مفاهیم درکلیت دامنه وسیعی دارند . جهت جلوگیری از پراکنش سخن در این تحقیق تلاش خواهد شد.
الف : جایگاه وشیوه گفتمان نقدوانتقادبین گروههای سیاسی،اجتماعی،حاکم وغیرحاکم (نخبگان حاکم و نخبگان غیر حاکم) نظام اجتماعی ایران مورد بررسی قرار گیرد.
ب : از نظر زمانی فقط گروه های سیاسی ،اجتماعی بعدازپیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ج : با توجه به این که اوج گفتمان نقد و انتقاد بین گروه های سیاسی ، اجتماعی نظام اجتماعی ایران دردوران انتخابات است.به این خاطر ازنظر فضای فقط گفتمان نقدو انتقاد دوران انتخابات مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ضرورت و اهمیت تحقیق
همانطورکه می دانیم گفتمان نقدوانتقاد زبان وبیان عملی نظارت اجتماعی بررفتارهای سیاسی واجتماعی یک جامعه است .گفتمان نقد وانتقاد می تواند مانند فیلتر نا خالصیهای رفتارهای اجتماعی را در نهاد سیاسی یک نظام اجتماعی تسویه کند و به عبارت دیگر گفتمان نقدو انتقاد موتور حرکت یک جامعه از ساختارهای سنتی (مکانیکی) به جامعه صنعتی (ارگانیکی)است.
اما گفتمان نقد و انتقاد به صورت صحیح استفاده نشود موجب مشکلات و حتی تخریب ساختارها وکارکردهای روابط سیاسی و اجتماعی نظام اجتماعی می شود.
ازآنجا که در بیان مسئله مطرح شده امروزه در جامعه ایران نقد و انتقاد به صورت مرض فرافکنی مورد استفاده قرار می گیرد.
وگاهی این نقدوانتقادچنان بی ربط ونا بجا مورداستفاده قرار می گیردکه خودانتقادکننده نا خود آگاه عملکرد و امتیازاتی که به دست آورده را زیر سوال می برد.
به عنوان مثال وقتی وزیرکشاورزی سابق ایران بعد از 16سال ازوزارت برکنار می شود به عملکرد وزارت کشاورزی انتقاد می کند جالب این که تمامی مسائلی که مطرح می کرد خودش مسبب اصلی آن مشکلات بود.
مثال دیگراینکه رئیس جمهورمحترم ایران در سفر استانی خود به مشهد مقدس در دیدار بانخبگان آن استان طی سخنرانی خود بحث توسعه اقتصادی سیاسی فرهنگی و اجتماعی را توطئه قدرت های جهانی می دانست .غافل از اینکه خودش به مقام ریاست جمهوری رسیده حاصل توسعه سیاسی واجتماعی دولت قبلی(شکل گیری شوراهای شهروروستایی)
بوده علاوه بر این مسائل در بین توده مردم نیز وقتی از حل مشکل خود عاجز می مانند فورا" نقا دانه مشکلات خود را بر گردن دولت و یا دیگران می اندازند .
ضرورت ایجاب می کندبرای حل مسئله اجتماعی به این مهمی یعنی نابجا استفاده کردن ازنقدوانتقادکه موجب مرض فرافکنی سیاسی واجتماعی درنظام اجتماعی شده به صورت علمی بانگرش های تازه وروشنگرانه جهت گشایش افقهای جدیدروابط سیاسی اجتماعی درحال گذرایران مورد بررسی قرار گیرد.
سوال تحقیق
چرا در ایران نقد و انتقاد چالشهای سیاسی و اجتماعی بوجود می آورد؟
هدف تحقیق
ازسالهاپیش دقدقه خاطرداشتیم درزمینه نقدوانتقاد که درحوزه گفتمان سیاسی ، اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی (1357)مطالعه ای داشته باشم. چون تا بحال تحقیق وبررسی علمی درخصوص نقدوانتقاد درحوزه گفتمان سیاسی و اجتماعی ایران صورت نگرفته است . لذا ترغیب شدم این موضوع را با اهداف زیر به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب و مورد مطالغه قرار دهم.
1_ ارائه تقسیم بندی جدید ازگفتمان نقد و انتقاد سیاسی و اجتماعی براساس اصل اول جامعه شناسی(اصل راههاواهداف)که جدول زیرگویای این مطلب است و اما توضیحات بیشتر در بحث مبانی نظری خواهد آمد.
جدول شماره یک(1)تبیین مرتنی از گفتمان نقدو انتقاد براساس اصل اول جامعه شناسی
(اصل راهها و اهداف)
نتیجه نوع
گفتمان نوع
روابط اهداف راهها نیازها اشکال سازگاری
گروههای اجتماعی
سازندگی انتقادی درونی + + + گروه ((ما)) (همنواگریان)
رقابت نقد موازی + - + گروههای ((شما)) (نوگرایان)
تخریبی انتقادی غیر
مستقیم - - + گروههای((آنها)) (واگرایان)
2_تلاش برای برون رفت از ساختارهای سنتی نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران براساس تحلیل مفاهیم اجتماعی.
3_بررسی شیوه گفتمان نقدوانتقاددرمان گروههای سیاسی،اجتماعی نظام اجتماعی ایران
اهداف جزیی تحقیق
1_بررس آثار منفی نقد و انتقاد بر رشد سیاسی ،اجتماعی ایران.
2_بررسی شیوه گفتمان نقد وانتقاد درون گروههای سیاسی ،اجتماعی.
فرضیه های تحقیق
در این پژوهش سه فرضیه مطرح است.
1_به نظرمی رسد نقدوانتقاددرخوزه گفتمان سیاسی،اجتماعی ایران نا بجا استفاده میشود.
2_ به نظر می رسد نا بجا استفاده کردن از نقد و انتقاد،یکی از شاخصهای اصلی سنتی بودن هر جامعه می باشد.
3_احتمالا می شودازنقدوانتقاد درحوزه گفتمان سیاسی،اجتماعی یک جامعه تقسیم بندی جدید ارائه داد.
پیشینه تحقیق
به کتابخانه های دانشگاه تهران ،دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز مراجعه کردم و بعد از بررسی فهرست منابع ،کتابهای زیر را مورد مطالعه قرار دادم.
ردیف نام کتاب نویسنده مترجم کدکتابخانه ای اثر
1_نقد تکوینی گدمن لوسین محمد تقی غیاثی 3N6G81DN
2_نقد تئوری های انقلاب کارلوت پیتر 8 الف2ک/491jC
3_نقد چیست منتقد کیست مسعود فراستی 37F 1995 PN
4_ نقد دینداری و مدرنیسم محمد جواد لاریجانی 3 L4R 5/0 190BP
5_ نقد روشهای تجربی و کمی در جامعه شناسی معاصر 55 W 610 H
6_ نقد تحقیق در تاریخ معاصر ایران حسین ملکی 35M 299 DS
7_ انتقاد شخصی واینگر هندری مهدی الوانی 4W 74 C 637 BF
8_ انتقاد شخصی استوارت سیم 7465 C 637 BF
9_ النقد ضیف شوقی 3N3Z507PJ
10_ نقد کالر جاناتان 6 ن 62/81 PN
11_ نقد فرهنگ اصطلاحات ادبی گری مارتین 7G 5/44RPN
12_ نقددید گاهها¸زندگی و طنزها رهی معیری N5Z285A6565PK
13_ نقد و حقیقت (نقد فرانسه) شیرین دخت 313 FAB 99PN
14_ نقد ادبی بلزی کارترین عباس مخبر 4B810PN
15_ نقد ادبی عبدالحسین زرین کوب جستجو در اصول و روشها و مباحث نقادی با بررسی درتاریخ نقد و انتقادات 3 Z 1 PNA
16_ نقد و انتقادات پوپر بر افلاطون و ارسطو علیرضا صدیقی 4ص94پ/1649B7
17_ نقد ایدئولوژی خسروی کمال 7 ن5 خ/3/823B
18_ نقد برنامه گوته مارکس. گارل 7K35M2760RSHX
19_ نقد فلسفه هوی دیوید گوزنز مراد فرهادپور 24H241BD
20_ نقد و نظریه مارلوزه هربرت رویا منسجم 6M2984M945B 21- 21-نقد و نظریه هولاب رابر بشریه 3H3G22HM
22_ نقد ادبی درشناخت ادبیات وجامعه مقاله نقد و بررسی بهروز تبریزی 3T81DN
23_ نقدو الرجال مصطفی بن حسین تفرشی 32T193028 RBP
24_نقدتاریخ وسیاست درروزگارایدئولوژی ریمون آرون نادرانتخابی
5 E73A1018CT
25_ نقد تفسیری 20مقاله_بارت ، رولان B580PN
علاوه بر کتابهای ذکر شده ،پایان نامه ها را نیز موردبررسی قراردادم بجزکتاب قدرت انتقاد سازنده وایزنگرکه مختصری در مورد انتقاد درون گروهی که در قالب روانشناسی اجتماعی مطرح شده بود . مطالبی در مورد بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران وجودداشته باشدنیافتم. این مطلب بیانگربکر بودن موضوع تحقیق می باشد.
روش تحقیق :
تحلیل محتوی
تلاش شده نوع تفکر ، گفتمان و سلطه سیاسی اجتماعی جریانات فکری ایران بر اساس محتوی تیتر و مقالات روز نامه های جمهوری اسلامی بعنوان یکی از نمایندگان نظام سیاسی اجتماعی ایران وکیهان بعنوان یکی از نمایندگان اصولگرایان و روز نامه سلام یا یاس نو بعنوان یکی از نمایندگان اصلاح طلبان تحلیل توصیفی و علیتی شود.
ابتدابرای اینکاردرجدول شماره 5 شاخصهای که به گو یه های مختلف تقسیم می شوند راساختیم واین شاخصها از جوامع ساده به پیچیده کدگذاری شدندو سپس درجدول دیگر
گویه های موردنظررا به شاخصهای مشخص که شامل جوامعه سنتی ،سنتی_ نظم گراینه
،نظم گرایانه،تضاد،تضاد_ عقلانی و عقلانی تقسیم بندی کردیم تا فراوانی نسبی تیترها و مقالات روزنامه های مورد نظر در آنها قرار گیرند.
در مرحله بعد شاخصهای مورد نظر به دو قطب مثبت و منفی تقسیم شده اند
الف_ قطب مثبت شامل شاخصهای که بیانگر تفکر،گفتمان و سلطه عقلانی ، عقلانی _ تضاد وتضاد تیتر ومقالات روز نامه های مورد نظر بودکه باتوجه به مبنای نظری و نتایج گویه ها اصل رقابت را می پذیرند و به گفتمان انتقادی از رقیب را اعتقاد ندارند.
ب_ قطب منفی شامل شاخصهای که بیانگر تفکر، گفتمان و سلطه سنتی ، سنتی _ نظم گرایانه ونظم گرایانه،تیتر ومقالات روزنامه های مورد نظر بودکه باتوجه به مبنای نظری و نتایج گویه ها اصل رقابت را نمی پذیرند و گفتمان انتقادی از رقیب را دردستورکار خودقرارداده اند برای اینکه مقایسه جدولی انجام دهیم هرکدام ازتیترها ومقالات روزنامه های موردنظرراجداگانه باروش زوجهای مثبت ومنفی مقایسه می کنیم تا
الف_فرضه تحقیق را مورد سنجش قرار دهیم.
ب_ به تحلیل محتوی توصیفی داده های روز نامه مورد نظر دست پیدا کنیم .
ج_ در مورد تیتر مقالات روز نامه های مورد نظر تحلیل علی انجام دهیم.
فرمول Z = dfi ±
z± عبارت است از شدت رقابتی یا انتقادی بودن تفکر،گفتمان و سلطه حاکم بر تیترها و مقالات روز نامه مورد نظر می باشد .
Dfi عبارت است از قدر مطلق مقایسه زوجی شاخصهای منفی و مثبت که بین منفی و مثبت صد درجه متغیر می باشد.
n- تعداد سطر یا ستون مقایسه زوجی شاخصهای منفی و مثبت
درجه آزادی _100±Z100
نکته آخر اینکه ابتدا داده های جدولی بصورت مقیاس ترتیبی مرتب شده و سپس به مقیاس نسبی تبدیل شده است و تمام شاخصها از شدت یکسانی بر خوردار هستند.
فصل دوم
مفاهیم و اصطلاحات تحقیق
مروری بر تعریف نقد و انتقاد در لغت نامه ها و دایره المعارف
در ادبیات عامه و شفاهی فارسی نقد و انتقاد به صورت مترادف هم مورد استفاده قرار می گیرد . اما از نظر ادبیات کتبی این مفهوم با همدیگر تفاوت اساسی دارند . در این مقوله ابتدا مفهوم انتقاد و سپس مفهوم نقد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
الف_مفهوم انتقاد
انتقاد یک واژه عربی است که در انگلیسی (( critical)) 1 یعنی انتقادی ، انتقاد آمیز، نکوهشگرانه وخرده گیرانه آمده است . درلغت نامه های فارسی انتقاد مفاهیمی مختلف به خود می گیرد از جمله درفرهنگ معین (( انتقاد معادل سره کردن ، نقد گرفتن پول ،
جداکردن خوب ازبدی هاخرده گرفتن،به گزینی مطرح شده) 2 ودرفرهنگ لغت دهخدا انتقاد معادل (( نیست گردانیدن، نابودساختن ، تمامی چیزی را گرفتن ، به تمام چیزی را گرفتن ، استیفاء حق وشیر دوشیدن))3 معنی شده واضافه می شود در لغت نامه دهخدا
(( نهی از منکربه معنی باز داشتن¸منع کردن،انکارکننده،خلاف امر،مترادف کلمه(انتقاد) در ادبیات فارسی است. )) 4
همانطور که ملاحظه می شود انتقاد در تمامی معانی خود به صورت یک فعل امر منفی به کار رفته یعنی تلاش شده به عنوان یک فعل بازدارنده و بر اساس بایدونباید ها حدود و اندازه ها مشخص شود.
بر خوردهای کلامی انتقادی درحوزه روابط سیاسی،اجتماعی هر جامعه معانی خاص خود را دارد به طوری که شیوه انتقاد یکی از عوامل مرز بندی افکار و اندیشه های افراد و گروههای اجتماعی در یک جامعه می شود. که در جای خود در این موارد بحث خواهد شد .
ب_تعریف نقد
نقد نیز همانند انتقاد یک واژه عربی است که در زبان انگلیسی criti.cism)) )) 5 به معنی نقد ، هنر سنجی ،علم و اصول هنر سنجی ،مقاله ها ،خطابه ای انتقادی ،نکوهش ،عیب جویی ،خرده گیری و تنقید آمده است.
امادرلغت نامه های فارسی مفهوم نقدبرخلاف انتقاددرحوزه های وسیع تری بکار رفته از جمله نقدبه معناهای((جدا کردن دینارودرهم،سره ازناسره،بهای مال وغیره به هنگام خرید آن داده شود ،سکه فلزی وپول رایج،زر و سیم سره رایج،نقدکردن مالی را تبدیل به پول نقد و رایج کردن))6
یادرآنچه درحال داده شودخلاف نسیه ،مال حاضروپول حاضروآماده،خلاف نسیه وعده و حواله))7یا در کتب ادبی فارسی بارها از مفهوم نقد در زمینه های مختلف استفاده شده است به طور خلاصه به چند مورد از آنها اشاره می شود .
از او رسید به تو نقد صد هزار درهم
زبنده بودن او چون کشید شاد مال(عنصری)
گوید به نسیه نقد ندهد هر که نیک است اخترش
با زرق نفروشد تنش در دام خوش آرد سرش ( ناصر خسرو)
نسیه نده نقد اگر چند نیز
به خرما بود وعده و نقد خار( ناصرخسرو)
چمن حکایت اردیبهشت می گوید
نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت(حافظ)
چون رفت آن نقد سیمین باز در سنگ
زنقد سیم شود دست جهان تنگ(نظامی)
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
نه هوصومعه داران پی کاری گیرند (حافظ)
هم از آن کس دهش نقد که اودادت
نقد او باید بردنت به بازارش (ناصر خسرو)
امروز با غم فزونترم از دی
وامسال به نقد کمتر از پارم(مسعود سعد)
نقدی که قدر بخشد چه قلب و چه رایج
لفظی که قضا راند چه سلب و چه ایجاب (خاقانی)
شبانگه چو نقدش نیامد به دست
زدلتنگی آمد به کنجی نشست(سعدی)
نقد خود را به کسی مسپار
که پشیمان شوی در آخر کار(اوحدی)
اما می ترسیدم که ازشهوت بر خاستن لذت
نقد را پشت پای زدن کاری دشوار است(کلیله ودمنه)
زآنکه صوفی در دم نقد است مست
لاجرم از کفر و ایمان برترست(مولوی)
چو نقدی را دو کس باشد خریدار
بهای نقد بیش آید پدیدار(نظامی)
هنگام مدح اودل مدحت کنان او
از بیم نقد اوبه هراسد ز شاعری(فرخی)
ما و شما را به نقد بی خودی در خور است
زآنکه نگنجد در او هستی ما و شما (نظامی)
دامن او به دست من روز قیامت افتد
عمر بنقد میرود در سر گفتگوی او (سعدی)
طبع که با عقل به دلالگی است
منتظر نقد چهل سالگی است (نظامی)
نقد حال خویش را گر پی بریم
هم زدنیا هم ز عقبی بر خوریم(مولوی)
دین سره نقدی است به شیطان مده
باده فغفور به سگبان مده (نظامی)
یک ذره غم تو خوشتر آید
از نقد حضور غمگساران(عطار)
دگر نقد شاهانه آنجا نیافت
ستوران رها کرد و آنجا شتافت(نظامی)
بزرگان که نقد صفا داشتند
چنین خرقه زیر قبا داشتند(سعدی)
نقد صوفی همه صافی بی غش باشد
ای بسا خرقه که موجب آتش
اضافه می شود در لغت نامه دهخدا ( معادل نقد را مفهوم امر به معروف را به کاربرد که اشاره به امر کردن به نیکویی است یادرتعابیرمردم فرمان دادن وتوجیه کردن مردم به نیکی است که سعدی می گوید.
مرا امر معرف دامن گرفت فضول آتشی گشت در من گرفت ) 8
ج_تفاوت نقد و انتقاد در لغت نامه های فارسی
نکاتی که ازاین تعاریف به دست می آید:
1_ نقددریک حوزه وسیع ازاقتصاد،سیاست،کلام،عرفان، نقدحال و... به کار رفته ولی از مفهوم انتقاد به صورت آشکار مستقیم کمتر استفاده شده
2_ نکته اینکه انتقاد بیشتربایک فعل بکار رفته درحالی که نقد ازیک گفتمان نرمتری و وسیع تربرخوردار بوده بیشتر به صورت تفسیری و یا امر به نیکویی بوده است.
3_ بر خلاف ادبیات شفاهی و محاوره ای ،امروزی تفاوت در ادبیات کتبی مفهام نقد و انتقادازنظرمکانی ،زمانی،فضا،دستوری و... به وضوح مشاهده می شود .
4_ با اینکه بین مفهام نقدوانتقاد تفاوت اساسی مشاهده می شود ولی این تفاوتها از نظر کارکردی ، ساختاری و حتی تضادها به صورت مکانیکی یا همان سنتی پرداخته شده.
5_نکته آخر اینکه در این رساله تلاش خواهد شد نقد و انتقاد با تعریف و تقسیم بندی مشخص علمی که بتواند از نظرکارکرد ، ساختار ، تضاد ،نظم اجتماعی موردمطالعه قرار گیرد.
فصل سوم
مبانی نظری
رابطه نقد و انتقاد با سیاست جامعه چیست ؟
همانطورکه در بیان مسئله مطرح شد . موتور حرکتی هر جامعه سیاسی و اجتماعی زبان گفتمان است که بصورت نقدوانتقاد توسط نخبگان احزاب سیاسی یا نخبگان گروههای فشارویاتوسط اندیشمندان وآگاهان هر جامعه مطرح می شود.
که نوع تفکرو سلطه هرکدام از این گروهها مسیرجامعه را از نظرگفتمان انتقادی یا نقد رقابت آورمشخص می کند.
که فصل پنجم این رساله بطور مفصل به این موضوع اختصاص یافته است.اما چار چوب نظری بررسی جایگاه نقدوانتقاددرحوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران را باضمایر فاعلی ادبیات فارسی آغاز می کنیم.
نقد و انتقاد بر مبنای روابط اجتماعی در ادبیات فارسی
خمیر مایه اصلی علم جامعه شناسی را سه مفهوم انسان،روابط و جامعه تشکیل می دهد. و دانشمندان زیادی برای تعریف و شناساندن هرکدام از مفاهیم فوق تلاشهای زیادی کرده
اند. ازاین تعاریف می گذریم. اما این سه مفهوم مکمل همدیگر بوده وهستند.عدم وجود هرکدام ناقض دیگری است یعنی اگرانسان نباشد روابط وجامعه معنی نداردویا اگرروابط وحرکتی ازانسان سرنزند انسان مرده بیش نیست وهرگز جامعه مردگان شکل نخواهد گرفت.پس درشکل گیری یک جامعه علاوه بروجودانسانی روابط اجتماعی نیزبسیارمهم است.
دراین مقوله تلاش خواهدشدنقدوانتقادبعنوان یک پدیده روابط اجتماعی درحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی ایران بررسی شود.ابتدا نوع روابط انسانی بر مبنای ضمایر اصلی ادبیات فارسی،نوع روابط و حوزه مطالعه آنها مختصرا تعریف وتوصیف خواهد شد .از آنجا که ضمایراصلی ادبیات فارسی شامل من،تو،او،ما،شماو آنها است که دراین میان من ،توو او ضمایر مفرد هستند و روابط فردی را می سازند در حوزه روانشناسی مورد مطالعه قرار می گیردوما، شماوآنها ضمایر جمعی هستندکه در این ضمایر روابط جمعی مطرح است در نتیجه در حوزه جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرد .
1_حوزه رواشناسی گفتمان
1_1_ من((I))
دراین گفتمان روابط انسان درونی است یعنی انسان باخودش درارتباط است که میتواند خودش راتشویق ،ملامت،کنترل،تحقیر،توجیه، قدرتمند،ذلیل،...هزاران رفتار دیگر نسبت به خودش داشته باشد .
اسکینرچنین رفتاررا ((رویدادهای خصوصی)) یا رویدادهای که درون فرد رخ می دهد و مستقیما به مشاهده دیگران در نمی آیند))9 عنوان می کنددرچنین ارتباطی فرض بر این است فردهرچه نسبت به رفتاردرونی خود عقلانی و ارگانیکی عمل کندهمانقدرمی تواند واقعیتهای اجتماعی اطراف خود رادرک کند ودر نتیجه به اصلاح امور خودش بپردازد و چنین رفتار اصلاحی را گفتمان انتقاد درونی که مستقیما با رفتار انسان در ارتباط است می نامیم و نتیجه آن سازنده تلقی می کنیم.
2_1_تو ((you))
دراین نوع گفتمان روابط انسانها رو در رو و یا رخ در رخ جلو همدیگر قرار می گیرند. ونسبت به همدیگرکنش متقابل انجام میدهندکه این کنشها به صورت موازی ودو طرفه ومستقیم می باشد . در چنین روابطی فرض براین است هرچه روابط عقلانی وارگانیکی باشد،گفتمان نقدصورت می گیردکه نتیجه آن رقابت سالم این دو کنش گر خواهد شد.
3_2_او((he،she))
دراین نوع گفتمان روابط انسانهارو درروی همدیگر قرار نمی گیرند وهمدیگررا ملاقات نمی کنند که نسبت به همدیگرکنش مستقیم انجام دهند،پس درچنین روابط ارتباط یک طرفه وغیرمستقیم است. دراین شرایط وقتی کنشی ازطرف یک کنشگرصورت میگیرد وفردغایب نمی تواندبه آن کنش، واکنش نشان دهد ممکن است دچار مشکل شود و یا
یا آسیبهای دیگر ببیند و اصولا درمفاهیم دینی چنین رفتاری اگر درست باشد غیبت می گویند و اگردروغ نباشد تهمت تلقی می شود وهردومورد ازنظراسلام فعل حرام است در
این موردفرض رابراین می نهیم که چنین رفتاری،انتقاد یک طرفه غیر مستقیم و تخریب کننده شخصیت دیگران است.
2_حوزه جامعه شناسی
دربحث ضمایرفردی مشاهده کردیم اصولا برخوردها وروابط به صورت فردی بوده می توانند درحوزه روانشناختی مورد مطالعه قرارگیرد . اما ضمایرجمعی ((ما،شما،آنها)) چون
ارتباط دونفروبیشتربه صورت گروهی مطرح است.درنتیجه تلاش خواهدشددرادامه بحث ازاین سه مفهوم ((ما،شما،آنها)) بیشتر استفاده شود . برای اینکه پایه اصلی شکل گیری گروه وجامعه روابط میان((ما،شما،آنها))می باشد.
1_2_ما((we))
دراین نوع گفتمان روابط متقابل مطرح می شود.ازویژگیهای چنین روابط(تماس مستقیم،
صمیمانه ورو در روی گروه با همدیگر ، پیوندهای عاطفی نیرومند ، پایداری و داوم و استحکام پیوندهای محبت میان اعضا و چنین گروه را بروس کوئن گروه خودی یا گروه مایی می نامند)10
ازنظر تونیس جامعه شناس آلمانی (روابطی که براساس اشتراک اجتماعی صورت گیرد گماینشافت نامیده می شود که نشان دهنده پیوندهای نزدیک، صمیمانه وشخصی، علاقه صمیمانه به رفاه همدیگر همکاری ورفاه متقابل مشخص می شود)11
اما نکته ای که در چنین روابط اهمیت دارد ارتباط مستقیم و دو طرفه و برخوردی است یعنی اینکه در چنین روابطی کنش ها درگروه به صورت مشورتی و متقابل صورت می گیرد. پس فرض رابراین می گیریم نوع گفتمان در گروه ((ما)) یی براساس انتقادباشد تا اینکه نتیجه حاصله ، سازندگی درون گروهی را شکل دهد. نکته ای بایدکه به آن اشاره کرد اصولا در یک نظام اجتماعی گروه ((ما))یی حاکمیت را در دست دارد .
2_2_شما ((you))
دراین نوع گفتمان روابط نسبت گروه ((ما)) یی ارتباط دو طرفه ، مستقیم وموازی مطرح
است یعنی این دوگروه با افراد مشخص و مستقل درکنار همدیگربرای یک هدف اما با
روش مستقل تلاش می کنند.مثال: دو تیم فوتبال رقیب را در نظر می گیریم که در یک زمین باهمدیگر مسابقه می دهندکه هرکدام با روش خودش اماهردوبرای پیروزی تلاش می کنند مشاهده می شود در چنین بازی ارتباط دو طرفه،مستقیم و موازی یعنی در کنار هم می باشد . بدون اینکه درکارهمدیگر تداخل ایجاد کنند هرتیم دنبال موفقیت خودشان هستند از نظربروس کوئن چنین روابط ،گروههای بیرونی را شکل می دهند که (اعضای گروه بیرونی غالبا یکدست می نمایند .گروه بیرونی در چشم اعضای یک گروه خودی افراد با صفات متنوع به نظر نمی آیند ، بلکه بیشتر صورت یک گروه همگون جلوه می کنند.)12
وازنظرتونیس چنین روابط نمایانگرجامعه است که به عنوان گز لشافت مطرح می کندو (ویژگی های جامعه گز لشافت رقابت،نفع شخصی،کارایی،پیشرفت و تخصص می باشد که درروابط گز لشافت نقشهای بسیار ساختارمند قراردادها، وظایف ومسئولیتهای اعضاء را تعیین می کنند.)13
در این روابط عدم دخالت درکارگروه متقابل یک اصل اساسی می باشد .که در گفتمان سیاسی اجتماعی، هرجامعه تعیین کننده هست. چون در ارتباط ما و شما هر نوع انتقاد به منزل دخالت درکارگروه متقابل می باشد.درچنین ارتباط نقدعملی مهم است.یعنی اینکه گروه متقابل می تواند با تلاش وکوشش خواسته خود را بدون برخورد به گروه متقابل انتقال دهند . مثال در بازی فوتبال که دو گروه مقابل هم بازی می کنند به همدیگرنمی توانندبگویندخوب یابد بازی کنندبلکه بانوع بازی که می تواندسرعتی، قدرتی و ... باشد تیم مقابل رابه واکنش وادارمی کنند .دراین زمینه دربحثهای نظری بیشترصحبت خواهد شد.
پس فرض را براین می گیریم نوع گفتمان دربین گروههای ما و شما به صورت نقد باشد و نتیجه آن اصل رقابت.
3_2_آنها((they ))
دراین نوع روابط نسبت به((ما)) ارتباط غیرمستقیم ویک طرفه است چون کنش گروهی که ازماسرمی زندوگروهی که حضور فیزیکی ویاحتی ارتباط کلامی با((ما)) نداشته باشد ارتباط دو طرفه وجود ندارد در نتیجه هرکنشی که ما انجام می دهیم درگفتمان سیاسی ، اجتماعی به عنوان یک انتقاد تخریبی است یعنی اینکه هرعملی وکنشی که گروه ((ما)) نسبت به یک گروه غایب که با ((ما)) هیچ هدف و روش مشترکی ندارد باعث آسیب پذیری گروه غایب می شودواین آسیب زدن درگفتمان سیاسی و اجتماعی آثار تخریبی داردمثال:ایران وآمریکا با همدیگر ارتباط سیاسی مستقیم ندارنددرنتیجه هرکنش سیاسی که ازطرف این دوکشورنسبت به همدیگر انجام شودعمل انتقادی است وتخریب کننده و چنین عملی را یا گفتمانی را انتقاد می نامیم که نتیجه آن تخریب کننده که اصولا در مورددشمن به کارمی رود.به طورخلاصه آنچه درمورد نقدوانتقادبرمبنای روابط اجتماعی درادبیات فارسی بیان شد درجدول زیرمطرح می شود.
جدول شماره2تقسیم بندی ابتدای انواع روابط انسانها برمبنای ضمایرفاعلی ادبیات فارسی
حوزه مطالعه ضمایر نوع روابط نوع گفتمان نتیجه
روانشناختی
من I
تو you
او he،she مستقیم درونی
مستقیم،موازی و دو طرفه
غیر مستقیم و یک طرفه انتقادی
نقد
انتقادی سازنده
رقابت آور
تخریبی
جامعه شناختی
ماwe
شماyou
آنهاthe مستقیم دوطرفه و برخوردی
مستقیم،موازی ودو طرفه
غیر مستقیم ویک طرفه انتقادی
نقد
انتقادی سازنده
رقابت آور
تخریبی
آنچه ازتحلیل جدول بالا به دست می آوریم این است که ضمایر فاعلی به عنوان ابتدایی ترین شکل روابط درحوزه روانشناختی وجامعه شناختی قابل مطالعه می باشد که با توجه به موضوع پایان نامه از بحثهای روانشناسی صرف نظر می کنیم . اما مفاهیم حوزه جامعه شناسی را ادامه خواهیم داد.واز طرفی هر یک ازاین ضمایر فاعلی انواع روابط بخصوصی را ارائه می دهند و از این روابط به خصوص نوع گفتمان نقد وانتقاد بد ست می آیدکه هرکدام درحوزه روانشناسی وجامعه شناسی نتیجه بخصوصی رادارند.این مطالب به عنوان پایه اصلی در چارچوب های نظری جامعه شناسی با دید تخصصی که مورد بررسی بیشترقرارخواهدگرفت.
گفتمان نقدوانتقاد سیاسی،اجتماعی دریک نظام اجتماعی براساس اصل راههاواهداف
در تبیین نظام اجتماعی همانطورکه دکتر تنهایی 14 اشاره دارند . فکر تشکیل جامعه ازخردترین سطح تا کلان ترین آن وجودتعدادی از افرادی که به گونه ای مشترک کنش می کنند که لازمه تشکیل چنین گروه اشتراک در سه معنی بنیادی تر است که عبارتند از :
1_ نیازهای مشترک که بدون آن دلیلی برای تشکیل گروه وجود ندارد.
2_ راههای مشترک که بدون آن رفتار گروهی که خصیصه دیگرگروه است وجود نخواهد داشت.
3_اهداف مشترک که نبود آن سوگیری گروه را نا منظم و ویرانگر خواهد کرد.
راهها C.M
اهداف CG ___________________ نیازهاC.N
رابطه ی نیازها،راهها،اهداف
وازنظردکترتنهایی وجود اشتراک در هریک ا زاین سه پایه بین دویاچندگروه حاکی از فرهنگ واحد یا مجموعه اجماع شده ومنطقی است که بنای توافق وقواعداجتماعی راپی ریخته است.واین فرهنگ یا قواعد اجتماعی و همبستگی به وجودآمده خود ناشی از سه پایه اصلی شکل گیری گروههای اجتماعی است.
پس می توان براساس اصل راهها واهداف نوع گفتمان وروابط بین گروهها را نیز ترسیم کرد. همانطورکه مطرح شدبراساس کنش وگفتمان گروههای عمل کننده (ضمایرفاعلی جمعی)ممکن است سه نوع رابط بین گروهی بوجود آید.
1_رابطه((ما ))یی :
1- رابطه گروه((ما))یی که افراد این گروه نیازها،راهها و اهداف مشترک دارند. بحث را با یک مثال آغازمی کنیم تیم فوتبال َA از لیگ برترکشوررادرنظرمی گیریم. دراین تیم تمامی افراد از بازیکن گرفته تا مدیرعامل باشگاه به عنوان یک گروه با قواعد و قوانین اجتماعی وفرهنگ واحد تلاش می کنند که نسبت به نیاز گروهشان از راههای مشترک به هدفشان برسند. و در این گروه روابط افراد بصورت مستقیم ودوطرفه است. در سلسله مراتب این گروه تمامی برخوردهای تشویقی و تنبیهی اعمال می شودکه دربرخوردهای تنبیهی درون گروهی انتقادیکی از ابزارهای سازنده گروه می باشد.
درچنین وضعیتی زیرسوال بردن فردخطا کاریاعمل خطای گروهی جهت برطرف کردن خطا لازم وضروریست.مثال:وقتی که یک بازیکن دردرون زمین بدبازی کندیامشکلات دیگری به تیم ایجاد کندوظیفه سرمربی این نیست که بگوید آقای بازیکن خواهش می کنم بد بازی نکن. بلکه سریعا بازیکن مورد نظر را از زمین خارج می کند و بازی کن دیگری را جایگزین می کند تا تیم آسیب بیشتری نبیند این عمل خودش یک عمل انتقادی است و از طرف دیگر اگر در چنین گروهی صمیمیت وجود داشته باشدبجاست بازیکنان به خطاهای گروهی انتقادکنند تا اینکه با تلاش گروهی آن عمل خطا برطرف شود . البته چنین شرایط یعنی انتقاد سازنده فقط درگروههایی که سوگیری عقلانی و حقوقی دارندامکان پذیرمی باشد ولی درگروههایی که مبتنی برسنت وارزشها باشد انتقاد پذیر نیستند و انتقاد را به منزله تخریب افراد یا عمل گروهی تلقی می کنند وکسی که درگروه انتقادکند اورا تردو برخورد های نامناسب با انتقادکننده انجام می دهند . به طور کلی انتقاد درگروههای عقلانی و حقوقی یک امر سازندگی است . و انتقاد عامل مهم پیشرفت گروههای عقلانی شده است ودرگروههای مبتنی بر سنت وارزشها وانتقادیک عامل تخریب کننده تلقی میشودجالب اینکه یکی ازعوامل عقب ماندگی های گروههای سنتی و ارزشی عدم انتقاد پذیری درون گروهی است.
2_رابطه ((شما))
به گروهی گفته می شودکه تمام اشتراکات یک گروه را دردرون خود دارد. ولی نسبت به گروه ((ما))یک تفاوت اساسی داردآن این که وقتی گروه((ما))و شما نیازپیدا می کنند برای رسیدن به هدف مشخص با راههای مختلف دریک زمان ،مکان ودر فضای مشخص ارتباط برقرار کنند.
این راههای مختلف دقیقاجداکننده رابطه((ما))و((شما)) است. و همین راههای مختلف نوع گفتمان را نیزدربین گروههای((ما))و((شما))تغییرمی دهدکه این نوع گفتمان رابطه رقابتی به وجود می آورد. که این رقابت بین دوگروه ((ما)) و ((شما)) رانقد می نامیم برای فهم بهتر مطلب مثال:تیمA ((ما)) باشرایطی که مطرح کردیم همراه تیمB ((شما)) لیگ برتری،
نسبت به نیازی که درلیگ برتری داشتندباهدف نتیجه گیری اماهرتیم با راههاوروشهای خودش دریک زمان،مکان ودرفضای مشخص جهت انجام بازی رسمی واردمیدان مسابقه شده اند.دراین بازی ضمن آنکه هردوتیم همراه باسایرعوامل خودتلاش گروهی میکنند. ولی هردوتیم درارتباط موازی ومستقیم نسبت به همدیگرکنش و واکنش نشان می دهند واین عمل نوعی گفتمان عملی است که دوتیم بخاطرداشتن روش مستقل و متمایز ازهم کنار یکدیگربا نیازو هدف مشترک رقابت می کنند و این دوتیم اگرسوگیری عقلانی ، حقوقی داشته باشند نسبت به عملکردهمدیگر حق انتقاد ندارندو هیچ کدام از این تیم ها بازی بد یا خوب رقیب را زیرسوال نمی برد و یا معایب کارخودرابه گروه مقابل نسبت نمی دهدبلکه هرتیم خود انتقادی می کندتامعایب کارش برطرف کند.به عبارتی با انتقاد درون گروهی به سازندگی برسند . اما تیم هایی که سوگیری ارزشی سنتی داشته باشند.
عملکردخودرافرافکنی می کنند، عملکردضعیف گروه خودشان رابه حریف مقابل نسبت می دهندمثال وقتی که تیمی که باساختارهای سنتی وارزشی شکل گرفته،می بازد،باخت خودراباداورزمین نسبت می دهند وبهانه می آورند تیم مقابل وقت کشی کرده و هزاران دلیل دیگرمی آورندتابه ظاهرازانتقادات اطرافیان خودرهایی یابند.
اما در تیم هایی که سوگیری عقلانی دارند رقابت یک اصل است و با رقابت عملکردحریف راتحت تاثیر قرار می دهندورقیب رابه کنش مناسب وادار می کنند به طور کلی تیم های که سوی گیری عقلانی داشته باشندروابط وگفتمان میان گروهی براصل رقابت استواراست واین رقابت رامی توان به عنوان مفهوم((نقد))تلقی کرددرچنین شرایط رقابت یک اصل سازنده میان گروهی می شود و تیم هایی که سوی گیری ارزشی وسنتی داشته باشند روابط و گفتمان میان گروهی بر اصل انتقاد استوار است نه رقابت.
3_رابطه ((آنها))
به تک تک گروههایی گفته می شودکه نسبت به گروه((ما))و((شما)) دریک زمان،مکان وفضای مشخص نیاز مشترک دارند اما هدف و راههای مشترک ندارند.
مثال درلیگ برترکشورچند تیم براساس نیازدورهم جمع شده اند تا یک گروه بزرگتررا شکل دهندکه در این گروه بزرگتر نوع گفتمان روابط رو د ررو نیست بلکه گفتمان وروابط غیرمستقیم ویک طرفه دارند . که این روابط غیرمستقیم و یک طرفه در میان تیم های لیگ برتری نوع گفتمان انتقادی رابه وجود می آورد. و ممکن است هرکدام ازتیم های لیگ نسبت به همدیگرواکنش نشان دهند.درنتیجه تیمی که نمی تواندکنشی ازخود نشان دهدمتضررخواهد شد. مثلا تیمهای A,Bدر یک زمان و مکان و در فضای مشخص بازی می کنند از طرف دیگر باسایر تیم های لیگ برتر نیز هم گروه هستند. این دوتیم هرنتیجه ایکه ازبازی خودکسب کنند،به طورغیرمستقیم برسایر تیم های لیگ تاثیرگذار هستند.همین تاثیرگذاری غیرمستقیم ویک طرفه راگفتمان انتقادی تخریبی می نامیم.
تبیین ارزشی مرتن برای گفتمان نقد و انتقاد گروههای سیاسی ، اجتماعی در یک نظام اجتماعی
این مطالب مقدمه بود برای تبیین مرتن از اشکال سازگاری روابط ونقد وانتقاددرگفتمان گروههای سیاسی ، اجتماعی یک جامعه ، برای این موضوعات . ابتدا نمایه ای از تبیین ارزشی مرتن)15
برای این موضوعات مطرح شده ترسیم می کنیم و سپس هرکدام از داده های جدولی راتجزیه و تحلیل می کنیم.
جدول شماره 3 تبیین مرتنی از اشکال سازگاری گفتمان نقد و انتقاد سیاسی،اجتماعی در یک نظام اجتماعی مبتنی بر عقلانیت
نتیجه نوع
گفتمان نوع روابط اهداف راهها نیازها اشکال سازگاری
گروههای اجتماعی
سازندگی انتقادی درونی + + + گروه((ما)) (همنواگرایان)
رقابت نقد موازی + - + گروههای((شما)) (نوگرایان)
تخریبی انتقادی
غیر
مستقیم - - + گروههای((آنها)) (واگرایان)
الف_گروه((ما))یی
گروه (( ما )) یی درگفتمان سیاسی ، اجتماعی یک جامعه معادل گروههای همنوگرایان یابهنجارها تبیین مرتنی ازاشکال سازگاری است.که گروه با نیازهاوراههای مشترک درچارچوب فرهنگ واحدوبا قواعدوقوانین سیاسی اجتماعی مشخص برای رسیدن به هدف مشخص تلاش
می کند.
در چنین گروهی روابط درون گروهی یک اصل اساسی می باشد که مرتن اعتقاد دارد:
(( بهنجارها ،همان اکثریت منقاد، مطیع و بهنجاری هستندکه درتمام ابعاد با فرهنگ کلی جامعه،همراه،همسازو مطابق اند. این گروه که تطابق گرایا همنواگرایان نامیده می شوند.
در رسیدن به اهداف مقبول جامعه از مسیرهایی مجاز خواهند گذشت و عرف وهنجاری راخواهندپذیرفت،که ازنظرنظام اجتماعی مسلط،مطلوب،مجازو مشروع شناخته شده است. این گروه را می توان تنها گروه((بهنجار))یا normol خطاب نمود)) 16
اما درگروههای((ما))یی نوع روابط درونی و مستقیم می باشد ولی نوع گفتمان بر حسب تبیین ارزشی و بر،متفاوت خواهد بود.
مثال:دریک نظام اجتماعی حزبی را درنظرمی گیریم که حاکمیت رادردست داردی یا نلاش می کند به قدرت برسد.اگرچنین حزبی براساس عقلانیت شکل گرفته باشداعضای حزب ازرهبری گرفته تا به اعضای عادی حزب،تلاش می کنند ازنظرگفتمان با احزاب مخالف رقابت داشته باشند.
ولی درحزب خودنسبت به اهداف خود با گفتمان بهتر راهها و روشهای مناسب انتخاب کنند تا خطاهای حزب را به حداقل برسانند به عبارتی هر عضو بطور ارگانیکی وظیفه خاص خودرا انجام می دهد و در فرایند پیشرفت کار تلاش می کنند تاثیرگذار باشند و لیاقت خودرا نشان دهند و این مهم زمانی اتفاق می افتدکه گفتمان انتقادی بین اعضای حزب حاکم وجودداشته باشد . یعنی اعضای گروه به راحتی بدون ترس از همدیگر ، معایب درون گروهی راگوشزدکنندتابه سازندگی گروهی برسند.امارابطه درون گروهی حزب مبتنی برارزشها وسنتها باشد.اعضای حزب از رهبری گرفته تا اعضای عادی تلاش می کنند.ازنظرگفتمان نسبت به احزاب مخالف فرافکنی کنند،اکثرمشکلات خود را ناشی ازعملکرد حزب رقیب می دانند این درحالی است که احزاب ارزشی سنتی انتقاد درون گروهی را بر نمی تابدوآن را یک عمل تخریبی تلقی می کنند . شاید عمده دلیل این مسئله ناشی از روابط سنتی (مکانیکی) درون گروهی است که وظایف اعضاء به خوبی تقسیم نمی شود.منافع حزب درراستای هدف رهبری گروه می باشد ،عملکردها براساس شایسته سالاری تنظیم نمی شود.آن کس که عاطفه گرایی بیشتر داشته باشد، به منافع بیشتری می رسد. اصولا احزابی که بر اساس گفتمان ارزشها و سنتها شکل گرفته باشد پیشرفت خوبی نخواهد داشت همیشه نظام اجتماعی را به چالش می کشانند به پیشرفت وعقلانیت گروههای رقیب بادیدحسادت وتنگ نظری می نگرد.به جای رقابت با سایر احزاب روش انتقادی و برخوردی را پیش می گیرند.اما جامعه ای که احزاب بر براساس عقلانیت شکل گرفته باشد رقابت میان احزاب یک اصل اساسی است .
ب_ گروههای((شما))
درگفتمان سیاسی ، اجتماعی یک جامعه معادل گروههای نوآوران تبیین مرتنی 17 از اشکال سازگاری است.
که چنین گروههایی در چارچوب فرهنگ واحد و با قواعد و قوانین مشخص سیاسی و جتماعی نیازدارند . برای رسیدن به هدف مشترک باراهها و روشهای مختلف با همدیگر رقابت کنند ولی نوع گفتمان این گروهها که روابط رودررو موازی دارندبرحسب تبیین ارزشی وبرمتفاوت خواهدبود. مثال: در
دانلود مقاله چرا در ایران نقد و انتقاد چالشهای سیاسی و اجتماعی بوجود می آورد