فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :67
فهرست مطالب :
مقدمه
ضرورت تحقیق
هدف های کلی و آرمانی تحقیق
فرضیه های تحقیق
سوالات ویژه تحقیق
تعریف موضوع تحقیق
خلاصه ای از سایر فصل ها
فصل دوم – سابقه موضوع تحقیق :
مفهوم هیجان
تعریف هیجان
نظریه های هیجان
نظریه جیمزلانگه
انتقاد به نظریه جیمزلانگه
نظریه کنون- بارد
نظریه واتسون درباره هیجان
نظریه روانکاوری
نظریه فعال سازی
نظریه فرایند متضاد
دیدگاه ماندلر
نظریه بازخورد
روابط میان هیجان ها
شدت هیجان
شدت فعال سازی هیجان
شدت تحریک هیجانی
سطح بهینه خیزش هیجان
پایایی هیجان
سایر جنبه های هیجانی
مغز و هیجان
جنبه های فیزیولوژیک احساسات و هیجان ها
هیجان و برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار
آیا انگیزه های هیجانی اساسی فیزیولوژی متفاوتی دارند؟
عناصر تجربه های هیجانی
ارتباط میان مراحل فیزیولوژی هیجان
طبقه بندی هیجان ها و ابعاد آن
اختلالات ابزار هیجانی
ارتباط بین انگیزش و هیجان
هیجان و ارتباط غیرکلامی
سابقه موضوع تحقیق
معلولی
معلول کیست و معلول چیست؟
معلولیت بینایی
خلاصه تحقیقاتی که در زمینه نابینایی در جهان صورت گرفته است
تحقیقی در مورد تظاهرات هیجانی یک کودک نابینا
معلولین حرکتی
خلاصه تحقیقاتی که در زمینه معلولین حرکتی در جهان صورت گرفته است
فصل سوم – روش تحقیق
روش تحقیق و جامعه آماری
نمونه مورد تحقیق
ابزار تحقیق
متغیر مستقل
متغیر وابسته
روش آماری
فصل چهارم- جداول آماری
جداول آماری تحقیق
فصل پنجم- نتیجه گیری
نتیجه گیری و تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
فصل ششم- خلاصه تحقیق و پیشنهاد ها
خلاصه تحقیق و نتایج آن
پیشنهادات
محدودیت های تحقیق
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع لاتین
استفاده از پایان نامه
پیوست 1 فرمول های مورد استفاده در تحقیق
پیوست 2 جدول نمرات بدست آمده
پیوست 3 تست مورد استفاده
هدفهای کلی و آرمانی تحقیق :
در انجام هر منظور خاص لازم است ابتدا تصور روشنی از هدف خود داشته باشیم و این مستلزم آن است که تعریفی کوتاه از هدف خود را بیان داریم :
هیجانها نوعاً واکنشهایی موقتی، انطباقی و بیولوژیک هستند که معمولاً (ولی نه به ضرورت) توسط محرکهایی بیرونی به سرعت ایجاد میشوند. همراه با هر الگوی واکنش هم فعالیت فیزیولوژیکی و هم فعالیت واکنش آشکاری دیده میشود که اساسع تشخیص هیجانهای مختلف به شمار میآیند. همچنین ممکن است در انسان همراه با هیجانهای مختلف، احساسات ذهنی قابل بیانی وجود داشته یا نداشته باشد. این واکنشها به صورت الگوهای خاصی سازمان مییابند که در مورد هر یک از هیجانات و ترکیبات آنها متفاوت است. این که الگوی مربوط به هر یک از موارد هست خود یک مسئله تجربی است که شما از طریق آزمایش با یک سری تقریبهای متوالی قابل تبیین است و به طور کلی موضوع تفکیک کامل هیجانها از سایر واکنشهای کلی جسمی که زادة داروها، حرکات بدبین یا خستگی زیاد است خود یک مشکل پیچیده میباشد.
بسیاری از صاحبنظران از جمله فروپد، با ذکر روابط متقابل و نزدیک میان آثار ناشی از بیماری، خستگی، قاعدگی، تغییر شرایط زندگی و هیجانها، اذعان داشتهاند که الگوهای واکنش دارای وجوه مشترک هستند و یکدیگر را تغییر میدهند و با هم ترکیب میشوند.
به طور عمده دست یابی به این مطلب که افراد معلول (چه حرکتی و چه نابینا) که از لحاظ جسمی و وضعیت ظاهری بدن با سایر افراد متفاوت هستند، از لحاظ سایر حالات روانی به خصوص هیجان خواهی نسبت به سایر افراد عادی نیز تفاوتی دارد با خیر و آیا این تفاوتها از لحاظ افزایش هیجان میباشد با احساس هیجان در آنها سرکوب شده و از این لحاظ در مرحلة پایینی قرار دارند.
دستیابی به این موضوع تا حدودی میتواند بیانگر این مطلب باشد که تا چه حد این افراد، خود را با موقعیتی که با آن مواجه اند وفق داده و این امر زندگی آنها را بگونهای مثبت تحت تأثیر قرار داده است و یا میتواند بیانگر منفی بودن آثار آن در زندگی فرد باشد؛ البته شاید بتوان با دستیابی به این موضوع از لحاظ روانی به این گونه افراد کمک شایانی نموده و احساسات آنها را چه زمانی که از لحاظ هیجان خواهی در سطح بالایی هستند و چه زمانی که در سطح پایینی قرار دارند، درک کرده و فاصلهای را که باعث شده افراد عادی اجتماع ازاین افراد جدا شوند، سیر نمود و در ضمن مشخص کرد که کدامیک از این چهار گروه که همه به نوعی دچار نقص هستند، از نظر هیجان خواهی در مرحلة بالاتر و پایین تر قرار دارند. بنابراین هدف ویژه این تحقیق عبارت است از مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران نابینا و معلول حسی و حرکتی.
فرضیههای تحقیق :
1) هیجان خواهی از نظر میزان تحصیلات در این گروه از افراد : هیجان خواهی گروههای مربوط به پایههای اول و دوم دبیرستان از سالهای سوم و چهارم دبیرستان بیشتر است.
2) هیجان خواهی دختران و پسران نابینا از دختران و پسران معلول بیشتر است.
3) هیجان خواهی دختران معلول از سه گروه دیگر (پسران معلول، دختران نابینا و پسران نابینا) بیشتر است.
4) هیجان خواهی پسران معلول از سه گروه دیگر (دختران معلول، دختران نابینا و پسران نابینا) بیشتر است.
سوالات ویژه تحقیق :
1) آیا سطح هیجان خواهی دختران و پسران معلول با هیجان خواهی دختران و پسران نابینا یکسان است؟ یا با هم تفاوت دارد؟
2) آیا هیجان خواهی دختران معلول از سه گروه دیگر بیشتر است ؟
3) آیا هیجان خواهی دراین دسته از افراد اجتماع با تحصیلات ارتباط مستقیم دارد؟
4) هیجان دختران از پسران (معلول و نابینا) بیشتر است یا کمتر؟
تعریف موضوع تحقیق :
در این تحقیق سعی براین است که مقایسه ای میزان هیجان خواهی در نوجوانان معلول حرکتی و نابینا در گروه سنی 15 تا 18 سال با استفاده از مقیاس اندازه گیری زاکرمن (1979) با نام اختصاری sss به عمل آید.
هیجان خواهی از نظر اتوفنیکل (1946) عبارت است از عواطف، در اصل علایم دیرینة تخلیة روانی که در شرایط خاص تحریک آمیز، جایگزین اعمالارادی میشوند.
معمول به کسی میگویند که در نقاع شوکی دچار ضایعه هستند و چون اعصاب حسی و حرکتی اعضای بدن به نخاع مربوط می شوند لذا این ضایعات باعث اختلالات حسی، حرکتی و عدم کنترل حرکات اعضاء و یا ترکیبی از اینها در ارائه عکس العملها و الگوهای رفتاری عادی اجتماع دچار اشکال است.
نابینا به کسی گفته میشود که دچار ناتوانی در دیدن بوده و به نوعی دارای اضلال در حس میباشد. در این افراد دقت بینایی 200/20 یا کمتر، میدان دید کمتر از ْ20 میباشد لذا نیازمند دریافت کمکهای ویژهای میباشند.
مفهوم هیجان :
گروهی هیجان را تغییرات بدنی عنوان داشتهاند. در حالی که گروهی دیگر آن را احساسات ذهن معرفی کردهاند که موجود آدمی کیفیت آن را گزارش میکند. این برداشتهای ناهماهنگ مانع بزرگی در گسترش پژوهشهای مربوط به هیجان پدید میآورد.
بسیاری از مردم هیجانها را عوامل مثبت یا منفی به شمار میآورند. چنانچه عشق و شادی را هیجانهای خوب و خشم و ترس را هیجانات بدوزشست میشناسد. گر چه این برداشت، در بسیاری از موارد درست است، اما بهتر است که جنبههای مثبت یا منفی هیجانات را بر حسب پیامدهایشان ارزیابی کنیم. یعنی ترس هنگامی یک هیجان خوب و ارزشمند است که انسان را در مقایسه با خطرات احتمالی راهنمایی کند و آمادگی لازم را فراهم آورد. همچنین خوشحالی و شادمانی از رنج دیگران نوعی هیجان منفی انسان میباشد.
به عقیدة داروین (1884) بروز هیجان به صورتهای مختلف به خودی خود همیشه سودمند و کارآمد نیست. بلکه جلوه رهایی از رفتارهای سازش پذیر قبلی هستند.
در زبان انگلیسی و فرانسه کلمات هیجان و انگیزه هم ریشهاند و هر دو از اصل لاتین «emovere» گرفته شدهاند، که معنی آن تحریک و تهییج است. هیجانها را تحریک کنیم و گاه نیز هیجان ما را وادار میسازد، کار میکنیم یا چیزی بگوییم که از عادتها به دور است.
در سالهای اخیر روشن شده است که ما نمیتوانیم فقط با مطالعه بعضی مکانیسمهای بیولوژیکی به وجود هیجان پی ببریم. گر چه مکانیسمهای بیولوژیکی در انگیزش و هیجان نقش مهمی را ایفا میکند. اما تجلی هر انگیزه و هیجان همیشه مربوطه به تعامل عوامل شناختی، آموخته و بیولوژیکی است.
تعریف هیجان
نباید به علت پیچیده بودن هیجانها، در طول سالها، تعاریف گوناگون پیشنهاد شده است. اگر بخواهیم هیجان را از نظر واتسون که یک رفتارگرا است تعریف میتوانیم بگوییم : هیجان یک طرح واکنش ارش است که متضمن تغییرات زیادی در مکانیزمهای بدنی به طوری که ؟؟ به طور خاص میباشد.
و یا هیجان کیفیتی است که در تعقیب یک رشته فعالیتهای جسمانی و روانی در ارگانیسم
ظاهر میشود. این فعالیتها را میتوان به ترتیب زیر بیان نمود :
1- ملاحظه و انتقال محرک از طریق محیط خارج
2- انتقال محرک از طریق اعصاب برنده به هپوتالاموس و کرتکس و سایر مراکز مغزی.
3- ایجاد تغییرات خاص فیزیولوژی وبدنی در مقابل محرک به واسطة فعالیت دستگاه عصبی خود مختار و ترشح نمود.
4- ایجاد حالت خوشایند و بالعکس در ارگانیسم (کیفیت روانی هیجان)
5- ظهور رفتار هیجانی از طریق ؟ ماهیچهای مانند خندیدن و ترشح غدد داخلی و ...
بدیهی است مراحل فوق به سرعت ظاهر شده و ارتباط مستقیم با محرک و شدت آن دارند. و هیجانات همواره همراه با ایجاد نیرو هستند زیرا ترشح غدد داخلی به خصوص آدرنالین سبب آزاد شدن قند و بالا رفتن قند خون و سوختن آن در بافتها شده8 و نتیجتاً نیروی قابل ملاحظهای در دسترس اورگانیسم قرار میدهد.
دیگر اینکه در تعریف هیجان گفتهاند که هیجان عبارت است از پاسخ فیزیولوژیکی روانی که ادراک و یادگیری فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و هیجان کیفیتی است که به دنبال یک سلسله فعالیتهای جسمانی و روانی در ارگانیسم ظاهر میگردد.
بررسی و مقایسه میزان هیجان خواهی در دختران و پسران معلول حرکتی و نابینا