لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:html
سپاس و ستایش خداوند را سزاست که پروردگار عالمیان است وبرترین صلوات و سلامها نثار نیکوترین آفریدگان خدا، حضرت محمد و خاندان پاک او باد، به ویژه امام دوران و صاحب زمان، حضرت مهدى حجّت منتظر (عجل الله تعالى فرجه الشریف).
معروف است که دانشهاى دینى سر چشمه گرفته از نیازهایى است که مسلمانان را به ایجاد آن سوق داده است. سپس این دانش ها در طى زمان به تدریج تکامل یافته و اصول و قواعدى براى آن ایجاد شده و دانشمندان و کتابهایى خاص در هر باب پدیدار گشته اند.
چنانکه علوم لغت و زبان شناسى عربى، از نیاز به فهم قرآن کریم واحادیث شریفه که به زبان عربى فصیح هستند پدید آمده و به تدریج به پیدایش صرف و نحو و بلاغت و غیره انجامیده است.
و علوم فقه و اصول، در اثر نیاز به شناخت احکام شرعى، و بعد از رحلتِ بیانگر شریعت یعنى حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، و بدنبال اختلاف آراء واقوال در مسائل عبادى و معاملاتى پایه گذارى شده است.
و بقیه علوم دینى نیز بر همین منوال پدیدار شده و به تدریج رشد وتکامل یافته اند و از آن جمله است علمى که بنام «علم کلام» نامیده مى شود و پدید آمدن آن در اثر اختلاف اقوال و تعدد آرایى بوده که در مسائل اعتقادى همچون جبر و تفویض، اختیار، عدالت و امامت و غیر آن بین مسلمانان پیش آمد.
علم کلام را اینگونه تعریف کرده اند: «علمى است که به واسطه آن، انسان از راه ارائه براهین و دفع شبهه ها، بر اثبات حقایق دینى قدرت مى یابد.»( [1] )
و بحث امامت و خلافت، اساس آن اختلافات حاصله بشمار مى آید. چنانکه مى توان از ابتداى تشکیل سقیفه بنى ساعده تا امروز و تا ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)محور اساسى علم کلام را، همین امامت و مسائل مربوط به آن و امور مترتب بر آن دانست.
از آنرو که اگر علم کلام شامل مباحث عقیدتى دیگرى نیز هست، اختلافات حاصله در آن ابواب نیز نتیجه کناره گزینى مردم از چشمه زلال و حیاتبخش علوم اهلبیت(علیهم السلام)است.
پس اگر مردم بر امامت و پیشوایى امیرالمؤمنین حضرت على بن ابیطالب(علیه السلام)و فرزندان طاهرینش(علیهم السلام)استقامت مى کردند و از این دروازه هاى دانش الهى رویگردان نمى شدند، اینک از بسیارى مباحث کلامى که تلاش بى پایانى از دانشمندان ما را مصروف خویش ساخته است بى نیاز مى بودیم و از این مباحث جز آنچه مربوط به ادیان و ملت هاى غیر اسلامى است باقى نمى ماند.
غیبت امام دوازدهم حضرت مهدى منتظر(علیه السلام)، از مهم ترین محورهایى بوده است که از آغاز غیبت کبرى ـ بسال 329 هجرى قمرى ـ تاکنون، بحث هاى گسترده کلامى پیرامون آن صورت گرفته، و بر حسب نیازها و شرایط متفاوت در طى دورانهاى مختلف تاریخى، ابعاد گوناگونى یافته است.
این ابعاد مختلف در مباحث کلامى به روشنى از خلال کتاب «غیبت» شیخ نعمانى ـ متوفاى سال 342 هجرى قمرى ـ و کتاب «اکمال الدین واتمام النعمة» شیخ صدوق ـ متوفاى سال 381 هجرى قمرى ـ پیداست، اگر چه این دو بزرگوار اساساً از محدّثین بوده اند و از متخصّصین علم کلام و مجتهدین این فن بشمار نمى آمده اند.
پس از این دوران، ظهور علماى بارز کلامى در بین شیعه همچون معلم امّت مرحوم شیخ مفید (336 ـ 413 هجرى قمرى) و شریف علما مرحوم سید مرتضى (355 ـ 436 هجرى قمرى) و شیخ طائفه مرحوم طوسى (385 ـ 460 هجرى قمرى) تأثیرى حیاتى و بى نظیر در متبلور شدن علم کلام جدیدِ شیعى داشت.
تحقیق در مورد امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام