تجزیه و تحلیل صورت های مالی:
تجزیه و تحلیل صورت های مالی شامل ابزارها و تکنیک هایی است که تحلیل گران را در بررسی صورت های مالی جاری و گذشته شرکت ها یاری می دهد تا بتوانند عملکرد و وضعیت مالی شرکت ها و مخاطرات آتی و امکانات بالقوه را مورد ارزیابی قرار دهند. تجزیه و تحلیل صورت های مالی می تواند اطلاعات با ارزشی را درباره روندها، ارتباطات، کیفیت سودآوری، نقاط قوت و ضعف و چگونگی وضعیت مالی شرکت ها ارایه دهد.
نکات اساسی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی بر مبنای هدف (اهداف) خاصی صورت می گیرد. برای مثال، آیا تجزیه و تحلیل ارایه شده مبنایی در جهت اعطای اعتبار یا ایجاد یک سرمایه گذاری تلقی می گردد؟ بعد از اینکه هدف تجزیه و تحلیل مشخص گردید، اطلاعات مورد نظر از صورت های مالی و سایر منابع جمع آوری می شود. نتایج تجزیه و تحلیل تلخیص و تفسیر می شود. نتایج به دست آمده طی گزارشی به اشخاصی که تجزیه و تحلیل برای آن ها انجام گرفته است، ارایه می گردد.
برای ارزیابی صورت های مالی، فرد ذینفع باید:
1- با عملیات واحد تجاری آشنا باشد.
2- هدف، ماهیت و محدودیت های حسابداری را درک کند.
3- با اصطلاحات واحد تجاری و حسابداری آشنا باشد.
4- دارای دانش علمی در مورد مبانی امور مالی باشد.
5- با ابزارها و تکنیک های تجزیه و تحلیل صورت های مالی آشنا باشد.
تجزیه و تحلیل مالی یک شرکت شامل بررسی صورت های مالی شرکت و یادداشت های مربوط به صورت های مالی و گزارش حسابرسان آن شرکت می باشد. گزارش حسابرسی بیان گر بررسی صورت های مالی توسط حسابرسان می باشد. این گزارش همچنین نشان می دهد که آیا صورت های مالی به طور منصفانه وضعیت مالی شرکت، نتایج عملیات و تغییرات در وضعیت وجوه نقد را مطابق با اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری مطابق با سال قبل نشان می دهد.
یادداشت های مربوط به صورت های مالی، غالبا با معنی تر از اطلاعات دریافت شده از صورت های مالی می باشد. این یادداشت ها، رویه های حسابداری شرکت را شرح می دهد و معمولا توضیحات کامل و چگونگی کاربرد آن رویه ها را همراه با مدارک مورد نیاز ارایه می دهد.
تحلیل گران غالبا صورت های مالی یک شرکت را با صورت های مالی سایر شرکت هایی که در همان صنعت فعالیت دارند، مقایسه می کنند و همچنین صورت های مالی یک شرکت را در سال های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. اساسا این روش قلمرو رسیدگی تجزیه و تحلیل صورت های مالی را وسعت می بخشد.
ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل
حسابداران و سایر افراد ذیربط ابزارها و تکنیک های استاندارد شده مختلفی را ارایه می دهند که در تجزیه و تحلیل صورت های مالی مورد استفاده قرار می گیرند. روش های تجزیه و تحلیل صورت های مالی را می توان به سه دسته تقسیم نمود. 1- مقایسه و اندازه گیری مالی مربوط به دو یا چند دوره، 2- مقایسه و اندازه گیری اطلاعات دوره جاری، 3- رسیدگی برای اهداف خاص.
تکنیک و ابزار ذیل در این فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت:
1- صورت های مالی مقایسه ای:
الف. تجزیه و تحلیل افقی
ب. تجزیه و تحلیل عمودی
2- صورت های مالی بر اساس مقیاس مشترک:
3- تجزیه و تحلیل نسبت ها
4- رسیدگی برای اهداف خاص
صورت های مالی مقایسه ای:
صورت های مالی که اطلاعات مالی مربوط به دو یا چند دوره را ارایه می دهدف معمولا مقایسه ای نامیده می شود. صورت های مالی مقایسه ای معمولا گزارشات مشابه ای را برای دوره جاری و برای یک یا چند دوره قبلی ارایه می دهد. صورت های مالی مقایسه ای اطلاعات مهم درباره روند و ارتباط آن ها را در طی دو یا چند سال برای تحلیل گران فراهم می سازد. چنان چه صورت های مالی مقایسه ای برای بیش از یک سال ارایه شود مطلوب تر خواهد بود. صورت های مقایسه ای تاکید بر این واقعیت دارد که صورت های مالی برای یک دوره حسابداری، فقط بخشی از فعالیت های مستمر یک شرکت است.
طبق اصول حسابداری، مقایسه صورت های مالی بین دو یا چند دوره تحت شرایط زیر مفدی و موثر می باشد.
1- چنانچه روش های حسابداری در تنظیم صورت های مالی یکسان باشد مقایسه گزارشات مطلوب است.
2- یکسان بود محتویات صورت های مالی.
3- اصول حسابداری تغییر نمی یابد، چنان چه تغییری در اصول حسابداری ایجاد شود، اثرات مالی ناشی از آن تغییرات افشاء گردد.
4- تغییرات در وقایع یا در ماهیت رویداد اصلی افشاء شوند.
تجزیه و تحلیل افقی
تجزیه و تحلیل افقی، روندها را مورد ارزیابی قرار می دهد و ارتباط بین اقلامی که در همان ردیف در یک صورت مقایسه ای ظاهر می شود را تعیین می کند. تجزیه و تحلیل افقی تغییرات مربوط به اقلامی مندرج در صورت های مالی را در طی دوره افشاء می کند. هر یک از اقلام (مثل فروش) مربوط به یک ردیف برای یک سال مالی با همان قلم در دوره دیگر مقایسه می شود. تجزیه و تحلیل افقی می تواند بر حسب تغییرات مبالغ پولی به صورت درصد تغییرات یا به شکل یک نسبت انجام شود.
نسبت تغییر با تقسیم اطلاعات سال جاری بر اطلاعات سال پایه محاسبه می شود. وقتی ارقام سال پایه دارای ارزش مثبت است، تغییر مقدار پولی و درصد تغییر می تواند با معنی تر باشد. اگر ارقام سال پایه دارای ارزش صفر یا منفی باشد تغیر مقدار پولی می تواند محاسبه شود اما درصد تغییرات نمی تواند محاسبه شود. یک نسبت فقط زمانی می تواند محاسبه شود که دو ارزش مثبت، قابل دسترسی باشند.
در مواردی که تغییرات به صورت درصد بیان می شود، عمل جمع و تفریق مفهومی نخواهد داشت. زیرا درصد تغییرات از مبناهای مختلف ناشی می شود. وقتی هر کدام از اقلام سال پایه به طور انفرادی دارای مقادیر کمی باشند، تغییر نسبتا کم مقدار پولی می تواند درصد تغییر زیادتری را به وجود آورد و در نتیجه اعتبار بیشتری به آن اقلام به منظور با معنی بودن آن می دهد.
بر اساس روش سال پایه گاهی اوقات تجزیه و تحلیل افقی برای افشای درصد تغییرات انباشته برای چند سال استفاده می شود. در این صورت سال شروع به عنوان سال پایه در نظر گرفته می شود. درصد تغییرات سال های بعد برای تعیین درصد تغییرات انباشته با سال پایه مقایسه می شود.
تجزیه و تحلیل عمودی
در تجزیه و تحلیل عمودی هر یک از اقلام مندرج در صورت های مالی نسبت به عدد پایه سنجیده می شود. شاخص ترین عدد در صورت های مالی به عنوان عدد پایه انتخاب می گردد و اقلام مندرج در هر ستون نسبت به آن سنجیده می شود. به عنوان مثال هر یک از اقلام مندرج در صورت سود و زیان می تواند به عنوان درصدی از فروش بیان شود. در ترزنامه، هر یک از اقلام دارایی می توانند بر حسب ارتباط آن ها ب کل دارایی بیان شوند. حساب بدهی ها و حقوق صاحبان سهام بیان شوند. جریان نقدی مربوط به هر یک از اقلام فعالیت های سرمایه گذاری، تامین مالی و عملیاتی نسبت به کل هر یک از فعالیت های مزبور سنجیده می شود.
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک
حذف مقادیر پولی در صورت های مالی و نشان دادن اقلام بر حسب درصد، به عنوان صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک نامیده می شود زیرا اقلامی در ترازنامه و صورت سود و زیان مانند جمع دارایی ها و فروش خالص دارای مبنای مشترکی برای مقایسه می باشند. اطلاعات برای صورت حساب بر اساس مقیاس مشارک همانند روش توصیف شده برای تجزیه و تحلیل عمودی محاسبه می شود. تغییرات نسبت ها در این صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک مورد توجه قرار می گیرد تا شناسایی کارایی و عدم کارایی، نسبت به صورت حساب مقایسه ای آسانتر انجام گیرد. به عنوان مثال چنان چه در یک موسسه نسبت هزینه حقوق به فروش 20 درصد باشد معنی آن این است که آن موسسه از هر صد ریال فروش، 20 ریال حقوق پرداخت می کند.
تجزیه و تحلیل ترازنامه بر اساس مقیاس مشترک در بررسی منابع و ساختار سرمایه یک واحد تجاری یعنی ارتباط بدهی ها و حقوق صاحبان سرمایه مفید می باشد. همچنین این تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به هر کدام از اقلام دارایی ها جاری، سرمایه گذاری ها، اموال، ماشین آلات، تجهیزات، دارایی های نامشهود و سایر دارایی ها را ارایه می دهد. صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک اطلاعات مربوط به این که چه نسبتی از فروش به وسیله بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های مختلف جذب می شود را ارایه می دهد.
بر اساس صورت مقایسه و صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک، مقایسه، تغییرات یا ارتباط بین مجموعه دارایی ها، بدهی ها، درآمدها، هزینه ها و سایر حساب هایی که در صورت های مالی طبق بندی می شود را نشان می دهد. با توجه به این که درصد این تغییرات می تواند ناشی از تغییرات در مقدار مطلق اقلام یا تغییرات در کل گروه باشد، باید دقت لازم در زمان مقایسه صورت گیرد.
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک برای مقایسه شرکت ها با یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد. زیرا اعداد مندرج در چنین صورت حساب هایی بر اساس درصد تنظیم می شود و یک مقایسه نسبی را به جای مقدار مطلق ارایه می دهد.
تجزیه و تحلیل نسبت ها
یک نسبت، ارتباط ریاضی بین یک کمیت با کمیت دیگر را بیان می دارد. به عنوان مثال نسبت 400 به 200 یعنی 2 به 1 یا 2 است. در صورتی یک نسبت مفید واقع می شود که عناصر تشکیل دهنده ان دارای رابطه معنی دار با یکدیگر باشند. به عنوان مثال، بین حساب های دریافتی و فروش، سود خالص با کل دارایی ها و دارایی های جاری با بدهی های جاری رابطه وجود دارد. تجزیه و تحلیل نسبت ها می تواند ارتباط بین اجزا این نسبت ها را که به طور انفرادی نمی توانند مورد بررسی قرار گیرند. را مشخص سازد.
نسبت ها عموما به تنهایی اهمیت چندانی ندارند ولی زمانی اهمیت می یابند که 1- با نسبت های قبلی از همان شرکت مقایسه شود. 2- با استاندارد از پیش تعیین شده مقایسه شوند. 3- با نسبت های سایر شرکت ها در همان صنعت مقایسه شوند. وقتی به این شکل عمل شود نسبت ها به عنوان معیاری برای عملکرد شرکت تلقی می گردند. محاسبه نسبت ها پایان کار برای شرکت محسوب نمی شوند. ولی در تهیه پاسخ سوالاتی که در ارتباط با پیامد خاص و نظارت بر عملیات یک واحد تجاری ممکن است به وجود آید کمک می کند.
هنگام استفاده از نسبت ها، تحلیل گران باید عواملی که در ساختار آن نسبت دخالت دارند و تغییراتی که باعث می شود چنین عواملی بر آن نسبت ها تاثیر بگذارند را درک نمایند. به عنوان مثال، دریافت وام از ابنک چه تاثیری بر نسبت جاری دارد؟ آیا استقراض این نسبت را افزایش یا کاهش می دهد و یا هیچ تاثیری بر این نسبت ندارد؟ چنان چه خدف بهبود بخشیدن این نسبت باشد چه تغییراتی می تواند در اجزا این نسبت ها برای انجام اهداف مورد نظر ایجاد شود.
نکات ریاضی
باید توجه داشت که تغییرات در صورت یا مخرج کسر باعث تغییر در آن نسبت می شود. برای مثال،
1- اگر یک نسبت کمتر از 1 باشد (صورت کسر کمتر از مخرج آن باشد) اگر به صورت و مخرج این کسر یک مقدار معین اضافه کنیم، کسر جدیدی که به دست می آید از کگسر قبلی کوچک تر خواهد شد.
2- اگر مقدار یک نسبت بیشتر از 1 باشد، افزایش به یک اندازه در صورت و مخرج آن نسبت باعث کاهش آن نسبت خواهد شد.
3- اگر ارزش یک نسبت دقیقا 1 باشد، تغییرات در صورت و مخرج کسر به مقدار معین تاثیری روی آن نسبت نخواهد داشت و مقدار آن نسبت همان 1 باقی خواهد ماند.
4- اگر صورت کسر افزایش (کاهش) یابد و تغییری در مخرج کسر ایجاد نشود آن نسبت افزایش (کاهش) خواهد یافت.
5- اگر مخرج کسر افزایش (کاهش) یابد تغیری در صورت کسر ایجاد نشود آن نسبت کاهش (افزایش) خواهد یافت.
6- اگر صورت و مخرج کسر تغییر یابند ولی این تغییرات برای صورت و مخرج کسر به یک اندازه نباشد آن نسبت افزایش، کاهش یا بدون تغییر باقی می ماند که بستگی به جهت و مقدار تغییرات دارد.
مروری بر تجزیه و تحلیل نسبت ها
در تجزیه و تحلیل نسبت ها، تحلیل گران انحرافات در نسبت های محاسبه شده را شناسایی و سپس علل انحرافات را بررسی می کنند. برای مثال، انحرافات نسبت متوسط صنعت می تواند نشان دهد که شرکت (به استثناء شرکت هایی که فعالیت نمی کنند) تا چه حد از معیار متوسط صنعت فاصله دارد.
نسبت ها باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرند. به طور کلی نسبت ها نباید به عنوان تنها معیار برای تصمیم گیری باشند. این نسبت ها به عنوان یکی از اسناد مورد نیاز (نه به عنوان اسناد نهایی) جهت راهنمایی برای تصمیم گیری و یا راه حل استفاده شود. با توجه به اطلاعاتی که در نسبت ها منظور می شوند، این نسبت ها اسناد مناسب و قابل اطمینانی می باشند. زمانی که صورت های مالی بر طبق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری تنظیم می شوند، افراد باید دائما به خاطر داشته باشند که صورت های مالی خصوصا براوردها و قضاوت هایی را منعکس می کند که ممکن است مربوط به تجزیه و تحلیلی باشند که به سمت یک هدف خاص هدایت می شوند.
گاهی اوقات تفسیر نمودن نسبت ها دشوار خواهد بود. برای مثال دقیقا نسبت 2 به 1 به چه معنی است؟ آیا این نسبت خوب یا بد، مطلوب یا نامطلوب، است؟ مقایسه نسبت ها با بعضی استانداردها نظیر نسبت های مربوط به سنوات گذشته و یا مقایسه با سایر شرکت ها با آن صنعت می تواند برخی از رهنمودتها را ارایه کند.
تحلیل گر باید دریابد که نسبت ها علاوه بر مواردی که در بالا اشاره شد دارای محدودیت های معینی می باشد که شامل موارد زیر است:
1- نسبت ها شرایط، وقایع و رویدادهای گذشته را منعکس نمی کنند.
2- نسبت ها ارزش هی دفتری را منعکس می کنند ولی ارزش های واقعی اقتصادی یا اثرات مربوط به سطح قیمت ها را منعکس نمی سازد.
3- تعیین نسبت ها معمولا به طور یکنواخت انجام نمی شود.
4- کاربرد اصول حسابداری و رویه های در میان شرکت ها تغییر می کند. و تغییرات در آن از دوره ای به دوره ای دیگر بر روی نسبت ها اثر می گذارد.
5- وقتی شرکت ها متنوع یا دارای خصوصیات ریسکی مختلف باشند مقایسه بین آن ها کاری دشوار خواهد بود.
علی رغم مشکلات مربوط به ساختار و تفسیر نسبت ها، تجزیه و تحلیل نسبت ها تکنیک های مهمی برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی است زیرا می تواند روندها و ارتباطات ساختاری و بنیادی مهم را شناسایی کند.
اطلاعات مالی مربوط به بسیاری از شرکت ها که به صورت اطلاعات کامپیوتری ارایه می شوند. توسط شرکت های مختلفی قابل دسترسی می باشند. برای مثال، اطلاعات کامپیوتری تهیه شده به وسیله شرکت استاندارد و پورز در معرض فروش قرار داده می شود. این اطلاعات شامل بیش از 120 اقلام مربوط به حدود 2500 شرکت صنعتی می باشد. با وجود اینکه چنین اطلاعاتی از نظر تئوریکی و عملی بستگی به نوع استفاده از آنها دارد ولی این اطلاعات می تواند در بسیاری از موارد تحلیل گر را به اهمیت منابع با ارزش آشنا سازد.
ابزارهای تحلیلی خاص
علاوه بر صورت های مقایسه ای، صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک و تجزیه و تحلیل نسبت ها، تحلیل گران دارای تکنیک ها و ابزارهای خاص زیادی می باشند که از آن ها برای مطالعه جهت دستیابی به هدف خاص استفاده می کند. چنین مطالعاتی می تواند عواملی از قبیل پوشش بیمه ای، ماهیت فصلی واحد تجاری، اطلاعات بخش، عملیات خارجی، تاکید فروش به تعداد اندکی از مشتریان، اثرگذاری وقایع غیر عادی بر شرکت و تاثیر روش های ارزیابی موجود کالا (LIFO , FIFO) و روش های استهلاک بر صورت های مالی باشد. روش های دیگری که در شرایط خاص قابل استفاده می باشند: عبارتند از:
1- تجزیه و تحلیل جریان وجوه نقد: با توجه به این که تجزیه و تحلیل جریان وجوه نقد بر نقدینگی، توان مالی و روابط سودآوری متمرکز می شوند مخصوصا در ارزیابی اعتبار و تصمیمات سرمایه گذاری موثر خواهد بود.
2- تجزیه و تحلیل حاشیه فروش: تجزیه و تحلیل حاشیه فروش بینش های خاصی را در ارتباط با فعالیت عملیاتی یک شرکت ارایه می دهد.
3- تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر: تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر ارتباط بین درآمد و هزینه و حجم فعالیت را نشان می دهد.
4- تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری: تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری، معیار جامعی از عملکرد مالی را ارایه میدهد. این ابزارها و سایر ابزارهای خاص مربوط به تجزیه و تحلیل صورت های مالی بعدا در این کتاب بحث می شوند.
تجزیه و تحلیل سری زمانی موقعی استفاده می شود که اطلاعات طبقه بندی شده بر اساس فواصل زمانی، اطلاعات مهم تحت کنترل و عملیات یک شرکت را ارایه دهد. انواع اصلی تغییرات اقتصادی که می تواند در تجزیه و تحلیل سری های زمانی مورد توجه قرار گیرند به شرح زیر می باشند:
1- روند عادی
2- تغییرات فصلی
3- نوسانات گردشی
4- نوسانات تصادفی یا نامنظم
روش های تحلیلی خاص برای مشخص نمودن انواع مختلف نوسانات با توجه به ارتباط آن ها به اطلاعات تاریخی و پیش بینی های، قابل استفاده می باشند. وقتی ارتباطی بین سری ها وجود دارد، ممکن است این ارتباط برای تعیین برآورد و پیش بینی ها استفاده شود. سری های زمانی در این کتاب مورد توجه قرار نمی گیرند.
تجزیه و تحلیل رگرسیون ابزار دیگری برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی است. تجزیه و تحلیل رگرسیون برای ارتباط بین یک متغیر شناخته شده و یک متغیر ناشناخته جهت برآورد متغیر ناشناخته استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل همبستگی میزان ارتباط بین دو یا چند متغیر را اندازه گیری می کند. تجزیه و تحلیل رگرسیون و همبستگی تکنیک های بسیار مهمی هستند.
تجزیه و تحلیل نقدینگی و فعالیت
نقدینگی به توانایی یک شرکت جهت پرداخت تعهدات کوتاه مدت با توجه به زمان سررسیدشان اطلاق می گردد. نقدینگی به توانایی تبدیل دارایی ها به وجه نقد یا توانایی کسب وجه اشاره دارد. مفهوم کوتاه مدت به یک سال یا یک چرخه عملیات عادی شرکت، هر کدام که طولانی تر است اطلاق می گردد. فعالیت، به کارایی یک شرکت مربوط می شود که با استفاده از داریی های جاری انجام می گیرد.
در ارزیابی وضعیت نقدینگی، تحلیل گران مالی علاقمند به داشتن اطلاعات در مورد وجوه نقد، زمان بندی و اطمینان یافتن از جریان وجوه نقد آتی شرکت می باشند.
نقدینگی و دامنه فعالیت عملیاتی، متکی به وضعیت سرمایه در گردش یک شرکت می باشند. سرمایه در گردش به مازاد دارایی های جاری بر بدهی های جاری گفته می شود. مقدار سرمایه در گردش و تغییرات مربوط به آن از دوره ای به دوره دیگر به عنوان معیار اصلی توانایی شرکت در پرداخت بدهی ها با توجه به سررسیدشان محسوب می شود. سرمایه در گردش شامل رویدادهایی است که در طی چرخه عملیاتی یک واحد تجاری اتفاق می افتد.
چرخه عملیاتی شامل سرمایه گذاری در موجودی مواد، تبدیل مواد به کالای ساخته شده، فروش کالای ساخته شده و تبدیل آن به حساب های دریافتنی، وصول حساب های دریافتنی و استفاده از وجه نقد برای پرداخت بدهی های جاری و جایگزینی مواد مصرفی می باشد.
نسبت های نقدینگی و فعالیت ارزیابی روندها و ارتباط جنبه های مختلف چرخه عملیاتی یک واحد تجاری مفید می باشند.
نسبت های نقدینگی
ارتباط دارایی های جاری با بدهی های جاری به عنوان یک شاخص مهم درجه قابلیت نقدینگی شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. سرمایه در گردش و اجزای تشکیل دهنده آن معیارهای نقدینگی یک شرکت را تشکیل می دهند. این نسبت ها که مستقیما نقدینگی یک شرکت را اندازه گیری می کنند رهنمودهایی در ارتباط با اینکه آیا یک شرکت می تواند تعهداتش را در زمان سررسید پرداخت کند یا خیر ارایه می دهند. نسبت جاری و نسبت سریع (آنی) نسبت های مهمی هستند که برای اندازه گیری نقدینگی یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند.
نسبت جاری
ارتباط نسبی بین دارایی های جاری و بدهی های جاری را نشان می دهد. چنانچه نسبت جاری خیلی پایین باشد مشکلات مربوط به جریان وجود نقد قطعا آشکار می شود. یک نسبت جاری در حد بالا نیز می تواند نشان دهنده این واقعیت باشد که شرکت از یک مدیریت مناسبی در مورد دارایی های جاری برخوردار نبوده است.
نسبت آنی
این نسبت که یک معیار سریع برای شناخت توانایی پرداخت بدهی شرکت می باشد، به عنوان نسبت سریع یا نسبت آنی نامیده می شود. نسبت سریع ارتباط دارایی های آنی (وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش و حساب های دریافتنی) را با بدهی های جاری نشان می دهد.
موجودی کالا و پیش پرداخت های کوتاه مدت هزینه به عنوان دارایی های آنی در نظر گرفته نمی شوند، زیرا این اقلام به آسانی به وجه نقد تبدیل نمی شوند. نسبت آنی، معیار مهمتری برای توان پرداخت بدهی های کوتاه مدت شرکت در مقابل نسبت جاری تلقی می گردد. به طور تجربی عدد برای نسبت سریع پیشنهاد می گردد. همچنین برای تعیین مقدار مناسب برای نسبت سریع باید نوع عملیات صنعت و رویدادهای عملیاتی خاص در نظر گرفته شود.
گردش سرمایه جاری
سرمایه در گردش دارای یک رابطه خاصی با فروش، خصوصا از طریق حساب های دریافتنی، موجودی کالا و وجه نقد است. فروش به سرمایه در گردش می تواند به عنوان یک معیار اثربخش جهت استفاده از سرمایه در گردش شرکت برای تحقق بخشیدن فروش محسوب گردد. گردش سرمایه جاری شرکت به شرح زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده کالای فروش رفته گردش موجودی کالا
متوسط موجودی کالا
نسبت های فعالیت
نسبت های فعالیت برای ارزیابی چرخه عملیاتی شرکت و ترکیب دارایی های جاری استفاده می شود. مفهوم ترکیب به این معنی است که با چه سرعتی دارایی های جاری به نقد تبدیل می شود. نسبت های فعالیت را می توان برای موجودی کالا، حساب های دریافتنی و کل دارایی ها محاسبه نمود.
نسبت موجودی کالا
نسبت گردش موجودی کالا ارتباط بین حجم کالای فروش رفته و موجودی کالا را مشخص می سازد. گردش موجودی کالا شرکت ها در صنایع مختلف می تواند متفاوت باشد. گردش موجودی کالا برای اقلام یک مغازه خواربار فروشی مکن است 20 باشد. معمولا یک فروشگاه لوازم خانگی دارای گردش کالای کمتر خواهد بود و فروشگاه هایی که کالاهای فاسد شدنی به فروش می رسانند دارای سرعت گردش بیشتری هستند.
نسبت گردش موجودی کالا به شرح زیر محاسبه می شود. در این نسبت متوسط موجودی کالا (مواردی که اطلاعات قابل دسترس است) در مخرج کسر قرار می گیرد.
متوسط موجودی کالا به این صورت محاسبه می شود: که موجودی کالای ابتدای دوره را با موجودی کالای پایان دوره جمع می کنیم و سپس بر دو تقسیم می نماییم. اگر موجودی کالای ابتدای دوره قابل دسترس نباشد، موجودی کالای پایان دوره باید در مخرج کسر استفاده شود. چنانچه بهای تمام شده کالای فروش رفته قابل دسترس نباشد بعضی از تحلیل گران فروش خالص را در صورت کسر استفاده می نمایند.
گردش کم موجودی کالا می تواند مشکلات تامین مالی شرکت را در آینده افزایش دهد. وقتی شرکت ها روش های مختلفی را نظیر FIFO و LIFO برای ارزیابی موجودی کالا استفاده می کنند مقایسه گردش موجودی کالا بین شرکت ها مقایسه مناسبی محسوب نمی شود. زیرا بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی کالا با استفاده از روش LIFO در طی ادواری که قیمت ها سیر صعودی دارند و به ترتیب بالاتر و پایین تر نسبت به روش FIFO خواهند بود. برای محاسبه تعداد روزهایی که موجودی کالا در انبار باقی می ماند. (میانگین سنی) از فرمول زیر استفاده می شود:
میانگین سنی موجودی کالا نشان دهنده مدت زمان نگهداری موجودی کالا در انبار می باشد. همچنین نشان دهنده این موضوع خواهد بود که شرکت موجودی کالا را به مقدار کم یا زیاد نگهداری می کند.
چنان چه اطلاعات مورد نیاز در دسترس باشد نسبت های دیگری نیز می تواند برای تجزیه و تحلیل موجودی کالای یک شرکت محاسبه شود. گردش کالای ساخته شده نیز سرعت تبدیل کالای ساخته شده به نقد را بیان می دارد. این نسبت متوسط تعداد دفعاتی که موجودی کالا در طی یک دوره فروخته می شود را نشان می دهد. همچنین این نسبت نشان می دهد که شرکت طی یک دوره چه مقدار کالا نسبت به میزان تعیین شده نگهداری کرده است. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده کالای فروش رفته تعداد دفعات گردش کالای ساخته شده
متوسط موجودی کالای ساخته شده
نسبت گردش موجودی مواد خام: نشان دهنده تعداد دفعاتی است که موجودی مواد خام به طور متوسط در طی دوره استفاده می شود. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده مواد خام مصرف شده گردش مواد خام
متوسط موجودی کالای ساخته شده
نسبت حساب های دریافتنی:
نسبت گردش حساب های دریافتنی رابطه بین فروش نسیه و حساب های دریافتنی را شرح می دهد. گردش حساب های دریافتنی نشان می دهد که به طور متوسط حساب های دریافتنی در طی دوره چند بار وصول می شود. این نسبت با استفاده از خالص فروش نسیه به عنوان صورت کسر و متوسط حساب های به عنوان مخرج کسر به صورت زیر محاسبه می شود:
بالا بودن این نسبت نشان میدهد که مدیریت حساب دریافتنی به طور موثر عمل نموده، منابع کمتری در حساب های دریافتنی سرمایه گذاری کرده و سیاست اعتباری و روش های وصول مطالبات شرکت در حد مطلوب می باشدد. چنانچه گردش حساب های دریافتنی پایین باشد نشان دهنده این موضوع است که فروش در سطح پایینی بوده است و یا شرکت در جمع آوری مطالباتش دچار مشکل شده است. دوره وصول مطالبات به شرح زیر محاسبه می شود:
بهای تمام شده کالای تولید شده گردش کالای درجریان ساخت
متوسط موجودی کالای درجریان ساخت
این محاسبات یک معیار زمانی را برای وصول حساب های دریافتنی ارایه می نماید. مثال فوق پیشرفتی را در وصول مطالبات نشان می دهد. وقتی زمان لازم برای دریافت وجه ناشی از فروش نسیه با شرایط فروش شرکت مقایسه می شود (مانند ن/ 60 و 2/10)، تحلیل گران می توانند اطلاعات سودمندی در مورد سیاست های فروش اعتباری و وصول مطالبات به دست آورند. این اطلاعات ایده ای نسبت به دوره وصول حساب های دریافتنی ارایه می دهد.
وقتی این اطلاعات با شرایط اعتباری مربوط به شرکت های مشابه در همان صنعت و با اطلاعات سال های قبل مقایسه شود، شرکت می تواند اطلاعاتی در مورد کارایی و کفایت وصول مطالبات و روندها در مدیریت اعتباری به دست آورد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 24 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی