مبانی نظری،پیشینه پژوهش ،تعریف، انواع و نظریه های رهبری تحول گرا(فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد)

اختصاصی از فی لوو مبانی نظری،پیشینه پژوهش ،تعریف، انواع و نظریه های رهبری تحول گرا(فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

سرفصل های پروژه شامل موارد زیر است :

• تاریخچه رهبری تحول گرا
• مفهوم رهبری و تعاریفی از رهبری
• رابطه رهبری و مدیریت
• عناصر کلیدی در رهبری
• تئوری‌های رهبری
• تئوری‌های اقتضایی
• -تئوری‌های نوین رهبری
• -مقایسه رهبری خدمتگزار و رهبری تحول‌گرا
• ویژگی‌های رهبران تحولگرا از اوولو و هم ردیفان وی
• نظریاتی در خصوص رهبری
• تحقیقات داخلی
• تحقیقات خارجی

مشخصات فایل:

نوع فایل: word

منبع: دارد (فارسی و لاتین)

پیشینه پژوهش: دارد(ایرانی و خارجی)

تعداد صفحات: 30

گارانتی بازگشت وجه: دارد ( کیفیت این فایل تضمین شده است درصورت هرگونه مشکل یا نارضایتی احتمالی مبلغ شما بازگردانده می شود)

خلاصه ای از مطالب:

2-1-تاریخچه رهبری تحولگرا

سازمان‌های امروزی نیاز به رهبرانی دارند که بتوانند به مدد ویژگی‌های شخصیتی و جاذبه استثنایی، توان نفوذ بالا و چشم انداز وسیع، تعهد و شور و حرارت لازم را در زیردستان برای نهایت استفاده از استعداد و تلاششان در جهت تحقق هدف ها سازمانی ایجاد نمایند. اینگونه رهبران، امروزه رهبران تحولگرا نام گرفتند(برنز، 1978 به نقل از بس و شرمرهورن[1]،1996؛ کلوین[2]، 2002؛ بس و استید لمیر[3]، 1999؛ رابینیز وکولتر،[4] 1999؛ به نقل قربانی آذر، 1389).

جیمز مک کرگور برنز به عنوان نخستین اندیشمندی که رویکرد رهبری تحول گرا را در برابر رهبری تعامل گرا در سال 1978 ارائه کرد. این افراد (شرمرهورن و همکاران، 1997 ؛ لیتوود، 1992 ؛ کلوین 1999؛ کراوفورد و دی ارکس[5]،1992؛ یس 1997؛ بلدرون[6]، 1983) معتقد است که رهبران تعامل گرا، رابطه‌ای سوداگرانه (مبادله یک چیز برای چیز دیگر) با زیردستان دارند، رهبران تحول گرا کسانی هستند که با برخورداری از بینش و بصیرت و ویژگی‌های شخصیتی فرمند، سطوح بالای نیازها، انگیزش،ارزش‌ها و روحیه را در زیردستان ایجاد می‌نمایند (به نقل موسی خانی و محمد نیا، 1385).

برنز(1978 به نقل از ریتنر[7]، 1996) همچنین معتقد است که تنها رهبران تحول گرا قادر به ترسیم مسیرهای ضروری و نوین برای سازمان‌های جدید هستند. این گونه رهبران منشأ تغییرات اساسی بوده و بر تغییرات حاکم بر سازمان اشراف کامل داشته و بر موج تغییرات سوارند. چنین رهبرانی می‌توانند تصویر بهتر و روشن تری ازآینده ارائه کنند، بینش خود را به طور اثربخشی برای زیردستان تبیین نمایند و آن‌ها را برای انجام کارهای استثنایی به چالش وادارند(به نقل زالی، 1377).

رابینز (1376) بر این باور است که رهبران تحولگرا، رهبرانی هستند که پیروان خود را الهام بخشیده و قادرند به آن‌ها روحیه بدهند و در مسیری هدایتشان کنند که منافع سازمان تأمین شود. این افراد می‌توانند باعث شوند که زیردستان با روحیه‌ای بسیار بالا عمل نموده و اثراتی عمیق بر سازمان بگذارند. رهبران تحولگرا، به نیازها و جنبه‌های پیشرفت و ترقی زیردستان نیز توجه خاص نموده و بر دانش و آگاهی آن‌ها می افزایند و آن‌ها را به نحوی هدایت می‌نمایند که از دیدگاهی جدید به مسائل گذشته نگاه کنند و در سایه تحریک و ایجاد انگیزه تشویق می‌شوند تا از جان خود مایه گذاشته و در جهت تحقق هدف های سازمان از هیچ کوششی دریغ نورزند(به نقل نیازآذری، حسن زاده و اکبری، 1389).

شرمرهورن ( 1997) نیز اظهار می‌دارد واژه رهبری تحولگرا، افرادی را توصیف می‌کند که کاریزما (فرمندی) و ویژگی‌ها ی مربوط به آن را برای تحریک آمال و آرزوهای زیردستان و تغییر سیستم های سازمانی در جهت دست یابی به الگوهای عملکرد بالا مورد استفاده قرار می‌دهند. او همچنین خاطرنشان می سازد که رهبری تحول آفرین، رهبری الهام بخش است که زیردستان را برای دست یابی به عملکرد فوق العاده در یک زمینه نوآوری و تغییر به مقیاس وسیع تحت تأثیر قرار می‌دهد(به نقل معین فر، 1379).

به اعتقاد بس و اولیو(1992) شواهد موجود نشان می‌دهد که رهبران تحولگرا در مقایسه با رهبران تعامل گرا برتری های زیادی دارند و موفقتر هستند. به عنوان نمونه، تحقیقاتی که بر روی متصدیان امور نظامی ایالات متحده آمریکا، کانادا و آلمان صورت گرفت نشان داد که اساساً رهبران تحولگرا در مقایسه با رهبران تعامل گرا، موفق تر، جامع تر و اثربخش تر هستند (به نقل رابینز، 1376). همچنین، در تحقیقی که در شرکت فدرال اکسپرس صورت گرفت، مشخص شد که پیروان رهبران تحول گرا آن‌ها را به عنوان رهبرانی می‌شناختند که دارای عملکردی عالی بوده و موجب ایجاد انگیزه وپیشرفت بیشتر زیردستان می‌شوند (هاتر[1]، و بس 1988؛ به نقل مختاری 1380).

2-2-مفهوم رهبری و تعاریفی از رهبری

واژه رهبری بنا بر تحقیقات به 1300 سال قبل از میلاد بر می‌گردد و سابقه‌ای دیرینه دارد (علوی، 1376).

مروری به نوشته‌های دیگر نویسندگان روشن می‌کند که بسیاری از نویسندگان مدیریت توافق دارند که رهبری عبارت است از: فرآیند نفوذ در فعالیت‌های فرد یا گروه به منظور کوشش برای رسیدن به هدفی در موقعیتی مشخص. از این تعریف رهبری به‌این نتیجه می رسیم که فرآیند رهبری تابعی از متغیرهای رهبر، پیرو و موقعیت است. بنابراین رهبر، یعنی رسیدن به اهداف، با کمک و به وسیله دیگران (هرسی و بلانچارد[2]، 1969؛ به نقل قربانی آذر 1389).

 رهبری کنش متقابل میان اشخاص است که در آن یک فرد نوعی اطلاعات را به طریقی عرضه می‌کند که دیگری می‌پندارد اگر به نحو پیشنهاد شده یا مورد نظر رفتار کند، منافع وی بهبود خواهد یافت (یاکوپز، 1970). رهبری عبارت است از: ظرفیت تاثیرگذاری و ایجاد معنا برای اعضای سازمان، رهبری همانند عشق و زیبایی مقوله‌ای است که هر کس وجود آن را می‌شناسد ؛ اما تعریف

[1] Hater

[2] Hersey. and Blanchard

[1] charisma

[2] Colvin

[3] Steidlmeier

[4] Robbins& Coulter

[5] Crawford & Dierks

[6] Bleedorn

[7] Ratner