تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه بر روی نسبتهای سودآوری (ROA ,ROE ,ROI) و اهرمی (نسبت بدهی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت پوشش هزینههای بهره) در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:78
چکیده :
در این پژوهش تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه بر روی نسبتهای سودآوری (ROA ,ROE ,ROI) و اهرمی (نسبت بدهی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت پوشش هزینههای بهره) در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. در واقع این پژوهش پاسخی به این پرسش است که "تأمین مالی خارج از ترازنامه (اجارههای عملیاتی) چه تأثیری بر روی نسبتهای سودآوری و اهرمی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد؟". منظور از تأمین مالی خارج از ترازنامه سرمایه گذاری یا افزایش سرمایه (افزایش فعالیتهای عملیاتی) شرکت طبق ضوابط قانونی و میثاقهای پذیرفته شدة حسابداری که تمام یا بخشی از آن تأمین مالی در ترازنامه نشان داده نشود و نسبتهای سودآوری و اهرمی نتیجة کارایی فعالیتها و توان بهره برداری شرکت را از طریق سود حاصل از فروش و سرمایه گذاریها ارزیابی می کند.
در این پژوهش از روش پیمایشی- مقایسهای[1] استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مباحث تئوری و اطلاعات مالی مبتنی بر صورتهای مالی حسابرسی شدة شرکتهای تحت بررسی، از روش کتابخانهای (آرشیو بورس) استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش نسبتهای سودآوری و اهرمی شرکتها قبل و بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه و همچنین شرکتهایی که دارای تأمین مالی خارج از ترازنامه بوده اند و شرکتهایی که فاقد تأمین مالی خارج از ترازنامه بوده اند مورد مقایسه قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و آزمون فرضیههای پژوهش در دورة زمانی 1380 الی 1387 نشان می دهد که تأمین مالی خارج از ترازنامه برروی نسبتهای سودآوری و اهرمی تأثیر قابل ملاحظهای نداشته است.
1-1. مقدمه
یکی از مهمترین تصمیمهای مالی، تأمین مالی شرکت می باشد که در اجرای پروژههای سود آور در صحنه رشد شرکت نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. توانایی واحد انتفاعی در مشخص ساختن منابع مالی اعم از داخلی و خارجی برای تهیهء سرمایه به منظور سرمایه گذاری و تهیه برنامههای مالی مناسب و دسترسی به یک ساختار مالی مناسب از عوامل اصلی رشد و پیشرفت واحدهای انتفاعی به حساب میآید. شرکتها معمولاً هنگام نیاز به منابع مالی جدید می توانند یا از راه استقراض وجوه مورد نیاز خود را به دست آورند و یا اینکه با واگذاری قسمتی از مالکیت شرکت به وجوه مورد نیاز دست یابند. هر شرکت هنگام تصمیم گیری برای استفاده از منابع مالی جدید باید هزینه منابع مختلف تأمین مالی را مشخص کرده و آثاری را که هر کدام از این منابع بر بازده و ریسک عملیاتی شرکت می گذارند، تعیین نمایند.
استفاده از تصمیمهای نامناسب اقتصادی و عدم بهره گیری از ابزارهای مالی در جهت تأمین نیازهای مالی، مشکلات فراوانی را برای ساختار مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس فراهم می آورد که ممکن است باعث کاهش قدرت سودآوری شرکتها گردد. لذا به منظور تداوم مشارکت عمومی در سرمایه گذاری، ضرورت دارد که شیوه های تأمین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا مشخص شود که آیا شرکتها موفق به کسب بازدة معقولی از سرمایهگذاریهای انجام شده و هزینهها مربوط شده اند یا خیر؟
تأمین مالی خارج از ترازنامه[1] یکی از شیوههای تأمین مالی است که دستیابی به آن تا حدودی مشکل و در حال حاضر متداول ترین شیوه تأمین مالی محسوب می شود. این شیوه از تأمین مالی، ساختار سرمایه شرکت را متحول و نتیجتاً منحنی ریسک را تغییر می دهد، بدین معنا که ریسک نقدینگی و ریسک تغییرات نرخ بهره تحت تأثیر قرار می گیرند، که نوع تأثیرات بستگی به شرایط موجود خواهد داشت .با فرض اینکه شرکت دارای یک ساختار سرمایة[2] ایدهآل باشد، ریسک سرمایه تغییر نخواهد کرد. چگونه دارائیها و بدهیها از ترازنامه حذف می شوند، در صورتی که شرکت از آنها استفاده می کند؟ (لی، الورن، 2000)
این پژوهش در صدد بررسی تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه برروی نسبتهای سودآوری ( [3]ROI، ROE[4]، ROA[5]) و اهرمی (نسبت بدهی[6] و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام[7] و نسبت پوشش هزینههای بهره[8]) شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار تهران فعالیت دارند، می باشد.
1-2. بیان مساله
با توجه به اینکه یکی از وظایف عمده و مهم شرکتها تصمیمات تامین مالی است، شرکتها درصدد هستند با اتخاذ تصمیمهای مناسب و مقتضی در این رابطه به مناسب ترین ترکیب تأمین مالی دست یابند، چرا که در حال حاضر دستیابی به ساختار مالی بهینه به جهت اثرات عمده آن بر روی ارزش شرکت و سایر جنبهها از اهمیت خاصی برخوردار است.
تامین مالی خارج از ترازنامه یکی از ابزارهای تامین مالی برای شرکتها در طول سه دهه گذشته بوده است. این شیوه از تأمین مالی زمانی استفاده می شود که شرکت می خواهد ضمن تحصیل دارائی، آن دارائی و شیوه تامین مالی را که معمولاً از طریق بدهیهاست در ترازنامه نشان ندهد. برخی اوقات در این زمینه از عبارت حساب آرایی یا حسابداری ساختگی نیز استفاده می شود. از آنجایی که شرکتها نمی خواهند به حساب آرایی ساختگی متهم شوند (زیرا این عبارت بار منفی دارد) در نتیجه عبارت تأمین مالی برون ترازنامهای را به آن ترجیح می دهند(دستگیر، سلیمانیان، 1381).
اجارههای عملیاتی[9] متداول ترین نوع تأمین مالی خارج از ترازنامه و یکی از بزرگ ترین منابع تأمین مالی شرکت می باشد. گزارش سال 2005 هیأت کمیسیون بورس و اوراق بهادار برآورد کرده است که کل تعهدات غیر قابل حذف افشا نشده گردش وجوه نقد آتی مرتبط با اجارههای عملیاتی برای شرکت های آمریکایی در حدود 25/1 ترلیون دلار بوده است. طی یک بررسی که قبل از آن توسط انجمن نظارت بر اجاره تجهیزات و اموال (ELA )[10] به انجام رسیده چنین بیان شده است که از هر 10 شرکت آمریکایی 8 شرکت تمام یا قسمتی از تجهیزات مورد نیاز خود را از طریق اجاره عملیاتی تأمین می کنند. به علاوه بر اساس اطلاعات به دست آمده از مرکز اطلاع رسانی[11] بورس در آمریکا، بدهیهای ناشی از اجارههای عملیاتی در سال 2004، به طور متوسط 7/39% کل تعهدات ثابت شرکتها را تشکیل داده در حالی که تعهدات ناشی از اجارههای سرمایه ای صرفاً 5/1% از تعهدات مذکور و بدهیهای بلند مدت 8/58% از کل تعهدات ثابت شرکت بوده است (همان منبع، 1381).
اجارههای عملیاتی مشابه استقراضها و سایر شیوههای تامین مالی که در آنها تحصیل یک دارایی مستلزم پرداخت اصل و بهره در آینده می باشد، هستند. به طور ذاتی اجارههای عملیاتی دارائیها و بدهیهای شرکت اجاره گیرنده را ارائه می دهند، با این تفاوت که در ترازنامه نشان داده نمی شوند.
طبق اصول کلی پذیرفته شدة حسابداری (GAAP)[12] زمانی که شرکت اجاره را به عنوان "عملیاتی" طبقه بندی می نماید آن را در ترازنامه شناسایی نمی کند. ایمهاف و تماس[13] (1999) نشان دادند که شرکتها به منظور اجتناب از شناسایی دارائیهای تحصیل شده از طریق اجارهها در ترازنامه، اجارههای سرمایه ای را به اجارههای عملیاتی تجدید طبقه بندی می کنند.
پذیرش حق استفاده از یک دارایی با استفاده از قرارداد اجارة عملیاتی هم دارای منافعی در آینده می باشد و هم اینکه تعهداتی را برای پرداخت اجاره به وجود می آورد. بنابراین چنین معامله ای می تواند هم به عنوان بوجود آورندة یک دارایی عملیاتی خارج از ترازنامه و هم به عنوان بوجود آورندة یک بدهی خارج از ترازنامه، نظاره شود. پژوهشهای گذشته نشان داده است که رشد خالص داراییهای عملیاتی و استفاده از تأمین مالی خارجی (از قبیل استقراض، سهام ممتاز و سهام عادی) جهت دست یابی به چنین رشدی، با کاهش درآمدهای آتی و بازدة سهام رابطه دارد. با این حال پژوهشهای امروزی بر فعالیتهای درون ترازنامه ای متمرکز شده اند.
اجاره یک راه متدوال جهت تحصیل دارائی های مورد نیاز برای تولید میباشد. از دیدگاه اجاره کننده (مستأجر) اجارهها می توانند به دو دسته شامل اجارههای سرمایهای و اجارههای عملیاتی طبقه بندی شوند. اجارة سرمایهای همانند خرید، مستلزم شناسایی در ترازنامه تحت عنوان دارایی و تعهدات می باشد. در مقابل، اجارهء عملیاتی یک فعالیت خارج از ترازنامه برای اجاره کننده می باشد و در صورت سود و زیان تحت عنوان هزینه اجاره منعکس می شود.
گسترش استفاده از اجارههای عملیاتی نشان می دهد که بسیاری از شرکتها دارائیهایی مانند فضای اداری، وسائط نقلیه و تجهیزات را به صورت عملیاتی اجاره میکنند، نه به صورت سرمایهای. به عبارت دیگر دارائیهای ثبت نشده و تعهدات ناشی از اجارههای عملیاتی از همان اهمیتی برخوردار هستند که دارائیها و بدهیهای درون ترازنامهای دارا می باشند. با مشخص شدن وسعت استفاده و اهمیت اجارههای عملیاتی به عنوان یکی از شیوه های تأمین مالی خارج از ترازنامه، آزمون کاربرد فعالیتهای اجارة عملیاتی خارج از ترازنامه برای نسبتهای سودآوری واهرمی و ارزش شرکت از اهمیت خاصی برخوردار است.
نسبتهای سودآوری[14] میزان موفقیت واحد انتفاعی را در تحصیل بازده خالص نسبت به درآمد فروش یا نسبت به سرمایه گذاریها اندازه گیری میکند. هدف مدیریت طبیعتاً تحصیل حداکثر بازده برای سرمایه گذاری سهامداران عادی در واحد انتفاعی است. بنابراین نسبتهای سودآوری از جمله نسبت بازده سرمایه (ROI)، نسبت بازدة حقوق صاحبان سهام (ROE) و نسبت بازدة دارائیها (ROA) و نسبتهای اهرمی از جمله نسبت بدهی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت پوشش هزینههای بهره به عنوان معیاری برای سنجش موفقیت واحد انتفاعی در دستیابی به اهداف مذبور محسوب می شود (ولی گی[15]، 2006).
لذا پژوهشگر در این پژوهش در صدد آن است که آیا تأمین مالی خارج از ترازنامه (اجارههای عملیاتی) بر روی نسبتهای سودآوری و اهرمی شرکتها تأثیرگذار است یا خیر؟ آیا در بورس اوراق بهادار تهران قدرت بازدهی شرکتها تحت تأثیر این شیوه از تأمین مالی قرار می گیرد؟
1-3. اهمیت موضوع پژوهش
یکی از سوالات مهم موجود در شرکت در رابطه با چگونگی تأمین مالی و تسهیل در تأمین منابع مالی مربوط می باشد. تئوری های زیادی در رابطه با جنبههای مختلف بودجه بندی سرمایهای بیان شده است. بسیاری از موضوعاتی که از این تئوریها مشتق می شود در مورد یک ساختار سرمایه ایدهآل است. شرکتها دائماً در تلاشند یک استراتژی مالی مناسب را برای دستیابی به هدف شان انتخاب کنند(لی، الورن[16]، 2000).
اجاره ها یکی از متداولترین عناوین مورد استفاده در تأمین مالی خارج از ترازنامه می باشد. به همین جهت در خصوص اجارهها، استانداردهای مختلفی وضع شده است. کمیته رویه های حسابداری[17] یک استاندارد، هیأت اصول حسابداری[18] پنج استاندارد و هیأت استاندارد های حسابداری مالی[19] ده استاندارد در این زمینه منتشر کرده اند. توجه خاص به حسابداری اجاره ها، ناشی از بهکارگیری روز افزون آن در دنیای اقتصاد امروز و نیاز به تشریح معاملات پیچیده مربوط به آن می باشد، از آنجا که در زمینه تأمین مالی خارج از ترازنامه، استاندارد مشخصی در ایران تدوین یا ترجمه نشده است و نیز به علت مشاهده عوامل تشکیل دهنده این نوع تأمین مالی در روند گزارشگری مالی، انتظار این می رود که سیاستگذاران و دست اندرکاران امر تدوین استانداردها و گزارشگری مالی در ایران، بر لزوم تدوین استاندارد بومی برای این امر، پژوهش و تصمیم گیری کنند (دستگیر، سلیمانیان، 1381).
این پژوهش به دنبال آن است که نحوه تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه بر روی نسبتهای سودآوری و اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را ارزیابی و در این رابطه اطلاعاتی را جمع آوری نماید تا مدیران در جهت بهینه سازی تصمیم های مربوط به نحوه تأمین مالی از آن استفاده نمایند.
1-4. اهداف پژوهش
هدف از انجام این پژوهش این است که نشان دهیم چگونه از طریق تأمین مالی خارج از ترازنامه می توان به مشکلات مربوط به تأمین سرمایه و هزینهء سرمایه و ریسکهای موجود فایق آئیم.
از آنجا که هدف اصلی عموم سرمایهگذاران کسب سود و افزایش ثروت است، اطلاع از چگونگی و میزان سود آوری شرکتها با توجه به ساختار سرمایه آنها می تواند به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی شرکتها برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد.
لذا بدست آوردن چنین نتیجهای مستلزم بررسی دقیق مسئله و اشراف بر مکانیزم آنها است. بنابراین این پژوهش با هدف مذکور به دنبال یافتن رابطه معنی دار بین تأمین مالی خارج از ترازنامه از طریق اجارههای عملیاتی و نسبتهای سودآوری و اهرمی باشد، تا با جمع آوری اطلاعات واقعی و نشان دادن رابطه معنیدار بین این عوامل، مدیران مالی، سرمایه گذاران و تأمین کنندگان سرمایه بتوانند از این نتایج استفاده کنند.
1-5. فرضیههای پژوهش
با توجه به هدف این پژوهش، سوال اساسی که پژوهشگر به دنبال پاسخ آن است عبارت است از این که آیا رابطه معنی داری بین تأمین مالی خارج از ترازنامه از طریق اجارههای عملیاتی و نسبتهای سودآوری و اهرمی شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
لذا به منظور پاسخ به این سوال، فرضیههای پژوهش به شرح زیر طرح شده اند:
فرضیه اصلی1: بین میانگین نسبتهای سودآوری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه1-1: بین میانگین نسبت سود ناویژه به ارزش ویژه در شرکتها بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه2-1: بین میانگین نسبت سود خالص به ارزش ویژه در شرکتها بعد ازتأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه3-1: بین میانگین نسبت سود خالص به مجموع داراییها در شرکتها بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه اصلی2: بین میانگین نسبتهای سودآوری در شرکت های که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه1-2: بین میانگین نسبت سود ناویژه به ارزش ویژه در شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکت های که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه2-2: بین میانگین نسبت سود خالص به ارزش ویژه در شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکت های که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه3-2: بین میانگین نسبت سود خالص به مجموع داراییها در شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه اصلی3: بین میانگین نسبتهای اهرمی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه1-3: بین میانگین نسبت بدهی به مجموع دارایی ها در شرکتها بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه2-3: بین میانگین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در شرکتها بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه3-3: بین میانگین نسبت پوشش هزینههای بهره در شرکتها بعد از تأمین مالی خارج از ترازنامه نسبت به قبل از تأمین مالی خارج از ترازنامه تفاوت وجود دارد.
فرضیه اصلی4: بین میانگین نسبتهای اهرمی در شرکت های که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه1-4: بین میانگین نسبت بدهی به مجموع داراییها در شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه2-4: بین میانگین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
فرضیه3-4: : بین میانگین نسبت پوشش هزینههای بهره در شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نموده اند نسبت به شرکتهای که تأمین مالی خارج از ترازنامه نداشته اند تفاوت وجود دارد.
1-6. قلمرو پژوهش
قلمرو پژوهش بسته به ابعاد آن در سه حیطه متفاوت به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفته است:
قلمرو زمانی:
محدوده زمانی پژوهش، اطلاعات مالی مربوط به عملکرد سالهای مالی 1380 الی 1387 شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
قلمرو موضوعی:
محدوده موضوعی پژوهش، بررسی تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه برروی نسبتهای سودآوری و اهرمی شرکتهای پذیرفته شده در بورس بهادار تهران می باشد.
قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-7. جامعه آماری
در پژوهش حاضر کلیة شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به سه جامعه تقسیم شده اند:
الف- جامعة آماری شرکتهایی که از سال مالی 80 الی 82 فاقد تأمین مالی خارج از ترازنامه و از سال 83 الی 87 دارای تأمین مالی خارج از ترازنامه بوده اند.
ب- جامعة آماری شرکتهایی که طی دورة پژوهش (80 الی 87) دارای تأمین مالی خارج از ترازنامه بوده اند.
ج- جامعة آماری شرکتهایی که طی دورة پژوهش (80 الی 87) فاقد تأمین مالی خارج از ترازنامه بوده اند.
قبل از تعیین جوامع آماری مذکور چهار پیش فرض زیر می بایست در نظر گرفته شود:
- شرکتهایی که حداکثر تا تاریخ 29/12/1378 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده اند.
- شرکتهایی که سال مالی آنها به 29 اسفند ختم شده است.
- شرکتهای سرمایه گذاری به دلیل متفاوت بودن نحوة محاسبة بازدة آنها از جامعة آماری حذف شده اند.
- شرکتهایی که طی دورة پژوهش در حالت تعلیق بوده و یا از بورس خارج شدهاند.
نمونه آماری این پژوهش با استفاده از فورمول کوکران به شرح زیر از جوامع آماری انتخابی در بخش قبل استخراج شده است:
1-8. روش پژوهش
در این پژوهش از روش علی یا پس رویدادی استفاده شده است. در این روش مطالعات کتابخانهای به منظور کشف متغیرها، عوامل مؤثر و ارائه فرضیهها انجام پذیرفته است. همچنین بر اساس اطلاعات مشاهده شده در آرشیو بورس و با استدلال و تکنیکهای آماری ارتباط بین تأمین مالی خارج از ترازنامه و نسبتهای سودآوری و اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس در دوره پژوهش را بررسی و نتایج حاصل از نمونه به کل جامعه تعمیم داده شد.
پژوهش حاضر از لحاظ نوع کار پژوهشی، از نوع کاربردی است که از اطلاعات واقعی و روشهای مختلف آماری برای رد یا عدم رد فرضیههای آن استفاده شده است.
1-9. روش جمع آوری اطلاعات
جمع آوری اطلاعات برای هرنوع پژوهشی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مباحث تئوری (نظری) از روش کتابخانهای (کتب، نشریات، مقالات حرفه ای و تخصصی) استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای مورد بررسی، صورتهای مالی سه ساله، گزارش عملکرد 10 ساله و همچنین سیستم کامپیوتری بورس، که توسط بورس تهران تهیه شده است برای یک دوره 8 ساله (87-80) نیز از طریق روش کتابخانهای که در آرشیو بوده، جمعآوری شده است.
1-10. تعریف عملیاتی واژهها و اصطلاحات تخصصی
1-10-1. تأمین مالی خارج از ترازنامه[20]: سرمایه گذاری یا افزایش سرمایه (افزایش فعالیتهای عملیاتی) شرکت طبق ضوابط قانونی و میثاقهای پذیرفته شدة حسابداری که تمام یا بخشی از آن تأمین مالی، در ترازنامه نشان داده نشود، تأمین مالی خارج از ترازنامه گفته می شود، که در این پژوهش اجارة عملیاتی است.
1-10-1-1. اجارة عملیاتی[21]: قرارداد اجاره برای استفاده اقلامی از دارائیهای ثابت برای مدت زمانی که از عمر مفید دارای کمتر باشد. این نوع قرارداد هزینههای نگهداری و غیره را در بردارد و قابل فسخ است. در این پژوهش اجارة عملیاتی به عنوان تأمین مالی خارج از ترازنامه معرفی می شود.
1-10-1-2. اجاره (بلند مدت) مالی[22] : در این نوع اجاره، مستأجر حق باطل کردن قرارداد را ندارد و هزینه نگهداری مورد اجاره بر عهده مستأجر است و مدت قرار داد، تقریباً با عمر مفید دارائی مورد نظر (مورد اجاره) برابر است. اجاره به شرط تملیک نمونه آن است(دستگیر، سلیمانیان، 1381).
1-10-2. نسبتهای سودآوری[23]: گروهی از نسبتها که شامل حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود ناخالص، گردش مجموع دارائیها، بازده سرمایه گذاریها، بازده دارائیها (توان سوددهی) و بازده حقوق صاحبان سهام می شوند.
1-10-2-1. بازده سرمایه گذاریها (ROI): معیاری متداول و مهم برای سنجش درجه سودآوری شرکتها است. ROI از تقسیم سود عملیاتی بر مجموع دارائیها که معمولاً به ارزش دفتری اندازه گیری می شود، بدست می آید .
1-10-2-2. بازده دارائیها (ROA): معیاری متداول ومهم برای سنجش درجه سودآوری شرکتهاست. ROA از تقسیم سود بعد از مالیات (سود خالص) بر مجموع دارائیها که معمولاً به ارزش دفتری اندازهگیری می شود، بدست می آید.
1-10-2-3. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): معیاری متداول و مهم برای سنجش درجه سودآوری شرکتهاست. ROE از تقسیم سود خالص به ارزش ویژه بدست می آید( نیکومرام و همکاران، 1385).
1-10-3. نسبتهای اهرمی: نشان دهنده میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه و تأمین مالی شرکت هستند. این نسبتها نشان می دهند که شرکت تاچه حد قادربه پرداخت بدهیهای خود درسررسید می باشد. در تجزیه و تحلیل توانایی پرداخت بدهیهای واحد تجاری، عواملی مانند ساختار عملیاتی و مالی شرکت و میزان بدهیهای بلند مدت در ساختار سرمایه مورد توجه قرار می گیرد. نسبتهای اهرمی مورد بحث شامل نسبت بدهی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت پوشش هزینههای بهره می باشند.
1-10-3-1. نسبت بدهی: این نسبت عبارت است از تقسیم کلی بدهی به کل دارایی شرکت. هر چه نسبت بدهی افزایش یابد سودآوری شرکت نیز افزایش خواهد یافت مشروط براین که نرخ بازده داراییها بیش از نرخ بهره بدهیها باشد. از سوی دیگر هرچه نسبت بدهی افزایش یابد ریسک مالی (عدم پرداخت بدهیها و ورشکستگی شرکت) افزایش خواهد یافت.
1-10-3-2. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: این نسبت نشان می دهد که تامین مالی بلند مدت توسط بستانکاران در مقابل صاحبان سهام چگونه است.
1-10-3-3. نسبت پوشش هزینههای بهره: این نسبت نشان می دهد، تا چه اندازه می توان از محل سود قبل از بهره و مالیات هزینه بهره را پوشش داد. اگر این نسبت افزایش یابد نشان می دهد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای خود بیشتراست (همان منبع، 1385).
1-11. ساختار کلی پژوهش
پژوهش حاضر در پنج فصل تهیه و تنظیم شده است. فصل اول شامل کلیات پژوهش می باشد. فصل دوم شامل چندین بخش است، در بخش اول عمده ترین ابزارهای تأمین مالی خارج از ترازنامه معرفی و تشریح شده اند، در بخش دوم نسبتهای مالی تشریح و نسبتهای انتخاب شده جهت آزمون فرضیات پژوهش معرفی شده اند. در بخش بعدی مبانی نظری اجاره ها شامل رویکردها و تکامل تدریجی آن و همچنین اجاره های عملیاتی به نحو کامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، و بخش چهارم به بیان پیشینة پژوهش اختصاص یافته است. فصل سوم روش شناسی پژوهش و فصل چهارم تجزیه و تحلیل اطلاعات می باشد، و در نهایت در فصل پنجم به نتیجه گیری پژوهش پرداخته شده است.
و...
دانلود پایان نامه تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه بر روی نسبت های سودآوری (ROA ,ROE ,ROI) و اهرمی