فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد کرامت و تکریم

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد کرامت و تکریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کرامت و تکریم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه27

فهرست مطالب

  - پیامبر خدا فرمود

جایگاه خانواده از دیدگاه پیامبر

به طور کلى در برخوردها و رفتارهاى اجتماعى، روابطى که انسانها با هم برقرار مى‏کنند تابع دو دیدگاه است . یا بر مبناى دیدگاه «کرامت» است و یا بر مبناى دیدگاه «اهانت» است . بر اساس این دو نوع نگرش ، روابطى که انسانها با هم دارند یا مبتنى بر «تکریم» وگرامى داشتن است و یا مبتنى بر «استخفاف » و حقیر شمردن است. در یک نگاه،انسان موجودى است با ارزش و شریف و صاحب کرامت ذاتى و «حاصل بر و بحر» 1 و در نگاه دیگر موجودى است بى ارزش و حقیر و فاقد کرامت ذاتى و صرفاً طبیعى . هرگونه که انسان را تلقى کنیم، همان گونه با او برخورد مى کنیم . اگر انسان را موجودى صاحب کرامت بدانیم، تلاش مى کنیم این کرامت را در او تقویت کنیم، و به عکس اگر دیگران را بى کرامت بدانیم، از سر تفرعن، آنان را کوچک شمرده ، مورد اهانت و حقارت واسخفاف قرار مى‏دهیم . خداوند در مورد کرامت ذاتى انسانها، در آیه 70 سوره اسراء فرمود: «و لقد کرمنا بنى آدم» (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - کرامت بخشیدیم) و همچنین فرعون را، به عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقیر آمیز با انسان معرفى کرده است: «فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوماً فاسقین.» 2 او (فرعون) قومش را استخفاف کرد، پس اطاعتش کردند که آنها قومى فاسق بودند. فرعون، سمبل برخورد تحقیر آمیز با انسان است که بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه و استثمار و استحمار ، جز در چهار چوب تهى کردن انسانها میسر نمى‏شود. انسان خفیف است که مطیع فراعنه مى‏شود و این نیست مگر به سبب «فسق» 3 او. انسانى که کرامت خود را زمین مى‏گذارد؛ انسانى که پذیراى اهانت مى‏شود، ابتداً باید فاسق شده باشد، باید از محتواى الهى خود عدول کرده باشد، تا پذیراى استخفاف ستمگر و حکومت ستم شود. اصولاً راه و رسم و سیره همه جباران و حکومتهاى خودکامه و فاسد بر   این است که بارى ادامه تفرعن و خودکامگى خود، مردم را خفیف سازند، تهى کنند و آنها را از نظر تفکر در سطحى نگاه دارند که خطرى برایشان ایجاد نشود با تحمیق آنها و خرد کردن شخصیت حقیقى شان، آنان را به صورت ابزار وادواتى براى مقاصد خود سازند. جالب آنکه در آیه فوق علت پذیرش استخفاف و قدرت گرفتن فراعنه را در فسق مردم معرفى مى‏کند: «آنها گروهى فاسق بودند»، که اگر فاسق نبودند و از اطاعت خدا و فرمان عقل خارج نشده بودند و خود را از محتواى الهى، انسان خویش تهى نساخته بودند، تسلیم هیچ فرعونى نمى‏شدند آنها خود کرامت خویش را لگدمال کرده بودند، آن گاه تسلیم استخفاف فرعونى شدند، آنها فاسق بودند که تن به تبعیت فاسق دادند. بنابر آنچه گذشت، به اعتبارى در برخورد با انسان دو دیدگاه وجود دارد: 1- دیدگاه «الهى» که انسان را با کرامت مى‏داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر تکریم مى‏خواهد. 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

تحقیق در مورد کرامت و تکریم

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد کرامت و تکریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کرامت و تکریم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:27

 

  

 فهرست مطالب

 

 

جایگاه خانواده از دیدگاه پیامبر «و لقد کرّمنا بنى آدم» (اسراء /70)   و ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم. به طور کلى در برخوردها و رفتارهاى اجتماعى، روابطى که انسانها با هم برقرار مى‏کنند تابع دو دیدگاه است . یا بر مبناى دیدگاه «کرامت» است و یا بر مبناى دیدگاه «اهانت» است . بر اساس این دو نوع نگرش ، روابطى که انسانها با هم دارند یا مبتنى بر «تکریم» وگرامى داشتن است و یا مبتنى بر «استخفاف » و حقیر شمردن است. در یک نگاه،انسان موجودى است با ارزش و شریف و صاحب کرامت ذاتى و «حاصل بر و بحر» 1 و در نگاه دیگر موجودى است بى ارزش و حقیر و فاقد کرامت ذاتى و صرفاً طبیعى . هرگونه که انسان را تلقى کنیم، همان گونه با او برخورد مى کنیم . اگر انسان را موجودى صاحب کرامت بدانیم، تلاش مى کنیم این کرامت را در او تقویت کنیم، و به عکس اگر دیگران را بى کرامت بدانیم، از سر تفرعن، آنان را کوچک شمرده ، مورد اهانت و حقارت واسخفاف قرار مى‏دهیم . خداوند در مورد کرامت ذاتى انسانها، در آیه 70 سوره اسراء فرمود: «و لقد کرمنا بنى آدم» (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - کرامت بخشیدیم) و همچنین فرعون را، به عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقیر آمیز با انسان معرفى کرده است: «فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوماً فاسقین.» 2 او (فرعون) قومش را استخفاف کرد، پس اطاعتش کردند که آنها قومى فاسق بودند. فرعون، سمبل برخورد تحقیر آمیز با انسان است که بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه و استثمار و استحمار ، جز در چهار چوب تهى کردن انسانها میسر نمى‏شود. انسان خفیف است که مطیع فراعنه مى‏شود و این نیست مگر به سبب «فسق» 3 او. انسانى که کرامت خود را زمین مى‏گذارد؛ انسانى که پذیراى اهانت مى‏شود، ابتداً باید فاسق شده باشد، باید از محتواى الهى خود عدول کرده باشد، تا پذیراى استخفاف ستمگر و حکومت ستم شود. اصولاً راه و رسم و سیره همه جباران و حکومتهاى خودکامه و فاسد بر   این است که بارى ادامه تفرعن و خودکامگى خود، مردم را خفیف سازند، تهى کنند و آنها را از نظر تفکر در سطحى نگاه دارند که خطرى برایشان ایجاد نشود با تحمیق آنها و خرد کردن شخصیت حقیقى شان، آنان را به صورت ابزار وادواتى براى مقاصد خود سازند. جالب آنکه در آیه فوق علت پذیرش استخفاف و قدرت گرفتن فراعنه را در فسق مردم معرفى مى‏کند: «آنها گروهى فاسق بودند»، که اگر فاسق نبودند و از اطاعت خدا و فرمان عقل خارج نشده بودند و خود را از محتواى الهى، انسان خویش تهى نساخته بودند، تسلیم هیچ فرعونى نمى‏شدند آنها خود کرامت خویش را لگدمال کرده بودند، آن گاه تسلیم استخفاف فرعونى شدند، آنها فاسق بودند که تن به تبعیت فاسق دادند. بنابر آنچه گذشت، به اعتبارى در برخورد با انسان دو دیدگاه وجود دارد: 1- دیدگاه «الهى» که انسان را با کرامت مى‏داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر تکریم مى‏خواهد. 2- دیدگاه «فرعونى» که انسان را براى اینکه به زیر سلطه بکشد، استخفاف مى کند او را حقیر مى‏داند و دست به تحمیقش مى‏زند، که اگر انسان خرد شد، خفیف شد، سبک شد ، تن به هر خوارى و پستى مى‏دهد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

تحقیق در مورد کرامت و تکریم

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد کرامت و تکریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کرامت و تکریم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه27

 

فهرست مطالب

  منطق عملى پیامبر (ص) به جانت سوگند اینها در مستى خود سرگردانند. جایگاه خانواده از دیدگاه پیامبر «و لقد کرّمنا بنى آدم» (اسراء /70)   و ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم. به طور کلى در برخوردها و رفتارهاى اجتماعى، روابطى که انسانها با هم برقرار مى‏کنند تابع دو دیدگاه است . یا بر مبناى دیدگاه «کرامت» است و یا بر مبناى دیدگاه «اهانت» است . بر اساس این دو نوع نگرش ، روابطى که انسانها با هم دارند یا مبتنى بر «تکریم» وگرامى داشتن است و یا مبتنى بر «استخفاف » و حقیر شمردن است. در یک نگاه،انسان موجودى است با ارزش و شریف و صاحب کرامت ذاتى و «حاصل بر و بحر» 1 و در نگاه دیگر موجودى است بى ارزش و حقیر و فاقد کرامت ذاتى و صرفاً طبیعى . هرگونه که انسان را تلقى کنیم، همان گونه با او برخورد مى کنیم . اگر انسان را موجودى صاحب کرامت بدانیم، تلاش مى کنیم این کرامت را در او تقویت کنیم، و به عکس اگر دیگران را بى کرامت بدانیم، از سر تفرعن، آنان را کوچک شمرده ، مورد اهانت و حقارت واسخفاف قرار مى‏دهیم . خداوند در مورد کرامت ذاتى انسانها، در آیه 70 سوره اسراء فرمود: «و لقد کرمنا بنى آدم» (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - کرامت بخشیدیم) و همچنین فرعون را، به عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقیر آمیز با انسان معرفى کرده است: «فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوماً فاسقین.» 2 او (فرعون) قومش را استخفاف کرد، پس اطاعتش کردند که آنها قومى فاسق بودند. فرعون، سمبل برخورد تحقیر آمیز با انسان است که بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه و استثمار و استحمار ، جز در چهار چوب تهى کردن انسانها میسر نمى‏شود. انسان خفیف است که مطیع فراعنه مى‏شود و این نیست مگر به سبب «فسق» 3 او. انسانى که کرامت خود را زمین مى‏گذارد؛ انسانى که پذیراى اهانت مى‏شود، ابتداً باید فاسق شده باشد، باید از محتواى الهى خود عدول کرده باشد، تا پذیراى استخفاف ستمگر و حکومت ستم شود. اصولاً راه و رسم و سیره همه جباران و حکومتهاى خودکامه و فاسد بر   این است که بارى ادامه تفرعن و خودکامگى خود، مردم را خفیف سازند، تهى کنند و آنها را از نظر تفکر در سطحى نگاه دارند که خطرى برایشان ایجاد نشود با تحمیق آنها و خرد کردن شخصیت حقیقى شان، آنان را به صورت ابزار وادواتى براى مقاصد خود سازند. جالب آنکه در آیه فوق علت پذیرش استخفاف و قدرت گرفتن  


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

تحقیق در مورد کرامت و تکریم

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد کرامت و تکریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کرامت و تکریم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه27

 

 جایگاه خانواده از دیدگاه پیامبر «و لقد کرّمنا بنى آدم» (اسراء /70)   و ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم. به طور کلى در برخوردها و رفتارهاى اجتماعى، روابطى که انسانها با هم برقرار مى‏کنند تابع دو دیدگاه است . یا بر مبناى دیدگاه «کرامت» است و یا بر مبناى دیدگاه «اهانت» است . بر اساس این دو نوع نگرش ، روابطى که انسانها با هم دارند یا مبتنى بر «تکریم» وگرامى داشتن است و یا مبتنى بر «استخفاف » و حقیر شمردن است. در یک نگاه،انسان موجودى است با ارزش و شریف و صاحب کرامت ذاتى و «حاصل بر و بحر» 1 و در نگاه دیگر موجودى است بى ارزش و حقیر و فاقد کرامت ذاتى و صرفاً طبیعى . هرگونه که انسان را تلقى کنیم، همان گونه با او برخورد مى کنیم . اگر انسان را موجودى صاحب کرامت بدانیم، تلاش مى کنیم این کرامت را در او تقویت کنیم، و به عکس اگر دیگران را بى کرامت بدانیم، از سر تفرعن، آنان را کوچک شمرده ، مورد اهانت و حقارت واسخفاف قرار مى‏دهیم . خداوند در مورد کرامت ذاتى انسانها، در آیه 70 سوره اسراء فرمود: «و لقد کرمنا بنى آدم» (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - کرامت بخشیدیم) و همچنین فرعون را، به عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقیر آمیز با انسان معرفى کرده است: «فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوماً فاسقین.» 2 او (فرعون) قومش را استخفاف کرد، پس اطاعتش کردند که آنها قومى فاسق بودند. فرعون، سمبل برخورد تحقیر آمیز با انسان است که بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه و استثمار و استحمار ، جز در چهار چوب تهى کردن انسانها میسر نمى‏شود. انسان خفیف است که مطیع فراعنه مى‏شود و این نیست مگر به سبب «فسق» 3 او. انسانى که کرامت خود را زمین مى‏گذارد؛ انسانى که پذیراى اهانت مى‏شود، ابتداً باید فاسق شده باشد، باید از محتواى الهى خود عدول کرده باشد، تا پذیراى استخفاف ستمگر و حکومت ستم شود. اصولاً راه و رسم و سیره همه جباران و حکومتهاى خودکامه و فاسد بر   این است که بارى ادامه تفرعن و خودکامگى خود، مردم را خفیف سازند، تهى کنند و آنها را از نظر تفکر در سطحى نگاه دارند که خطرى برایشان ایجاد نشود با تحمیق آنها و خرد کردن شخصیت حقیقى شان، آنان را به صورت ابزار وادواتى براى مقاصد خود سازند. جالب آنکه در آیه فوق علت پذیرش استخفاف و قدرت گرفتن فراعنه را در فسق مردم معرفى مى‏کند: «آنها گروهى فاسق بودند»، که اگر فاسق نبودند و از اطاعت خدا و فرمان عقل خارج نشده بودند و خود را از محتواى الهى، انسان خویش تهى نساخته بودند، تسلیم هیچ فرعونى نمى‏شدند آنها خود کرامت خویش را لگدمال کرده بودند، آن گاه تسلیم استخفاف فرعونى شدند، آنها فاسق بودند که تن به تبعیت فاسق دادند. بنابر آنچه گذشت، به اعتبارى در برخورد با انسان دو دیدگاه وجود دارد: 1- دیدگاه «الهى» که انسان را با کرامت مى‏داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر تکریم مى‏خواهد. 2- دیدگاه «فرعونى» که انسان را براى اینکه به زیر سلطه بکشد، استخفاف مى کند او را حقیر مى‏داند و دست به تحمیقش مى‏زند، که اگر انسان خرد شد، خفیف شد، سبک شد ، تن به هر خوارى و پستى مى‏دهد. منطق عملى پیامبر (ص)

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کرامت و تکریم

تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word

اختصاصی از فی لوو تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word

 

 

 

 

 

در این درس نمره بشتری بگیرید!

 

در این تحقیق می خوانیم:

 

درباره انسان و کمالات انسانى او تفسیرهاى متفاوتى در مکتب هاى مختلف ارائه شده است که هر کدام از آنها به جنبه خاصى از ابعاد وجودى انسان مى پردازند, اما مکتب عرفان از مقام مکتبهاى قدیم و جدید در باب انسان کامل غنى تر است; به طورى که عارفان مسلمان از منظرى بسیار بالا و والا و در عین حال, جامع از کمالات انسانى بحث کرده اند.
ضرورت بحث انسان کامل در عرفان بدان جهت است که مسائل اصلى عرفان نظرى, شناخت توحید و در درجه بعد شناخت موحد است; یعنى بعد از شناخت توحید, بحث انسان کامل یکى از ضرورى ترین حقایق عرفانى, علمى, نظرى, اخلاقى, تربیتى و بلکه اعتقادى است. در بحث از مقامات و جایگاه انسان کامل د رنظام هستى, سؤال اصلى آن است که آیا این جایگاه و کرامتى که انسان کامل در نظام هستى از آن برخوردار است تکوینى است یا اینکه اراده و اختیار خود او نیز نقشى ایفا مى کند؟
از آنجا که افکار و اندیشه هاى احیاگر حضرت امام خمینى(ره) در تفسیر و شناخت معارف اسلامى و عرفانى, نقش مهمى دارد, این مقاله در صدد است که با استفاده از محوریت مباحث انسان کامل در اندیشه عرفانى امام خمینى, به تبیین و پاسخ این سؤال اصلى بپردازد.
جایگاه انسان کامل در نظام هستى
از مجموع تحقیقات و کاوش ها در متون عرفانى روشن مى شود که مباحث مربوط به انسان شناسى و مقام انسان از جمله محورهاى مهم مورد بحث عرفا است; به طورى که در آثار عرفانى مقام عرفاى اسلامى, مطالب بسیار بلند و ارزشمندى در باب انسانى که جامع جمیع اسما و صفات الهى و مظهر تام خداوند است, عنوان شده است که از جمله آنان مى توان به ابن عربى, حلاج, ترمذى, عطار نیشابورى, اشاره کرد اما اصطلاح عمیق و پرجاذبه (انسان کامل) اولین بار در قرن هفتم هجرى از سوى عارف نامدار این قرن یعنى محى الدین عربى, به کار برده شد و پیش از این عارف, اگرچه مباحث و مسائل مربوط به انسان کامل در عرفان اسلامى وجود داشت, اما از چنین لفظى استفاده نمى شد. (عارف عربى), انسان کامل را به عنوان فصّ(نگین) انگشتر هستى معرفى مى کند, در آنجا که مى گوید:
انسان کامل نگین انگشتر عالم آفرینش است که خداى تعالى او را خلیفه و جانشین خود در حفظ عالم قرار داده است و نظام آفرینش در پرتو وجود انسان کامل حفظ و نگهدارى مى شود .1
گرچه دیدگاه امام خمینى(ره) به عنوان عارفى سترگ در باب انسان کامل مبسوط بوده و در ادامه به آن اشاره خواهد شد, اما در این قسمت به منظور بیان اجمالى سیماى انسان کامل به این حد اکتفا مى شود که از منظر ایشان انسان کامل مانند آیینه اى است که دو چهره دارد: در یک چهره آن اسما و صفات الهى, تجلى مى کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه شهود مى کند و در چهره دیگر آن, عالم هستى را با تمام اوصاف و کمالات وجودى نشان مى دهد:
انسان کامل همچنان که آیینه حق نماست و خداى سبحان ذات خود را در آن مشاهده مى کند, آیینه شهود تمام عالم هستى نیز مى باشد.2
قبل از ورود به بحث مقام انسان کامل و وجوه کرامت او در نظام هستى, یکى از مطالبى که ذکر آن در تبیین بحث ضرورى است, تفسیر هستى شناسانه عرفا از جهان آفرینش است. از دیدگاه عرفا, نظام هستى به دو بخش یا مرحله (قوس نزول) و (قوس صعود) قابل تقسیم است که قوس نزولى وجود, نتیجه تجلى یا ظهور هویت غیبه است. اساس سیر نزولى وجود (کنت کنزاً مخفیاً فاجبت ان اعرف) است که آن هویت غیبیه بر اساس این حب ّ به خود, در همه مراتب هستى, ظاهر و جلوه گر شده و سراسر هستى را آیینه و جلوه گاه خود ساخته است. حقیقت انسان کامل در قوس نزول به اعتبار جنبه روحانى وى, در هر مرتبه اى از مراتب وجود, مقامى دارد; چنان که به اعتبار کلیت و تجرد تنزلاتى کرده تا به مرتبه انسان شخصى در عالم فلک رسیده است. تبیینى از قوس نزولى وجود در ابیات زیر جلوه گر است:
احد در میم احمد گشته ظاهر 
در این دور (اوّل) آمد عین آخر
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانى اندر این یک میم غرق است

پس از پایان یافتن قوس نزول و متحقق شدن عالم مادون, قوس صعودى وجود, بر اساس جذبه و جاذبه میان کل و جزء و اصل وضع آغاز مى شود. این صعود بر اساس سیر جلّى از نخستین درجات جهان ماده آغاز مى شود و از مسیر انسان کامل(به دلیل جا معیتش و شمول وجودى اش به عنوان کون جامع) به جهان تجرّد راه مى یابد و با طى ّ مدارج تجرّد به مقام اطلاقى و اصل خود باز مى گردد.
امام خمینى در تفسیرى بدیع و زیبا, قوس نزول را (لیلة القدر محمدى) و قوس صعود را (یوم القیامة احمدى) مى دانند:
مراتب نزول حقیقت وجود به اعتبار احتجاب شمس حقیقت در افق تعنیات (لیالى) است, و مراتب صعود به اعتبار خروج شمس حقیقت از آفاق تعیّنات (ایام) است و به اعتبارى قوس نزول (لیلة القدر محمدى) و قوس صعود (یوم القیامه احمدى) است.3
مقدمه دوم در تعیین جایگاه و ابعاد کرامت انسان کامل در نظام هستى, درباره انواع کرامت در نظام دینى است. با استفاده از متون دینى, دو نوع کرامت براى انسان تعریف شده است:
1. کرامت ذاتى: این کرامت به دلیل نعمت ها و قابلیت هاى خاصى است که به طور تکوینى از جانب خداوند به انسان اعطا مى شود; به طورى که اختیار انسان در کسب این مقام, نقشى ندارد; مقام که به واسطه آن انسان در جایگاهى برتر نسبت به سایر موجودات قرار مى گیرد.

 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word