فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت-شیوه های معماری اسلامی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی لوو پاورپوینت-شیوه های معماری اسلامی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-شیوه های معماری اسلامی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-شیوه های معماری اسلامی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

در معماری ایرانی، با وجود خصایلی چون تناسب و زیبایی سر درها وگنبدها و ایوان‌ها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است گوهر معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و گرایش معماران ایرانی به سوی حیاط‌ها، پادیاوها، گودال باغچه‌ها، هشتی‌ها و کلاه فرنگی‌ها که شبستان‌ها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.

پیش از این که تخت جمشید ساخته شود، صدها ایوان و شبستان با ستون‌های چوبی و سنگی در سراسر جهان متمدن آن روز ساخته شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید می‌بینیم که ستون‌ها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفته‌اند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آن‌ها بلکه اندکی کمتر است.

معمار ایرانی توانست وسیع‌ترین دهانه‌ها را با کست افزود پیمون‌ها به وجود بیاورد و آرایش‌های گوناگون و سرگرم‌کننده خلق کند؛ به گونه‌ای که ساختمان دو اشکوب به اندازه‌ای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده است.

از امتیازات معماری ایرانی این است که هرگز از مکان هندسی همگن برای پوشش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها(قوس) و طاق‌ها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به شکل بیضی و تخم مرغ و بات (بیز) توجه داشته‌اند.[۱]

ضرورت پیمون در معماری ایرانی[ویرایش]

پیمون نه تنها در نقشه و اندازهٔ پایه‌ها و ستون‌ها در عرض و طول اتاق‌ها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آن‌ها را نیز معین می‌کند و پس از همه در پوشش درگاه‌ها، ایوان‌ها، طاق‌ها و گنبد خانه‌ها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار می‌گردد که معمار ایرانی می‌تواند با تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید.[۱]

سبک‌شناسی معماری ایران

پیش از اسلام

پس از اسلام[ویرایش]

از شش شیوه معماری ایران دو شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دوره اسلامی می‌باشد. غربی‌ها برای شیوه‌های اسلامی نام‌هایی را به کار می‌برند مانند شیوه‌های اموی و عباسی.

سی و سه پل

 

مسجد نصیرالملک

 

پل معلق آمل

پرهیز از بیهودگی

اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بشمار می‌آمده، در کشور ایران هرگز اینگونه نبوده‌است. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته خود معماران، آمود و اندود، بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمی‌تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی می‌توان آنرا کوتاهتر و باندام و مردم‌وار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب یا گچ و شیشه‌های خرد و رنگین گره سازی می‌شود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پاکار با کاشی پوشیده می‌شود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید واژه زیبا را به معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده.[۲]

اصول پویا در معماری گذشته ایران

معماری ایران'معماری در ایران بیش از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، دست کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای زیست انسان است. مقصود ادراک گذشته و آموختن آن گوهر اساسی معماری گذشته، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمی‌شناسد و فضای شهری واجد همین گوهر اساسی است.

گرایش اجتماعی و معماری

عامل اصلی وحدت و هماهنگی معماری گذشته ایران در گرایش و اعتقادهای مذهبی نهفته‌است. گرایش‌های مذهبی که محور اصلی آن احدیت و وحدانیت است.

فرهنگ اصول حاکم و پویا

فرهنگ در برهان قاطع به معنی علم و دانش و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمده‌است. هیچ هنرمند مسلمانی از میراث پیشینیان بی بهره نمانده‌است. سخن از سنت، سخن از اصول تبدیل ناپذیری است با منشأ آسمانی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان.[۳]

اصل نظم و وحدت

نظم جهان هستی الهام بخش معماران ایران زمین بوده و معماری اصیل سعی داشته به فضای زیست انسان نظم دهد.[۴] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت می‌گیرد.[۵]

اصول ورودیها

فضای ورودی به عنوان یک عنصر کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگی‌های خاصی برخوردار است. کارکرد و نقش اصلی در ورودی هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل کنترل میان درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سر در و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا می‌کرد. (سر در ورودی مسجد جامع یزد)[۶]

حیاط (فضای باز)

حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، درون نگر مرتبط با فضاهای اطراف، محور سازماندهی، سرگشوده، بر گرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد.[۷]جایگاه حیاط مرکزی همواره تجسم بخش اصول نظم فضایی و وحدت آفرین است.[۸]

نیارش و هندسه

در این معماری پیمون با عنایت به جانگداز و فضاهای مقصود، وسیله تنظیم ابعاد و اندازه هاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.[۹] در تمام مراحل مربوط به تکوین یک اثر معماری، رابطه. همیاری تنگاتنگ نیارش، هندسه، پیمون وگز نقش اساسی دارد. هندسه و نیارش با استفاده از پیمون و عنایت به نیاز، عامل تعیین و کنترل ابعاد و اندازه‌ها و راهنمای دستیابی به نتیجه‌ای مطلوب است.[۹]

اصل گنبد سازی

گنبد نه تنها رسالت پوشاندن ابعاد بزرگی از فض را از نظر ایستایی دارد بلکه یکی از مهم‌ترین نمادهای معماری ایرانی به شمار می‌رود. از مهم‌ترین خصوصیات گنبد در ایران اینکه «گنبدهای ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته می‌شد.»[۱۰]

اصل طبیعت

هماهنگی با طبیعت و استفاده از انرژی پایدار آن همانند نور و باد... و عناصر اصلی آن مثل آب و خاک و گیاه... به نحو شایسته در معماری گذشته به خدمت فضای زیست گرفته شده‌است. معماری ایران پاسخ معمارانه به طبیعت و اقلیم داده‌است. در همه دوره‌ها آسایش فضا مطرح بوده‌است.[۱۱]

واژگان

  • آسمانه: سقف
  • آشکوب: طبقه. به سقف هم گفته می‌شود. آشکُب و آشکو هم خوانده می‌شود
  • آمود: آنچه به تن سازه و نه جان سازه افزوده می‌شود. کارکرد آن در نمای سازه است
  • آوان : ایوان
  • آوگون: خمیدگی درون‌سوی پای تاق یا گنبد. این سبک را در چَفد سروک می‌توان دید
  • تاق آهنگ: گونه‌ای تاق که به شکل گهواره بر روی دو دیوار موازی ساخته می‌شود. نام دیگر آن تاق گهواره است
  • اَزج یا اَزغ: عربی شده واژه سَغ. آشکوب (سقف) خمیده در برابر آشکوب تخت.
  • اُستوان: ستون با مقطع گرد
  • اِسپر: تکیه‌گاهی ست که در تاق‌های به روش آجرچینی ضربی برای لنگر رج اول به کار می‌رود. نیز به هر دیوار غیرباربر گفته می‌شود. نگ تیغه
  • اَفزیر: استخوان بندیبنا یا اسکلت ساختمان
  • اوزیر: همان افزیر است
  • ایوارگاه: بخشی از تاق در زاویه °۶۷٫۵ درجه که نقطه اوج فشارهای درون‌سو است و در اثر آن فشارها چَفدهای ناپیمون به درون می‌چاکند.
  • بام: بالاترین بخش بیرونی سازه. سطح زیرین بام آشکوب یا سقف است
  • بَروار: راهروهای دو سوی یک دهانه بزرگ مانند راهروهای دوسوی یک شبستان یا ایوان یا شاه‌نشین
  • بَستو: تاق یا گنبدی مازه‌دار که خیز چَفد آن بسیار زیاد باشد. به آن چفد مازه‌دار تیز هم می‌گویند (بیضی ایستاده تیز)
  • بیز: تاق یا گنبدی مازه‌ای که خیز چَفد آن کمتر از بَستو ولی همچنان زیاد است. به آن «هلوچین تند» هم می‌گویند
  • بَهر: یکای اندازه‌گیریطول برابر با ۳٫۳ سانتیمتر است. هر دو بَهر یک گِرِه می‌شود
  • بِشکَم: پیش‌آمدگی در نمای ساختمان مانند بالکن و ایوان. بَشکَم نیز گفته می‌شود
  • بُلُندین: نعل درگاهکه در زیر آن قرار می‌گیرد. سَفت نیز گفته می‌شود. بُلُند= واداشته
  • بَندروغ: تخته‌های آب بند که جلوی آب را سد می‌کنند
  • پیل‌پا: ستونی که بار آسمانه یا سقف روی آن است.
  • پاراسته: پست‌ترین بخش تاق یا گنبد که از روی دیوار -پاکار- تا نقطه‌ای از تاق را که هنوز چفد (قوس) آغاز نشده دربرمی‌گیرد
  • پَرگِره: سبکی در اجرای پوشش بیرونی گنبد به شکل طوقه چینی که در بالاترین بخش بیرونی گنبد انجام می‌شود
  • پَرگَر: همان پَرگره
  • پالگانه: در مشبک کوچکی که از آن برای پاییدن بیرون مانند پنجره بهره می‌برند. تفاوتش با پنجره در این است که آهنین است و پنجره چوبی. بالکانه نیز خوانده می‌شود
  • پَنام: عایق در سازه مانند جِرز یا کُناله و هر ساخت دیگری که سازه را هرچه بهتر در برابر تغییر دما نگه دارد.
  • پالانه: تاقی که به روش چند لایه اجرا شده است. لایه‌هایی سبک و تیغه‌ای که روی هم می‌نشینند. تاق جهازه هم خوانده می‌شود
  • پاتوپا: روشی در آجرچینی تاق یا دیوار، نیز نام یک جور چَفد است
  • پادیاب: نگ پادیاو
  • پادیاو: گودالی که برای باغچه کنده می‌شده و از خاک آن برای ساختمایه(مصالح) سازه بهره برده می‌شده است. گاه از این گودال برای ساخت وضوخانه و حوضخانه بهره برده می‌شده است.
  • پانیذ: نوعی تاق با چفدبسیار کم خیز و خفته که در دهانه هایی که جرز دیوار های پاکار ستبری بیشتری داشته مانند اشکوب های کم پهنا و همچنین تاق هایی که بار به نسبت کمتری را متحمل می‌شدند ساخته می‌شده است
  • پَروَر کردن: اصطلاحی برای جای گرفتن آجر در تاق ضربی
  • پَردی: چوبهای باریک و کوتاهی که روی دو تیر اصلی سقف های نهاده می‌شوند تا رویشان را بوریا انداخته و سپس از خاک و گل پر کنند
  • پرواز: همان پَردی
  • پادیر: نگ پالار
  • پالار: ستون بزرگ و اصلی سازه که بیشترین بار بر روی آن است
  • تاژ: نوعی تاق که چهار بخشی است
  • تیغه: دیواری بسیار نازک که ناباربر است و برای جدا کردن فضاها ساخته می‌شود. معمولا با باریک ترین بخش آجر یا خشت (قسمت نَر) برای ساخت آن بهره گرفته می‌شود
  • توفال: تخته بسیار نازک و سبک که به زیر سقف کوبند و سپس روی آن را گل یا گچ می‌اندایند. کاری که اکنون با راویس انجام می‌شود
  • تاوه: نوعی تاق با چفد بسیار کم خیز
  • تیرگُم: نوعی سقف تخت تیردار که تیرهای آنرا با روشی از نگاه پنهان می‌کنند. این تاق استواری کمتری دارد
  • جهازه: در «جهازه چاغ کردن» پوشش چند لایه آجری بر روی تاق را گویند که به روش چپیله ای آجرچینی می‌شود و چون بسیار نازک و کم خیز است برای همین روی چهارچوب های چوبی بنا می‌شود. از آنجا که در روش چپیله ای آسمانه نازک می‌شود ازینرو این تاق ها را به روش لاپوش که چند لایه آجر روی هم هم است می‌سازند. این تاق پالانه هم خوانده می‌شود
  • جِناغی: تاقی که چفد آن تیزه دار باشد. نام دیگری برای تاق های تیزه دار در برابر تاق های مازه دار
  • چارسوق: بخشی از بازار که دو راسته همدیگر را بریده و چهار راهی را پدید آورند
  • چَپری: نعل درگاهی که به شکل سه گوش باشد
  • چَمانه: گونه ای چَفد جناغی یا تیزه‌دار است که دارای خیز بلندی ست و توان باربری بالایی دارد.
  • چَفد: در معماری ایرانی به هر نوع خمیدگی و قوس در سازه گفته می‌شود.
  • چَپیله: نوعی روش آجرچینی در اجرای تاق است. بافتی که از این روش به دست می‌آید معمولا نازکترین است. ازینرو تاق های با این روش آجرچینی همانند تاق پالانه یا جهازه ناباربر بوده و کارکردهای آمودی و یا بر روی چارچوب های چوبی داشته اند.
  • چَمله: نوعی چفد در تاق که کارایی باربری نداشته و بیشتر در نعل درگاه ها ‌از آنها بهره گرفته می‌شود. این چفد بسیار نزدیک به نیم دایره است.
  • خاگی: پوشش بیضوی شکل تاق یا گنبد. تاق ها معمولا بیضی هستند خواه به صورت شلجمییا بیضی ایستاده و یا به صورت معروف به بیضوی که بیضی خوابیده است و یا حالتی نزدیک به دایره. از آنجا که ساختار دایره کمترین نیارش و پایداری را در سازه داشته در گذشته هیچ تاقی به صورت دایره کامل ساخته نمی‌شده است.
  • خاگار: ابزاری برای کشیدن بیضی. این ابزار در معماری ایرانی بیشتر نخ چنبر و دو میخ بوده است. در معماری کاربرد خاگار بویژه در رسم چفد ها برای تاق ها و گنبد ها فراوان بوده است. در پیمونبه دلایل آزمون و خطایی طولانی یا دلایل شهودی در طول تاریخ معماران به این نتیجه رسیده بودند که بیضی ساختار پایدار تری را در رسم چفد برای تاق و گنبد ایجاد می‌کند. برای همین خاگار کاربرد به مراتب بیشتری از پرگار داشته است.
  • خَرپشته: پوشش های شیب دار که امروز شیروانی گفته می‌شوند. به برجستگی بخشی از بام نیز گفته می‌شود
  • خیمه پوش:‌ نوعی پوشش تاق است که چارسویه است.

خوانچه پوش: نوعی تاق آمودی است که در میان تویزه های باربر ایجاد می‌شود که در سبک کردن ساز


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-شیوه های معماری اسلامی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام


دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: نگاهی به معماری جهان اسلام
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 27

این مقاله در مورد نگاهی به معماری جهان اسلام می باشد .

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

معماری
معماری ؛ اجتماعی‌ترین هنربشری است. به غیر از دوران گردآوری خوراک، حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آینده، لحظه‌ای از زندگی روزمره آدمیان غایب نبوده و نخواهد بود. بشر، نیازمند فضایی است که او را در مقابل تأثیرات محیط محافظت نماید. این نیاز از ابتدای زندگی تا به امروز تغییر چندانی نداشته است. این فضای محافظ یا همان فضای معماری، مرکزی است که بر مبنای آن تمامی ارتباطات فضایی شکل می یابند و سنجیده می‌شوند.   فضای معماری به بیانی ، مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیتهای مربوط به .....(ادامه دارد)

سودمندی اجتماعی
نه تنهامعماری که همه گونه های مختلف هنردینی وبه خصوص هنراسلامی ذاتی درون گرایانه دارند.این درون گرایی به معنی آن نیست که انسان بایدازهمه تنعم های دنیایی دست بکشدوبه رهبانیتی جدای ازجامعه روی آورد.ازقضااسلام عقیده داردکه یدالله مع الجماعه واین نکته درخورتوجهی درتحلیل محتوای هنراسلامی است.   
معماری اسلامی براین اساس کوششی است در برآورده سازی نیازهای دنیوی و متداول و حوایج اخروی ولذا به هر دو وجه وجودی مسلمان توجه دارد.         
 اگرچه مسجد ، در نگرش نخستین محل عبادت است؛ اما مکانی برای بحث و فحص در علوم مختلف و جایگاه رفع مشکلات و حل گرفتاریها نیز به شمار می رود.   در تاریخ تمدن اسلام ، مدارس و مساجد دو مکان جدا از یکدیگر نیستند و عبادت و دانش در محلی واحد صورت می پذیرد و هرگز دیده ......(ادامه دارد)

هندسه خاص و خالص
معماری اسلامی از جنبه " تنزیهی " برخوردار است: با این تنزیه و عدم تفرد و تمرکز معنوی در وجود واحد ، بنای پدید آمده با " اسقاط افاضات و تعلقات " ، صورتی شاخص و درخشان پیدا می‌کند ؛ هر چند که معماربه اصل بدیهی ِمراتب توجه دارد.
 در کلیساهای بزرگ ، شبستان دراز و مستطیل شکل ، راهی است که انسان را از عالم خارج به سکوی مخصوص عبادت در کلیسا هدایت می کند و گنبدهای مسیحی یا به آسمان صعود می کنند یا به سکوی عبادت در کلیسا نزول می نمایند و کل معماری یک کلیسا برای مؤمن مسیحی ، حاکی از این معناست که حضور ربانی از اجرای مراسم عشا ربانی در سکوی عبادت- تنها - فیض می یابد ، درست به .....(ادامه دارد)

 به هرحال شهراسلامی دارای ویژگیهای زیربوده است :
 مسجد ؛ که در قلب شهر بود و معمولاً سوق (بازار) آن را احاطه می کرد. در اینجا نماز جمعه برپا می‌شد و مدرسه‌ای به آن چسبیده بود که تعالیم علمی و مذهبی راارایه می‌داد.
- بازار؛ در خارج از مسجد اصلی قرار داشت  و درآنجا فعالیت‌های اقتصادی شهر عرضه می‌شد. توزیع کالا و فروش آن از نظر مکانی اغلب از جنبه ماهیتی‌ شان صورت می‌گرفت: اقلام مقدسی مانند شمع، بخور وعطر و اقلامی که توسط کتاب‌فروشان و صحافان به فروش می‌رسید، در نزدیکی مسجد قرار داشت وبقیه کالاها در فاصله دورتری بودند. ناحیه مرکزی شهرنیز محل تجمع سایر فعالیت‌های عمومی از قبیل فعالیت‌های اجتماعی....(ادامه دارد)

مناطق مسکونی
مناطق مسکونی؛ به مجموعه‌ای از خانوارهایی گفته شده که زندگی‌شان بر نزدیکی و صیمیت استوار بوده است ؛ امری که در پیونددهی شخصی، منافع مشترک و وحدت اخلاقی مشترک متجلی بوده است. این مناطق مسکونی عملاً متراکم بوده و هرکدام دارای مسجد ، مدرسه، نانوایی، مغازه اشیا و لوازم ضروری مختص به خود بوده است. آنها هر کدام دروازه‌های خودشان را داشته‌اند که معمولاً پس از آخرین عبادت در شب بسته و پیش از آغاز نخستین عبادت صبحگاهی باز می‌شدند. مناطق مسکونی در الجزایر و تونس از چنین نمونه‌‌هایی بوده‌اند. این ....(ادامه دارد)

فهرست مطالب مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

معماری
معماری اسلامی
صمیمیت ، زیبایی ،‌آسایش و استعلا
وحدت درکثرت
جهان بینی اسلامی
سودمندی اجتماعی
تدبیرهای تزیینی خاص
اعطای وجه تزیینی به عناصر ساختمانی
ملازمت پیوسته با خوشنویسی
جهت مداری  
تقارن
هندسه خاص و خالص
هنراسلامی وشهرسازی
خدابنیادی و دعوت دینی
شهر اسلامی
مسجد
 بازار
مناطق مسکونی
شبکه خیابانی
دیوار
نمای بیرونی
  فرهنگ واعتقادات اسلامی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

دانلود مقاله شیوه های بنیادی در معماری اسلامی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله شیوه های بنیادی در معماری اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شیوه های بنیادی در معماری اسلامی


دانلود مقاله  شیوه های  بنیادی در معماری اسلامی

 

تعداد صفحات : 36 صفحه     -   

قالب بندی :  word    

 

 

 

شیوه های  بنیادی در معماری اسلامی عبارتند از: الف) شیوه مصری(این شیوه از معماری کهن مصر ریشه گرفته و در کشورهای اسلامی شرق آفریقا مصر، سودان و حجاز می باشد). ب) شیوه شامی (این شیوه از هنر و معماری بیزانس ریشه گرفته و کشورهای سوریه، فلسطین، لبنان، اردن و بخشی از ترکیه را در بر گرفته و دارای ویژگی مشترکی با شیوه مصری است). ج) شیوه مغربی (این شیوه بسیار چشمگیر و پیشرفته است و در بر گیرنده کشورهایی مثل مراکش، الجزایر و جنوب اسپانیا می باشد. د) شیوه ایرانی (این شیوه از همه ارزشمندتر و گسترده تر بوده و در برگیرنده کشورهایی مثل عراق، ایران، افغانستان، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان، هند و اندونزی می باشد و بخشی از شیخ نشینان خلیج فارس)

سبک شناسی معماری ایرانی در طی شش شیوه بررسی می شوند که عبارتند از :

1- پارسی 2- پارقی (دو مورد اول پیش از اسلام است) 3- خراسانی 4- رازی 5- آذری 6- اصفهانی (4 مورد دیگر پس از ظهور اسلام می باشد).

هنر معماری ایران از دیر باز دارای چند اصل بوده که عبارتند از : 1- مردم واری    2- پرهیز از بیهودگی    3- نیارش    4- خود بسندگی و درون گرایی

مردم واری چیست : مردم واری به معنای رعایت تناسب میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است.

برای جلوگیری گرما به به درون ساختمان، از ارسی بهره می بردند یا دیوار و سقف را دو پوسته می ساختند تا لایه ای عایق جهت جلوگیری از گرما باشد «کلمه اُرسی به معنای گشاده یا باز می باشد»

پرهیز از بیهودگی چیست :  در معماری ایرانی تلاش شده کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز کنند، این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات شده است. گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و اندود، بخشی از کار بنیادی ساختمان است. مثلاً اگر نیاز باشد در زیر پوشش سقف، عایقی در برابر گرما و سرما ساخته شود، یا افزار بنا که ناگزیر پُر و پیمون است و نمی  تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزون کاربندی می توان آنرا کوتاهتر و «بِاندام» و مردم وارد کرد. اگر ارسی و روزن با چوب یا گچ و شیشه های رنگی گره سازی می شده، برای این بوده که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه تا پاکار با کاشی پوشیده می شود تنها برای زیبایی نیست، وانگهی باید دانست که واژه «زیبا» به معنی زیبنده بودن و تناسب داشتن نه قشنگی و جمال.

نیارش چیست :  نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالح شناسی گفته می شود. معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند.

خود بستدگی چیست : معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند و چنان ساختمان می ساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و خود بسنده باشند، بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود ساز وارتر در می آمده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه مصالح آن در دسترس بوده است. معماران ایرانی بر این باورند که مصالح باید « بوم آورد» یا «ایدری» (اینجایی)باشد. به گفته دیگر فرآورده (محصول) همان جایی باشد که ساختمان ساخته می شود و تا آنجا که شدنی است از امکانات محلی بهره گیری شود. یک نکته مهم در معماری ایرانی این است که اساساً یکی از انگیزه های بنیادی در ساخت سقف های خمیده و گنبدی و بهره گسترده از آنها، این بود که چوب مناسب برای ساختمان سازی در همه جا یافت نمی شده، ولی خشت و آجر بسیار و در دسترس بوده، و معماران هم دست به نوآوریهایی زدند که با خشت و آجر بتوان دهانه های بزرگ را پوشش داد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شیوه های بنیادی در معماری اسلامی

تحقیق درمورد معماری اسلامی امامزاده های قم

اختصاصی از فی لوو تحقیق درمورد معماری اسلامی امامزاده های قم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد معماری اسلامی امامزاده های قم


تحقیق درمورد معماری اسلامی امامزاده های قم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:21

فهرست مطالب:

امامزاده احمد بن اسحاق

پنج امامزاده

مجموعه چهل اختران

امامزاده زید (شاهزاده زید)

امام زاده سلطان محمد شریف

امامزاده سید سربخش

شاهزاده ابراهیم

امامزاده شاهزاده ابواحمد

امامزاده شاه احمد قاسم

شاهزاده حمزه

امامزاده شاهزاده جعفرغریب

امامزاده شاه جمال

امامزاده علی بن جعفر(ع)

امامزاده ناصر(ع)

امامزاده هادی (ع)

شاهزاده هادی

منبع

امامزاده احمد بن اسحاق

 

این زیارتگاه در میدان کهنه قم در جوار امامزاده (شاهزاده) حمزه قرار دارد. امامزاده احمد ابن اسحاق یکی از نوادگان امام هفتم (موسی کاظم)(ع) به شمار میرود. بنای این بقعه در سال 1317 هجری قمری در هنگام سلطنت مظفرالدین شاه بازسازی شده است. اما اصل بنا به دوران پیش از صفویه تعلق دارد که به دستور شاه تهماسب صفوی به دست تعمیر و تزیین سپرده شده است.

پنج امامزاده

بنای پنج امامزاده (5) معروف به امامزادگان هادی و مهدی گرگابی در منطقه جمکران (گرگاب) واقع شده است. (نزدیک به مسجد جمکران) این زیارتگاه مرکب از دو بنای کنار هم است که دارای یک صحن مشترک هستند. ساخت یکی از بناها به بیش از 120 سال پیش باز میگردد. در این عمارت شاهزاده ناصرالدین یکی از فرزندان امام زین العابدین (ع) همراه دو تن از فرزندانش یعنی شاهزاده هادی و شاهزاده مهدی مدفونند.
بنای دیگر از آثار سده ششم یا هفتم هجری قمری است. در این ساختمان دو خواهر و برادر، معروف به شاهزاده جعفر و سکینه خاتون مدفونند که از دیگر فرزندان شاهزاده ناصرالدین به شمار میروند. سنگ مزار داخل ضریح این زیارتگاه مربوط به پانصد سال پیش است. کاشی های آبی فیروزه ای این بنا به همان دوران تعلق دارد.

مجموعه چهل اختران

این زیارتگاه در داخل شهر قم قرار دارد و مدفن موسی مبرقع فرزند امام محمد تقی (ع) و امامزادگان دیگر است. به همین دلیل در صحن بزرگ این مجموعه سه زیارتگاه به اسامی امامزاده موسی مبرقع چهل اختران و امامزاده زید قرار دارد. این بنا در میان مردم به نام چهل اختران شهرت دارد. به نظر میرسد که بنای این زیارتگاه از آثار قبل از دوره صفویه باشد. اما اکنون اثری از گذشت زمان بر چهره آن مشاهده نمیشود و در آن عملیات تجدید بنا صورت میگیرد. این بنا مدفن موسی مبرقع فرزند امام جواد است. تاریخ بنای چهل اختران به سال 950 هجری قمری ذکر شده. بانی آن شاه طهماسب صفوی و اسم معمار هنرمندش استاد سلطان قمی از مشاهیر معماری دوره صفویه به شمار میرود. نام این استاد در زیارتگاه ضبط شده است. در سال 953 هجری قمری به دستور شاه طهماسب صفوی سقفی بسیار مرتفع از آجر بر این بقعه زده شد. در این مکان قبور جمعی از سادات و امام زادگان از جمله فرزندان و اولادان امام موسی مبرقع جای دارد. گفته میشود، در این بقعه چهل زن، چهل مرد و بیست و پنج کودک در مجموع صد و پنج نفر دفن شده اند.

امامزاده زید (شاهزاده زید)

بنای این امامزاده عمارتی است که گنبدی کوچک از آجر به شکل کلاهخود در فراز آن به چشم میخورد و به سده نهم هجری قمری تعلق دارد. این مکان مدفن یکی از نوادگان امام زین العابدین است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد معماری اسلامی امامزاده های قم

تحقیق در مورد گنبد سلطانیه

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد گنبد سلطانیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل: word


تعداد صفحه:209

 

 

 

 

اوضاع جغرافیایی شهر سلطانیه

الف. موقعیت

شهر سلطانیه در محدوده سیاسی استان زنجان به فاصله 37 کیلومتری شهر زنجان (مرکز استان ) قرار گرفته است . این شهر در فاصله 4 کیلومتری جاده ترانزیتی   (تهران ،زنجان، تبریز ، بازرگان ) واقع شده و شبکه خط آهن نیز به لحاظ  بعد مسافت (5 کیلومتر) در شبکه تحرکاتی این شهر نقشی ندارد. عنوان شهر از سال 1344 اطلاق گردیده و به این ترتیب شهر سلطانیه، مرکز بخش به همین نام از توابع شهرستان ابهر محسوب شده است. این منطقه از شمال به بخش طارم علیا، از غرب به بخش حومه از شهرستان زنجان، از جنوب به شهرستان خدابنده به شهرستان ابهر محدود و 940 کیلومتر مربع وسعت دارد. این بخش دارای 7 روستای عمده با جمعیتی بالاتر از 1000 نفر و 26 روستا با جمعیتی کمتر از 1000 نفر است و جمعاً 26989 نفر جمعیت دارد.

 

ب. فعالیت های اقتصادی:

بر اساس مطالعات سرشماری سال 1375 در بخش سلطانیه 60 درصد در بخش کشاورزی 30 درصد در بخش صنایع و 10 درصد در بخش خدمات، در فعالیتبوده اند. من حیث المجموع این منطقه علیرغم دارا بودن ظرفیت های لازم در توسعه اقتصادی، به لحاظ نابسامانی های حاکم بر امور مربوط به تولیدات کشاورزی، از نظر اقتصادی عقب مانده است. اراضی قابل کشت این منطقه عموماً از زمینهای درجه 2 و درجه 3 تشکیل گردیده و آب مورد نیاز از طریق 54 حلقه چاه عمیق و 107 رشته قنات تامین می شده که امروزه تنها 38 قنات قابل بهره برداری است و در وضعیت فعلی دامداری در سلطانیه با روش سنتی و با وجود چمن سلطانیه از رونق نسبی برخوردار است.

چمن طبیعی سلطانیه قسمتی از فلات زنجان را در برگرفته و این فلات از فاصله گرفتن دو رشته ارتفاعات موازی که در جهت شرقی- غربی ممتداند، تشکیل گردیده است.

ارتفاعات شمالی شامل کوههای طارم از رشته جبال البرز در خط مستقیم و رشته ارتفاعات جنوبی واقع در این ناحیه که به رشته کوههای سلطانیه معروف است، از شرق به غرب از حدود صائین قلعه از کوههای شمالی فاصله گرفته و در طول 30 کیلومتر در محل شهر سلطانیه به حد اکثر پهنای خود حدود 17 کیلومتر می رسد. ادامه این حرکت در نزدیکی روستای یوسف آباد و بناب به حداقل و فاصله کوهها به 3 کیلومتر رسیده است. معابر آذربایجان، قفقاز، گیلان، همدان و خراسان در این فلات به وسعت تقریبی 350 کیلومتر مربع واقع شده است.

چمن معروف سلطانیه با وسعت تقریبی 35 کیلومتر مربع و به طول 20 کیلومتر و به عرض متوسط 2 کیلومتر در قسمت جنوبی  این فلات گرفته است.

در وضعیت موجود سلطانیه از طریق 7 شاخه راه ارتباطی که اساساً منطبق بر راههای تاریخی می باشد، با اطراف و روستاهای حوزه نفوذ در قالب آموزشی، درمانی، خدماتی و اداری در حد ضعیف دایر و ضعف این رابطه به لحاظ وجود مراکز جمعیتی قویتر در اطراف از جمله شهرستان ابهر در شرق به فاصله 57 کیلومتر و شهرستان خدابنده در جنوب به فاصله 40 کیلومتر و شهر زنجان در غرب آن به فاصله 35 کیلومتر تشدید شده است.

 

ج. موقعیت چمن سلطانیه در منطقه:

این چمن مرتفع ترین نقطه فلات زنجان و ابهر است. (به ارتفاع 1800 متر) با وجود رشته کوههای واقع در جنوب و شمال آن و همچنین با مطالعه در دیاگرام های جوی، می توان این منطقه را در ردیف مناطق با آب و هوای استپی سرد قرار داد. به عبارت دیگر این ناحیه دارای تابستانهای معتدل، تا نسبتاً گرم و زمستانهای سرد است.

متوسط باران در این منطقه 320 میلیمتر در سال بوده و نزول آن در فصلهای پاییز و بهار است. مدت یخبندان در آن طولانی، و در حدود 5/4 ماه در سال گزارش شده است.

وجود چمن مسطح سلطانیه، قرار گرفتن کوههای اطراف، ارتفاع محل، منطقه را در ردیف نواحی بادخیز قرار داده و جهت وزش بادهای غالب از جنوب غربی و شمال شرقی است که در ماههای مرداد، شهریور، بهمن و اسفند شدت می یابد.

شیب عمومی ناحیه از جنوب به شمال و از شرق به غرب است. من حیث المجموع شیب شهر سلطانیه بسیار کم و در بعضی نقاط به حد صفر رسیده است. از طرف دیگر منابع آب منطقه به لحاظ ساختارهای زمین شناسی و میزان بارندگی، سطح آبهای زیرزمینی را در حد بالا نگه داشته، به طوری که ارتفاع آب در اراضی جنوبی سلطانیه در عمق 5 متری و در اراضی شمال 3 متر و چمن سلطانیه در 1 متری قرار دارد. این وضعیت موجب ایجاد مراتع سرسبز و چمن در منطقه بوده است.

 

هـ مطالعات جمعیتی:

در وضعیت فعلی بر اساس مطالعات نتایج سر شماری های عمومی سالهای 1335 تا 1365 روند تحولات جمعیتی شهر سلطانیه سیر نزولی داشته است.

لازم به توضیح است که درصد رشد جمعیت شهر سلطانیه در سالهای آماری در مقایسه با میانگین رشد جمعیت در مناطق شهری بسیار ناچیز بوده است.

  توصیف کلی بنا

بنای تاریخی گنبد سلطانیه در نزدیکی زنجان واقع شده ، دشتی که گنبد در آن قرار دارد حدود 2000 متر از سطح دریا ارتفاع دارد . بنای عظیم گنبد سلطانیه در بیم سالهای 675 و 685 هجری قمری صورت می پذیرد و به عبارت دیگر کار ساختمان آن مدت 10 سال به طول می انجامد .

 قصداز بنای چنین گنبد با شکوهی آن بود تا مرقد مطهر حضرت علی (ع)‌ را به آنجا منتقل سازند . علت این کار شیعه شدن سلطان محمد خدابنده و گرایش او به اما علی بود شاید به اعتباری گنبد سلطانیه را بتوان اولین اولین اثر هنری شیعه در کشور ایران دانست .

 بعد از اتمام بنا به علت مخالفت علماء دین با این عمل سلطان محمود خدابنده از انجام کاری که به آن مصمم بود منصرف گشت .

این بنا در نمای خارجی و داخلی حالت تظاهری دارد . ارتفاع آن 46 متر و قطر دهانه گنبد آن 26 متر می باشد . اساس طرح بنا بر عدد 8 قرار دارد و معلوم نیست که این عدد به چه منظوری انتخاب گردیده است . زیرا عدد 8 عدد مقدسی مانند 7 و 12 که به احتمال الهامی از خورشید است نمی باشد .

 شاید که انتخاب عدد 8 به علت ساختن ساعت آفتابی یا ایستایی فوق العاده اش بوده است . آنچه در این بنا مانند بناهای دیگر اسلامی بچشم می خورد حالت  تمرکزی است که این هشت ضلعی در مرکز مجموعه بنا دارد .

در این اثر روابط معماری در دو جهت افقی و عمودی حل گردیده است . طبق معمول حرکت عمودی بر عهده منارها قرار دارد . بنابراین دو نوع منار می باشد . یکنوع منار پنهان که در داخل  اسکلت بنا قرار دارد و نوع دوم که در قسمت فوقانی به صورت گلدسته خودنمایی می کند.

دربنای سلطانیه حرکت افقی در چهار سطح می باشد که ارتباط آنها توسط اجزاء عمودی که قبلاً توضیح داده شده برقرار گردیده است . در قسمت هم کف برای قرار دادن مرقد حضرت علی در نظر گرفته شده بود فضای بسیار وسیعی قرار دارد که برای طواف و اجزاء مراسم خاص مذهبی از آن استفاده می گردید .

 سطح دوم که در هریک از اضلاع هشت ضلعی ایوان را ایجاد کرده و به وسیله راهرو پوشیده ای با هم در ارتباط می باشند ، به احتمال برای استقرار خانم ها جهت دیدن مراسم مذهبی تعبیه گردیده است . سطح دوم عبارت است از غرفه هایی شبیه طبقه دوم که بر روی نمای خارجی بنا ایجاد شده و دشت پیرامون در برابر آنها با زیبایی خاص گسترده شده است.

این غرفه ها به احتمال محل جمع شدن علماء و طلاب دینی  بوده است .

در دوران صفویه این غرفه ها رابه اطاق تبدیل ساخته اند و از آنها برای محل سکونت طلاب استفاده کرده اند . در تعمیرات اساسی گنبد سلطانیه این دیوارهای افزوده را که سبب سنگین شدن اسکلت بنا شده بود برداشتند و آنرا به صورت نخستین آن باز گرداندند .

 سطح چهارم عبارت است از پشت بام . در این محل فضای مناسبی برای انجام حرکت آزاد در اطراف ، گنبد وجود دارد . از این فضا برای تعمیر گنبد یا ریختن برف استفاده می شده است .

این بنا دارای هشت موذنه بوده که تمام آنها خراب شده است . این موذنه ها برای پخش صدار اذان و خبر بطور یکنواخت در تمام شهر با چند نفر موذن تعبیه گردیده زیرا در صورت بودن یک منار به علت وجود گنبد صدابه تمام شهر نمی رسید .

 

 

 

اهمیت تشخیص زمان در گنبد سلطانیه و نحوه خواندن ساعت :

مقید بودن مسلمان به تشخیص دقیق زمان برای انجام مراسم مذهبی را می توان سبب ایجاد ساعت آفتابی در اسکلت این بنا دانست . باین طریق که اگر نور از سوراخ گنبد اصلی بتابد زمان اذان ظهر است . نوری که از پنجره های بزرگ می تابد مبین ساعت و نور پنجره های کوچک حدود دقیقه را مشخص می ساخت به احتمالی طرح 8 ضلعی بنا نیز به خاطر ایجاد چنین ساعتی بوده است . بدون شک کشف و پیاده کردن علمی این مطلب بسیار قابل اهمیت است که متاسفانه تاکنون توجهی بدان نشده است . در شب هم به یاری بعضی از ستاره ها که از این پنجره ها دیده  می شدند زمان را مشخص می کردند .

 

کلیاتی در باره پی بنا :

زمین این ساختمان از طبقات فشرده شن و ماسه به عمق تقریبی 10 متر تشکیل یافته است .

 بنا روی پایه هائی مرکب از هشت جزر بزرگ حمال آجری استوار شده است که در پلان تشکیل یک هشت ضلعی منتظم را می دهند . طول هریک از اضلاع هشت ضلعی 17 متر و سطح هر یک از این جزر ها و بطور کلی بار تمام بنا روی پی هایی به قطر 2 متر وارد می شود که بصورت (رادیه ژنرال)‌ ایجاد شده است .

پی های این ساختمان عظیم بسیار ناچیز و سطحی است . دلیل این امر مربوط است به مقاومت عالی زمین ، نکته ای که مورد توجه سازندگان بنا قرار داشته است .

فقط در قسمت شمال بنا است که پی ها از سطح طبیعی زمین حدود 5/1 متر پائین رفته است ولی در سایر قسمت ها پی ها از 60-50 سانتیمتر تجاوز نمی کند . پی های مزبور از بلوکهای سنگی منظم به ابعاد 25-20 سانتیمتر و ملاط گچ و آهک ساخته شده است .

  بررسی سلطانیه در متون تاریخی و سفرنامه ها

بررسی نظریه مورخین، محققین، باستان شناسان و معماران مستند به متون تاریخی و همزمان با برپایی شهر از نقطه نظر جمع آوری نظریات و آرا مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر و تحلیل در کم و کیف مسایل تاریخی می تواند در دستیابی به اهداف تحقیق کمک شایانی نماید. در این بخش نگارنده ضمن ارائه آرا مذکور، تقدم و تاخر نوشتارها را نیز مدنظر قرار داده است. حال با ذکر این مقدمه کوتاه به بررسی بعضی از متون پرداخته می شود:

تجزیه الامصار  و ترجیه الاعصار

شهر له به نسیمه و نعیمه صفهتـحاکــی جــنه الرضـوان

تمام عمارت قنغرالانگ را که پدر نیکوی پادشاه موسس فرمود بود چون به منزل موعود بی خیل و خول کوچ کرده ناتمام مانده و بعد از آن به تواتر اعصار تقاطر و ابل طل طلل آن نیز علل خلل خواست پوشیده، یرلیغ موکد نفاذ یافت و آن را حوالت رفت علی التفضیل و ایلچیان بر صهوات تعجیل تحصیل را روان گشتند و بنایان حاذق و مهندسان چابک که بنا مهارت سنمار را به دست تخجیل عرضه شفا جرف هار سازند به عمل اشتغال نمودند و از اصقاع ممالک اصناف صناع و انواع محترقه با اهل و سکن برای توطن و تمدن به اسم قارتوجی روان گشتند و قهرمانان کافی و قیمان داهی که بقیه دهاه و تتمه کفاه جهان تودند نصب رفت و بر ایشان معماران و سرکان امین دقیقه بین نکته گیر و حرفه شناس مسارفت عمل و استدراک هر خلل بگماشتند و هر بامداد که معمار کره زمین استعمار ممالک خاک را بر سر دیوار  افلاک قدم نهادی اهل حرف هر یک در عمل مخصوص شروع نمودندی و بر مثال فلک از حرکت نیاسودنی و به هنگامیکه کفه آفتاب زربار از عمود معیار و معدل النهار متمایل گشته علی التدریج بر سطوح افق غرب نشستی ترازوی ادای اجرت بر آرزوی احراز مثوبت برداشتندی و همه شاکر از سعی مشکور و عمل مبرور در دولت پادشاه دادگر منصور به منازل خود رفتند و قعله عذرا را که با فسحت او به چشمان صاف چون نقطه فاسد که قاف بی مقدار نماید "این اقتباس از رحمت نامه مجید کرده ام."

 

نفایس الفنون فی عرایس العیون:

(( ... از آن جمله شهر سلطانیه که در شهور سنه اربع و سبعمایه (704) بنیاد نهاد و در مدت ده سال به مرتبه ای رسانید که بلاد ربع مسکون معمور تر شد و در وسط سلطانیه قلعه ای بس عالی بمقدار شهری بنا فرمود، وجهه مرقد خود گنبدی بس عالی هشت منار بر سر آن ساخته و در حوالی آن ابواب خیر از جامع و خانقاه و مدارس و داراسیاده که هرگز مثل آن در جهان کس ندیده و نه شنیده بفرمود و بسیاری از املاک نفسیه بر آن جا وقف کرد چنانچه حاصل آن در عهد دولت او به صد تومان می رسد و چون این جمله به تعلیم و ارشاد وزیر عالم عادل صاحب سعید شهید خواجه رشیدالدین طاب مثواه بود نیابت تولیت بدو داد و در آنجا ده مدرس و بیست معبد و صد نفر از طلبه علم و بیست صوفی و دوازده حافظ و هشت موذن و چهار معلم فرمود.

وجهه هر مدرس هزار و پانصد دینار موسوم کرد، وجهه هر معبد هفتصد و پنجاه دینار از جهت طالب علم و صوفی و حافظ و موذن و معلم صدو بیست دینار هر روز جهت آینده و روند که در دارالضیافه آنجا صرف کنند سیصد دینار تعیین فرمود و از برای امرا که ملازم آنجا باشند و مجاوران و فراشان و خادمان خانقاه  و خرج ایتام و مصالح داراسیاده و داراشفا زیاده از صد هزار دینار چنانچه در وقفیه مفصل مشروح است مقرر فرمود و جمعی که در تواریخ و سیر سلاطین و ملوک مهارتی داشته باشند، دانند که مثل این خبر در جهان از هیچ صاحب دولتی به ظهور نه پیوست.

و هم در سلطانیه جامعی بس عالی و مدرسه با دارالشفا مطابق آن بنا فرمود که در ممالک هیچ یک را نظیر نیست.))

 

تاریخ گزیده :

چون اولجایتو سلطان به عمارت مایل بود ارکان دولت در آن سعی نمودند و به اندک زمان شهری چون سلطانیه به عراق عجم که نسخه فردوس اعلی است بهساختند و در کردستان در پای کوه بیستون سلطان آباد چم چال بنا فرمود و در موغان در کنار دریا شهر اوجایتو سلطان آباد برآوردند .(1)

 

 

 

نزهه القلوب :

(( سلطانیه از اقلیم چهارم است و شهر اسلامی و طول از جزایر خالدات ( فد ) و عرض از خط استوار ( لط ) ارغوان خان بن ابقای خان هلاکو خان مغول بنیاد فرمود ، و پسرش اولجایتو سلطان تغمدالله بغفرانه به اتمام رسانید و به نام خود منسوب کرد ، طالع عمارتش برج اسد و دور باروش که ارغوان بنیاد کرده بود دروازه هزار گام و آنکه اولجایتو سلطان می ساخت و به سبب وفات او تمام ناکرده ماند .

 سی هزار گام و دور او قلمه ای است از سنگ تراشیده که خوابگاه اولجایتو سلطان است و دیگر عمارت در آنجاست و دور آن قلعه ، دو هزار گام بود هوایش به سردی مایل است و آبش از چاه قنوات است و نیک هاضم و چاه آن جا سه گزی است تا به ده گز و ولایت سردسیر و گرمسیر در حوالیش به یک روزه راه است و هر چه مردم را به کار آید و در آن ولایات موجود و بسیار است و علفزارهای به غایت خوب و فراوان دارد و شکارگاههای نیکو و اکنون چندان عمارت عالی که در آن شهرست بعد از تبریز در هیچ شهر دیگر نیست مردم آنجا از هر ولایت آمده اند و آنجا ساکن شده اند از همه ملل و مذاهب هستند و زبانشان هنوز یک رویه نشده اما به فارسی ممزوج مایلتر است.))(2)

 

ذیل جامع التواریخ :

(( ذکر عمارت شهر سلطانیه و بنای آن : یک روز سطلان اولجایتو نشسته بود . امرا و ارکان دولت حاضر بودند مثل امیر قتلغ و دیگر امرای چوپان و امیر فولاد جنکسان و امیر حسین و امیر سونج و امیرالسین قتلغ و دیگر امرای بزرگ وزرای نامدار در صنعت پادشاهان و آثاری که از ایشان یادگار مانده است سخنگفت . فرمود که : حق سبحانه و تعالی آدمی را از جمله مخلوقات به فضیلت و لقد کرمنا بنی آدم مخصوص گردانید ه است و باز در میان ایشان بعضی از مزیت حکم ارزانی داشته و به درجه ظل الله رسانیده .

امر ایشان در میان برایا نافذ و جاری گردانیده می باید که از ایشان آثار خیرات و مبراتی که به دست دیگران برنیاید ، به تخصیص پادشاهی که به داد و انصاف زندگانی کرده اند بعد از آن فرمود که یک روز پیش پدر خود پادشاه ارغوان که از پادشاهان گیتی به داد و دانش ممتاز بود حاضر بودم او را داعیه عمارت سلطانیه بر خاطر خطور کرده بود که همچنان من پادشاه جهانم می خواهم که شهری بنا کنم که آن پادشاه بلاد بود .

 جماعتی که حاضر بودند بسی موضع نام بردند و هر یک را آنچه از عیب هنر دانستند باز نمودند . آخرالامر موضع قنغوراولانگ اختیار کردند که یا ییلاقی بسیار منزه است و قوای بسیار در حوالی این و مرغزارهای خوب و هوای خوش و سردسیر و گرم نزدیک و علف خوار بسیار . فرمان فرمود تا طرح شهر برکشیدند و به بنای قلعه آن از سنگ تراشیده اشارت فرمود . فاما چون بنیاد عمارت کردند زمانه فرصت نداد که به اتمام رسد .

 اکنون که آنچه پدر من بنا کرده بود اگر حق سبحانه توفیق بخشد به اتمام رسانم چه فرزند شایسته آن است که پیروی مادر و پدر کند و نام او زنده دارد . بیشتر از آن که سلطانی عالم به من رسد مرا در خاطر می آمد که اگر خدای تعالی توفیق دهد این عمارت که این پادشان بزرگ بنیاد کرد و به اتمام نرسید به اتمام رسانم اکنون چون حق سبحانه و تعالی قوت و اختیار آن داد می خواهم که آنچه بر خاطر خطیر این پادشاه گذشته بود به اتمام رسانم و این شهر و قلعه نه از برای آن سازم که اگر نغوذبالله سختی پیش آید این موضع مرا امانی باشد یا از آن مرا مالی حاصل شود و باعث اصلی بر این عمارت آن است که پادشاه ارغوان بنیاد کرده بود و می خواست که تمام کند روزگار فرصت نداد و در دل من می آمد که اگر توانم کنم دیگر آن که من در این امر اعتماد بر قوت و قدرت خود ندارم من نیز یک بنده عاجزم . خدای عز وجل می خواهد که در این موضع آبادانی پیدا شود و در آن حکمی باشد که فکر هر کسی به سر حد آن نرسد .

 این داعیه در خاطر من انگیخته است به سبب اعتقاد آن پادشاه در اندک زمانی شهر عالی معمور شد و قلعه آن را دیوار سنگ تراشیده کرده اند و بر سر دیوار آن چهار شوار پهلوی یکدیگر توانند راند و اصل قلعه مربع نهاده اند ، طول و عرض مساوی هر دیواری بگز شرع پانصد گز چنانچه دو هزار گز دور آن باشد و یک دروازه و شانزده برج دارد به غیر از دروازه و در اندرون قلعه هر کس از امرا موضعی عمارت کرده بودند و سلطان اولجایتو از برای خود اندرون قلعه عمارتی ساخته است و آنرا ابواب البر نام نهاده و گنبدی مثمن بزرگ عالی که قطر آن شصت گز است در غایت تکلیف و ارتفاع آن 120 گز چنانچه در اقصای بلاد عالم مثل آن نمی دهند ، پنجره های آهنکوب بسیار کرده و از آن جمله یک پنجره سی ارش طول در پانزده ارش عرض دارد و متصل آن گنبد چنا . عمارت عالی ساخته است ، مسجدی به تکلف و دارالسیاده و موقوفات بسیار بر آن وقف کرده و سرایی به جهت خاصه خود در اندرون قلعه ساخت چنانچه صحن سرا را صددرصد نهاده اند و قلعه عالی بر مثال ایوان کسری و دروازه سراچه در حوالی آن متصل سرا از هر یک پنجره دری به صحن سرای بزرگ گشوده و صحن آن را از سنگ مرمر فرش انداخته و دیوانخانه بزرگ که دو هزار آدمی در آن گنجد و آن را کریاس نام کرده و غیر این که ذکر شد پادشاه و امرا ، عمارت بسیار در اندرون قلعه کرده بودند و خندق آنرا در غایت مغاکی رسانیده و دری بزرگ از آهن و کوفت بسیار ساخته اما مسجد جمعه که سلطان ساخت بتکلیفی هر چه تمامتر سنگهای مرمر و کاشیکاری بسیار و دارالشفای دیگر با اطباء و ادویه و مجموع ما یحتاج و دیگر مدرسه عالی بر نمونه مستنصریه بغداد در آن شهر به ساخت و امراء و وزراء و اکابر و اشراف هر یک به نام خود در آن شهر عمارات عالی کرده اند و به تخصیص خواجه رشیدالدین محله ساخته است چنانچه در اینجا قریب هزار خانه بوده و عماراتی عالی ، دو مناره بزرگ بر دو طرف ایوان آن و در عمارت مدرسه دارالشفا و خانقاه هر یک با موقوفات بسیار و تاکنون بعضی از آن عمارت باقی است که در آن خواجه صاحب همت کرده شوده است و لله اعلم بالصواب )) (1)

 

روضه الصفا :

(( ذکر عمارت سلطانیه که حسب الفرموده سلطان محمد خدابنده صورت پذیر شد . در بهارسنه اربع و سبعما یه شهریار جهان اولجایتو سلطان خواست که در قنغور اولانگ شهری طرح افکند چه پدرش ارغون در اواخر حیات خویش در آن امر شروع کرده بود و در بدایت آن کار رخت از این مرحله فانی به بلد باقی کشیده و چون نوبت خانی به سلطان محمد خدابنده رسید ، فرمود تا در آن مرغزار شهری بنا نهادند . و اشارت کرد تا قلعه آن را از سنگ تراشیده ساخته و آماده گردانند و وجوه عمارات و بهاء اجناس و ادوات و آلات آن بر متوجهات ممالک حواله رفت و بنایان حاذق و مهندسان چابدسک که در فن خویش سنمار را در عرصه تخیل می آورند در هر بامداد که معمار زمین جهت استعمار عرصه خاک بر سر دیوار افلاک برآمدی عمله عمارت هر یک به کار خویش مشغول شد و بر مثال فلک از حرکت نیاسودمندی . به وقتی که کفه زرباش آفتاب از عمود عیار معدل النهار متمایل گشته علی السبیل التدریج بر سطح عزت نشستی ترازوی اداء اجرت بر آرزوی احراز مثوبت برداشتی و همه شاکر از سعی مشکور و عمل مبرور در دولت پادشاه دادگر به منازل خود رفتندی و از اطراف ممالک اصناف محترفه و صناع با اهل و عیال از برای توطن و تمدن بنابر فرمان واجب الاذعان بانصوب روان گشتند و در اندک زمانی شهری در غایت معموری ساخته پرداخته آمد و عرض دیوار قلعه که از سنگ تراشیده مرتب شده بود چنان بود که بر سر آن چهار سوار پهلوی هم اسب می رانند و اصل قلعه را مربع وضع کردند چنانچه طول هر دیواری پانصد گز بود و یک دروازه و شانزده برج داشت و اندرون قلعه هر کس از امراء برای خود عمارتی کردند و اولجایتو سلطان جهت مضجع خویش گنبدی به اتمام رسانید و مسجد و داراضیافه و دارالشفا نیز احداث فرمود و املاک فراوان و مستغلات مرغوب بر آن وقف کرد . تقبل الله منه و هم چنین جهت خاصه سرای بزرگ ساخته و ایوان او را مثال ایوان کسری مرتفع گردانید و دیوان خانه بزرگ که گنجایش دو هزار کس داشت از قول بفمل آورد و آن را کریاس نام نهاد و خندق قلعه را در عمق پشت گاو ماهی رسانیده و فرمان داد تا دارالشفایی با جمیع مایحتاج ترتیب دارند و اکابر و اشراف و اعیان ملک نیز در آن شهر عماراتی بنیاد نهادند به تخصیص خواجه رشیدالحق و الدین فضل الله طبیب که عماراتی رفیع مشتمل بر مدرسه و دارالشفا مرتب ساخت و طلباً لمرضاته تعالی به وقف بسیار مدرسان و طلاب و اطباء را خشنود گردانید و به اشارت سلطان آن شهر به سلطانیه موسوم گشت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد گنبد سلطانیه