فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق دوران پیغمبری عیسی (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق دوران پیغمبری عیسی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق دوران پیغمبری عیسی (ع)


دانلود تحقیق دوران پیغمبری عیسی (ع)

 

مشخصات این فایل
عنوان: دوران پیغمبری عیسی (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 24

این مقاله درمورد دوران پیغمبری عیسی (ع) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله  دوران پیغمبری عیسی (ع) می خوانید :

پایان کار عیسی
عیسی در دعوت قوم با کوشش خستگی ناپذیری ادامه می داد و طرز سلوک و روح حرص وزر پرستی و لفاظی و اصطلاح بافی یهود را بسختی نکوهش می کرد و در برابر مخالفتشان با جوهر تعلیمات دینی و دور ماندنشان از راه مستقیم هدایت الهی انتقاد شدید می نمود و با منطقی روشن و حجتی قوی خاطرنشان می ساخت که روش آن قوم با روح دین سازگار نیست و با حکمت شریعت موافقت ندارند .
آن همه سختگیریها و غوغاها و جنجالها و جاسوسیهای یهود ، عیسی را از جهاد مقدس خود باز نداشت ، تا آنگاه براهین آشکار عقول ایشانرا مقهور ساخت و اشعه حق پرده های پندار و مغالطه ایشانرا در هم شکافت ولی با وجود این از راه لجاج و عناد و دشمنی و حسد بتکذیب و انکار ادامه دادند زیرا از زوال دولت و تزلزل تخت عزت و پیچیده شدن طومار سلطنت خود بیم داشتند .
بت وجود حقکشنی های مستمر که از طرف مغرضین و معاندین جریان داشت اتباع و انصار مسیح روز افزون بودند و مردم حق پرست و بیفرض فرد فرد و دسته دسته باو می گرویدند و اینجماعت غالبا از طبقات متوسط مردم بودند .
یهود می خواستند اثر دعوت عیسی را تخفیف دهند و ذهن مردم را درباره او مشویب و شبهه ناک سازند ولی نتوانستند زیرا او مانند ستاره سیاره در همه جا پرتو افشانی می کرد و آوازه دعوتش مانند رعد در همه زوایا طنین انداز بود و همچون صاعقه بر خرمن تدلیس و تلبیس یهود حمله می برد و اوهام و پندارهاشان را را تخطئه و ابطال می کرد تا آنجا که از دست او تنگ آمدند و در علاج کارش فرو ماندند و حیله تازه ای بکار برده او را در نظر رجال سیاست بعنوان یکمرد آشوب طلب و فتنه جو معرفی کردند و گفتند : عیسی می خواهد نظم و ترتیب مملکت را بر هم زند و تاج و تخت سلطنت را تصاحب کند .یهود می خواستند باینوسیله دستگاه حکومت را با خود هم آهنگ سازند و از قدرت دولت علیه عیسی استفاده کنند ولی او بیدی نبود که با این بادها بلزرد  یا از فراوانی دشمنان و مکر و کیدشان اندیشه کند زیرا او خود را تحت کفالت خدا و درپاره قدرت و حفظ و حراست او می داد و خدا وعده داده بود که او را از مکر دشمنان و آزار معاندان محفوظ دارد و بند دام و خدعه و نیز نگشان را بگردن خودشان افکند .
یهود از نفوذ دعوت عیسی و اجتماع مردم در اطراف او بوحشت افتادند .
و ترسیدند که آتش فتنه زبانه کشد و ثوره و انقلابی خونین بپا دشود از اینرو جاسوسان در اطرافش گماشتند و کمین ها بر سر راهش ترتیب دادند و با انواع دسیسه متوسل شدند و او را بعنوان ساحر بمردم معرفی کردند و معجزاتش را بشعبده بازی و اعمال شیطانی تعبیر نمودند و گفتند : او از دین موسی بر گشته و شریعت او را زیر پا گذاشته و از اینجهت روز شنبه دست از کارهای دنیوی نمی کشد واحترام آن عید بزرگ و روز عبادت را منظور نمی دارد .
یهود در برابر عیسی با ینگونه تبلیغات ادامه می دارند و او را تکفیر می کردند ولی غوغای تبلیغات ایشان صدای رسای دعوت مسیح را فرونشاند و او را از تصمیم و عزمش باز نداشت و همچنان در نشر حقایق و کشف دسایس می کوشید و در همه جا رسالت خود را اعلان می کرد و موقعیت یهود چنان حساس شده بود که هر کلمه مسیح در گوششان خاصیت تبری داشت و هر صدای ملایم او مانند غربوی سهمگین بود زیرا ایشان بچشم خود می دیدند که در اثر انتشار این کلمات زبانهای انتقاد بسوی ایشان باز شده و مردم دسته دسته از گرد ایشان متفرق می شوند و و بیم آنست که سر چشمه های منافع سرشارشان بخشکد و منابع و موارد ارزاقشان از میان برود از اینرو در کار او بمشاوره پرداختند و تصمیم قطعی ایشان چنین شد که اصل و اساس این گرفتاری را منهدم سازند و ریشه این بلا را بر کنند پس در کارش اندیشه کردند و وسائل قتلش را فراهم ساختند .
راستی که آن جماعت یهود سخت از دین خدا بیخبر و از راه او منحرف بودند که می خواستند پیغمبری را که بدین و کتابشان ایمان و اذعان دارد و جز دعوت به احترام او امر الهی و اجتناب از گناه و توجه بحقیقت دین گناهی ندارد بکشند !
تصمیم قتل عیسی قطعی شد ولی چطور ممکن بود این تصمیم اجرا شود ؟ در صورتیکه ایشان مکان او را نمی دانند و امیدی بیافتن او ندارند پس بهترین وسیله برای پیدا کردن عیسی توسل بوعده های دروغ و تطمیع های فریبنده است بازار وعده و تطمیع رونق و رواج گرفت و جاسوسان از هر سو بتفحص و تجسس افتادند و در پایان کار خشم حکومت را علیه او بر انگیختند و چنین وانمود کردند که دعوت عیسی برای زوال ملک قیصر و در هم شکستن پایه سلطنت او است .
روحانی نمایان یهود در بیت المقدس اجتماع کردند و درباره نزدیکترین طرق و سریعترین و موثر ترین وسائل برای دستگیر کردن عیسی بمذا کره پرداختند 


و درآن میان که ایشان مشغول چاره اندیشی بودند و بکار خود درمانده و گرفتار اندوه و نومیدی و حیرت بودند و منافع سرشار وحشمت و وقار و جاه و جلال خود را در برابر سیل بنیان کن و طوفان سهمگین می دیدند ناگهان مردی از اتباع عیسی نزد پاسشبان رفت ودر حالیکه گام برداشتنش از اضطراب ضمیر و حیرت و ناراحتی وجدان حکایت می کرد آهسته بگوش او گفت : من مطلب مهمی دارم که می خواهم بااین هیئت گزارش دهم .
طولی نکشید که آنمرداذن حضور یافت و بمجمع وارد شد و چون حاجتش را پرسیدند در جوابشان سخنی گفت که یکباره همه پریشانی هاشان را زایل کرد و ترس و وحشتشان را با آرامش خاطر و آسایش ضمیر مبدل ساخت مرد تازه وارد درباره خروج عیسی از دین و اجتماع مردم در اطراف او اظهار تاثر و نگرانی کرد و آنگاه با کمال احتیاط اضطراب اظهار علاقه کرد که او را با یشان معرفی کند و مکانش را نشان دهد تا آنان را از علت اندوه و مبداء پریشانیشان آسوده سازد و چشمه لذات و کامرانیشان را از کدورت زحمت او مصفی کند .
هنوز سخن او بپایاان نرسیده بود که قوم نفس راحتی کشیدند و آثار شادی در چهره هاشان پدیدار شد و اطراف آنمرد را گرفتند و باران وعده های دورغ بر سرش فروباریدند تا بسخنانشان اطمینان کرد و دل بوعده هاشان بست پاید خود او هم از عیسی کینه ای در دل داشته که او را بر اینکار وادار می کرده است .
در هر حال هیئت کاهنان از ‌آنجا حرکت کردند وآنمرد را نزد حاکم بردند تاداستان را برای او شرح دهند و اسرار کار عیسی را باز گفت پس حاکم عده ای از لشکریان راهمراه او فرستاد  تا عیسی را دستگیرکنند ودر معرض قضاء وتحت فرمان یهود در آورند.
عیسی در آن موقع  از اندیشه های سوء آن قم آگاه بود و ازتصمیشان خبر داشت و فهمید  که جاسوسان و رقیبان در هرگوشه وکنار او را تعقیب می کنند و لشکریان حاکم در پیجوئی او می کوشیندن از این رو در یک نقطه نمی ماند و در میان دهکده ها گردش می کرد و گاهی پنهان و زمانی آشکار می شد و در عین حال دعوت خود را منتشر می ساخت و رسالتش را اعلام می کرد و مردم را بتوجه و تمسک بخدا و اجتناب از منکرات و گناهان همیخواند و شاگردان و حواریونش مانند سایه در پیش روان بودند و لحظه ای از او دور نمی شدند .
یک روز عیسی بتا حواریون بباغی وارد شدند تا شب را در آنجا بگذرانند و گمان کردند که در آن باغ از چشم رقیبان در امان می مانند ولی ایت تخمین با واقع موافق نبود زیرا بمجرد آنکه شب فرا رسید و پرده های ظلمت فرو افتاد جاسوسان و پاسبانان از در و دیوار به باغ وارد شدند و بر او وحواریونش احاطه کردند .
شاگردان چون حال را بر اینگونه دیدند دست از یاری عیسی برداشتند و از اطرافش پراکنده شدند و راه فرار پیش گرفتند .
لشکریان و جاسوسان باغ را فرا گرفتند ولی خدا عیسی را تسلیم دشمنان نساخت زیرا او در راه اعتلاء دین الهی مجاهده می کرد و از طرف پروردگتار بمعجزات و براهین و آیات تایید می شد و خدا او را به غلبه بر دشمنان و سلامت از مکر و نیرنگ ایشان وعده داده بود
......


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق دوران پیغمبری عیسی (ع)

دانلود تحقیق حضرت عیسی (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق حضرت عیسی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حضرت عیسی (ع)


دانلود تحقیق حضرت عیسی (ع)

 

مشخصات این فایل
عنوان: حضرت عیسی (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20

این مقاله درمورد حضرت عیسی (ع) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله حضرت عیسی (ع) می خوانید :

بدیهی است تنها ترس تهمت های آینده نبود که قلب مریم را می فشرد ، هرچند مشغله فکری مریم بیش از همه همین موضوع بود ، ولی مشکلات و مصائب دیگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و یاور ، در بیابانی تنهای تنها ، نبودن محلی برای استراحت ، آبی برای نوشیدن و غذا برای خوردن ، وسیله برای نگهداری مولود جدید ، اینها اموری بود که سخت او را تکان می داد .
و آنها که می گویند چگونه مریم با ایمان و دارای شناخت توحیدی که آن همه لطف و احسان الهی را دیده بود چنین جمله ای را بر زبان راند که « ای کاش مرده بودم و به کلی فراموش می شدم »(مریم-23) هرگز ترسیمی از حال مریم در آن ساعت در ذهن خود نکرده اند ، و اگر خود به جزء کوچکی از این مشکلات گرفتار شوند چنان دست پاچه می شوند که خود را نیز فراموش خواهند کرد .
اما این حالت زیاد به طول نیانجامید و همان نقطه روشن امید که همواره در اعماق قلبش وجود داشت درخشیدن گرفت ، « ناگهان صدایی به گوشش رسید که از طرف پایین پا بلند است و آشکار می گوید غمگین مباش درست بنگر پروردگارت از زیر پای تو چشمه آب گوارائی را جاری ساخته است . » ( مریم / 24 )
و نظری به بالای سرت بیفکن بنگر چگونه ساقه خشکیده به درخت نخل باروری تبدیل شده که میوه ها ، شاخه هایش زینت بخشیده اند . « تکانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد از این غذای لذیذ و نیروبخش بخور ، و از آن آب گوارا بنوش . و چشمت را به این مولود جدید روشن دار . و اگر از آینده نگرانی ، آسوده خاطر باش ، هرگاه کسی از انسانها را دیدی و از تو در این زمینه توضیح خواست با اشاره بگو من برای خدای رحمان روزه گرفته ام روزه سکوت و به همین دلیل امروز با احدی سخن نمی گویم . » ( سوره مریم/ آیات 25 و 26 )

خلاصه نیازی به این نیست که تو از خود دفاع کنی ، آنکس که این مولود را به تو داده وظیفه دفاع را هم نیز به خود او سپرده است .
بنابراین از هر نظر آسوده خاطر باش و غم و اندوه به خاطرت راه نیابد .
این حوادث پی در پی که همچون جرقه های روشنی در یک فضای فوق العاده تاریک و ظلمانی درخشیدن گرفت ، سراسر قلب او را روشن کرد و حالت آرامش گوارائی به او دست داد .
مسیح در گاهواره سخن می گوید
« سرانجام مریم در حالی که کودکش را در آغوش داشت از بیابان به آبادی بازگشت و به سراغ بستگان و اقوام خود آمد . » ( سوره مریم / آیه 27 )
هنگامی که آنها کودکی نوزاد را در آغوش او دیدند ، دهانشان از تعجب باز ماند ؛ آنها که سابقه پاکدامنی مریم را داشتند وآوازه تقوا و کرامت او را شنیده بودند سخت نگران شدند ، تا آنجا که بعضی به شک و تردید افتادند ، و بعضی دیگر هم که در قضاوت و داوری عجول بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند ، و گفتند : حیف از آن سابقه درخشان ، با  این آلودگی ! و صد حیف از آن دودمان پاکی که اینگونه بدنام شد . « گفتند : ای مریم ! تو مسلماً کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی ! » ( مریم / 27)
بعضی به او رو کردند و گفتند : « ای خواهر هارون (1  )
)! پدر تو آدم بدی نبود ، مادرت نیز هرگز آلودگی نداشت . » (مریم/28)

با وجود چنین پدر و مادر پاکی این چه وضعی است که در تو می بینیم ؟ چه بدی در طریقه پدر و روش مادر دیدی که از آن روی برگرداندی ؟!
در این هنگام ، مریم به فرمان خدا سکوت کرد ، تنها کاری که انجام داد این بود که اشاره به نوزادش عیسی کرد . اما این کار بیشتر تعجب آنها را برانگیخت و شاید جمعی آن را حمل بر سخریه کردند و خشمناک شدند گفتند : مریم با چنین کاری که انجام داده ای قوم خود را مسخره نیز می کنی .
به هر حال « به او گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم ؟! » ( سوره مریم / آیه 29 ) به هر حال ، جمعیت از شنیدن این گفتار مریم نگران و حتی شاید عصبانی شدند آنچنان که طبق بعضی از روایات به یکدیگر گفتند : مسخره و استهزاء او از انحرافش از جاده عفت ، بر ما سخت تر و سنگین تر است . ولی این حالت چندان به طول نیانجامید چرا که آن کودک نوزاد زبان به سخن گشود و « گفت : من بنده خدایم . او کتاب آسمانی به من مرحمت کرده و مرا پیامبر قرار داده است . و خداوند مرا موجودی پر برکت برای بندگان در هرجا باشم قرار داده است و مرا تا زمانی که زنده ام به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبار و شقی نداده است . » ( سوره مریم /30 تا 30 )
و سرانجام این نوزاد ( حضرت مسیح ) می گوید : « سلام و درود خدا بر من باد آن روز که متولد شدم و آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته می شوم . »
این سه روز در زندگی انسان ، سه روز سرنوشت ساز و خطرناک است که سلامت در آنها جزء به لطف خدا میسر نمی شود و لذا هم در مورد یحیی (ع) این جمله آمده ، و هم در مورد حضرت مسیح (ع) ، با این تفاوت که در مورد اول خداوند این سخن را می گوید و در مورد دوم مسیح (ع) این تقاضا را دارد . 

بخشی از فهرست مطالب مقاله حضرت عیسی (ع)

آنچه را که درباره ی حضرت عیسی(ع)باید بدانیم
حضرت عیسی (ع) و مریم (س) در اسلام (۱)
  قرعه برای نگهداری مریم
سرپرستی مریم با زکریا
سخن گفتن فرشتگان با مریم
مریم در کشاکش سخت ترین طوفانهای زندگی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حضرت عیسی (ع)