فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام


دانلود تحقیق عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 92

این مقاله درمورد عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام می خوانید :

جنگ نهروان
و الله لا یفلت منهم عشرة و لا یهلک منکم عشرة.
(نهج البلاغهـکلام 58)
پس از آنکه على علیه السلام در اواخر صفر سال 38 از صفین بکوفه مراجعت فرمود تا روز شهادت آنحضرت مدت دو سال و چند ماه فاصله بود ولى این مدت کوتاه بقدرى در آزردگى خاطر مبارک على علیه السلام مؤثر واقع شد که شرح آن قابل تقریر نمیباشد،شکست‏هاى پى در پى از همه طرف روح آن بزرگوار را آزرده و قلبش را رنجه کرد.
تأثر و رنج على (ع) از معاویه و حیله‏گریهاى عمرو عاص نبود بلکه رنج و تأسف او از بیوفائى و احمقى و خونسردى لشگریان خود بود و میفرمود:
من از بیگانگان هرگز ننالم‏
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
على علیه السلام بقدرى از لا قیدى و بیشرمى کوفى‏ها متأثر بود که چند مرتبه آرزوى مرگ نمود تا بلکه از شر این قوم متلون و سست عنصر رهائى یابد،در یکى از خطبه‏هاى خود ضمن مذمت اصحابش فرماید:
و الله ان جائنى الموت و لیاتینى فلیفرقن بینى و بینکم لتجدننى لصحبتکم قالیا.
(بخدا سوگند اگر مرگ بسراغ من آید و البته خواهد آمد و میان من و شماتفرقه و جدائى اندازد مرا خواهید دید که نسبت بمصاحبت شما بغض و کراهت دارم.)
پیشنهاد عمرو عاص در صفین موقع بلند کردن قرآنها با نیزه درباره حکمیت میان متخاصمین اختلاف بزرگى در میان عساکر عراق بوجود آورد که میتوان آنرا علت العلل شکستهاى بعدى على علیه السلام دانست.
اختلاف على علیه السلام و معاویه در امر خلافت بحکمیت رجوع شد و علیرغم عقیده على علیه السلام از طرف آنحضرت ابوموسى اشعرى انتخاب گردید،ولى پس از عقد قرار داد صلح گروهى از سپاه على علیه السلام گفتند تکلیف کشته‏شدگان چیست؟و بآنحضرت اعتراض کردند که ما حکم خدا را خواستیم نه حکمیت ابوموسى و عمرو عاص را حتى چند نفرى بمخالفت هر دو سپاه برخاستند.
این قبیل اشخاص را عقیده بر این بود که على علیه السلام و معاویه هر دو باطلند و حکم مخصوص خدا است و در نتیجه این عقیده و فکر موقع مراجعت از صفین بکوفه در حدود دوازده هزار تن از سپاه على علیه السلام جدا شده و با بقیه سپاهیان آنحضرت مشاجره کرده و همدیگر را تکفیر مینمودند و پس از ورود بکوفه این گروه تحت فرماندهى عبد الله بن وهب بحروراء رفته و از سپاهیان على علیه السلام کناره‏گیرى نمودند!
شعار این عده که خوارج نامیده میشدند این بود که:لا حکم الا لله.این گروه بظاهر عباد و زاهد بودند و پیشانى آنها از کثرت سجود پینه بسته بود ولى در اثر حماقت و اشتباه نمیدانستند که چه میکنند،على علیه السلام درباره آنان فرمود اینها حق را در ظلمات باطل میجویند !

این گروه نمیدانستند قرآن که آنها حکومت آنرا خواهانند از کاغذ و مرکب بوجود آمده است کس دیگرى که احاطه کامل باحکام آن داشته باشد لازم است تا حکم خدا را از آن استخراج کند،بعقیده مسلمین عراق آنکس على علیه السلام بود که در واقع قرآن ناطق بشمار میرفت ولى معاویه و طرفدارانش زیر بار نمیرفتند و در نتیجه عمرو عاص و ابوموسى را براى اینکار انتخاب کردند که هیچیک چنین صلاحیتى را نداشتند.على علیه السلام عبد الله بن عباس را بسوى آنها فرستاد تا آنها را متوجه خبط و اشتباهشان سازد ولى آن فرقه گمراه از رأى و عقیده خود منصرف نشدند و مهمترین ایراد و اعتراض آنها این بود که چرا على با شامیان جنگید ولى از غارت اموال آنها جلوگیرى نمود؟و ثانیا ما حکمیت قرآن را خواسته بودیم چرا بحکمیت ابوموسى و عمرو عاص تن داد؟ثالثا در صلحنامه چرا نام خود را با امیر المؤمنین شروع نکرد و این امر میرساند که خود على نیز بخلافت خود یقین نداشت و در اینصورت تکلیف قربانیان این جنگ چه خواهد بود؟
على علیه السلام خود بسوى آنها رفت و آنان را نصیحت کرد و فرمود من هم مثل شما خواهان اجراى حکم قرآن هستم و براى همین منظور با معاویه جنگ میکردم و خود شما دیدید که من با متارکه جنگ و انتخاب ابوموسى بحکمیت مخالف بودم ولى در اثر فشار و اصرار خود شما جنگ خاتمه یافت و ابوموسى را هم علیرغم عقیده من خودتان براى حکمیت انتخاب کردید و اکنون هم ما بر سر رأى اولى هستیم و در صدد حمله مجدد بشام میباشیم پس شما هم ما را کمک کنید .
خوارج در پاسخ گفتند تو و ما کافر شده بودیم ما توبه کردیم ولى تو بهمان حال باقى مانده‏اى اول باید تو هم توبه کنى آنگاه ما هم مجددا ترا یارى میکنیم!!
این گروه بهمه بد میگفتند و شعارشان فقط تلاوت آیه:
و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون (1) .بود اما نمیدانستند آنکس که بما انزل الله باید حکم کند على علیه السلام است.
چون على علیه السلام از هدایت آنها مأیوس شد چشم از کمک و یارى آنها پوشید و در صدد تهیه سپاه بمنظور حمله بشام بر آمد.
در خلال اینمدت حوادث دیگر نیز رخ داد که هر یک بنوبه خود باعث شکست عراقیها و موجب تأسف و اندوه على علیه السلام گردید.
معاویه که از رأى حکمیت دلى شادان و خاطرى خرسند داشت روز بروز در تحکیم موقعیت خود کوشش میکرد و قلمرو حکومتش را توسعه میداد و چون ازاوضاع عراق و اختلاف و پراکندگى سپاهیان على علیه السلام اطلاع حاصل کرد در صدد بر آمد که زمینه را براى حمله بعراق نیز آماده نماید!
ضحاک بن قیس را با عده‏اى در حدود چهار هزار نفر مأموریت داد که دستبردى بخاک عراق بزند و تا جائیکه مقدور باشد از مردم عراق کشته و اموالشان را چپاول نماید و چنانچه بحمله متقابله بر خورد نماید عقب نشینى کرده و خود را بشام رساند و مقصود معاویه از این عمل ترسانیدن عراقیها و نشان دادن ضرب شست بآنها بود که در آتیه بفکر حمله بشام نیفتند!
ضحاک که مردى پلید و خونخوار بود دستور معاویه را بطور کامل اجرا نمود و خود را بمرز عراق رسانید و بقتل غارت مشغول گردید از جمله عمرو بن عمیس (برادر زاده عبد الله بن مسعود) را کشته و گروهى از همراهان او را گردن زد چون این خبر در کوفه بعلى علیه السلام رسید در حالیکه از شدت خشم بر خود میلرزید بالاى منبر رفت و مردم سست عنصر و بیحال کوفه را مخاطب ساخته و فرمود:اى اهل کوفه اگر در راه خدا کار میکنید بسوى عمرو بن عمیس بشتابید که از همکیشان شما گروهى کشته شده و جمعى نیز مجروح گشته‏اند،بروید با دشمنان پیکار کنید و بیگانه را از حریم دیار خود باز گردانید (چون از مردم ضعف و سستى دید فرمود) اى گروه سست پیمان و بى حمیت دوست داشتم که بجاى هشت تن از شما یک تن از لشگریان معاویه را داشتم،بخدا سوگند حاضر بملاقات پروردگارم (مرگ) هستم تا براى همیشه از دیدار شما آسوده باشم،بمن خبر رسیده است که معاویه ضحاک بن قیس را براى قتل و غارت فرستاده و آن خونخوار فرو مایه هم عده‏اى از برادران شما را کشته و اموالشان را نیز تاراج کرده است در حالیکه شما در خانه‏هاى خود نشسته و براى دفاع از حریم خانه خود از جاى حرکت نمیکنید (2) !

على علیه السلام حجر بن عدى را بتعقیب ضحاک فرستاد،ضحاک چندى در برابر حملات کوفیان مقاومت نمود ولى پس از آنکه نوزده نفر از سربازانش کشته شدند شبانه فرار کرده و راه شام در پیش گرفت.همچنین بسر بن ارطاة (همان فرد پلیدى که در جنگ صفین به پیروى از عمرو عاص با نمایان ساختن عورت خود از دم شمشیر على علیه السلام جان سالم بدر برد) بدستور معاویه با گروه کثیرى به حجاز و یمن یورش برد و ضمن کشتن جمعى از شیعیان على علیه السلام و غارت اموال آنان بشام بازگشت،در آنموقع عبید الله بن عباس از جانب على علیه السلام والى یمن بود چون احساس کرد در برابر بسر یاراى مقاومت ندارد عمرو بن اراکه را بجاى خود گذاشت و خود از یمن خارج شد و رو بسوى کوفه نهاد،بسر پس از وارد شدن به یمن شروع بقتل و غارت نمود و عمرو بن اراکه را نیز بقتل رسانده و دو طفل خردسال عبید الله را سربرید بطوریکه مادرشان از مشاهده آنحال اختلال حواس پیدا نمود و دیوانه شد.
چون على علیه السلام از قتل و غارت بسر خبر یافت ضمن نکوهش کوفیان حارثة بن قدامه را که خود نیز داوطلب بود با دو هزار سوار بمقابله بسر فرستاد،بسر وقتى شنید حارثة بتعقیب او میآید از ترس حارثه فرار کرد و خود را بشام رسانید (3) .
و باز معاویه یکى دیگر از سرداران خود را بنام سفیان بن عوف با ششهزار نفر جهت قتل و غارت و تولید آشوب بعراق فرستاد و سفیان وارد شهر انبار (از شهرهاى قدیمى عراق) شد و حسان بن حسان بکرى حاکم آنجا را کشته و مشغول قتل و غارت گردید حتى بعضى از لشگریانش زر و زیور زنها را نیز از دست و گردن آنها گشوده و به یغما بردند،و همه این گرفتاریها نتیجه عدم توجه کوفیان بدستورات على علیه السلام بود و چون آنحضرت از این قضیه آگاهى یافت فراز منبر رفت و ضمن ایراد خطبه‏اى چنین فرمود:
بمن خبر رسیده است که بدستور معاویه بشهر انبار شبیخون زده‏اند و حاکم آنجا را کشته و سواران شما را از حدود آن شهر دور گردانیده‏اند و یکى از لشگریان آنها بر یک زن مسلمان و یک زن کافره ذمیه وارد شده و خلخال و دست‏بند و گردن‏بند و گوشواره‏هاى او را در آورده است و آن زن بعلت اینکه نمیتوانسته او را از خود دور کند گریه و زارى کرده و از خویشان خود کمک طلبیده است،و دشمنان با غنیمت‏و دارائى بسیار بشام باز گشته‏اند،اگر مرد مسلمانى از شنیدن این واقعه در اثر حزن و اندوه بمیرد بر او ملامت نیست بلکه بنزد من هم بمردن سزاوار است.

وقتیکه شما را در تابستان بجنگ دشمنان خواندم گفتید حالا هوا گرم است ما را مهلت ده تا شدت گرما شکسته شود و چون در زمستان دعوت نمودم گفتید اینروزها هوا سرد است و بما مهلت ده تا سرما برطرف گردد،شما که عذر و بهانه آورده از گرما و سرما فرار میکنید بخدا سوگند در میدان جنگ از شمشیر زودتر فرار خواهید نمود!یا اشباه الرجال و لا رجالـاى مرد نماهاى نامرد و اى کسانیکه عقل شما مانند عقل بچه‏ها و فکرتان چون اندیشه زنهاى تازه بحجله رفته است!
اى کاش شما را نمیدیدم و نمیشناختم که نتیجه شناختن شما پشیمانى و غم و اندوه میباشد .
قاتلکم الله لقد ملاتم قلبى قیحا و شحنتم صدرى غیظا و جرعتمونى نعب التهمام انفاسا.
خداوند شما را بکشد که دل مرا بسیار چرکین کرده و سینه‏ام را از خشم آکنده ساختید و در هر نفس جام غم و اندوه را پیاپى جرعه جرعه در گلویم ریختید و بسبب نافرمانى،رأى و تدبیرم را تباه ساختید (4) .
علاوه بر این قضایا،حوادث دیگرى هم بشرح زیر رخ داد که باعث شکست عراقیها و موجب اندوه و رنج على علیه السلام گردید:
قیس بن سعد که در اوائل خلافت على علیه السلام بحکومت مصر منصوب شده بود در جنگ صفین براى فرماندهى یکى از واحدهاى رزمى احضار گردیده و بجاى وى محمد بن ابى بکر عازم مصر شده بود.
محمد در مصر مشغول حل و فصل امور بود که معاویه از کار حکمیت فراغت یافت و چون حکومت مصر را بعمرو عاص وعده داده بود ناچار در صدد اشغال آن کشور برآمد.براى این منظور عده‏اى را بفرماندهى معاویة بن خدیج براى حمله بمصر روانه ساخت،عمرو عاص نیز مانند سابق حیله و نیرنگ خود را بکار برد و در داخل آن کشور مردم را علیه محمد شورانید.
محمد در برابر معاویه شکست خورد و قضایا را بعلى علیه السلام اطلاع داد و از وى کمک خواست.
على علیه السلام مالک اشتر را که حاکم ایالت جزیره بود احضار نمود و سپس او را روانه مصر ساخت و محمد را نزد خود خواند تا کار دیگرى باو رجوع فرماید زیرا مصر حاکمى مثل مالک میخواست تا نیرنگ‏هاى معاویه و عمرو عاص را با شمشیر پاسخ دهد.
مالک اشتر در ذیقعده سال 38 از کوفه خارج شد و راه مصر را در پیش گرفت،در بین راه مردى پست فطرت با وضع رقت بارى خود را بحضور مالک رسانید،مالک اشتر که بپیروى از على علیه السلام همیشه غریب نواز و نسبت بفقراء متفقد بود پرسید کیستى و از کجا میآئى؟
آنمرد گفت اسمم نافع است و در مدینه غلام عمر بن خطاب بودم و اکنون آزاد هستم و چون در مدینه بمن سخت میگذشت لذا از آن شهر خارج شده‏ام و خیال رفتن بمصر را دارم تا در آنجا کارى پیدا کنم (5) !
مالک گفت اگر مایل باشى و نزد من بمانى من پوشاک و خوراک ترا تأمین میکنم،نافع گفت چه سعادتى بهتر از این البته که میمانم،مالک این مرد را نیز جزو لشگریانش همراه خود برد .
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

ایمان و عبادت على علیه السلام
عواطف على علیه السلام
ترجمه و معنى ابیات:
خدمات نظامى على علیه السلام
غزوه بدر:
غزوه احد:
غزوه بنى نضیر:
غزوه أحزاب یا خندق:
فتح مکه
غزوه حنین و طائف:
جنگ جمل
جنگ نهروان

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

دانلود تحقیق صیانت از حقوق مالکانه اشخاص در پرتو آرای دیوان عدالت اداری و نظریات شورای نگهبان

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق صیانت از حقوق مالکانه اشخاص در پرتو آرای دیوان عدالت اداری و نظریات شورای نگهبان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق صیانت از حقوق مالکانه اشخاص در پرتو آرای دیوان عدالت اداری و نظریات شورای نگهبان


دانلود تحقیق صیانت از حقوق مالکانه اشخاص در پرتو آرای دیوان عدالت اداری و نظریات شورای نگهبان

چکیده:
  حق مالکیت بعنوان یک حق کامل و مطلق در سوابق تاریخی و فقهی احترام داشته و درکتاب های فقهی این حق در برابر هر گونه تجاوز از سوی افراد دیگر تضمین شده است، در نظام های تاریخی گذشته، شاهان و وابستگان آنان خود را صاحب اختیار کشور می دانستند و مصادره و سلب مالکیت از اشخاص رایج بوده است. از این رو اسناد تاریخی حقوق بشر در مقام دفاع از حقوق مردم در برابر دولت ها برآمده اند. مانند ماده 2 اعلامیه حقوق بشر و شهروند که در 26 اوت 1789 در مجلس ملی فرانسه به تصویب رسید، حق آزادی، حق مالکیت، امنیت و ایستادگی در برابر ستمگری را از حقوق ذاتی هر انسان دانسته است، هدف از تأکید به احترام به حقوق مالکانه در این اعلامیه که از اسناد ارزشمند تمدن بشری بشمار می رود، این است که هیچ دولتی فرصت سلب مالکیت و مصادره اموال مردم را نداشته باشد و شهروندان در یک جامعه از پشتیبانی کامل در زمینه حقوق مالکانه و دستاورد زندگی خود برخوردار باشند.
سوال اصلی این پژوهش اینست که آیا شورای نگهبان و دیوان عدالت اداری در آراء و تصمیمات خود توانسته اند، حقوق مالکانه اشخاص را صیانت نموده و تضمین کنند؟
واژگان کلیدی: قاعده تسلیط،نظارت شرعی، قانون اساسی،منافع عمومی



مقدمه:
مالکیت از جمله مفاهیمی است که تمامی افراد جامعه از زمانی که قدرت تشخیص پیدا می کنند، بصورت ارتکازی و به نحو اجمال با آن آشنا بوده و به استناد آن مال خود را به هر شکلی که دوست دارند، مورد استفاده قرار می دهند و تحدید این حق و ممانعت از اعمال آن را بطور طبیعی نمی پذیرند.در حقوق به این شناخت اجمالی از مالکیت نمی توان اکتفا کرد و به دلیل آثار زیادی که بر آن مترتب است، بایستی رابطه ای بین اشخاص و اشیا را بطور کامل و دقیق تحلیل و محدوده ی آنرا معین کرد.در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حق مالکیت خصوصی را که از راه مشروع به دست آمده باشد و با موازین اسلامی و قانونی تطبیق نماید محترم می‌شمرد. نظریات شورای محترم نگهبان در واقع در راستای حفظ حق مالکیت مشروع اشخاص و حمایت از حقوق اجتماعی و اقتصادی آنان می‌باشد.
هدف از این پژوهش، رفع نارسایی ها و مشکلات این حوزه از حقوق مردم است که با تبیین دقیق حقوق مالکانه اشخاص در مواجهه با اعمال دولت، بسیار کمتر خواهد شد.گسترش شهرنشینی در حال حاضر یک واقعیت مسلم است بنابراین  شهرها به سرعت گسترش می یابند و دولت و شهرداری ها نیز باید همگام با این توسعه حرکت کرده و طرح های لازم عمرانی برای منافع عمومی را به مرحله اجرا در آورند. اجرای طرح های عمومی در بسیاری از موارد با حقوق مالکانه اشخاص برخورد دارد. قوانین درصدد برآمده اند تا تعارض میان منفعت عمومی و منفعت خصوصی مردم را به بهترین شکل متوازن نمایند. پس شایسته است که ابعاد موضوع مورد بررسی قرار گیرد.

 

 

 

 

شامل 12 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق صیانت از حقوق مالکانه اشخاص در پرتو آرای دیوان عدالت اداری و نظریات شورای نگهبان

مفهوم عدالت در حقوق

اختصاصی از فی لوو مفهوم عدالت در حقوق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مفهوم عدالت در حقوق


مفهوم عدالت در حقوق

مفهوم عدالت در حقوق

فایل Word و قابل ویرایش میباشد 27صفحه

 

الف) مفهوم عدالت

تعریف عدالت

«عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود می‌شناخته و برای استقرار آن کوشیده است.([۱]) مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال می‌کند.([۲]) انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که در راستای این نظم طبیعی باشد، درست و عادلانه است.حقوق نیز از این قاعده بیرون نبوده و مبنای آن در مشاهده موجودات و اجتماع‌های گوناگون است. پس، از ملاحظه «آنچه هست» می‌توان به جوهر «آنچه باید باشد» دست یافت. به بیان دیگر، در شیوه ارسطویی جستجوی عدالت، واقع‌گرایی و پایه آن مشاهده و تجربه است. ([۳])


دانلود با لینک مستقیم


مفهوم عدالت در حقوق

دانلود پژوهش عدالت ترمیمی و حقوق بزه دیده اصلاح تدریجی نظام عدالت کیفری یا تغییر الگو

اختصاصی از فی لوو دانلود پژوهش عدالت ترمیمی و حقوق بزه دیده اصلاح تدریجی نظام عدالت کیفری یا تغییر الگو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پژوهش عدالت ترمیمی و حقوق بزه دیده اصلاح تدریجی نظام عدالت کیفری یا تغییر الگو


دانلود پژوهش عدالت ترمیمی و حقوق بزه دیده اصلاح تدریجی نظام عدالت کیفری یا تغییر الگو

دانلود پژوهش عدالت ترمیمی و حقوق بزه دیده: اصلاح تدریجی نظام عدالت کیفری یا تغییر الگو
فایل ورد و قابل ویرایش
در 29 صفحه


1- مقدمه
در اوایل دو دهه اخیر همه رویکردهای نظام‌های جدید عدالت کیفری نسبت به بزه دیدگان جرم اصلاح شده‌اند. در اغلب حوزه‌های قضایی، تغییرات شامل معرفی حقوق شکلی جدیدی برای بزه دیدگان بود. بررسی تشابهات حقوق بزه‌دیدگان که در نظام‌های عدالت کیفری معرفی شده‌اند امری قابل توجه است چون در غیر اینصورت حقوق افراد تقریباً با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. نظام‌های معارض آنگلوساکسون آمریکایی از یک سو و اغلب نظام‌های معارض تفتیشی در قاره اروپا مقررات یکسانی را در خصوص منافع بزه دیدگان از جرم تعیین نموده‌اند. در کشورهایی از هر دو گروه حقوق فوق‌الذکر، به موجب قانون، مامورین ملزم گردیده‌اند که بر حسب مقامشان به بزه دیدگان مساعدت نمایند. پلیس و اداره دادستانی باید با دادن اطلاعات و توضیحاتی در خصوص روند پیشرفت پرونده به بزه دیده، به وی مساعدت نمایند. در اغلب حوزه‌های قضائی، بزه دیده حق دارد اطلاعات به مامورانی بدهد که مسئول اتخاذ تصمیم در مورد بزهکار می‌باشند. صرفنظر از استطاعت بزه دیدگان، به آنها حق داشتن مشاور حقوقی داده شده است. همچنین حق بزه دیدگان مورد حمایت واقع شده است که شامل حق داشتن زندگی خصوصی و حق داشتن سلامت جسمانی است. نهایتاً بسیاری از ملل نظام‌های خود را برای انجام جبران خسارت تغییر داده‌اند. در تحلیل نهایی، مسئله شناسایی انواع جدید حقوق بزه دیدگان معادل با اختلافی است در خصوص اینکه آیا عدالت ترسیمی به عنوان الگوئی جدید در معنای فنی آن است یا خیر. در بخش بعدی این مقاله موقعیت کسانی که دارای چنین احساسی هستند، بیان خواهد شد.
سپس بخش سوم به ارزیابی انتقادی دیدگاه مذکور می‌پردازد. مشخصه‌های عمده عدالت ترمیمی تا حد زیادی در مدرنیزه کردن ویژگی‌های نظام‌های عدالت کیفری سنتی نقش دارد. نهایتاً در بخش چهارم، نشان داده شده که تدابیری به منظور اصلاح تدریجی نظام جاری اندیشیده شده که مافوق تدابیر معارض دیگر هستند که هدف آنها جایگزین نمودن الگوی عدالت کیفری با الگوی جدید عدالت ترمیمی است.
.
.
.
.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پژوهش عدالت ترمیمی و حقوق بزه دیده اصلاح تدریجی نظام عدالت کیفری یا تغییر الگو