فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق حق مشارکت سیاسی اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق حق مشارکت سیاسی اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حق مشارکت سیاسی اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی


دانلود تحقیق حق مشارکت سیاسی اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی

تحقیق حق مشارکت سیاسی اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی در 19 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

چکیده – مقدمه

 2 – جهان مردی

3 – وضعیت مشارکت زنان در جوامع امروز

4 – امام و مشارکت سیاسی – اجتماعی زن

5 – ابعاد و زمینه های مشارکت سیاسی – اجتماعی زن

6 – نتیجه گیری

7 – منابع


 

 

چکیده :

غالب جوامع شناخته شده در طول تاریخ در چنبره قدرت و سطیره مردان قرار داشته اند مردان بودند که به وظایف و نقش ها را توزیع می کردند و به رفع حقوق و مقررات می پرداختند و اداره سیاسی و اقتصادی جوامع را به عهده داشتند ظهور اسلام در محیطی که زن را مایه ننگ و شرمساری می دانست تلاش این دین تازه برای زدودن و غبارهای شرک و جهالت و نجات انسانها بویژه جنس زن  از غل و زنجیرهای گران جاهلی مدفوعی است که بخشی جداگانه می طلبد عقب ماندگی زنان را باید بیش از هر چیز در فرهنگ مرد سالارانه حاکم بر جوامع گذشته دانست زنان ایران پس از انقلاب در پرتو سیره و سخنان امام به صورت مثبت نسبت به ابعاد مختلف نظام سیاسی  حساسیت نشان دادند و رابطه فعالی با آن برقرار کردند امام خمینی ابعادی از مشارکت سیاسی را به عنوان تکلیف مطرح کردند و این حقوق سیاسی را با وظایف شرعی پیوند زدند .

مقدمه

با پی گیری خط سیر اندیشه حکومتی و رفتار علمی امام چه بینش از انقالب و چه پس از آن به این تقسیم می رسیم که امام از ژرفای عقیده و اندیشه خویش به اصل دخالت انسانها در عرضه سرنوشت ایمان و التزام داشته اند امام به این نکته دقیق تر توجه داشتند که بحران مشارکت بحران مشروعیت را هم از پی خواهد داشت و نظام سیاسی ای که وقار به پیشگیری از پدید آمدم بحران مشارکت نباشد باید منتظر فرو ریختن پایه های مشروعیت خویش و در نهایت فروپاشی خود باشد امام در این اندیشه حکیمانه خویش متاثر از روح آیات وحی است که انسان را مسول سرنوشت خویش و سرنوشت انسان را در گروه اراده و حرکت و اقدام فردا می داند می رسیم به این مساله که آیا در ضرورت مشارکت سیاسی – اجتماعی تعادل بین زن و مرد وجود دراد یا خیر ؟...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حق مشارکت سیاسی اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی

تحقیق در مورد شاه ایران و ترکیب نخبگان سیاسی

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد شاه ایران و ترکیب نخبگان سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شاه ایران و ترکیب نخبگان سیاسی


تحقیق در مورد شاه ایران و ترکیب نخبگان سیاسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه42

بخشی از فهرست مطالب

2-1 مقدمه

 

2-2- کنترل رسیدن به شأن و مقام نخبگی

 

2-3- ثروت به عنوان یک بنیان قدرت

 

شاه، شخصیت مرکزی در دنیای سیاست ایران بود. از زمان به تخت نشستن در سال 1320، شاه تلاش کرد، ظرفیتش را برای باقی ماندن سلطنت، به ملل در حال توسعه، نشان دهد. در جریان اشغال‌های خارجی، نهضت‌های جدایی طلب حمایت شده از سوی خارجیان، نزاع‌های قبیله‌ای، تلاش‌های نافرجام برای ترور وی و حتی کودتا، شاه تلاش نمود تا حامیانش را متقاعد کند و نیز اشکال جدید کنترل و نهایتاً گسترش قدرت سیاسی خویش را تجربه کند. مسلماً کل دوره‌ی حکومت شاه با موانع و موقعیتش را می‌توان به این ترتیب تعریف نمود: یک ربع قرن که در آن دیوان‌سالاری مدنی و نظامی به طور مداوم کنترل‌شان را روی فعالیت‌های مردم آزاد، گسترش داده بود. شاه، هم به صورت نسبی و هم به صورت مطلق، قوی‌تر از پدرش و یا هر یک از حکمرانان قبلی ایران بود. وی را در هیچ شکل سیاسی، نمی‌توان با بقیه، برابر تلقی نمود. وی، شخصاً بدون کمک شورای مشورتی، یار و رفیق شفیق، یا محرم نزدیک، هزاران تصمیم اینکه آیا خیابان اصلی در طبس سنگ فرش شود یا نشود، شاه، تصمیم گیرنده بود. محمّدرضا، اوّلین پسر و سومین فرزند رضاخان (یک افسر بی‌سواد با کم‌سواد در تیپ قزاق تحت فرماندهی روس‌ها) بود. دو سال پس از تولد پسرش، رضاخان، به فرماندهی تیپ قزاق رسید و حمایت لازم را برای کودتا (توسط یک روزنامه‌نگار [سیّدضیاءالدین طباطبائی]) برضد رژیم مریض قاجار فراهم نمود.

 

شش سال پس از تولد پسرش، رضاخان مدت‌ها بود که سیّدضیاءالدین طباطبائی را از نخست‌وزیری عزل کرده و او به همراه تعدادی از طرفداران محلی‌اش، تبعید نموده و بسیاری از منتقدین داخلی‌اش را ساکت نموده بود. آخرین شاه قاجار را، عزل نموه و خودش را به نام رضاشاه، نخستین حکمران سلسله‌ی جدید پهلوی، نامیده بود.

 

با تاج‌گذاری رضاخان در 1304 محمّدرضا، به عنوان ولیعهد منصوب شد. بچه‌گی ولیعهد، تقریباً تقلیدی مسخه‌آمیز از تربیت شاه آینده بود. در محاصره‌ی خدمتکاران و متملقین و تحت حفاظت افسران نظامی مسن، در حالی که همبازیش از فرزندان نخبگان انتخاب شده بودند، با وی طوری رفتار می‌شد، که در کلاس درس در مدرسه، اولین باشد. عکس‌های زیادی، وی را به شکل جوانی برومند در لباس فرم نظامی نشان می‌دهد، در حالی که عده‌ای در مقابلش، خبردار ایستاده‌اند. از فارغ‌التحصیلی از دانشکده افسری تا پیش‌آهنگان ایران، وی در میان بقیّه متفاوت بود. در کنار سرسپردگی دربار، ولیعهد جوان، تجربیات کودکی مهم دیگری هم داشت. در زمان کودکی، وی بسیار ضعیف

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شاه ایران و ترکیب نخبگان سیاسی

دانلود مقاله کامل درباره میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی


دانلود مقاله کامل درباره میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 52
فهرست و توضیحات:

میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی

ماده 17: حق برخورداری از حریم خصوصی

معنای حریم خصوصی

محدودیت های حمایتی ماده 17

منظور از مداخله خودسرانه یا غیرقانونی چیست؟

الزام دولت به اتخاذ تدابیر مثبت

جنبه های خاص حریم خصوصی

خانواده و اقامتگاه

مکاتبات

بازرسی ها

شرافت و حیثیت

حریم خصوصی جنسی

حمایت از اطلاعات خصوصی

آزمایش دی ان ای

وظایف حرفه ای حفظ اسرار

نتیجه گیری

 

ماده17

1- هیچ کس نباید در زندگی خصوصی و خانواده و اقامتگاهی یا مکاتبات مورد مداخلات خودسرانه(بدون مجوز) یا خلاف قانون قرار گیرد و همچنین شرافت و حیثیت او نباید مورد تعرض غیر قانونی واقع شود.

2- هر کس حق دارد در مقابل این گونه مداخلات یا تعرض ها از حمایت قانون برخوردار گردد.

معنای حریم خصوصی

تعریف اصلاح حریم خصوصی بسیار مشکل است. حریم خصوصی، در قالب یک گزینه، یک کارکرد، یک میل، نوعی شرایت و یا یک نیاز، طبقه بندی شده است. تعریف موسع آن " حق تنها ماندن " و تعریف مضیق آن حق کنترل اطلاعات درباره زندگی خود است. می توان تعریف بینابینی هم در نظر گرفت که چنین است: حق حریم خصوصی شامل "آزادی از مداخله نامعقول در فعالیت هایی که جامعه آنها را جزو قلمرو خود مختاری فردی به حساب می آورد". "حوزه خودمختاری فردی" این گونه توصیف شده است: "حوزه عمل
‌[ی که] با آزادی دیگران مماس نیست" و در آن، فرد می تواند خود را از دیگران جدا کند تا "زندگی خود را بر اساس تمایلات و توقعات خویش (خود محور) شکل دهد."

در چارچوب میثاق بین الملل حقوق مدنی و سیاسی، معنای حریم خصوصی، آن گونه که تامین کننده نظر ماده 17 باشد هنوز به طور کامل در تفاسیر کلی یا حقوق موضوعه تعریف نشده است. آقای هرندل (Herndl) در نظر مخالف خود در پرونده کوریل- آریک (Coeriel & Aurik) و هلند (91/453) می گوید:

کمیته، خود هنوز مفهوم حریم خصوصی را در تفسیر کلی ماده 17 واقعا روشن نکرده است. این ماده واقعاً از تعریف مفهوم مزبور خودداری می کند. کمیته، در تفسیر کلی خود می کوشد تا تمامی اصطلاحات دیگری که در ماده 17 به کار رفته اند از قبیل "خانواده"، "اقامتگاه"، "خلاف قانون" و "خودسرانه" را تعریف نماید. به علاوه، کمیته مزبور به حمایت از "شرافت" و "حیثیت" فرد نیز که در ماده 17 آمده است اشاره می کند، اما به تعریف حق اصلی که در این ماده آمده، یعنی حق "حریم خصوصی" نمی پردازد.

پرونده کوریل – آریک و هلند (91/453)

در این مورد، طرف های دعوی مایل بودند بنا به دلائل مذهبی نام خود را تغییر دهند؛ آنها ادعا می کردند که دولت عضو، مانع از تغییر نام آنها شده و بنابراین ماده 17 را نقض کرده است. اکثریت اعضای کمیته پذیرفتند که ماده 17 میثاق نقض شده است. آنها درباره این که آیا یک شخص می تواند نام خانوادگی خود را تغییر دهد یا خیر و این که آیا هویت آنها در چارچوب حریم خصوصی قرار می گیرد یا خیر، نظرات زیر را ارائه نمودند:

اولین موضوعی که کمیته باید تکلیف آن را روشن کند، این است که آیا ماده 17 میثاق حق انتخاب و یا تغییر نام افراد را مورد حمایت قرار می دهد یا خیر. نظر کمیته این است که ماده 17، در میان سایر موارد، تصریح می دارد که هیچ کس نباید در زندگی خصوصی و خانواده و اقامتگاه یا مکاتبات مورد مداخلات خودسرانه یا خلاف قانون قرار گیرد. نظر کمیته این است که مفهوم حریم خصوصی دلالت دارد بر حیطه زندگی یک شخص که در آن، او می تواند آزادانه هویت خویش را ابراز نماید، خواه از طریق برقراری ارتباط با دیگران یا به تنهایی. کمیته بر این عقیده است که نام خانوادگی یکی از اجزای مهم هویت یک شخص است و حمایت در مقابل مداخلات خودسرانه یا خلاف قانون در حریم خصوصی وی شامل حمایت درمقابل مداخلات خودسرانه یا خلاف قانون در حق انتخاب و تغییر نام فرد هم می شود. برای مثال اگر د ولتی مجبور شود به تمام خارجی ها بگوید که باید نام خانوادگی خود را تغییر دهند، این امر به معنای مداخله و درنتیجه نقض ماده 17 است. حال این مسئله مطرح می شود که آیا امتناع مقامات دولتی از به رسمیت شناختن تغییر نام نیز فراتر از حد و مرز مداخله مجاز که معنای ماده 17 می باشد است یا خیر.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره میثاق بین المللی حقوقی مدنی و سیاسی

دانلود تحقیق کامل درمورد مکاتب سیاسی

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق کامل درمورد مکاتب سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد مکاتب سیاسی


دانلود تحقیق کامل درمورد مکاتب سیاسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14

 

مکاتب سیاسی

متنی که پیش رو دارید اطلاعاتی مختصر در رابطه با مکاتب ، اصطلاحات اجتماعی ، سیاسی و فلسفی است که جهت آشنائی نسل عظیم و نوپای دانشجو گردآوری شده است تا همان گونه که رهبر فرزانه انقلاب فرموده اند : دانشجوئی با دید و بینش وسیع سیاسی در دانشگاهها به تحصیل و تهذیب بپردازند . امید است که متن حاضر برای دانشجویان و خوانندگان عزیز مفید واقع شود .

آبسولوتیسم  (Absolutisme  )  ؛ ابسولو به معنی مطلق و مقصود از آبسولوتیسم ، حکومت مطلقه و ریاست یکنفر شخص مطلق است بر جامعه . در این آئین حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است .

اپیس کوپالیسم (Episcopalisme  ) ؛ نام مسلکی است که در قرن 16 در اروپا بوجود آمد . این مسلک منسوب به ژان کالون تئولوژیست فرانسوی است . او به سلطنت تکیه نداشت و معتقد بود که قدرت روحانی ، تفوق بر قدرت جسمانی دارد .

آتاشه (Attache  ) ؛ وابسته سفارتخانه .

اپتی میسم (Optimisme  ) ؛ عقیده به خوش بینی و حسن ظن است . این اصطلاح غالباً ملحق باصطلاحات حاکی از مرامهای اصلی و سیاسی می گردد .

اپورتونیسم (Opportunisme  ) ؛ مسلکی است که طرفدارانش بسرعت بر حسب تغییر وضع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا به نفع شخص ، تغییر عقیده می دهد .

اپولوژیسم (Apologisme  ) ؛ نام فرقه ای موسوم به اپولوژیسم ها که در قرن 17 در خلال جنگهای داخلی انگلستان برای مردم حق مقاومت در برابر پادشاه قائل بودند . فلاسفه آغاز مسیحیت را که معتقد به استدلال در مقابل مخالفین مسیحیت بودند نیز اپولوژیسم می خواندند .

اتوریتاریانیسم (Autoritarianisme  ) ؛ مسلک و سیستم حکومتی است که درآن آزادی فردی تحت الشعاع قدرت دولت قرار می گیرد .

اتوکراسی (Autocracy  ) ؛ سیستم حکومتی را گویند که در آن تمام قدرتها در دست زمام دار باشد .

اریستروکراسی (Aristocrascy  ) ؛ حکومت اشرافی ، سیستم و نوعی حکومت که در آن قدرت و نظارت در دست عده کمی از اشراف باشد .

اریستوکرات (Aristocrate  ) ؛ عضو هیئت حاکمه اشرافی هوا خواه حکومت اشرافی را گویند .

اسکولاستیک (Schoolastic  ) ؛ حکومت و فلسفه حکومت قرون وسطائی را که در مدارس به تدریس اشتغال داشتند ، اسکولاستیک می نامند . فلسفه این حکما که بنام مدرسیون یا اصحاب مدرسه نیز نامیده می شوند ، بیشتر جنبه دینی داشت . از فلاسفه مهم این مکتب : آبلار ، تاس داکن ، گیوم داکن ، و سنت آنسلم را می توان نام برد .

اسکی پیسم (Escapisme  ) ؛ به معنی فرار است و مقصود از آن فرار از شرکت در کارهای اجتماعی و امتناع از قبول پستهای دولتی و شرکت در امور حکومت است .

اکسپانسیونیست (Expansioniste  ) ؛ طرفدار توسعه و گسترش اراضی کشور بوسیله فتوحات نظامی یا به وسایل اقتصادی .

الیگارشی (Olygarichie  ) ؛ روشی در حکومت که توسط چند نفر اداره می شود و کلیه قدرتها در اختیار عده ای محدود باشد.

امپریال (Imperial  ) ؛ امپراتوری ، شاهنشاهی .

امپریالیست (Imperialiste  ) ؛ طرفدار و هواخواه امپراطوری را گویند .

امپریالیسم (Iperialisme  ) ؛ هواخواه امپراطوری ، عقیده و روشی را گویند که هدفش بسط امپراطوری و توسعه قلمرو حکومت بر دیگران است .

اگوئیسم (Egoisme  ) : عقیده باینکه طبیعت انسان در همه جا و همه زمانی اساساً خودخواه است ، لذا زمامدار باید انگیزه اش اگوئستیک ، یعنی خودخواهی و خودپرستی باشد .

آنارشی (Anarechie  ) ؛ آشوب ، بی نظمی و هرج و مرج ، در زبان یونانی به معنای بدون حکومت است .

آنارشیست (Anarechiste  ) ؛ آشوب طلب .

آنارشیسم (Anarrchisme  ) ؛ هرج و مرج خواهی مسلک آنارشیست حکومت را تنها مجب بدبختی و مصیبتهای اجتماعی می داند .

انترناسیونال (Interntional  ) ؛ جهانی ، بین المللی .

انترناسیونالیسم (Internationalisme  ) ؛ در مقابل ناسیونالیسم است و عبارت است از اعتقاد به این که همکاری و معاونت ما بین ملتهای جهان موجب سعادت و برقراری صلح و آرامش حکومت جهانی است .

انتلکوتوال (Intellectual  ) ؛ روشنفکر ، خردمند .

انتلکتوالیسم (Intellectualisme  ) ؛ مکتب اصالت قریحه و هوش و عقیده بر اینکه علم زاده عقل است و عقل منبع حقیقت است یا علم صحیح بواقعیت تنها از طریق قریحه و هوش و عقل میسر است .

اندوستریلیسم (Industrialisme  ) ؛ یعنی صنعتی شدن زندگی انسان و رواج صنعت و کارخانه و ماشین و اهمیت دادن به صنعت .

اندیویدوالیسم (Indinidualisme  ) ؛ یعنی اصالت فرد و طبق این فلسفه باید اجازه داده شود که هر کس با اختیار آزاد برای خود فکر و کار کند .

اوبژکتیویسم (Obgectivism  ) ؛ که آن را ایده آلیسم اژکتیف نیز می نامند ، فلسفه ایست که حقایق را از نظر حسی نگاه می کند .

اوتارکی (Auatrk  ) ؛ بمعنی استقلال اقتصادی است .

اولترااندیوویدوالیسم (Ultra Individualisme  ) ؛ عقیده به خود گرائی افراطی است .

اولتیماتوم (Ultimatum  ) ؛ اتمام حجت ، آخرین پیشنهادی که دولتی به دولتی
می دهد و در صورت عدم قبول موجب بروز جنگ می شود .

ایرولاسیونیسم (Irolationisme  ) ؛ اعتقاد به لزوم تبعیت از یک خط مشی و سیاست و کناره گیری علنی یک ملت از همکاری سیاسی و اقتصادی .

بکوش نیسم (Bakuninisme  ) ؛ عقیده سیاسی باکونین ، پیشوای آنارشیست روسیه و اروپا . وی این مکتب را که اصولش لزوم تخریب دولت و حفظ حقوق فردیت و انکار خداوند است را ابداع کرد .

بالشویسم (Balsnewism  ) ؛ ایده ای خاص از مکتب ( مارکسیسم ) است که طبق آن طبقه کارگر باید بوسیله دستجات محلی که پیرو انطباق شدید از طرف دولت مرکزی باشند هر چه زودتر قدرت سیاسی را بدست آورند .

بربریسم (Barbarisme  ) ؛ وحشیگری ، توحش و حالت بدوی زندگانی جوامع اولیه و اقوام دور از تمدن .

کرافت یونیونیسم (Craft - Unionisme  ) ؛ نوعی اتحادیه کارگری که مرکب از کارگرانی که در شغل و یا حرفه خاصی کار می کنند .

کمونیسم (Comonisme  ) ؛ جامعه شتراکی ، اعتقاد به لزوم کنترل جامعه نسبت به کل حیات اقتصادی ، خاصه مالکیت کل مشترک توده نسبت به وسایل تولیدی که دولت نماینده آن است .

کمیته (Comitte  ) ؛ انجمن ، جائی که اعضای برجسته حزب و یا هر جمعیتی برای گفتگو و مذاکره جمع می شوند .

کمینتون (Comintern  ) ؛ نامی است برای مجمع کمونیست بین الملل سوم که لنین در سال 1915 در کنگره حزب سوسیالیست بین المللی اساس آن را گذارد .

کمینفرم (Cominforme  ) ؛ سازمان ارتباطی احزاب کمونیستی که بنابر پیشنهاد روسیه شوروی از نمایندگان احزاب کمونیست دنیا برای تبادل عقاید و آراء تشکیل
می شود .

کنتراسوسیال (Contratsooial  ) ؛ فرضیه ایست که طبق آن زمامدار و دولت وقتی می توانند حکومت کنند که رعایت حقوق مردم را بنمایند .

کنتروسیسم (Controisisme  ) ؛ عنوان گروهی است که در قرون وسطی درباره رابطه دولت با کلیسا با هم بحث و مناظره می کردند .

کنستی توسیونالیسم (Constitutionalisme  ) ؛ مشروطیت ، حکومت مشروطه بر مردم طبق قانونی بنام قانون اساسی .

کنسرواتیسم (Coservatisme  ) ؛ محافظه کاری ، شامل کلیه موارد چه مذهبی ، چه سیاسی و چه اجتماعی می شود .

کنسرواتیرف (Conservatirf  ) ؛ حزب محافظه کار ، متمایل به روش محافظه کاری را گویند .

کنسول (Consoul  ) ؛ مامور دولتی ، در کشور خارجی جهت برسی روابط و رسیدگی به کار هم وطنانش .

کنسولات (Consoulate  ) ؛ کنسولگری ، مقام کنسول .

کنفدراسیون (Confedrasione  ) ؛ اتحادیه چند کشور که مجموعاً به صورت دولت واحدی درآمده باشند ،‌ ولی در داخل این دولت واحد دولتهای عضو استقلال خود را حفظ کنند .

کنوانسیون (Convantione  ) ؛ موافقت نامه بین دو یا چند کشور در امر مربوط به بازرگانی . ضمناً نام مجلس فوق العاده ایست که قدرت مستقله حاکم بدان داده می شود
( جهت ایجاد تغییرات مهم در قانون اساسی )

کواتیسم (Qutisme  ) ؛ مکتب و مسلک بردباری ، تحمل و سکوت .

کودتا (Codetat  ) ؛ تغییر رژیم ناگهانی و سقوط دولتی بوسیله عده ای برای بدست گرفتن حکومت .

کولکتیویسم (Collectivisme  ) ؛ سیستمی است اجتماعی که کوشش می کند جامعه را توسط مساعی گروهی اداره نماید .

گوبی نیسم ؛ عقیده ای منسوب به ژوزف گوبینو ( 1816 - 1882 ) که معتقد به عدم تساوی نژاد انسانی است .

لگالیسم (Legalisme  ) ؛ اعتقاد به اصالت قانون و اصول حقوقی .

لنینیسم (Lenibisme  ) ؛ شکلی است از مارکسیسم که منسوب به لنین است .

لیبرال (Libral  ) ؛ آزادی خواه ، پیرو مکتب لیبرالیسم .

لیبرالیسم (Liberalisme  ) ؛ فلسفه آزادی طلبی ، اعتقاد به اینکه انسان آزاد بدنیا آمده و صاحب اختیار و اراده است و باید مجاز باشد بهر اندازه که ممکن است آزاد پرورش و تربیت یابد .

ماتریالیست (Materialiste  ) ؛ مادی گرا ، پیرو مکتب ماتریالیست .

ماتریالیسم (Materialisme  ) ؛ ماده پرستی ،‌ مادیت و اصالت ماده .

مارکسیسم (Marxisme  ) ؛ عنوان فلسفه مارکس فیلسوف آلمانی ( 1818 - 1883 ) و مبتکر فرضیه کمونیسم .

ماکیاولیسم (Machiavelisme  ) ؛ مکتب ماکیاولیسم که آن را فلسفه استبداد جدید نیز می خوانند ،‌ عبارت است از مجموعه ، اصول ، روش و دستوری است که ماکیاول فیلسوف و سیاستمدار ایتالیائی قرن پانزده برای زمامداری بر مردم می دهد و اولین مرتبه در تاریخ باختر زمین افکاری را برای روش حکومت استبدادی بر روی کاغذ می اورد .

میتینگ (Miting  ) ؛ جمع شدن مردم برای سخنرانی و مذاکره در خصوص مسائل اجتماعی .

متروپل (Metropol  ) ؛ کشورهائی که دارای مستعمرات هستند .

موبوکراسی (Mobocracy  ) ؛ حکومت رجاله ها و مردم عوام که غالباً در خلال بحرانها و شورشها بشکل موقتی تشکیل می شود .

مرگانتالیسم (Mergantalisme ) ؛ نام فرضیه ای است که می گوید یک ملت تنها بوسیله ای می تواند از لحاظ اقتصادی قوی شود که صادراتش بر وارداتش فزون یابد .

منشویسم (Manshevisme  ) ؛ نام حزبی است که در ابتدای انقلاب بلشویکی روسیه از حزب سوسیالیست انشعاب یافت و عبارت است از مرامی که تبعیت از سوسیالیسم معتدل را تبلیغ می کند .

مونارشی (Monarchie  ) ؛ حکومت پادشاهی ،‌‌ سلطنتی و عبارت است از اداره حکومت و امور دولت بدست یک فرد زمامدار در قالب موروثی .

میلیتاریسم (Militarisme  ) ؛ عبارت است از اعتقاد باینکه جنگ و اماده باش مهمترین وظیفه ذاتی یک ملت و عالی ترین شکل خدمات توده است .

ناسیونال (National  ) ؛ ملی ، قومی .

ناسیونالیسم (Nationalisme  ) ؛ مکتب ملیت ، ملیت پرستی ، قوم پرستی ، اعتقاد به برتری یک ملت و تفوق آن نسبت به ملل دیگر و وفاداری مطلق گروه تبعه به ملت خود و عقیده به برتری معتقدات و ارزشهای آن ملت به سایر ملل .

نئومارکسیسم (Neo-Maixisme  ) ؛ منسوب به ژرژ سارل است که به نحو افراطی بر ضد صلح می باشد و متکی به اصل تحریک پسیکولوژی انقلاب . بدین دلیل که طغیان، جنگ و شدت عمل علائم نیکی هستند در تقلای وجود سالم و بهزیستی بشر.

ویگیسم (Whiggisme  ) ؛ عنوان شایع حزب آزادیخواه انگلیس است که تا اواسط قرن 19 بدین نام خوانده می شدند.

ایومنیسم (Humanisme  ) ؛ نام نوعی از فرهنگ است که ناشی از تعلیمات کلاسیک و قدیم باشد .

یوتیلیتاریلیسم (U-Tilitariaulism  ) ؛ فلسفه سیاسی است که در قرن 19 بوسیله گروهی از لیبرالهای انگلیس پرورده شده و آن را می توان ( فلسفه انتفاعی ) یا ( سود جوئی ) نامید . این فلسفه تمام نیکیها را در ترازوی مفید بودن می سنجد .

یوتوپیانیسن ؛ اصطلاحی است بسیار شایع در علوم سیاسی و آن عبارت است از یک جامعه ایده آل و کمال مطلوب و دولتی است بی عیب .

بلوک (bloc ) ؛ دسته متحد ، گروه هم بسته .

بورژوا (Bourgeris  ) ؛ سرمایه داری ، دولتمند ، شهر نشین ثروتمند .

بورژوازی (Bourgeooisie  ) ؛ سرمایه دار ، طبقه ثروتمند و سوداگر.

بنتهامیسم (Benthamimsme  ) ؛ به نوع مخصوصی از لیبرالیسم اطلاق می گردد .

پاتریوت (Patriot  ) ؛ میهن پرست .

پاتریوتیسم (Patriotisme  ) ؛ به معنی میهن پرستی است .

پارتیکولاریسم (Particularisme  ) ؛ علاقه شدید هر شهر به حفظ حالت خود .

پولیتیک (Pplitique  ) ؛ علم سیاست .

پارتیزان (Partisan  ) ؛ سرباز چریک ، هواخواه ، طرفدار .

پارلمان (Parlement  ) ؛ مجلس نمایندگان ، مجلس شورا و سنا .

پارلامانتر (Parlementaire  ) ؛ عضو پارلمان ، مطابق با آداب و رسوم پارلمان .

پارلامانتریسم (Parlamanterisme  ) ؛ روشی است در حکومت که در آن قوه مجریه خود مسول قوه مقننه ، یعنی پارلمان می باشد .

پاروشیالیسم (Parochialisme  ) ؛ محدودیت فکر و دلبستگی به انجام کارهای بلوکی و بخشی و محلی .

پاسی فیسم (Pacifisme  ) ؛ صلح طلبی ، مخالفت با جنگ بهر نوع و شکلی که باشد.

پراگماتیسم (Pragmatisme  ) ؛ اصالت عمل و نقطه مقابل متافیزیک است . پیشوای این مکتب ویلیام جیمز آمریکائی است .

پرووینسیالیسم (Provinclisme  ) ؛ عقیده به عدم تمرکز امور کشور در پایتخت و تقسیم مسئولیتهای هر ایالت به متصدیان امور همان ایالت .

پلوتوکراس (Ploutocracy  ) ؛ نام سیستم حکومتی است که توسط ثروتمندترین افراد یک جامعه اداره می شود .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد مکاتب سیاسی

دانلود تحقیق درمورد کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق درمورد کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی


دانلود تحقیق درمورد کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 10

 

کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد
مصوبه 26 دسامبر 1966/ قطعنامه A 2200 قدرت اجرائی بنابر ماده 49، 23 مارس 1976

ترجمه: ن. نوریزاده

دیباچه:
دولتهای عضو این میثاق:
با توجه به اصولی که در منشور ملل متحد اعلام شده است، شناسائی حیثیت ذاتی و حقوق برابر و غیر قابل انتقال کلیه اعضاء خانواده بشر، مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان است، ·نظر به اینکه، حقوق مذکور ناشی از حیثیت ذاتی شخص انسان است،
با توجه به اعلامیه جهانی حقوق بشر، کمال مطلوب انسان آزاد، بهره مندی از آزادی سیاسی، مدنی و رهائی از ترس میباشد و دستیابی به این شرایط فقط بوسیله بهره مندی هر کس از حقوق سیاسی و مدنی خود و نیز حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میسر است، با توجه به منشور ملل متحد، دولتها متعهد برعایت و احترام به حقوق و آزادیهای انسان وترویج آنها در سراسر جهان میباشند، با درک این حقیقت که افراد نسبت به یکدیگر و اجتماعی که بدان تعلق دارند دارای مسئولیت در جهت اعتلا و ترویج رعایت حقوق شناخته شده مندرج در این میثاق میباشند، (دولتهای عضو این میثاق) با مواد زیر موافقت میکنند:

--------------------------------------------------------------------------------

بخش یکم
ماده اول
1- تمام ملتها حق خودمختاری دارند. بواسطه این حق، آنها وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و توسعه فرهنگی خود را آزادانه تعیین میکنند.
2- تمام ملتها میتوانند برای اهداف خود، بدون لطمه زدن به تعهدات ناشی از همکاریهای اقتصادی بین المللی که بر مبنای اصول سود متقابل و حقوق بین المللی، آزادانه (منعقد شده است) ثروتها و منابع طبیعی شان را مصرف نمایند. در هیچ موردی نمی توان ملتی را از وسایل امرار معاش خود محروم نمود.
3- دولتهای عضو این میثاق، از جمله دولتهای مسئول اداره کشورهای مستعمره و تحت قیمومیت، باید در تحقق حق خودمختاری و احترام به این حق، طبق مقررات منشور ملل متحد، سرعت بخشند.

--------------------------------------------------------------------------------

بخش دوم

ماده دوم
1- هر دولت عضو این میثاق متعهد میشود که نسبت به افراد ساکن قلمرو و تبعه حوزه قانونی خود، حقوق شناخته شده این میثاق را صرفنظر از نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا عقیده ای دیگر، و همچنین اصل و منشاء اجتماعی یا ملی، دارائی، نسب و یا وضعیت های دیگر، محترم شمرد و تضمین نماید.
2- هر دولت عضو این میثاق در جائیکه قوانین و تدابیری پیش بینی نشده است، متعهد میباشد که اقدامات لازم را بنابر روند قانونگذاری خود و مقررات این میثاق بعمل آورد. اتخاذ چنین قوانین و تدابیری بمنظور اجرای حقوق شناخته شده این میثاق میباشد.
3- هر یک از اعضای عضو این میثاق متعهد است که:
الف: تضمین نماید، فردی که حقوق و آزادیهایش که در این میثاق برسمیت شناخته شده است، نقض گردد، باید وسیله ای جهت جبران خسارت موثر داشته باشد، هرچند این نقض بوسیله افرادی انجام گرفته باشد که در سمت رسمی خود قرار داشته اند.
ب: تضمین نماید، فردی که درخواست جبران خسارت میکند، باید بوسیله مقامات صالح قضائی، اداری و قانونگذاری و یا بوسیله هر مقام دیگری که بواسطه نظام قانونی کشور مقرر میگردد (مورد رسیدگی قرار گیرد) و همچنین امکانات جبران خسارت قضائی و حقوقی ( تظلم خواهی) توسعه یابد.
ج: تضمین نماید که مقامات صالحه در صورت محرز شدن چنین خساراتی وادار به جبران شوند.
ماده سوم
دولتهای عضو این میثاق تعهد مینمایند که برابری حقوق مردان و زنان در بهره مند شدن از تمام حقوق سیاسی و مدنی که در این میثاق بیان شده است، تضمین شود.
ماده چهارم
1- کشورهای عضو این میثاق درزمان پیشامدهای اضطراری عمومی که حیات ملتی را تهدید میکند و وجود آن پیشامد بطور رسمی اعلام گردیده است، میتوانند اقدامات لازم را خارج از مواد این پیمان و تعهدات خود نسبت به آنرا بنا بر وضعیت و مقتضیات بعمل آورند، مشروط براینکه این اقدامات متناقض با دیگر تعهدات حقوق بین الملل خود نباشد (و نیز) تبعیض انحصاری بر اساس نژاد، رنگ، جنس، زبان، منشاء مذهبی یا اجتماعی در بر نداشته باشد.
2- (این اقدامات) نباید خارج از مواد 6-7-8 (بند 1و2) 11-15-16و18 این قانون (میثاق) انجام گیرد.
3- هر یک از کشورهای عضو این میثاق که از (حق) پیشامدهای اضطراری این پیمان استفاده میکند، باید بلافاصله موارد پیشامد اضطراری و دلایلی که موجب این اضطرار شده است را توسط دبیر کل سازمان ملل متحد به دیگر کشورهای عضو پیمان اطلاع دهد. (همچنین این کشور) اطلاعیه ای (مبنی بر ذکر) تاریخی که این پیشامد اضطراری پایان می پذیرد را صادر نماید و از طریق همان واسطه (دبیر کل) به اطلاع دیگر کشورهای عضو برساند.
ماده پنجم
1- هیچیک (از مواد) این میثاق نباید بنحوی تفسیر گردد که بموجب آن حقی برای کشوری یا گروهی و یا فردی در جهت فعالیت و یا انجام هر عملی که باعث از بین رفتن هر یک از حقوق و آزادیهای شناخته شده در این میثاق میگردد و یا محدود کردن آن حقوق بیش از آنچه که در این میثاق پیش بینی شده است، ایجاد نماید.
2- هیچ نوع محدودیت و یا تخلف از حقوق اساسی بشر که در قوانین، پیمان نامه ها، آئین نامه ها و یا عرف هر یک از کشورهای عضو این پیمان شناخته شده است و یاوجود دارد، به بهانه اینکه در این میثاق (آن حقوق) به رسمیت شناخته نشده است و یا به میزان کمتری به رسمیت شناخته شده است، پذیرفته نخواهد بود.

--------------------------------------------------------------------------------

بخش سوم

ماده ششم
1- هر انسانی بطور ذاتی حق زندگی دارد. این حق باید بوسیله قانون محافظت گردد. هیچکس را نمیتوان بطور دلخواه و خودسرانه از حق زندگی محروم نمود.
2- در کشورهائی که مجازات اعدام لغو نشده است، حکم مرگ فقط باید برای مهمترین جنایات، آنهم بنا بر قانون لازم الاجرا در زمان ارتکاب جرم صادر شود و (نیز این حکم) نباید با مقررات این میثاق و میثاق منع و مجازات جرم کشتار دستجمعی Genocide منافات داشته باشد.
3- هنگامیکه سلب زندگی (صدور حکم مرگ) جرم کشتار جمعی باشد، (در این صورت) بدیهی است که هیچ چیزی در این ماده مجاز نمی شمارد که کشور عضو این پیمان از تعهداتی که به قوانین میثاق منع و مجازات جرم کشتار جمعی سپرده است، تخلف ورزد.
4- هر فرد محکوم به مرگ، حق دارد که درخواست عفو و یا تخفیف جرم نماید. امکان اعطاء بخشش عمومی، بخشش فردی یا تخفیف مجازات مرگ در تمام موارد وجود دارد.
5- حکم مجازات مرگ نباید برای جرمهائی که افراد زیر 18 سال مرتکب شده اند صادر شود و (نیز این حکم) نباید در مورد زنان باردار اجرا گردد.
6- هیچ چیز در این ماده جهت به تاخیر انداختن و یا منع الغای مجازات اعدام از طرف کشور عضو این میثاق، قابل استناد نمی باشد.
ماده هفتم
هیچکس نباید در معرض شکنجه یا رفتار تحقیرآمیز و مجازات غیر انسانی و وحشیانه قرار گیرد. بویژه کسی را نباید بدون رضایت آزادانه اش در معرض آزمایشات پزشکی و علمی قرار داد.
ماده هشتم
1- هیچکس نباید در بردگی نگاه داشته شود. بردگی و تجارت برده با تمام اشکال آن ممنوع میباشد.
2- کسی نباید در خدمت اجباری نگاه داشته شود.
3- الف: هیچکس را نباید به کار اجباری و انجام عمل تحمیلی وادار نمود.
ب: بند سوم (الف) نباید برای کشورهائی که اعمال شاقه را بمثابه مجازات جرم در نظر میگیرند، مانعی ایجاد کند، بدیهی است حکم چنین مجازاتی (مجازات مجرم با اعمال شاقه) باید بوسیله دادگاه صالحه صادر گردد.
ج: برای (روشن شدن) مفاد این بند، واژه کار تحمیلی و اجباری شامل موارد زیر نمی باشد:
- Iهر کار یا خدمتی که به زیر بند (ب) عطف نشده است که معمولا به فردی که در نتیجه حکم دادگاه تحت بازداشت است و یا به فردی که در حین برخورداری مشروط از این نوع بازداشت، تکلیف میگردد.
- II هر نوع خدمت شخصی نظامی در کشورهائی که موضوع خدمت وظیفه برسمیت شناخته نشده است، هر نوع خدمت ملی مقرر شده که بوسیله قانون خدمت وظیفه پذیرفته نشده است
- IIIهر نوع خدمتی که در موارد اضطراری یا بلایائی که زندگی و رفاه جامعه را تهدید میکند، مقتضی می باشد.
- IIIIهر کار یا خدمتی که قسمتی از تعهدات (اجتماعی) مدنی را تشکیل دهد.
ماده نهم
1- هر کس حق آزادی و امنیت فردی دارد. هیچکس نباید تحت بازداشت و یا دستگیری خودسرانه قرار گیرد. هیچ کس نباید از آزادی خود محروم شود مگر در صورتی که قانون و مقررات آئین دادرسی حکم کند.
2- هر کسی که دستگیر میشود باید در زمان بازداشت، دلایل دستگیری به اطلاع او رسانده شود و (نیز) باید بدون درنگ هر اتهامی که علیه او وجود دارد، به اطلاعش رساند.
3- هر کسی که به اتهام جرمی دستگیر و یا بازداشت میگردد، باید بی درنگ در مقابل قاضی یا دیگر مقام مجازی که بوسیله قانون، قدرت قضائی را اعمال میکند، آورده شود و شایسته است که در مدت معقولی دادرسی شود و یا آزاد گردد. نباید بازداشت و انتظار دادرسی افراد بصورت قاعده عمومی و کلی درآید، ولی در هر مرحله از رسیدگی قضائی، (متهم) ممکن است با تضمین آزادی (موقت) جهت حضور در دادگاه و به اقتضای حکم دادگاه موکول گردد.
4- هر کسی که بموجب دستگیری و یا بازداشت، از آزادی اش محروم میگردد، حق دارد روند دادخواهی را بدین منظور که دادگاه بدون تاخیر در مورد غیر قانونی بودن بازداشتش تصمیم گیرد، دنبال نماید تا اگر بازداشت او غیر قانونی است (قاضی) دستور به آزادی او دهد.
5- هر کس که قربانی دستگیری و یا بازداشت غیر قانونی شده است، حق جبران خسارت دارد.
ماده دهم
1- تمام افرادی که آزادی آنها سلب میگردد (زندانیان) باید با آنها با انسانیت و احترام که حقیقت ذاتی شخص انسان است، رفتار شود.
2- الف- به جزء موارد استثنائی، افراد متهم باید از محکومین جدا نگاه داشته شوند و میبایست مشمول رفتار جداگانه ای، متناسب با وضعیت افراد غیر محکوم شوند.
ب – افراد جوان متهم باید از بزرگسالان جدا نگاه داشته شوند و باید در اسرع وقت در مورد آنها قضاوت گردد.
3- نظام ندامتگاه باید متضمن رفتار با افرادی باشد که هدف اساسی آن اصلاح آنان و اعاده حیثیت اجتماعی شان باشد. جوانان بزهکار باید از بزرگسالان جدا نگاه داشته شوند و (با آنها) متناسب سن و وضعیت قانونی شان رفتار گردد.
ماده یازدهم
هیچکس را نباید فقط بعنوان اینکه (او) قادر به انجام تعهد قراردادی خود نیست، زندانی کرد.
ماده دوازدهم
1- هر کس بطور قانونی باید در قلمرو کشور، حق رفت و آمد آزاد و انتخاب آزادانه محل اقامت خود را داشته باشد.
2- هر کس باید برای ترک هر کشوری که شامل کشور خود (نیز) است، آزاد باشد.
3- حقوق یاد شده بالا نباید مشمول هیچ محدودیتی گردد، مگر آنکه آن (محدودیتها) برای حفظ امنیت ملی، نظم عمومی، سلامت و اخلاق عمومی یا (رعایت) حقوق و آزادیهای دیگران، ضروری بوده و بوسیله قانون مقرر گشته است و با دیگر حقوق شناخته شده در این میثاق سازگار باشد.
4- هیچکس نباید از حق ورود به کشور خود، خودسرانه (بدون مجوز) محروم گردد.
ماده سیزدهم
هر بیگانه ای که بطور قانونی در قلمرو کشور عضو این میثاق باشد، فقط در صورتی از آن (کشور) اخراج میگردد که (این اخراج) پیرو تصمیمی مطابق قانون باشد، در غیر اینصورت و در جائی که دلایل حتمی امنیت ملی ایجاب نکند، باید این اجازه به او داده شود که دلایل مخالفت خود را نسبت به (این اخراج) ارائه دهد. بدین منظور پرونده او با حضور نماینده ای که قبلا تعیین کرده است و بوسیله مرجع صلاحیت دار و یا فرد یا افراد بخصوصی که از طرف مرجع صلاحیت دار تعیین شده اند، دوباره خوانی و رسیدگی میگردد.
ماده چهاردهم
1-همه افراد در مقابل دادگاهها و دیوانهای دادگستری (از حقوق) برابر برخوردارند. در امور تصمیم گیری هر اتهامی علیه فرد و یا (علیه) حقوق و تعهدات مدنی او، هر کس باید حق داشته باشد که (اتهامات او) بوسیله یک دادگاه قانونی، صلاحیت دار، مستقل و بیطرف، بطور منصفانه و علنی، رسیدگی شود. مطبوعات و افکار عمومی ممکن است از تمام و یا قسمتی از دادگاه بدلایل اخلاقی، نظم عمومی و یا امنیت ملی در یک جامعه مردم سالار منع شوند. وقتی مصلحت زندگی خصوصی طرفین دعوی اقتضا کند و یا تا حدی که دادگاه در شرایط خاصی علنی بودن (جلسات) را زیان آور به مصالح دادگستری بداند، ( محرمانه بودن جلسات دادگاه در تمام و یا قسمتی از دادرسی) امکان دارد، اما حکم صادره در امور کیفری و یا مدنی باید علنی باشد مگر آنکه مصلحت افراد جوان ایجاب نماید و یا روند دادرسی، مربوط به اختلافات زناشوئی یا سرپرستی اطفال باشد.
2-هر کس که به ارتکاب جرمی متهم شده است این حق را دارد که بیگناه فرض شود تا مگر جرم او برطبق قانون ثابت شود.
3-در مورد قطعی شدن جرم علیه فرد، هر کس حق دارد که با تساوی کامل، از حداقل حقوق تضمین شده زیر برخوردار گردد.
الف- بیدرنگ و به تفصیل با زبانی که او بفهمد، (باید) از نوع و علت اتهامی که به او نسبت داده شده است، آگاه گردد.
ب – وقت و تسهیلات کافی جهت تهیه دفاعیه خود و گفتگو با وکیلی که خود انتخاب کرده است، داشته باشد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی