دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
(دکتر سید علی اکبر احمدی)
موفقیت هر سازمان در گرو تلفیق « منابع وارده » به یک سازمان
یعنی نیروی انسانی ، سرمایه ، تکنولوژی ، مواد اولیه واطلاعات
در جهت نیل به اهداف سازمانی است . انسان مهمترین عامل در
جهت نیل به اهداف سازمانی به شمار می رود.
فلسفه مدیریت منابع انسانی:
براین اساس استوار است که از یک طرف نیل به اهداف سازمانی
را در گرو تامین نیاز های انسانی واز طرفی دیگر ، تامین
نیاز های انسانی را در گرو نیل به اهداف سازمانی می داند.
مدیریت منابع انسانی تخصص ویژه ای است که کوشش می کند
تا در جهت کسب رضایت کارکنان وتامین هدفهای سازمانی
سیاست گذاری ، برنامه ریزی وفعالیت نماید.
تاریخچه ونقش مدیریت منابع انسانی:
الف- سیر تکوینی مدیریت منابع انسانی
ب- جایگاه امروزی مدیریت منابع انسانی
الف- سیر تکوینی مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی قبل از اینکه به صورت تخصصی
یژه در آید، کم وبیش در گئشه وکنار دنیا افرادی بودند
که در جهت حمایت کارکنان ، به ویژه کارکنان محروم
که در شرایط کاری نامطلوبی کار می کردند، مطالبی را
مطرح می نمودند.
در حدود سال 1800 میلادی یکی از کارخانه
داران انگلیسی به نام « رابرت اون » برای
اولین بار نیاز های نیروی انسانی در سازمان
را مورد بررسی وتاکید قراردادواز بهبود
شرایط محیط کارسخن گفت.
در حدود سال 1835 میلادی « اندرواور »
در کتابی تحت عنوان «فلسفه صاحبان صنایع »
ازانسان به عنوان یکی ازعوامل مهم تولید نام برد.
وموفقیت سازمان ومدیریت را نه تنها مستلزم
توجه به زمینه های فنی ، تجاری، بلکه انسان
ورفاه وبهزیستی کارکنان دانست.
هانری فایول (1935- 1841 ) اصولی را برای
مدیریت بیان نمود که بسیاری از آن نمایانگر توجه
اوبه انسان به عنوان یکی از عوامل موثر در اداره
امور سازمان است.
فردریک وینسلو تیلور که یک مثال زنده برای ذاتی بودن مدیریت بشمار می آمد ، فلسفه مدیریت علمی او ، افکار مدیریت پرسنلی را تقویت نمود . او در درجه اول روشهای علمی نوینی را برای جایگزینی
روشهای غیرعلمی که مورد استفاده منابع انسانی در
سازمانهای تولیدی صنعتی بود توصیه نمود .
ودر درجه دوم گزینشهای علمی نیروهای انسانی
وآموزش آنان را توصیه نمود که در مقایسه
با روشهای سنتی که خود کارکنان شغل خودرا انتخاب
وخود را آموزش می دادند ، طرح جدیدی در مدیریت
منابع انسانی بشمار می آمد .
ودر درجه سوم تیلور مسئله همکاری با نیروهای
انسانی با مدیران را درجهتاستفاده از روشهای
علمی مطرح نمود ودردرجه چهارم مسئله تقسیم کار
ومسئولیت بین مدیران وکارکنان را مطرح نمود.
اصول مدیریت علمی تیلور را می توان تقویت کننده
افکارمدیریت منابع انسانی ذکرنمود.
التون مایو ( 1949- 1880 ) بنیانگذار نهضت
روابط انسانی وجامعه شناسی صنعتی بود.
مطالعات وی اهمیت تاثیر گروههای غیررسمی
را در رفتار کارکنان نشان داد.
این مطالعات ، مطالعات «هاثورن » نامیده شد.
به عقیده مایو همکارنش ، منابع انسانی بیشتربر
مبنای « منطق احساسات » است ومنطق مدیران
« منطق هزینه وکارایی» تا زمانی که این تفاوت
درک نگردیده وفکری برای آن نشود ، مشکلات
موجود بین مدیران وکارکنان حل نخواهد گردید.
بارنارد معتقد است که مبنای اصلی کار در سازمان ،
قصد ونیت همکاری است . وظایف مدیران وبالاخص
مدیران منابع انسانی است که چنین طرز تفکری را
درکارکنان ایجاد نمایند واین میسر نمی گردد مگر با
ایجاد ارتباطات موثر انسانی در سازمان.
هربرت سایمون در اواسط قرن بیستم نگرش سیستمی
را در سازمان ومدیریت مطرح ساخت وضمن بررسی
وتجزیه وتحلیل عمیقی در باره فرایند تصمیم گیری و
رفتار انسانی در سازمان، انسان را یکی از اجزای
مهم سازمان تلقی کرد.
سیمون یک دانشمند علوم سیاسی واجتماعی
« مدیریت » را مترادف با « تصمیم گیری »
می دانست ومطالعات بیشتربه چگونگی آغاز
تصمیمات موثر مربوط می شود.
به عقیده دراکر ارزشهای اساسی که باید رعایت شوند، دادن فرصتهای
مساوی به افراد جامعه ورعایت شوند، دادن فرصتهای مساوی به
افراد جامعه ورعایت شان متناسب با مقام ووظیفه آنان است.
نه قدرتی که به وسیله صاحبان زروزور تفویض شده باشد.
ب- جایگاه امروزی مدیریت منابع انسانی
درعصر حاضر، مدیران بالای سازمان به این نتیجه
رسیده اند که بدون وجود یک مدیر منابع انسانی خوب ،
امکان نیل به اهداف سازمانی مشکل می گردد.
اهداف مدیریت منابع انسانی:
هدف مدیریت منابع انسانی عبارت است از افزایش کارآیی نیروهای انسانی
درسازمان معمولا چهار هدف برای مدیریت منابع انسانی قائل می شوند:
هدف اجتماعی
که عبارت است از احساس مسئولیت نمودن
در مقابل نیازهای جامعه وایجاد اعتبار برای
سازمان وکارکنان آن درجامعه .
هدف سازمانی
که عبارت است ازاحساس مسئولیت نمودن درمقابل
اهداف سازمانی وحداکثر استفاده ازتخصص وتعهد
نیروهای انسانی درنیل به اهداف سازمان ومدیریت .
شامل 234 اسلاید powerpoint