فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

انواع خانواده ها از نظر تربیت

اختصاصی از فی لوو انواع خانواده ها از نظر تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

انواع خانواده ها از نظر تربیت


انواع خانواده ها از نظر تربیت

انواع خانواده ها از نظر تربیت

27 صفحه 

به طور  خلاصه از نظر نحوه تربیت کود ک و بطور کلی نحوه اداره سیستم خانواده می توان 4 نوع خانواده را مشخص کنیم که عبارتند از

 

الف - خانواده خشک و سخت گیر ( والدین سخت گیر و مستبد )

 ب -   خانواده سهل گیر و آسان گیر

 ج -   خانواده گسسته (‌ خانواده پریشان )

 د  -   خانواده دمکرات (‌ خانواده سالم ) 

 

به علت مهم و مبسوط بودن این مبحث ،  هر یک از این  4 دسته خانواده را در یادداشتی جداگانه شرح خواهیم داد 

 

الف  - خانواده خشک و سخت گیر

 

1 -  پدر و مادر ها با بچه ها همان طور رفتار می کنند که والدین خودشان رفتار کرده اند.

 

  • - تصمیم گیری با یکی از والدین  خصوصا پدر  انجام می گیرد. معمولا پدر خانواده حاکم بر رفتار و اعمال فرزندان است و هیچ یک از اعضای خانواده اجازه اظهار نظر ندارند

دانلود با لینک مستقیم


انواع خانواده ها از نظر تربیت

دانلود مقاله کمال انسان از نظر اسلام

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کمال انسان از نظر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کمال انسان از نظر اسلام


دانلود مقاله کمال انسان از نظر اسلام

انسان ذاتاً طالب کمال ،و از نقص گریزان است. هر چه در زندگی تلاش کرده سخنی آن را بر خودهموار می سازد،برای رسیدن به کمال و خوشبختی است. گرچه ممکن است در تشخیص مصداق های آن اشتباه کرده،آن را در ثروت یا قدرت و امثال آن بپندارد.

از این رو پیش از هر چیز لازم است بدانیم کمال حقیقی چیست و برای دستیابی به آن چه باید کرد؟راه خوشبختی کدام است و موانع این راه چیست؟

این بحث از قدیم مطرح بوده و پیرامون آن نظریه های مختلفی ابراز شده است:

* جمعی از فلاسفه ی یونان – پیش از ارسطو – سعادت بشر را در کمالات نفسانی دانسته و آن را در چهار صفت: شجاعت،عفّت،حکمت و عدالت خلاصه کرده،بقیّه ی صفات نیک را منشعب از این چهار صفت می دانستند . واجد این صفات را سعادتمند می خواندند،اگر چه از کمالات جسمانی و سلامت بدن و امور مادی محروم بوده،مبتلا به نقص عضو و دیگر امراض بدنی هم باشد.

* مرتاضین نیز که به اصالت نفس معتقدند،سعادت و کمال بشر را تنها به تعالی جهات روحانی و کمال نفسانی دانسته،راه به فعلیّت رساندن این قوّه را ریاضت ها و مجاهدت های سخت می دانند. آنان بر این باورند که هر چه ریاضت و محرومیّت جسمی بیشتر،و هر قدر بدن از لذایذ مادی محروم تر باشد،تکامل روح بیشتر می شود،و این بدان معنی است که ریاضت و آزار جشم و ترک تمایلات،رهگذری برای وصول به سعادت و کمال بشری است.

* برخی هم به اصالت نفس عقیده دارند و سعادت حقیقی را در ترقّی و تعالی نفس می دانند. ولی نظر به این که تحقّق آن با مبتنی بر اموری اعم از نفسانی و جسمانی دانسته اند،به بدن هم اندک توجّهی کرده،معتقدند: از تمایلات جنسی و خواهش های نفسانی که خارج از حریم سعادت،و مشترک بین انسان و حیوان است نیز نباید غافل بود.

در این سه عقیده توجّه لازم به جسم نشده و تمایلات مادی مورد بی اعتنایی قرار گرفته است. آنان انسان را از زوایه ی خاصّی مورد نظر قرار داده،و از این نکته ی مهم غفلت کرده اند که بدن مَرکب روح است و نفس با همین مرکب به مقصد می رسد . از این نابودی بدن و ناتوان کردن آن باعث توقّف انسان قبل از رسیدن به کمال خود خواهد شد.

به علاوه به نفس و روح نیز – که سعادت انسان را در تعالی آن می دانند- توجّه کامل ننموده و بعضی از مسایل اساسی چون عقیده و اخلاق را با آن توسعه ای که دارد مورد بی مهری قرار داده اند.

در مقابل این سه گروه دنیای کنونی سعادت بشر را در امور مادی خلاصه می کند. در نظر اکثر مردم جهان اصالت یا تمایلات و لذّات و اولویت های مادّی بوده،جهات معنوی،سجایای اخلاقی و توجّه به روح و انسانیت ،مطرود و به دست فراموشی سپرده شده است، و چیزهائی از قبیل ثروت، مقام،قدرت و تمایلات جنسی،ملاک عمل و خوشبختی شناخته شده،به گونه ای که دارنده ی این امور را انسانی خوشبخت می پندارند . اینان نیز خود به چند تقسیم می گردند:

* برخی دستیابی به منزلت های مادی را که پُست و مقام و دارایی و ثروت از جلوه های بارز آن است کمال دانسته،تمام توان خویش را در راه به دست آوردن آن به کار می گیرند و در این مسیر از هیچ اقدامی دریغ نکرده،و به هر وسیله ای متمسّک می شوند تا به گمان خود فردی شایسته باشند،و چنان چه به مقام دلخواه نرسند در خود احساس حقارت و پستی می نمایند.

جهان کمونیسم را نیز – که سعادت بشر را در ایجاد جامعه ای بی طبقه دانسته،اصالت را به اقتصاد و رفاه نسبی افراد جامعه داده و به طور کلّی از مسایل اعتقادی،اخلاقی،فرهنگی و مذهبی غافل، بلکه در صدد مقابله ی جدّی و محوِ هرگونه گرایش معنوی بوده است گرچه امروزه در حال فروپاشیدن است و می رود که جز نامی از آن در کتب باقی نماند – می توان بخش سازمان یافته ای از طرفداران «اقتصاد مداری» به حساب آورد.

آنان تمامی سجایای انسانی و ابعاد گوناگون آدمی را مانع دست یافتن به پندار خویش دانسته،با ارکان مهم سعادت بشری که همان فطرت و حرکت معنوی است به ستیز برخاسته،بیش از نیم قرن مردم تحت سلطه ی خویش را از طبیعی ترین نیازهای خود محروم کردند،تا جایی که طبق نقل بعضی از محقّقان ،بسا عضو یک خانواده در طول زندگی نمی توانست از معتقدات سایر اعضای خانواده مطلّع گردد،و بسا فرزندی که پس از هفتاد سال متوجّه اعتقاد مذهبی پدر شده،از اقامه ی نماز او آگاه می گشت!

اگر چه آنان امروزه به پاره ای از جنایات خویش پی برده اند،لکن هنوز وبال دامی که سال ها برای بشر تنیده اند،گریبانگیر آنان بوده برای رهایی خود از آن درمانده اند.و حتّی از نظر اقتصادی نیز – که رکن اساسی مکتب آن ها محسوب می شد – فرسنگ ها از جهان غرب فاصله داشته، دست گدایی به سوی آنان دراز کرده اند.

با کمترین شناخت نسبت به حقیقت انسان و نیازها و توانایی ها و استعدادها و مواعب نهفته ی در او،به بطلان این نوع تفکّر و غفلت طرفداران این نظریه ها پی می بریم.

پذیرش این برداشت ها که ناشی از عدم ادراک نیازهای حقیقی انسان است،از یک سو آدمی را از پی گیری اهداف بزرگ معنوی و حرکت در مسیر کمال انسانی باز می دارد،و از سوی دیگر استعدادهای عالی او را که آفریدگار جهان برای تعالی وی در وجودش به ودیعه گذاشته، به ورطه -ی خواسته های ذلّت بار حیوانی سوق می دهد. و با استمرار پی گیری اهدافِ صرفاً مادّی ،تا آنجا پیش خواهد رفت که یک باره روح و جان و دل و اندیشه و روان خویش را به پرتگاه انحطاط و ابتذال بکشاند که به تعبیر قرآن کریم هم چون چارپایان بلکه پست تر از آن ها خواهد شد.  « اوُلئِکَ کَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ اوُلئِکَ هُمُ الغافِلُون».

«آنان هم چون چارپایانند ، بلکه گمراه تر(زیرا قوّه ی ادراک دارند و به کار نمی برند) آن ها همان غافلانند.»

از سوی دیگر نادیده گرفتن امور مادی – که در جای خود برای رسیدن به کمال و سعادت ضروری و مؤثّر است – خود نوعی دور شدن از واقعیّات عالم خلقت و غفلت از جنبه های دیگری از نیازهای انسان است. مال و منالی که در عالم طبیعت می تواند وسیله ی رفع نیازهای مادی انسان در حدّ اعتدال و کفاف باشد و قرآن آن را پایه و زیر بنای حیات مادی آدمی شمرده، چگونه می -توان به طور کلّی از صفحه ی نیازمندی های زندگی انسان محو گردد؟

* برخی هم بشریت را تنها از پشت عینک تمایلات جنسی مشاهده کرده اند و تمام شئون مذهبی و اخلاقی بشر را نادیده گرفته،حتی مهر مادری را از این دیدگاه می نگرند و معتقدند: بشر باید در ارضای شهرت،مثل سایر حیوانات آزاد باشد.

مثلاً فروید با این که غرائز انسان را به دو دسته (غریزه ی صیانت ذات و غریزه ی جنسی) تقسیم می کند،ولی آن چنان به شهوات جنسی اصالت بخشیده که علاوه بر زیرپاگذاشتن همه ی خلایق انسانی،حتی غریزه ی حب ذات را هم که خودش پذیرفته،فراموش می کند.

گر چه بعضی از ناملایمات روحی و پرخاشگری ها به ناکامی در غریزه ی جنسی مربوط می -شود،اما بشر در آن خلاصه نمی گردد تا تمام غرایز نهفته در او نادیده گرفته شود.

شامل 59 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کمال انسان از نظر اسلام

تحقیق اصطلاحات اقتصادی از نظر اسلام

اختصاصی از فی لوو تحقیق اصطلاحات اقتصادی از نظر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق اصطلاحات اقتصادی از نظر اسلام


تحقیق اصطلاحات اقتصادی از نظر اسلام

تحقیق اصطلاحات اقتصادی از نظر اسلام در 68 صفحه فایل ورد قابل ویرایش

قسمتی از متن و فهرست

فهرست

واژة اصلاحات 
واژة اصلاحات اقتصادی
انحراف‌ها و عرصه‌های اصلاحات اقتصادی امام علی ‍(ع)  
انحراف در بینش‌ها   
اصلاحات علوی   
الف. موعظه و برحذر داشتن مردم از خلاف   
ب. ارائه الگوی عملی به مردم 
ج. نظارت بر بازار و مجازات متخلفان 
انحراف در رفتار خلفا و کارگزاران   
الف. حکومت دنیا پرستان و توزیع ناعادلانه مناصب  
ب. توزیع ناعادلانة بیت‌المال  
ج. نگهداری بیت المال تا پایان سال   
اصلاحات علوی   
الف. عزل کارگزاران ناصالح و انتخاب عمال صالح   
ب. مراقبت‌ از کارگزاران و تنبیه خطاکار  
ج. استردادبیت المال
د. تقسیم بیت المال به طور مساوی 
ه. تعجیل در تقسیم بیت المال 
موانع اصلاحات علوی  
نتیجه‌گیری
مراجع  

واژة اصلاحات :

اصلاح در لغت عرب ضد افساد شمرده و اصلاح شی‌ء بعد از آن افساد آن را به اقامه و برپاداشتن آن معنا کرده‌اند. در فرهنگ‌نامه‌ سیاسی و اقتصادی و نیز در لغت‌نامة دهخدا، اصلاحات به مجموعة تغییرهایی گفته‌ می‌شود که در جهت بهبود اوضاع اجتماعی، در چارچوب نظام تثبیت شده انجام می‌گیرد.

در قرآن کریم، واژة اصلاح و افساد و مشتقات این دو مکرر به کاررفته است. در اصطلاح قرآنی، اصطلاحات اجتماعی به کوشش برای تحقق آموزه‌ها و دستورهای اجتماعی اسلام اطلاق می‌شود و مصلح به کسی گفته می‌شود که در راه تحقق شریعت الهی بکوشد؛ از این رو، پامبران در قرآن مصلح نامیده شده‌اند. در مقابل، مفسد به کسی گفته می‌شود که از تحقق آموزه‌ها و احکام الهی جلوگیری کند. علامة طباطبایی در ذیل آیة 205 سورة بقره: و اذا تولی سعی فی الارض لیفسدفیها؛ «و چون برگردد (یا ریاستی یابد) بکوشد تا در زمین فساد کند» - که درباره منافقان وارد شده – می‌نویسد:

مقصود از فساد، فساد در تشریع است؛ زیرا خداوند آن چه را در دین وجود دارد، برای اصلاح اعمال بندگان تشریع کرده است تا در نتیجه آن، اخلاق و ملکات نفوس آنان را اصلاح کند و به سبب آن، جان انسان و جامعة بشی اصلاح شود و انسان‌ها به سعادت در دنیا و آخرت دست یابند.

بر این اساس، اصطلاحات در قرآن نیز به معنای تغییر در جهت بهبود اوضاع اجتماعی است؛ با این تفاوت که از دیدگاه قرآن، بهبود وقتی پدید می‌آید که احکام خداوندا اجرا شود.

حضرت امیر (ع) نیز واژة اصلاح و مشتقاتش آن را...

واژة اصلاحات اقتصادی:

امروزه واژة اصلاحات اقتصادی در دومعنا به کار می‌رود: 1. مجموعة اقدام‌هایی که برای آزاد‌سازی اقتصاد و خصوص سازی و کم کردن دامنة دخالت‌های دولت در اقتصاد صورت می‌پذیرد؛ 2. مجموعة اقدام‌هایی که برای رفع مشکلات اقتصادی چون تورم، بیکاری، کمبود سرمایه‌گذاری و توزیع نابرابر درآمد و مانند آن انجام می‌شود.

همان گونه که پیش‌تر گفتیم، حضرت امیر (ع) واژة اصلاحات اقتصادی را به کار نبرده است؛ ولی براساس آن‌چه دربارة اصلاحات از دیگاه وی بیان کردیم، می‌توان گفت: اصلاحات اقتصادی از دیدگاه امام، به معنای احیای دوبارة آموزهای اسلام و مبارزه با بدعت‌‌ها و انحراف‌ها و حوزة اقتصاد است. اصلاحات اقتصادی و مفهوم پیشین با اصلاحات اقتصادی در عصر ما رابطه‌ای تنگاتنگ و در عین حال پنهان دارد؛ از این رو، نیازمند توضیح است. اصلاحات اقتصادی به مفهوم «مجموعة اقدام‌ها برای بهبود اوضاع اقتصادی و رفع مشکلات چون تورم، بیکاری ناعادلانة ثروت و درآمد»، با اصلاحات اقتصادی به مفهوم «احیای دوبارة آموزه‌ها و دستورهای اسلام در حوزة اقتصاد» به یک شرط مترادف می‌شوند و...

اصلاحات علوی

الف. موعظه و برحذر داشتن مردم از خلاف

امیر مؤمنان (ع) برای برخورد با انحراف‌های مزبور و اصلاح آن‌ها ذیل را انجام داد:

الف. در خطبه‌ها و سخنان فراوانی، مردم را به رعایت احکام و قوانین الهی، انفاق مال، دستگیری از فقیران، پرهیز از انباشت مال و رباخواری دعوت کرده‌ است. برای نمونه، بخش هایی از سخنان حضرت  را نقل می‌کنیم:

خداوند با دلایل واضح خود برای شما جای عذر باقی نگذاشته و حجت را بر شما تمام کرده است و برایتان بیان فرموده که چه کارهایی را خوش دارد و چه کارهایی را خوش ندارد تا از آن‌چه خوش دارد، پیروی نکنید و از آن‌چه ناخوش دارد، اعراض نمایید …

بدانید که بندگان خدا که مؤمن حلال می‌شمارد در این سال، چیزی را که در نخستین سال حلال می‌شمرد و حرام می‌داند در این سال، چیزی راکه در نخستین سال حرام می‌دانست. بدعت‌هایی که مردم در دین نهاده‌اند، حرامی را برشما حلال نمی‌کند؛ بلکه حلال همان است که خدا حلال کرده و...


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق اصطلاحات اقتصادی از نظر اسلام

تحقیق در مورد نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس


تحقیق در مورد نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه16

معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

 

کنفوسیوس مربی و دانشمند بزرگ چین در تدریس روش خاصی داشت. شاگرانش جداگانه مطالعه می کردند و هروقت مشکلی برایشان پیدا می شد یا سوالی داشتند با استاد در میان می نهادند و کنفوسیوس ایشان را راهنمائی می کرد و جواب پرسششان را می داد. روزی یکی از شاگردان از او پرشید: استد بفرمایید معنی مهر و محبت و نوع دوستی چیست؟ کنفوسیوس جواب داد: معنایش مردم دوستی است.

روز دیگر شاگرد دیگری همین سوال را مطرح ساخت و کنفوسیوس جواب داد: نوع دوستی و محبت به معنای آنست که آنچه برخود روانمی داری بردیگران نیز نپسندی. روز سوم شاگرد دیگری سوال مذکور رامکرر کرد و کنفوسیوس جواب داد : به معنای آنست که انسان باید بتواند جلوی خود را بگیرد و همه اعمالش آمیخته به ادب باشد.

شاگردانی که در کنار استاد بودند، از این جوابهای مختلف به سوال واحد، تعجب کردند و به او گفتند: ای استاد! سوال یکی بود چرا جوابهای گوناگون به آن دادید؟ کنفوسیوس جواب داد: بلی سوال یکی بود، اما سوال کننده یکی نبود. کسانی بودند با تفکرات و نظرات مختلف، و من به هر کدام برطبق حالات و تفکراتش جواب دادم.

اندازه سخن ، شاگردی از استاد موجائی فیلسوف بزرگ چین از اندازه سخنگوئی پرسید. استاد جواب داد: اندازه سخن، به جا بودن سخن است. اگر حرف به جا باشد، بسیار بودنش عیب ندارد،اما اگر بیجا باشد یک کلمه آن هم خارج از اندازه است. قورباغه تمام روز به بانگ بالند آواز برمی آورد، اما فقط باعث درد سر و بیزاری مردم می شود، در حالیکه خروس فقط در سپیده دم آواز خوش و نزم برمی آورد و مردم سراسر جهان به آواز و به فرمان او از جا برمی خیزند و از خواب نوشین بامدادی دل برمی دارند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

تحقیق در مورد قلب از نظر دینی

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد قلب از نظر دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قلب از نظر دینی


تحقیق در مورد قلب از نظر دینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه30

قلب چیست؟

کلمه «قلب» در فیزیولوژى و نیز در عرف عام معناى روشنى دارد و در فارسى به «دل» تعبیر مى‏شود و در سایر زبانها نیز مرادفات این واژه به همین عضو نامبرده اطلاق مى‏شود؛ ولى، در هنگامى که همین واژه «قلب» یا «فؤاد» و یا در فارسى «دل» را در محدوده اخلاق و علم اخلاق به کار مى‏گیرند؛ قطعا، چنین مفهومى منظور نظر گوینده نیست. و منظور ما نیز از طرح پرسش فوق روشن شدن همین معناى پیچده و اخلاقى آن و نیز اصطلاح قرآنى و روایى این واژه خواهد بود.

البته، مفسرین و فقهاء الحدیث، در مقام تبیین آیات و روایات و توضیح این واژه در زمینه اینکه در اصل براى چه معنایى وضع شده و به چه مناسبت در معنى دوم به کار مى‏رود مطالبى اظهار داشته‏اند و لغت شناسان نیز در بیان تناسب دو مفهوم قلب و رابطه آن دو گفته‏اند که کلمه «قلب» با تقلب و قلب و انقلاب که به معنى تغییر و تحول و زیر رو شدن است هم خانواده بوده و وجه مشترک بین معناى لغوى و اصطلاح اخلاقى آن نیز همین است زیرا در قلب به معنى اندام بدنى که دائما در آن، خون در حال زیر و رو شدن است و قلب به معناى اخلاقى و قرآنیش هم داراى حالات متغیر و دگرگون شونده است پس این واژه در این دو مورد به مناسبت همان نکته انقلاب و تقلب و تحول به کار رفته است.

این گونه بحثها در ارتباط با پاسخ پرسش فوق نمى‏تواند چندان مفید باشد. و ناگزیر لازم است براى روشن شدن مفهوم قلب در علم اخلاق و اصطلاح قرآنى و روایى آن فکر دیگرى بکنیم. قطعا اکنون که کلمه قلب در این دو مفهوم مختلف فیزیکى و اخلاقى به کار مى‏رود حکم مشترک لفظى را دارد و در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قلب از نظر دینی