
اهداف رفتاری:
دانشجو پس از مطالعه این فصل با مفاهیم زیر آشنا خواهد شد:
اهداف رفتاری:
دانشجو پس از مطالعه این فصل با مفاهیم زیر آشنا خواهد شد:
دانلود پاورپوینت نظریه زبانها و ماشین ها
اهداف رفتاری:
دانشجو پس از مطالعه این فصل با مفاهیم زیر آشنا خواهد شد:
اهداف رفتاری:
دانشجو پس از مطالعه این فصل با مفاهیم زیر آشنا خواهد شد:
اصطلاح ( سیاهچال ) در همین اواخر قدم به صحنه علم گذاشته است و آنرا در سال 1969 دانشمندی آمریکایی بنام جان ویلر بعنوان نموداری از نظریه ای برگزید که دستکم به دویست سال پیش بر می گشت ، یعنی زمانی که برای نور دو نظریه وجود داشت یکی نیوتونی که آن را مرکب از ذرات می دانست و دیگری نظریه ای که نور را ساخته و پرداخته امواج می شناخت و ما اکنون به صحت هر دو نظریه وقوفی واقعی داریم. بر طبق دوگانگی موجی/ ذره ای در مکانیک کوانتوم ، نور می تواند هر دو خصیصه را داشته باشد یعنی همسان یک موجو و همراز یک ذره. نظریه ذره ای بودن نور چگونگی پاسخ بخ نیروی جاذبه را روشن نکرده بود و نظریه بودن آنهم انتظار پیروانش را در متاثر شدن نور از نیروی جاذبه به همان طریق که گلوله های توپ ، راکتها و سیارات از آن برخوردار می شدند بر نیاورده بود. در آغار مردم گمان می کردند که ذرات نور با سرعتی جنان نامتناهی سیر وسفر می کنند که نیرو جاذه به گردشان هم نمی رسد تا از سرعت آنها بکاهد ، لیکن اکتشافات رومر مشعر بر متناهی بودن سرعت نور معنایش این بود که نیروی گرانش باید واجد اثری مهم باشد.
بر پایه این فرض ، یک غضو برجسته کمبریج بنام جان میچل در سال 1783 در مکتوبی مندرج در خلاصه مذاکرات مجمع سلطنتی لندن خاطر نشان ساخته بود که اگر ستاره ای بقدر کفایت سنگین و متراکم باشد میدان جاذبه آن بقدری توامند است که نور در آن به تله افتاده و راهی برای رهایی ندارد یعنی : هر نوری که از سطح آن ستاره ساطع شود پیش از آنکه خیلی از آن دور شود در دام جاذبه گرانشی آن ستاره افتاد و به پایین کشیده می شود . جان میچل بر این باور بود که باید ستاره های بسیاری نظیر این ستاره وجود داشته باشند. باوجودی که چون نور این ستاره به ما نمی رسند کا قادر بدیدن آنها نیستیم اما جاذبه گرانشی آنها را حس می کنیم . چنین اعجوبه هاییی همانها هستند که ما اکنون آنها را سیاهچال می نامیم و این اسمی است با مسمی یعنی خلوتگاه های سیاه در فضای بی انتها. چند سال بعد اظهار عقیده ای مشابه و ظاهرا مستقل از جان میچل از طرف مارکی دولاپلاس عنوان شد. جالب توجه این است که لاپلاس این موضوع را فقط در چاپ اول و دوم کتاب خود موسوم به منظومه جهانی درج کرد و در چاپ های بعدی از آن صرف نظر کرد. شاید به دلیل این که او بر سست بودن این نظریه فتوی داده بود.( همچنین نظریه ذره ای بودن نور هم در طول مدت سده نوردهم از چشم افتاده وبه نظر می رسید که هر چیز را می توان با نظریه موجی بودن نور توجیه کرد و به هیچ وجه معلوم نبود که نور از نیروی گرانش متاثر باشد.)در حقیقت رفتاری همانند آنچه که در مورد گلوله توپ در نطریه گرانشی نیوتن انجام می گرفت با مزاج نور سازگاری نداشت زیرا سرعت نور ثابت بود در صورتی که پرتاب یک گلوله توپ به سمت بالا سرعت گلوله در اثر نیرو جاذبه متدرجا کاستی گرفته و سرانجام آن گلوله متوقف و به زمین بر می گردد و حال آنکه یک فوتون با سرعتی ثابت همواره به حرکت خود به سم بالا ادامه می دهد ( پس جاذبه نیوتونی چگونه می تواند بر نوذ موثر باشد؟) از آن به بعد نظریه ای سازگار مشعر بر چگونگی اثر نیروی جاذبه بر نور ارائه نشد تا اینکه در سال 1915 انیشتین نظریه نسبیت را مطرح ساخت و حتی پس از آن هم مدت ها طول کشید تا اشارات این نظریه در مورد ستارگان جسیم به تفهیم در آمد. برای استنباط اینکه چگونه ممکن است یک سیاهچال شگل گرفته باشد نخست نیازمند آنیم که بدانیم سر گذشت دوران زندگی یک ستاره ، از تولد تا مرگ چه می باشد. ستاره وقتی شکل می گیرد که مقدار عظیمی گاز ( که اساسا ئیدروژن است ) در اثز جاذبه گرانشی درهم فرونشیند. با آغاز این همفرونشینی و تراکم گاز ، اتمهای آن بیشتر و بیشتر و با سرعت های زیادتر و زیادتر بهم برخورد کرده و باین ترتیب گرمای گاز افزایش می یابد و سرانجام ، گاز به حدی داغ می شود که وقتی اتمهای ئیدروژن به یکدیگر بر می خورند نه تنها دیگر واپرشی انجام نمی دهند بلکه در همدیگر فرورفته و به هلیم تبدیل می شوند. گرمائی که دراین واکنش آزاد می شود همانند حرارت کنترل شده یک بمب ئید روژنی است و این همان حرارتی است که موجب فروزش آن ستاره می شود این حرارت اضافی همچون فشار گاز تا حد هم ترازی با جاذبه گرانش افزایش داده و سبب توقف انقباض گاز می شود این تا اندازه کمی شبیه به عمل بالنی است که فشار هوای درون آن که می کوشد تا بالن را متسع ساز با تلاش کششی لاستیک بدنه بالن که سعی دارد آن را در حجم کوچک تری نگه دارد تعادل بر قرار میکند ، ستاره ها هم به همین نحو با بهره مندی از حرارت حاصله از فعل و انفعالات هسته ای با جاذه گرانشی که متعادل می شود مدتی مدید پایدار باقی می مانند. با این همه ، ستاره سرانجام از ئیدروژن و دیگر مواد سوختی خود خالی می شود
فایل ورد 50 ص
نام محصول : کتاب نظریه ی ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﻓﺮﺩی ﺁﺩﻟﺮ ﻭ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺁﻟﻔﺮﺩ ﺁﺩﻟﺮ
فرمت : PDF
تعداد صفحات : 100
حجم فایل : 2.6 مگابایت
زبان : فارسی
سال گردآوری : 1394
ﻣﻘﺪﻣﻪ
ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺁﺩﻟﺮ ﻭ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﺍﻭ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺣﻴﻄﻪ ﻫﺎﻱ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﭘﺰﺷﮑﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ،ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﻢ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﻌﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺍﺩﻟﺮ ﻭ ﻣﺨﺘﺼﺮﻱ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﻭﻱ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ.ﻋﻤﺪﻩ ﻧﻈﺮﻳﺎﺕ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺸﺮﺡ ﺯﻳﺮ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ :
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺣﻘﺎﺭﺕ ، ﻋﻘﺪﻩ ﺑﺮﺗﺮﻱ ، ﻋﻘﺪﻩ ﺣﻘﺎﺭﺕ ، ﺳﺒﮏ ﺯﻧﺪﮔﻲ ، ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺗﻮﻟﺪ ، ﻋﻼﻗﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ،ﺗﻴﺐ ﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺁﺩﻟﺮ ، ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺧﻼﻕ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻏﺎﻳﺖ ﻧﮕﺮﻱ ﺧﻴﺎﻟﻲ . ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻓﺮﺩ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﺁﺩﻟﺮ ﺷﺎﻣﻞ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻭﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺭﻭﻳﺎ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻲ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺁﺩﻟﺮ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪﻩ ﻭﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﻭﻱ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺑﺎﺯﻧﮕﺮﻱ ﺍﺷﮑﺎﻻﺕ ﺍﻳﻦ ﻣﮑﺘﺐ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻴﺸﻮﺩ .
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺁﻟﻔﺮﺩ ﺁﺩﻟﺮ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻣﺘﻔﮑﺮﺍﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ ﺍﻱ ﺑﺮ ﻋﻠﻮﻡ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﭘﺰﺷﮑﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻭﻱ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻋﻠﻤﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺩﺍﺭﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﮕﺮﺷﻲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺴﺰﺍﻳﻲ ﺑﺮ ﺟﻨﺒﺶ ﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮﻱ ﺩﻭ ﺟﻨﺲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﺁﺩﻟﺮ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻧﮕﺮﺷﻲ ﻓﻠﺴﻔﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﮑﺘﺐ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﻓﺮﺩﻱ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﺑﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺁﻟﻔﺮﺩ ﺁﺩﻟﺮ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺭﻗﻴﺐ ﻓﺮﻭﻳﺪ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻧﺎﻣﻪ :
ﻫﻔﺘﻢ ﻓﻮﺭﻳﻪ (ﺩﺭ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺣﻮﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﻭﻳﻦ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﻳﻬﻮﺩﻱ )ﻭﻱ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1870 ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪ.ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﺮﻭﻳﺪ ﭘﺴﺮ ﻳﮏ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻥ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻓﺮﻭﻳﺪ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﻱ ﻳﻬﻮﺩﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﻀﻮﻱ ﺍﺯ ﻳﮏ ﺍﻗﻠﻴﺖ ﺯﺟﺮ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﻭﻟﻲ ﺁﺩﻟﺮ ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻧﮋﺍﺩﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ.ﺩﺭ ﮐﻞ ﻟﻬﺠﻪ ﻭ ﻧﮕﺮﺵ ﺍﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭﻳﻨﻲ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻳﻬﻮﺩﻱ .ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺁﺩﻟﺮ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﮐﻴﺶ ﭘﺮﻭﺗﺴﺘﺎﻥ ﮔﺮﻭﻳﺪ .
ﺁﺩﻟﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺭﺍﺷﻴﺘﻴﺴﻢ ﻭ ﺍﺳﭙﺎﺳﻢ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺣﻠﻖ ﻭ ﺣﻨﺠﺮﻩ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻮﺩ.ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﺵ ﺩﺭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﮐﻨﺎﺭ ﻭﻱﻣﺮﺩ.ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺫﺍﺕ ﺍﻟﺮﻳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻧﺰﺩﻳﮑﻲ ﻣﺮﮒ ﺭﻓﺖ.ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺷﻨﻴﺪ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﺑﭽﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺷﻮﺩ.ﺁﺩﻟﺮ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺩﻭﭼﺎﺭ ﺳﺎﻧﺤﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺣﺪ ﻣﺮﮒ ﭘﻴﺶ ﺑﺮﺩ.ﺍﻭ ﺭﺷﺪ ﻓﻴﺰﻳﮑﻲ ﺧﻮﺑﻲ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﺎﻅ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺵ ﮐﻪ ﻗﻮﻱ ﺑﻨﻴﻪ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻫﻤﻴﻦ ﺿﻌﻒ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻟﻮﺱ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﺵ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪ ﺁﺩﻟﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻃﺮﺩ ﺷﺪ .ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺿﻌﻴﻔﻲ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻳﮏ ﮐﻔﺎﺵ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﻱ ﺑﮕﻤﺎﺭﺩ.ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺩﻟﺮ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ ﻣﻲ ﻧﻤﻮﺩ.
چکیده :
این فایل به تهیه متن های آموزش واژه براساس نظریه حوزه های معنایی ویژه غیرفارسی زبانان سطح پیشرفته می پردازد. سوالاتی که این پژوهش به دنبال پاسخ به آنها بوده است عبارتند از :
1ـ کارآمدترین نظریه برای آموزش واژه کدام نظریه است؟
2ـ آیا بهترین روش برای آموزش واژه به زبان آموزان غیرفارسی زبان روش حوزه های معنایی است؟
3ـ آیا آموزش واژه ها براساس نظریه حوزه های معنایی در سطوح زبانی مختلف با هم تفاوت دارد؟
4ـ آیا روش حوزه های معنایی محدودیتی در نوع سوال ها ایجاد می کند؟
فرضیه های این تحقیق عبارتند از :
1ـ بهترین نظریه برای آموزش واژه نظریه حوزه های معنایی است.
2ـ کارآمدترین روش آموزش واژه روش حوزه های معنایی است.
3ـ آموزش واژه در سطوح زبانی مختلف با هم تفاوت دارد.
4ـ روش حوزه های معنایی در نوع سوالها محدودیت ایجاد می کند.
اهداف تحقیق :
1ـ تهیه و تدوین متن های آموزش واژه
2ـ تبیین نظریه حوزه های معنایی
3ـ بررسی کارآمدی روش حوزه های معنایی در آموزش واژه
این نوع تحقیق ، تحقیقی نظری است که برپایه ی مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. فایل حاضر در 5 فصل تهیه شده است :
فصل اول کلیات تحقیق، فصل دوم مطالعات پیشین، فصل سوم به تهیه و تدوین متن های آموزش واژه می پردازد، فصل چهارم شامل ده متن آموزشی براساس موضوعات مختلف فرهنگی، ادبی، تاریخی، اجتماعی است، فصل پنجم خلاصه و نتیجه، شامل بیان خلاصه ای از فصول مختلف و نتایج تحقیق و نیز پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی
تعداد صفحات : 70 صفحه -
قالب بندی : word
نقش مدارس در انگیزش
فرهنگ و سازمان مدرسه
هنجارها، ارزشها و باورهای مشترک
جو مدرسه
ساختار کار و تکلیف
ساختار مدیریتی و اقتدار
ساختار تأئید و پاداش
شیوه های گروهی
شیوه های ارزشیابی
فرصتها و محدودیتهای بیرونی
انواع دانش آموزان
اندازة مدرسه
دخالت دادن والدین و اجتماع
فرصتها و محدودیتهای منطقه ای و ایالتی
خلاصه
شرلی، کریس و استاسیا دانش آموزان یک دبیرستان شهری بزرگ هستند. صبح هنگامی که به مدرسه می روند راجع به دبیرستانشان صحبت می کنند:
شرلی: من واقعاً از رفتن به چنین جایی متنفرم. منظورم این است که شما مجبوری اینجا هرروز خودت را نشان دهی و تنها کاری که معلمان بلدند حرف زدن است. آنها هرگز به تو گوش نمی دهند. به نظر می رسد هیچ نگرانی نسبت به ما ندارند و تنها نگرانی آنها این است که به کتابها برسند و ما نمرات بالا در امتحانهای احمقانه کسب کنیم. من فکر نمی کنم بعضی از آنها حتی اسم مرا نیز بلد باشند.
کریس: خیلی سخت نگیر (بی خیال) شرلی، به آن بدی نیست. آنها سخت تلاش می کنند و مسئولیت تعداد زیادی از ما را بر عهده دارند و فرصت کمی برای پرداختن به چیزهایی غیر از تدریس دارند.
شرلی: خیلی خوب، آنها حداقل می توانند وانمود کنند که نگران ما هستند.
استاسیا: بله، کریس! فکر می کنم تو به این خاطر خوشبینی که کارهایت را خوب انجام می دهی و یا کسی برایت دردسری ایجاد نمی کند. تو یک مردی و آنها به تو کاری ندارند ولی همیشه به ما پیله می کنند. من نیمی از اوقاتی که می خواهم به حمام بروم می ترسم و حتی به حمام انتهای راهروی طبقه دوم نمیروم.
شرلی: آه، درسته، آن یکی. آنجایی که بی عرضه علاف اند بچه هایی که دائم متلک می اندازند. من هم از آنها می ترسم من فکر می کنم آنها با نگاهشان تو را اذیت می کنند. من هم آنجا نمی روم.
کریس: شما راجع به چه صحبت می کنید؟ گاهی به سالن ورزش پسران بیاید. خواهید دید که نگرانی شما بیهوده است نیمی از بچه ها به کسی غیر از خودشان حتی نگاه نمی کنند زیرا نمی خواهند بگونه ای رفتار کنند که به دیگران احساس بی احترامی دست دهد. اینکار می تواند خطرناک باشد و بدون نگاه کردن به یکدیگر بسکتبال بازی دشوار است. لااقل من همسایه هایم را خوب می شناسم. آنها همه اهل دعوا هستند ولی ما باور کرده اینم که اهل آنجا هستیم. اینجا شما احساس تعلق پیدا نکرده اید. من فقط خودم را حفظ می کنم و سعی می کنم در کلاس به بهترین نحو عمل نمایم. من نمی توانم منتظر فرار از اینجا و رسیدن به دانشکده باشم.
استاسیا: بله، ولی چیزی که برای من مسلم شده است این است که این بچه ها هیچگاه به دردسر نمی افتند. آنها قواعد را زیر پا می گذارند، دعوا می کنند و معلمان در مورد آن کاری نمی کنند.
شرلی: اه، من نمی دانم ولی فکر می کنم آنها همیشه دردسرند. معلمان منتظرند تا آنها خیطی بالا بیاورند و آنگاه درستش کنند. آدمهایی مثل کریس که چاپلوسی معلمان را می کنند می توانند از دردسر دور باشند.
کریس: هی! این درست نیست! من فقط کارم را انجام می دهم و از دردسر دوری می کنم.
شرلی و استاسیا: بله،درسته!
در همان زمان، چند معلم در سرسرای دانشکده مشغول صحبت بودند و انتظار آغاز روز کاری را می کشیدند.
آقای استروبل: خیلی خوب، روز دیگری در معدن نمک شروع شد. سخته مسیر را حفظ کردن. اکثر بچه ها انگیزه ندارند و بقیه هم فقط دردسرند. من فکر می کنم عشق آنها این است که ببینند چقدر می توانند قواعد را دور بریزند. اگر شما از آنها کمک بخواهید آنها روی خوشی به شما نشان نمی دهند و حتی مدیر هیچ حمایتی از شما نمی کند.
آقای لین: چی، آیا شما در رویا بسر می برید. نیمی از معلمان حتی به قواعد، اعتقادی ندارند. این یکی از مشکلات ماست مدیران حتی روی آنکه قواعد چه هستند توافقی ندارند در آنچه در کلاس انجام می دهیم ما را تنها گذاشته اند.
آقای دی گروت: بله، من چند هفته پیش به یک کارگاه آموزشی برای فهمیدن مفاهیم شرکت کردم و فکر می کردم آنقدر خوب است که می توانم برخی مفاهیم آن را در کلاس خود بکار گیرم، اکثر همکاران من در دپارتمان ریاضی به من خندیدند وقتی با آنها راجع به آن صحبت کردم، آنها گفتند «کی نگران این چیزهاست» تنها چیزی که مهم است این است که بچه ها امتحانات استاندارد شده را خوب بگذرانند. آنها نیز برای تغییر روشهایشان تلاشی نکردند.
آقای استروبل: خیلی خوب، من دوست دارم آن ایده ها را بشنوم. این موضوع مهمی در علوم است مفاهیم می توانند ماهیتها را تغیری دهند ولی من درست نفهمیدم شما چه حدسی برای چگونگی انجام آن دارید و چگونه این برنامه را تحت پوشش قرار میدهی. من مطمئنم می توان برخی ایده های جدید را بکار برد. این می تواند مرا برانگیزاند ولی کی می توانیم آن را انجام دهیم؟ شما چهار ساعت آزاد دارید و من دو ساعت. یقیناً این وقت کافی برای صحبت پیرامون این مسائل نیست.
آقای لین: این صدای زنگ است. به امید دیدار تا روز بعد
این دانش آموزان و معلمان راجع به جنبه های متفاوت فرهنگ و سازمان مدرسه صحبت می کنند. در فصل قبل توضیح داده شد که چگونه ویژگیهای کلاس می تواند انگیزه ی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد. در این فصل ما با نگرشی نو بخشهای بزرگتری از سطوح مدرسه را تحلیل می کنیم و نشان می دهیم چگونه مدارس می توانند انگیزه دانش آموز را تحت تأثیر قرار دهند. تمرکز روی مدارس به عنوان یکی از واحدهای تحلیل به وسیله بسیاری از روانشناسان علاقمند به انگیزش نادیده گرفته شده است اگرچه استثنائاتی وجود دارد. (نگاه کنید به ماهرو میدگلی 1991 و 1996؛ مک ایور، رئومن و مین 1995 و ساراسون 1990) روانشناسانی که الگوهای نظم دهی (سنتی) آنها قبلاً مطرح شد تمایل داشتند بیشتر بر افراد تمرکز کنند. و اینکه چگونه عقاید انگیزشی فردی و همچنین نیازها و ادراکات و اهداف فردی می توانند رفتار و انگیزه را تحت تأثیر قرار دهند. تئوریهای روانشناسی و تحقیقات کاربردی که در فصول 2 و 7 بطریق مختلفی به این رویکرد توجه کرده اند به ویژه در فصل 8 و در اکثر فصول دیگر ما مباحث تئوریک و تحقیقات خود را در بارة آنچه که آنها برای انگیزش دانش آموزان و رفتار معلم در کلاس مطرح کردند وارد این چارچوب کردیم در همین زمان همانطور که بزودی در این فصل روشن خواهد شد بعضی از ایده های روانشناسان در باره انگیزه افراد منحصر به تحلیلهای در سطح مدرسه است.