فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله صلاحیت دیوانعالی کشور امریکا و مسئله تراکم

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله صلاحیت دیوانعالی کشور امریکا و مسئله تراکم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 کثرت امور وسنگینی بارموضوعات مطروحه در مراجع قضائی از جمله مسائلی است که اغلب ممالک مخصوصا کشور ماباآن مواجه است.باوجود اتخاذ تدابیر ووضع واصلاح قوانینی که غالب ممالک بآن توسل جسته اند این مشکل حل نشده وسیل مرافات ومراجعات مردم بجانب دادگستریها روان است.گرچه همانطور که اشاره شد این امر مبتلا به کلیه کشور هاست ولی بعضی ممالک بعلل پیشرفتهای اجتماعی واقتصادی وبکاربردن تدابیر مبتکرانه معقول تاحدودی از این تراکم در حل وفصل خصومات جلوگیری کرده وبرای تسریع در دادرسی واجتناب از رکود اقداماتی بعمل آورده اند.برای توفیق دراین مشکل درایران امکان اقتباس وتقلید آنچه در کشورهای راقی برای جلوگیری ازاین امر در نظر گرفته شده بدون در نظر گرفتن شرائط سنتی،اجتماعی،اقتصادی وحتی اقلیمی فراهم نیست ولی چون ممکن است مطالعه دراین گونه نظامات ومقررات لااقل راهنمائی برای اتخاذ روش ووضع قوانین مناسب برای مبارزه بامسئله تراکم دردادگستری باشد واز طرف دیگر چون بررسی موضوع تراکم در کلیه مراحل دادرسی بحثی طولانیست که دراین مختصر نخواهد گنجید لذا فعلا بشرح حدود صلاحیت دیوان عالی کشور امریکا که یکی از مهمترین مراجع قضائی عالم بوده ودرعین حال خود نیز دچار این مشکل است می پردازیم تاشاید با مطالعه رویه ستخذه از طرف دیوان مزبور که فقط متشکل از نه نفر قاضی برای رسیدگی بمسائل قضائی قاره ای عظیم نظیر امریکاست راهی برای اصلاح قوانین مربوط بصلاحیت دیوان عالی کشور ایران بمنظور جلوگیری از مسئله تراکم بیابیم زیرا بطوری که متذکر گردید بحث کلی برای رفع مشکل تراکم در کلیه مراحل دستگاه قضائی ممکن است فعلا خارج از حوصله این مقال بوده واز طرف دیگر بابررسی حدود صلاحیت دیوان عالی کشور امریکا ونحوه رسیدگیهای این مرجع عالی قضائی بعلت گرفتاری وابتلا بیشتر دیوانعالی کشور ایران با موضوع تراکم طبعا آغاز مطلب دراین باب را بیشتر از سایر مراجع ایجاب وضمنا شاید با امکان امعان نظر وتطبیق وانطباق برای اولیا امور بمنظور یافتن طریق مناسب ومنطقی بتوان برای حل مسئله کثرت کارها ودر نتیجه جلوگیری از اطاله دادرسی مخصوصا دردیوان عالی کشور راهی صحیح جستجوکرد.
چون اشاره بمسئله تراکم دردیوان عالی کشور امریکا کرده ایم بدنیست که وضع این محکمه عالی را ازنظر میزان کار وآمار آن ابتدا مورد برسی قرار داده وسپس بحدود صلاحیت قانونی آن بپردازیم:
از نظر رئیس دیوان عالی کشور امریکا،دادگاه مزبور سالهاست دربررسی پرونده ها واوراق قضائی غوطه وربوده واعضا آن از کثرت مشغله وتراکم امور دروضعی بسیار ناراحت کننده قراردارند.درسخنرانی که وارن برگر(1) رئیس دیوان کشور امریکا اخیرا دردانشگاه کلمبیا بافتخار فیسک استون(2) که در سالهای 1941تا1946رئیس دیوان کشور امریکا بوده است،ایراد کرده است چنین بیان داشته که آمار پرونده های مطروحه دراین دادگاه از 1448پرونده در سال 1945به 4202پرونده درسال 1969 افزایش یافته ودرسال اول خدمت او که سال قبل باشد این رقم به 4533 پرونده بالغ شده است.واخیرا بحث دراین امر پیدا شده است که آیا قضات این دادگاه چه تدابیری باید برای حل این مشکل بیندیشند چندی قبل کمیته ای از هفت نفر از کارشناسان حقوقی بوسیله برگر تعیین شده بود که این کمیته بریاست استاد دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد بنام پل فراند(3) تشکیل گردید کمیته مزبور پیشنهاد کرد که باتصویب کنگره دادگاه نه نفری دیگری متشکل از قضات استیناف ممالک متحده برمبنای ادواری بودن دوره آن تشکیل گردد که دادگاه مزبور بکلیه تقاضاهای فرجامی رسیدگی ودرخواستهائی را که قابلیت طرح دردیوان عالی کشور را دارد رسیدگی وبقیه را که قابل طرح نیستند مردود اعلام بدارد دراین پیشنهاد اضافه شده است باوجود چنین دادگاهی معذلک حق رد وقبول تقاضاهای فرجام برای خود دیوان عالی کشور نیز کماکان باقی بماند.. کمیته فوق اضافه کرده است که گرچه درحال حاضر دیوان کشور امریکا از حق خود درقبول یا عدم قبول درخواستهای فرجامی استفاده میکند ولی این پیشنهاد میتواند درتصفیه اینگونه درخواستها وجلوگیری ازموضوع تراکم نقش مهمی را ایفا کند. ازقرن نوزدهم تصمیمات ومشاورات دیوان عالی کشور امریکا درروزهای معین هفته درجلساتی که بطورسری منعقد میشد اتخاذ میگردد ولی اخیرا مخبر مجله تایم امریکا بنام دیوید بکویت (4) باکسب اجازه از مقامات مربوط موفق شده است که بنحوه مشاورات درجلسات مزبور د? البته تاخیر درورود عملی خلاف ادب تلقی میشود ، درهای سالن کنفرانس بسته میشود وبعد از حضور کلیه قضات برطبق سنتی که وجود دارد نامبردگان برای ابراز صمیمیت وهمکاری دست یکدیگر را بگرمی میفشارندودرخارج ازاین سالن دونفر گارد مخصوص محافظ نیز مستقر است تااطمینان حاصل شود کسی مخل کارآنها نخواهد شد وهرآینه ارتباط با خارج ضروری باشد رسم براینست که جوانترین قضات این دادگاه درراآهسته باز میکند تا چنانچه پیامی یا خبری باشد بدرون سالن ببرد.
بعد از انجام این مقدمات رئیس دیوان کشور کنفرانس را آغاز وقضات نظرات خود را برحسب اقدمیت وارشدیت نسبت به پرونده ها ابراز میدارند. برای مثال روش کاردراین دادگاه چنین است که باطرح اولین پرونده دادگاه توجه مییابد موضوع طرح شده درخواست فرجام از محبوسی است که بعدم آزادی درادای فرایض مذهبی از طرف مقامات زندان اعتراض کرده است بعد از طرح این تقاضا با توجه بسوابق وآراء قبل قضات میدانند دراین خصوص قبلا دیوان عالی کشورددرپرونده پلاک (2) علیه بلو نظر خود را اعلام داشته واین نظریه بعنوان رویه لازم الاتباع سالهاست مورد عمل قرارگرفته است که طبیعی است باتوجه بسوابق مذکور این درخواست فرجام رد میشود سپس پرونده دیگری مطرح میشود که باز قاضی دیگری مخاطب رئیس قرارگرفته ونظریه اواستعلام میگردد تابالاخره درموضوع مطروحه عقیده کلیه قضات پرسیده میشود البته بیش از نیمی ازاینگونه تقاضا ها بعلت اینکه جلب توجه حتی یکی از قضات دیوان کشور را نکرده است قابل تجویز برای دادرسی فرجامی قرارنمی گیردودرسال
جاری هرقاضی دیوان کشور ومنشی او کلیه تقاضاهای فرجامی را بمحض وصول مورد بررسی قرارداده اند وبنا به تضمیمی که اخیرا ازطرف قاضی نوئیز پاول (1) اتخاذ شده است تقاضاهای فرجامی به یکی از تقریر نویسان قضائی ارجاع میشود تا برای هرپرونده گزارشی از یک تا15 صفحه بمنظور مطالعه جداگانه قاضی برگر(2) وایت (3) ، بلاک من (4) ورین کوئیست (5) تهیه نماید ، قضات دیگر بوسیله منشی خود منفردا اقدام باین امر میکنند .
اخذ تصمیم درتجویز دادرسی فرجامی از نظر هرقاضی دیوان کشور امریکا امری شخصی تلقی میشود. البته همه قضات برحسب تجربه معتقدند که اخذ تصمیم برای رد درخواستهائی که فاقد ارزش برای تجویز دادرسی فرجامیست آسانتر از اخذ تصمیم برای رددرخواستهائی که فاقد ارزش برای تجویز دادرسی فرجامیست آسانتر از اخذ تصمیم برای اعطاء این حق است وبقول یکی از قضات جوان دیوان کشور (( تعداد زیادی ازاینگونه درخواستها قابلیت تجویز دادرسی فرجامی نداشته که بعد از مدتی تجربه اکنون اینگونه تقاضاها را با سرعت بیشتر مطالعه وغیر قابل طرح اعلام میداریم.))
موضوعاتی که برحسب طبیعت، محلی بوده وموثر دروضع فقط چند نفر معدود میباشند وفاقد مسئله خاص مربوط بفدرال وقانون اساسی است بصورت عادی از شمار پرونده های مزبور خارج میشود زیرا بقول یکی دیگر از قضات دیوان کشور امریکا (( ما عهده داراین وضع هستیم که برای تامین عدالت باید مسائلی را بررسی کنیم که متضمن نکته مهم حقوقی باشند بنابراین اگر مسئله ای بررسی شود که تاچند سال دیگر احتمال طرح آن نرود چنین امری مورد نظر ما قرارنخواهد گرفت))
ازنظر دیوان کشور امریکا تقاضاهای هیباس کورباس(6) بهیچوجه قابلیت طرح دردیوان عالی کشور را ندارند اینگونه درخواستها از نظر بررسیهای فرجامی نوعا رد میشود قاضی دوگلاس تعداد بیشماری از تقاضاهای فرجامی را که دست نوشته است خود قرائت میکند وازاین بابت از همکاران خود تقاضای همکاری نمیکند زیرا علاقه وی بقرائت اینگونه دادخواستها از نظر وی امری شخصی است .
باید دانست پرونده هائی که بطور اتوماتیک قابل طرح دردیوان عالی کشور باشد نسبت به پرونده هائی که بآن نحو قابل رد باشد بسیار کم ونادر است وضمنا باید توجه داشت که رسیدگی فرجامی به پرونده هائی که درمراحل مختلف مورد رسیدگی قرارگرفته است برای دیوان عالی کشور آسانتر است تا پرونده هائی که راسا مورد رسیدگی قرارمیگیرد البته اگر تعارضاتی بین نظرات مختلفی که دادگاههای عالی ایالات ابراز داشته اند وجود داشته باشد دراین گونه موارد دیوان کشور به سیاست تانی ومطالعه بیشتر پرداخته ومسئله مورد نظر را دقیقا رسیدگی خواهد کرد.
دیوان کشور امریکا روش وسیاستهای اجتماعی کشور را نیز درزمینه بررسی هنای قضائی مورد نظر قرارمیدهد زیرا عملا دیده شده است که بعد از اظهار نظری که دیوان مزبور درپرونده بران(1) علیه آموزش وپرورش راجع به عدم تبعیضات نژادی کرده است دیگر مسئله مشابه آنرا طرح نکرده ومورد بحث قرارنداده است . زیرا دیوان کشور بعد از سالهای متمادی مجموعا چنین استنباط میکند که این نحوه رسیدگی برای کشور مفید تراست . بهرتقدیر قبول تقاضای فرجام از نظر یک قاضی دیوان کشور امریکا تا آن حدود مورد توجه است که چه احساسی بقاضی از جهت نظراتی که سایر همکارانش خواهند داشت دست دهد وآراء وتصمیمات هیئت قضات برچه پایه خواهد بود.
هرگاه قضات دیوان کشور بیکی از آراء قضات محاکم تالی برخورد کنند که قابلیت طرح وابرام را داشته وانتشار آن برای کشور مفید باشد بلا تردید تقاضای رسیدگی فرجامی درچنین پرونده ای پذیرفته خواهد شد. وبنا بقول یکی از دیگر قضات دیوان کشور که چنین اظهار داشته(( اگر درزمینه بررسی تقاضاهای فرجام به رای ناصوابی ویا به اشتباهی برخورد کنم ولی برایم تصور حاصل شود که ممکن است زیر نظر اکثریت قضات این رای مبرم شناخته شود طبیعی است رای به رد تقاضای فرجام خواهم داد وبعبارت دیگر چنین معتقدم که تصمیم غلط دادگاه ایالت اگر فقط برای آن ایالت لازم الاتباع باشد بهتراست که بعد از تایید دیوان کشور بصورت قانون برای تمام کشور درآید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صلاحیت دیوانعالی کشور امریکا و مسئله تراکم

دانلودمقاله اعتیاد، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله اعتیاد، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر از معضلات بنیادی و انحرافات خاص عصر مدرن است که در جامعه ما به علل مختلف به یکی از انحرافات اثر گذار و بحران زا مبدل شده است، اعتیاد در میان جوانان و البته به مواد مخدر مختلف، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر و اعتیاد در میان دانشجویان از مسائل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن و بی توجهی حاکمان و سیاستگذاران کشور نسبت بدان عواقب خطرناکی را متوجه جامعه ما خواهد کرد. در این نوشته سعی می شود ضمن بررسی چیستی و چرایی اعتیاد و نگاهی به نظریات جامعه شناختی موجود در این زمینه، موضوع اعتیاد در میان دانشجویان و بررسی وضعیت فعلی و افقهای آینده در این زمینه از نگاه جامعه شناختی و آماری بررسی شود.
چیستی و چرایی اعتیاد؟
اعتیاد Addictionنوعی ابراز علاقه جسمی و روانی به یک موضوع یا چیز خاص است که بر دستگاه عصبی انسان اثر گذاشته و موجب اختلال در عملکرد فیزیولوژیک بدن گشته و نارسایی های زیستی برای بدن ایجاد می کند. اعتیاد کنش، رفتار و سلوکى است که با هنجارهاى اجتماعى در تضاد است و به طریقى با انتظارات مشترک رفتارى در جامعه سازگارى ندارد و دیگر اعضاى جامعه آن را ناپسند و نادرست ارزیابى کنند. به مرور اختیار مصرف و ترک ماده مخدر از اراده شخص خارج شده و به عنوان احتیاج روانی و لذت جسمی برای فرد مطرح است. امروزه در بحث اجتماعی و روانی اعتیاد به مواد و موضوعات گوناگونی اشاره می شود: اعتیاد به هر نوع مواد مخدر از جمله سیگار، الکلیسم یا اعتیاد به اینترنت و چت و.... نیز در بحث اعتیاد مطرح می شود که خارج از بحث ماست.
در مورد اعتیاد به مواد مخدر، سازمان جهانى بهداشت، اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتى مضر براى فرد و اجتماع مى داند که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیر کننده (طبیعى یا مصنوعى) ایجاد مى شود. این مصرف، موجب گرایش جهت اضافه نمودن بیشتر آن در هر روز شده و اغلب باعث انقیاد روانى وجسمى مى شود. این نوع احتیاج شدید به مواد مخدر، حالت وابستگى یا عادت در فرد ایجاد مى کند که براى انسان شکلى مطبوع داشته و آرام بخش دستگاه عصبى اوست، و البته در تحقیقات اثبات شده که این مسئله در جوانی و گروه سنی 15 تا 29 سال که سن دانشجویی نیز هست، رونق و رواج بیشتری دارد. به طور کلی از چند منظر مى توان به پدیده اعتیاد نگریست که در این زمینه روانشناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان با دیدگاه هاى متفاوت بر نظریات مختلفى درباره اعتیاد و عوامل مؤثر بر آن تأکید دارند.
برخى معتقدند اعتیاد یک بیمارى فردى است. فرد به علل مختلف ناکامى ها و شکست ها تنها راه حل را در پناه بردن به مواد مخدر مى داند و پس از چندى به این مواد معتاد مى گردد و همین باعث تباهى میلیون ها سلول مغزى او مى گردد. بنا بر این نظریه، اعتیاد، ذاتاً یک بیمارى فردى
است که مى تواند در جوامع مختلف آثار و تبعات اجتماعى، فرهنگى نیز داشته باشد.
نظریه دیگرى، اعتیاد را نوعى جرم تلقى مى کند. از این منظر معتاد مانند منحرفان دیگر مجرم است و باید به علت همین جرم، متحمل مجازات و زندان شود که این نوع نگاه سابقا در ایران وجود داشت و در فرهنگ و خرده فرهنگ شهری ما حضور فعالی دارد.
اما از دیدگاه اکثر جامعه شناسان و خصوصاً جامعه شناسى انحرافات، اعتیاد یک بیمارى اجتماعى است که البته و به طور ویژه عوارض جسمى و روانى نیز دارد. از آنجا که اعتیاد منجر به انحرافات فراوانى در جامعه مى شود، فرد معتاد و احتمالا خانواده اش را به جرم و انحراف سوق مى دهد، براى فرد و خانواده اش هزینه هاى فراوان مادى، اجتماعى و حیثیتى دارد، تغییرات روانى در فرد به وجود آورده و وى را دچار حالت آنومیک نموده و از مشارکت اجتماعى بازمى دارد و همچنین خرید و فروش آن در جامعه نیز نوعى انحراف اجتماعى و اقتصادى محسوب مى شود، از همین روست که مى توان این پدیده را نوعى مسئله اجتماعى مهم در نظر گرفت. البته از منشأ اجتماعى آن نیز نباید غافل شد چرا که به عقیده بسیارى از محققان، منشأ اصلى اعتیاد در جامعه و شرایط آن نهفته است. با توجه به این مقدمات، معتاد آسیب هاى فراوانى به خود، خانواده، محیط شغلى و نظام هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى وارد مى سازد و نمى توان از اثرات و تبعات آن چشم پوشید و تنها آن را عاملى فردى دانست.
نظریه هاى جامعه شناختی مرتبط با پدیده اعتیاد با نگاه به وضعیت دانشجویان
جامعه شناسان و نظریه پردازان طى یکى دو قرن گذشته نظریات متفاوت و راهگشایى در زمینه انحرافات اجتماعى منتشر کرده اند که هرکدام با توجه به ساختار جامعه و شرایط اجتماعى،فرهنگى، سیاسى و اقتصادى جوامع توسعه یافته و در حال توسعه مى تواند تبیین کننده انحرافات و ارائه دهنده راه حل در این زمینه باشد. به برخی نظریات در این زمینه که مبین چیستی و چرایی اعتیاد در میان دانشجویان است می توانیم اشاره نماییم.
1 - نظریه انحرافات متعلق به ((رابرت کى مرتون)) جامعه شناس مشهور آمریکایى، علت ریشه اى انحرافات را شرایط ساختى جامعه مى داند. وی معتقد است دو ساخت اساسى در جامعه وجود دارد: «اهداف نهادى شده» و «وسایل نهادى شده» که ارزش ها و امور مطلوب و شیوه هاى استاندارد کنش براى رسیدن به آن اهداف در جامعه است. تعامل بین این دو ساخت موجب بروز رفتارها و شخصیت هاى مختلف و گاه متناقض در جامعه مى شود. به نظر مرتون، چهار تیپ «شعائر گرا» Ritualism، «انزوا طلب» Retreatist، «نوآور» Innovator و «شورشى» Rebelion در کنار «همنوایان» Conformists معلول شرایط جامعه و برخورد این دو ساخت هستند که هرکدام شیوه خاص انطباق فردى با این دو ساخت است. یکپارچگى و انسجام در جامعه هنگامى است که میان این دو ساخت اساسى تعادل وجود داشته باشد. اما اگر اهداف و ارزشهاى نهادى شده مانند منزلت و ثروت در جامعه تبلیغ شود و ارزشها و هنجارها، آموزش و پرورش و رسانه ها و تبلیغات و به طور کلی جامعه پذیری بر آن تأکید ورزند و در کنار آن وسایل دسترسى به این اهداف وجود نداشته باشد، تیپ هاى مختلف شخصیتى و رفتارى بروز و ظهور مى یابند. در ایران و به خصوص در میان دانشجویان به علت همین تعارضات، مواجه با ظهور دو تیپ انزوا طلب و بدعت گذار هستیم که بستر مناسب براى ظهور رفتار انحرافى نیز برایشان فراهم است و در اکثر موارد نیز فرد را با ناکامى روبرو مى سازد که براى جبران ناکامى ها گرایش به مواد مخدر امرى عادى است. به طور کلى از نظر مرتون، شرایط نابسامان اقتصادى و اجتماعى موجب گرایش به اعتیاد مى شود و لذا از این منظر؛ اعتیاد نوعى بیمارى اجتماعى است که اگر از ابتداى وقوع آن به فکر اصلاح و پیشگیرى نباشیم ممکن است به دیگران نیز سرایت کند و بیمارى عمومى و بحرانى اجتماعى پدید آورد.
2 ـ نظریه برچسب زنى که توسط ((لمرت)) و ((بکر)) مطرح شده بر این مبناست که انحراف، فرآیندى است که توسط آن برخى مردم موفق مى شوند برخى دیگر را منحرف تعریف کنند. این نظریه که در مورد نسل جوان و دانشجویی و مکان های دانشجویی قابل تبیین است بر آن است که اولین بار کسى که از روى کنجکاوى، آزمایش یا سرخوردگى رو به مواد مخدر مى آورد، اصلا این عمل را اقدامى انحرافى نمى پندارد اما چون این کنش توسط افراد مهم دیگر چون دوستان، والدین، مقامات و انون رسمى و پلیس و... انحراف تلقى مى شود و با مجازات روبرو مى گردد، فرد برچسب بزهکار، منحرف و معتاد را از دیگران دریافت مى کند و طرز رفتار دیگران با وى بر مبناى همین برچسب تنظیم مى شود. در نتیجه فردى که از ابتداى قصد عمل انحرافى و کجروى نداشته به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه خود نیز این برچسب را مى پذیرد، تصویرى جدید از خود مى سازد و کنش وى با دیگران نیز بر مبناى همین برچسب تعریف و تنظیم مى شود. این مسئله مى تواند به انحرافات ثانویه و ناهمنوایى مداوم فرد در جامعه نیز منجر شود. مشاهدات و تحقیقات در ایران بر این مسئله گواه است که تلقى عمومى و نگاه حاکمان و سیاست پردازان از اعتیاد، مسئله اى شخصى و فردى است و فرد معتاد نیز مجرم تلقى شده و همیشه مورد سرزنش و نفرت است. که این نگاه در جامعه نیز تسری یافته و معمولا افراد معتاد از جامعه طرد شده اند و با سخت ترین مجازات ها از سوى حکومت، خانواده و دوستان مواجه شده اند و همین برچسب مجرم بر معتاد، وى را در عزلت و انزوا و دورى از جامعه قرار داده و اینگونه افراد نیز هر روز سعى مى کنند رفتار خود را با این برچسب وفق دهند که خطرات فراوانى براى فرد و جامعه در پى دارد.
3 ـ نظریه اختلال هنجارى که بیشتر از ((دورکیم)) و ((پارسونز)) و به طور کلى کارکردگرایان وام گرفته شده، بعد هنجارى ساختار اجتماعى در جامعه را مهم می پندارد و معتقد است اگر در آن اختلال روى دهد، حس همبستگى و انسجام در جامعه را مختل کرده و فرد را از نظر الگوى رفتارى دچار مشکل کرده و آنومى را در وى تقویت مى نماید که از این لحاظ ، گرایش به انحرافاتى چون اعتیاد به مواد مخدر اجتناب ناپذیر است. برای مثال به قطبی شدن هنجارها منجر می شود که میان هنجارهای خانواده ها و رسانه با هنجارهای گروه دوستان تفکیک قائل می شود و این مسئله بی شک به نفع طرفی تمام می شود که از میزان اهمیت و مقبولیت بیشتری در دیدگاه فرد برخوردار باشد. یا تضاد هنجاری را پدیدار شود که به ظهور دو مجموعه هنجار متفاوت مى انجامد که ممکن است هنجارهاى طبقه متوسط با طبقه حاکم، نسل امروز با نسل گذشته و یا گروه هاى مختلف با همدیگر متضاد باشد و بنابراین گروه هایى ممکن است به انحرافات سوق پیدا کنند و هنجارهاى غیر اخلاقى را رواج دهند. از دیگر سو خود این تضاد، نظارت رسمى در جامعه را افزایش داده و اعتماد عمومى را کاهش مى دهد و انسجام کلى جامعه را کاهش مى دهد. همچنین این مسئله به ناپایداری هنجاری، ضعف هنجاری و نهایتا بی هنجاری نیز منجر می گردد که در همه موارد فرد خصوصا جوان را تشویق به مقابله با هنجارها و حرکت به سمت انحرافاتی از جمله اعتیاد می کند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اعتیاد، مسئله اجتماعی مهم در میان دانشجویان

دانلود مقاله مسئله تفکیک جنسیتی در سازمانها و استنادپذیری قانونی و شرعی آن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله مسئله تفکیک جنسیتی در سازمانها و استنادپذیری قانونی و شرعی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

وقتی صادق کوشکی، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق(ع) در مناظره تلویزیونی روز جمعه در پاسخ به پرسشی مربوط به الزام بر تفکیک جنسیتی گفت: «به فرض اینکه در تفکیک جنسیتی پافشاری صورت گرفته است مگر در اختلاط جنسیتی که در این هشتاد ساله در نظام دانشگاهی حاکم بوده چه خیری دیده ایم. بگذارید زمانی هم تفکیک جنسیتی حاکم باشد»، به خاطر نداشت که سال 84 رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با هم دانشگاهی های وی فرمودند: «همه خیال مى‌کنند دانشگاه اسلامى که مى‌گوییم، یعنى حجاب‌ها این‌طورى باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلف‌ها بلند نباشد؛ اینها که معناى دانشگاه اسلامى نیست!»
صادق کوشکی از هشتاد سال اختلاط جنسیتی گفت که خود می دانست هیچ ربطی به اسلامی یا غیراسلامی بودن دانشگاه ها نداشته است. کسی هم نیست که نداند در زمانی نه چندان دور، حضور زنان در دانشگاه‌ها قحطی بود و باوقوع انقلاب اسلامی، زنان به آگاهی و برابری در حقوق با مردان دست یافتند و جایگاه خود را در چشم‌انداز علمی کشور بر فراز نشانند. از این‌رو، عارضه اختلاط اگر هم در دانشگاه‌ها رو به گسترش نهاد هرگز ترفندی اباحه‌گرانه نبود که دل را نگران دین مردم کند.
شوربختانه در میان گفتار کسانی که اسلامی سازی دانشگاه‌ها را مترادف با تفکیک جنسیتی می‌پندارند کمتر دلیل و توجیهی شرعی و قانونی می‌توان یافت تا بر آن اساس بتوان تدبیری نمود، داوران و ناظران، اما، در این دست مباحث به «جهت صدور» می نگرند و آنها را به پای اسلام و قوانین شریعت می‌نویسند.
مراجع تقلید و علمای شریعت هرگز از حضور در تجمعات مختلط که خوف فساد در آن نیست منعی نکرده‌اند و بنابر اصل، تشخیص فسادانگیزی در این موارد را به عرف وانهاده‌اند. بنابر این مداخله‌های عرفی برخی از بزرگان درباره تفکیک جنسیتی، اظهار نظرهای شخصی این بزرگواران تلقی می‌شود که حتی برای مقلدان ایشان نیز استنادپذیری ندارد و عموم مقلدان نیز در تعیین مصادیق باید به عرف رجوع کنند.
برخی از معتقدان به تفکیک جنسیتی، عریضه‌های خود را به پای «ستاد اسلامی شدن دانشگاه‌ها» و «سند دانشگاه اسلامی» می‌نویسند، اما شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی ماموریت خود را چنین می‌داند:
«شورای اسلامی شدن دانشگاهها قوه عاقله ای است که با درک صحیح و جامع از ابعاد مفهوم اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی و شناخت دقیق از وضعیت موجود این حوزه، اقدام به تدوین سیاستها، راهبردها و برنامه‌های مناسب نموده و با نظارت کمی و کیفی بر حسن انجام برنامه‌ها، دستگاهها و نخبگان را در طی این فرآیند، راهبری می‌نماید.»
همچنین این شورا در پایگاه خود سندی با عنوان «سند دانشگاه اسلامی» منتشر نموده است. طبق تعریف شورای اسلامی شدن دانشگاه ها اصول دانشگاه اسلامی عبارتند از:
اصول عمومی
ـ اهتمام به علم و دانش و اعتقاد به تأثیر بنیادی و قطعی آن در اداره صحیح جامعه و تأمین رفاه و سعادت مردم و رشد و توسعه متوازن.
ـ اهمیت داشتن فکر و اندیشه و وجود آزادی برای تحقق و نقد و بررسی آراء و نظریات گوناگون.
ـ داشتن آگاهی از مسایل ومباحث فکری واجتماعی در عرصه سیاسی جامعه و مشارکت در صحنه زندگی اجتماعی و ایفای نقش در آن.
ـ شناخت سنتها و مفاهیم اخلاقی، ارزشی و فرهنگی جامعه.
اصول اختصاصی
ـ دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن:
ـ بینش توحیدی بر تمامی شئون دانشگاه و تفکر و اندیشه دانشگاهیان حاکمیت دارد و علم‌آموزی به منزلة یک عبادت در جهت ایجاد و تقویت این نگرش ایفای نقش می‌کند.
ـ محیطی سرشار از معنویت و مکارم اخلاق به منظور رشد و تعالی فردی و تربیت صحیح و تزکیه و تعلیم نفوس ایجاد می‌شود و حیات و شخصیت معنوی و اخلاقی افراد اعتلا می‌یابد.
ـ افراد در پرتو معارف اسلامی با احساس تعهد و مسؤولیت نسبت به رشد و تعالی جامعه و تحقق اهداف و ارزشهای اسلامی در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت می‌جویند.
بنابراین بر اساس سند دانشگاه اسلامی نیز نمی‌توان این نگاه قشری گرایانه مدعیان اسلامی سازی دانشگاه را توجیه کرد. نباید به فراموشی سپرد که از مهم‌ترین منتقدان نگاه قشری گرایانه به اسلامی سازی دانشگاه‌ها امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای بوده‌اند.
دکتر علی شیخ الاسلامی که زمانی ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی را برعهده داشته در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در سالهای ابتدایی و اولیه انقلاب اسلامی برخی از دانشجویان و چه بسا استادان فکر می کردند یکی از کارهایی که باید در دانشگاه انجام بگیرد این است که میان دانشجویان دختر و پسر که در یک کلاس هستند حداقل یک فاصله باشد و چادری یا دیواری بکشند؛ برای نمونه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که من مسئولیت آن را بر عهده داشتم بدون اطلاع قبلی من یکی از کلاس های گروه فلسفه را انتخاب کردند و دیوار چوبی کوتاهی میان محل نشستن خواهران و برادران کشیدند و بعد که من خبردار شدم صراحتاً مخالفت کردم. مسئله به دانشگاه کشیده شد که نظر دانشگاه را بپرسند. دانشگاه هم از خود من سئوال کردند که نظر شما چیست؟ گفتم من موافقتی با این امر ندارم و چون خانم فاطمه طباطبایی دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه تهران بودند مسئله را با ایشان مطرح کردم اما قبل از اینکه از ایشان جواب بگیرم، اواسط هفته از دفتر مرحوم حاج احمد آقای خمینی به من تلفن شد که نظر امام این نیست و بگویید دیوار را بردارند و چنین کاری نکنند و ما این نظر را اعلام کردیم. ایشان نظر امام را با این محتوا و تعبیر اعلام کردند که چون چنین امری در عالم اسلام سابقه ندارد و به ما چنین دستوری نداده اند، بنابراین کاری که در اسلام سابقه ای ندارد ما نباید نسبت به آن امر مبادرتی داشته باشیم. با همین جملات کوتاه ایشان به مسئله خاتمه دادند و همه در مقام اطاعت برآمدند و دیوار برداشته شد و اوضاع به حال عادی بازگشت. آیت الله خامنه ای که رئیس جمهور وقت و خطیب نماز جمعه تهران بودند جمعه همان هفته ضمن خطبه های نماز جمعه تهران اعلام کردند که در یکی از دانشگاه ها چنین قصدی بوده و حضرت امام(ره) با آن موافق نبوده اند و به همین دلیل موضوع منتفی شده است.»
مقام معظم رهبری نیز در تعریف اسلامی کردن دانشگاه‌ها می‌فرمایند: «اسلامی‌کردن دانشگاه‏ها یک معنای عمیق و وسیع و جامعی دارد، و به اعتقاد من، از نان شب برای دانشگاه‏ها واجب‌تر است. اگر بخواهید دانشگاه، علمی هم بشود، باید اسلامی بشود؛ از شاخصه‏های اسلامی شدن، علمی شدن و عمیق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجو است، اتکا به نفس داشتن استاد و دانشجو است. همه مسئله این نیست که حالا یکی با آستین کوتاه بیاید، یکی با چهار تار موی پیدا بیاید. مسائل اسلامی کردن که این نیست. البته یکی از خصوصیات دانشگاه اسلامی این است که تدین در آن وجه غالب است؛ چون جامعه ما جامعه اسلامی است و تدین در آن، وجه غالب است.»
باری، هرچند برخی به استناد مصوبه صد و بیست و یکمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ششم مرداد سال ۶۶ بر لزوم طرح تفکیک جنسیتی تأکید می‌کنند نمی‌توان گفت تفکیک جنسیتی به صورتی که در دانشگاه‌ها مطرح است از اولویت ها و استثنائات نظام اسلامی است و بر فرض که طرح تفکیک جنسیتی در دستور کار دولتی باشد نباید آن را به دانشگاه ها اختصاص داد و باید در پی تفکیک جنسیتی در بیمارستان ها، فروشگاه های بزرگ، تفرجگاه ها و دیگر اماکن عمومی نیز بود!
چندی است بحث هایی راجع به تفکیک جنسی دانشگاهها بر افواه افتاده و این طرح در برخی دانشگاهها نیز اجرایی شده است ، با توجه به اینکه دبستانهای ما تفکیک جنسی اند در حالیکه در آن سن میل جنسی ندارند اما دانشگاههای ما و در اوج شهوت جنسی تفکیک جنسی نیستند ، در این مقاله می کوشیم در باب مزایای این طرح نکاتی را بیان کنیم .
۱-ابتدا باید توجه داشت که جنس با جنسیت تفاوت دارد منظور از جنس بیشتر ویژگی های فیزیکی و ظاهری است و منظور از جنسیت بیشتر ویژگی های شخصیتی و باطنی البته این دو با هم مرتبطند اما بهتر است

 

بگوییم تفکیک جنسی نه تفکیک جنسیتی.
۲- تفکیک جنسی دانشگاه ها مثل هر کار جدیدی در ایران اول با کلی سر و صدا رو به رو می شود اما کم کم برای همه عادی می شه و متوجه می شوند آنقدر هم که فکر می کردند چیز بدی نیست بلکه بر عکس کلی برکت به همراه دارد.
۳- دانشگاههای تک جنسیتی در ایران ، علیرغم پیش بینی هایی که می شد ، جزو دانشگاههای موفق محسوب می شوند . در راس این دانشگاهها دانشگاه امام صادق و دانشگاه الزهرا می باشند که هم در زمینه تربیت نیروی متخصص تئوریک و هم در زمینه تربیت مدیران کشوری کارنامه خوب و قابل قبولی دارند که حتی با دانشگاههای درجه یک و با سابقه کشور نظیر تهران و شهید بهشتی پهلو می زند ؛ پس اگر کسی حقیقتا فکر می کند با تفکیک جنسی دانشجویان دچار رکود علمی می شوند ، سخت در اشتباه است ؛ بلکه کاملا بر عکس تفکیک جنسی موجب تمرکز حواس و پرهیز از مسایل حاشیه ای و اهتمام جدی تر و عمیق تر به مساله علم آموزی و پژوهش گری می شود.
۴- تفکیک جنسی موجب آرامش خاطر بیشتر افراد می شود باعث می شود روحیه تنوع طلبی در دختر و پسر به وجود نیاید و نیز موجب می شود روحیه رقابت برای جلب توجه دخترها که در پسرها ، به هنگام همراه بودن با دخترها در آنها ایجاد می شود ، به وجود نیاید . حقیقتا همین که دختر و پسر از هم جدا باشند خودش موجب تمدد اعصاب می شه باعث می شه آدم بهتر بتون تمرکز کنه و برای آینده اش تصمیم بگیره باعث می شه آدم کمتر دچار هیجانات زودگذر بشود.
۵- تفکیک جنسی در دانشگاهها تنها در مقطع لیسانس امکانپذیر است نه در مقاطع تحصیلات تکمیلی . در واقع امروزه دوره های لیسانس هم شان دبیرستان در بیست ، سی سال پیش است ؛ بنابراین تفکیک جنسی در دوره های لیسانس مثل تفکیک جنسی در دبیرستان است من مطمئنم اگر این کار شود هیچ اتفاق مهمی نمی افتد نباید افرادی این مساله را خیلی مهم و جدی و چالش برانگیز تلقی کنند مطمئنم این کار به نفع همه است.
۶- تعداد قابل توجهی از دخترها برای خوش گذرانی و پسربازی به دانشگاه می آیند به همین علت هفتاد درصد دانشگاهها شده است دختر ، که عوارض منفی آن که همان تحقیر مرد و پدر است بعدا مشخص خواهد شد ، تفکیک جنسی قطعا در کاهش میل دخترها به دانشگاه آمدن و ایجاد تعادل در تعداد دانشجویان دختر و پسر موثر خواهد بود.
۷-تفکیک جنسی در دانشگاهها تاثیر زیاد و بی بدیلی در کاهش فساد و بی بند و باری در جامعه خواهد داشت.
۸- تفکیک جنسی علاوه بر سلامت اخلاقی ، سلامت روحی و روانی جامعه را نیز ارتقا داده و موجب پایین آمدن سن ازدواج و تحکیم بنیان خانواده می شود .
۹- تفکیک جنسی در دانشگاه موجب این می شود که دخترها بدانند باید فکر و ذکر اصلیشان خانه داری و تربیت فرزند و مادری باشد نه کار دیگر همین امر موجب می شود که هم فساد کم شود و هم دخترها در سن پایین تری ازدواج کنند. بعضی مواقع آدم با خود فکر میکند این دخترهای مدرن چگونه می خواهند مادر شوند خدا به داد ما و فرزندانمان برسد .
۱۰- تفکیک جنسی موجب آرامش خاطر بیشتر خانواده ها ، به ویژه خانواده های مذهبی ، در باب فرزندانشان ، به ویژه فرزندان دختر ، می شود و باعث می شود آنها با طیب خاطر و سکینه بیشتری فرزندانشان را به دانشگاه ، به ویژه دانشگاههای دور از شهرشان ، بفرستند . تفکیک جنسی مایه نزول خیر و برکت الهی و جلب الطاف و رحمت خدا به این کشور الهی و اهورایی خواهد شد . تفکیک جنسی موجب کم شدن گناه و کاستن از سقط خدا خواهد شد ان شاء الله تفکیک جنسی موجب کاهش طلاق می شود .
۱۱- تفکیک جنسی و علاوه بر آن اختصاص نیمی از دانشگاه به پسران موجب می شود اکثر دختران جامعه ما که دختران خوبی هستند بتوانند همسری هم کفو خود بیابند چون در وضعیت فعلی که ۷۰ درصد دانشگاه پسران هستند تنها ۳۰ درصد دختران می توانند همسر هم کفو خود بیابند .
۱۲- تفکیک جنسی اسمش یه خورده گوش خراش است ولی رسمش ان شاء الله دل نواز باشد .
۱۳- متاسفانه تفکری وجود دارد که می گوید دختر باید برای ازدواج پسرها را بشناسد و پسر هم برای ازدواج باید دخترها را بشناسد و بهترین جا هم برای این کار دانشگاه است اما حقیقت این است که اگر کسی هدفش واقعا ازدواج باشد نه هرزه بازی با کمی تامل در می یابد برای ازدواج تنها باید طرف مقابل خود را آنهم به صورت خیلی کلی شناخت و سپس یا قبولش کرد و یا ردش کرد . واقعا اگر لازم است برای ازدواج همه مردها و همه زنها را شناخت و برای این شناخت هم باید لا لوی همدیگه بود پس چرا پدران و مادران ما که لا لوی همدیگه نبودند و در نتیجه شناخت زیادی از جنس مقابل نداشتند زندگی های موفق تری دارند به نسبت زنان و مردان مدرن که با هزار تا از جنس مقابل سر و کار و سر و سر دارند و از همه جای همدیگر با خبر می شوند و شناخت پیدا می کنند ؟ آیا این همه آمار طلاق خود بیانگر پوچ بودن این دعوی نیست ؟! دختر و پسر اگر حقیقتا هدفشان ازدواج باشد و لاغیر فقط کافی است به صورت کلی طرف مقابل خود را بشناسند و از خانواده اش نیز شناخت پیدا کنند و سپس یا رد کنند و یا قبول .مطمئنا ازدواج ایی که اینگونه سر بگیرد بسیار مانا تر از ازدواج های مدرن است . بنابراین این بهانه که دانشگاه باعث می شود دختر و پسر همدیگر را بشناسند و بنابراین باید ادغام باشند بهانه ایی پوچ و پلید است و بهتر است که دانشگاهها تفکیک جنسی بشوند .
۱۴- نمی دانم چرا ما ایرانی ها هر اتفاق جدیدی که می خواهد بیفتد آنقدر می ترسیم و دست و پایمان می لرزد ، مطمئنم تفکیک جنسی موجب آرامش خاطر و البته پایین آمدن سن ازدواج جوانان نیز می شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسئله تفکیک جنسیتی در سازمانها و استنادپذیری قانونی و شرعی آن

تحقیق روش حل مسئله

اختصاصی از فی لوو تحقیق روش حل مسئله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق روش حل مسئله


تحقیق روش حل مسئله

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:18

فهرست:

روش حل مسئله

قابل تحلیل بکارگیری تحت عنوان روش حل مسأله، روش یعنی در عمل اجرا کنیم یا گاهی روشهای مسأله محور نگر می‎گویند. در این روش چنانکه در الگو اشاره کردم به هیچ وجه معلم نقش انتقال اطلاعات را مستقیم و غیرمستقیم ندارد بلکه نقش راهنما را دارد. برای اینکه یک مقدار عینی ‎تر شود چون در مباحث گذشته در مورد حل مسأله بحث شد.

 حالا عزیزانی که می‎خواهند در الگوی حل مسأله مطالعه کنند می‎توانند آن بحث را دنبال کنند. ولی در اینجا سعی می‎کنند پراتیکال ،، عملی در مورد اجرای حل مسأله که اگر می‎خواهم در مورد آن الگو، روش بکار بگیرم ، چگونه عمل کنم.

در این روش، روش حل مسأله همیشه هم می‎شود یادگیری مشارکتی، یادگیری کار کرد. هم می‎شود گروهی و انفرادی کار کرد ولی اساس کار این است در مرحله اول وقتی معلم وارد کلاس می‎شود بجای انتقال اطلاعات موقعیتی را ایجاد می‎کند که برای شاگرد سؤال ایجاد کند یک موقعیت متناقض و متضاد و حتی همراه با تحیر و شگفتی و این موقعیت نامعین با همراه تغییر سبب می‎شود که سؤالات زیادی در ذهن شاگرد ایجاد شود.

 مثلاً : فرض کنیم می‎خواهد معلمی درباره برق ، الکتریسیته صحبت کند اون نمی‏آید که بگوید برق چیه ؟ الکتریسیته چیه؟ می‎آید چراغ رومیزی کلاس را جوری سازماندهی کرد .دارای پرده همیشگی است و با یک لامپ رومیزی این روشن می‎شود .البته لامپهای کوچک دیگر در کلاس هستند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق روش حل مسئله