دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :41
فهرست مطالب :
عنوان صفحه
طرح مسئله 2
مقدمه 7
نوجوان فراری و بزهکار 15
خانواده و بزهکاری 16
مفهوم سرمایه اجتماعی 22
سرمایه اجتماعی در خانواده از دیدگاه جیمز کلمن 27
سرمایه اجتماعی خارج از خانواده 30
نظریه آنجلز کروزو 31
نظریه پترسون 32
جمع بندی 36
منابع 40
مطالعه جامعه شناسی خانواده
طر ح مسئله: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، حیاتی و تاریخی نقشی بسیار مهم در روند سعادت و شقاوت کلیت حیات انسانی بازی می کند، بررسی آثار بسیار در این زمینه و مطالعات و پژوهشی های داخلی و خارجی گواهی صادق و راستین بر اهمیت این قضیه می باشد. اما به دنبال تحولات و تغییرات رو به رشدی که در جوامع بشری بوجود آید، نهاد خانواده هم از این تحولات بی نصیب نماند و بعضاًً در بسیاری از موارد تغییرات شگرفی را در ساختار خود پذیرفت و در حقیقت پدیده صنعتی شدن و مدرنیته شدن جوامع بشری نهاد خانواده را در بسیاری از موارد بهره مند ساخت حال بر ا سا س مطالعات گرفته در بسیاری از موارد این تغییرات منفی و در بسیاری از مواردهم مثبت ارزیابی شده است.
در حقیقت باید گفت «این تحول و دگرگونی اجتماعی می تواند پیشرو و یا واپس گرا، خود به خودی یا دستوری باشد، در جهات یا جهانی نایکسان صورت گیرد؛ بالاخره موقت یا دایمی، مثبت یا منفی باشد(Zeitlin,F.Marian,1995, p.10-13).
حتی بدون در نظر گرفتن تأثیر رشد صنعت، عواملی چون وسعت بازارهای جهانی، رسانه های گروهی، خدمات شهری، مراقبت های بهداشتی، تحصیلات، حمل و نقل و ... بعضاً باعث تشکیل خانواده های در ساختاری مدرن شده اند که کارکرد این نوع خانواده ها از جامعه ای دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر بوده است. بی تردید تشکیل این نوع خانواده ها تبعات مثبت و منفی را دربرداشته است که در اینجا به دلیل اهمیت موضوع به تبعات منفی آن که در بوجود آمدن آسیب های اجتماعی در دل این نهاد تأثیرگذار بوده است می پردازیم و در حقیقت این مشکلات و آسیب ها باعث انگیزه بوجود آمدن کار در این زمینه گردید. بنا به نظر برخی از جامعه شناسان تشکیل خانواده ها در اثر صنعتی شدن و پدید آمدن ظواهر جامعه مدرن در اینگونه خانواده ها، تبعاتی را به دنبال داشته است که عبارتند از:
1)تخریب ساختار خانواده های سنتی در اثر مدرنیزاسیون: مدرنیزاسیون جنبه های متعدد زندگی را در زمینه های ارتباطات و تجارت و آسیب های اجتماعی، در خانواده های سنتی تخریب کرده است و در حقیقت از طریق انتقال ارزش ها و هنجارها مدرن به خانواه های نسل بعد، به نوعی تأثیرگذار بوده است.
2)تضعیف اخلاق در خانواده و جامعه بر اثر تبعات صنعتی شدن: مطالعات مردم شناسان و جامعه شناسان بیانگر اثرات منفی مدرنیزم اقتصادی خانواده می باشد. دیزاردوگادلین به سال 1990 در باره موفقیت های متعدد کاپیتالیزم (سرمایه داری) و تأثیر آن در تضعیف قوانین اخلاقی و آسیب های اجتماعی و سطح بالای مسئوولیت های اجتماعی در خانواده سنتی بحث کرده اند(Marian and Zeitlin,1955,p.17). نگرش دیزارد و گادلین درباره تغییرات در روابط خانواده خوش بینانه نیست. به نظر ایشان روابط موجود در خانواده برای دستیابی به اهداف مدرن ادامه می یابد و هدف تکامل احساسات و عواطف نیست، در حقیقت از طریق انتقال اینگونه روابط به نسل های آینده این نوع تغییرات، تأثیراتی منفی به همراه دارد. در این روند بازارهای صنعتی گسترش می یابند، اما درآمدها به علت نبود مصرف کننده و افرایش تولیدات صنعتی کاهش یافته است. بیکاری، فقر، و دیگر آسیب های اجتماعی تسری و افزایش یافته و مردم به نیازهای اصلی خود دست نمی یابند.
3)برای زنده نگهداشتن سیستم سرمایه داری، ایجاد مصرف کننده بیشتر برای بازار حانز اهمیت است و این روند از ایجاد خانواده مسئول جلوگیری کرد و بیشتر به سوی فردگرایی غیرمسئوولانه، آزاد و معنی دار منجر شود که اینگونه فردگرایی باعث ایجاد نقض در روابط انسانی می گردد و در نهایت به تخریب عشق و عاطفه میان والدین می انجامد و دیگر تبعات و آسیب های دیگر را بوجود می آورد و به نسل های بعد انتقال می دهد.
در انتقال ارزش ها و هنجارها و نرم هایی که در یک جامعه معمول است بی تردید خانواده نقشی اساسی را ایفا می کند، و در این میان توانائیهای بالقوه و بالفعل، نقشی مهم دارد بالاخص در فرآیند 1)جامعه پذیری کردن فرزندان، و 2) کارکردهای خانواده در طول تاریخ دستخوش تغییر فراوان بوده است و همانطور که اشاره رفت، تجددگرایی نیز ساختار خانواده و الگوی روابط آن را دگرگون ساخته است. و در حقیقت هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند، چنانچه از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد، باز بی هیچ شبهه، هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تأثیر خانواده پدید آمده باشد (ستوده، 1384، ص 50).
«طبیعی است که خانواده نقش قابل ملاحظه ای در شکل گیری شخصیت و رفتار کودک دارد. محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده، دارای روابط خوب و صمیمانه ای هستند، معمولا کودکانی سالم، با شخصیتی مثبت و فعال بار می آیند که بازتاب عشق و علاقه خانوادگی را به صورت کار و کمک به دیگران نشان می دهند. برعکس، خانواده از هم پاشیده و زندگی در محیط های آلوده و منحرف کننده، عدم مراقبت دقیق والدین و بی توجهی آنان به امر تعلیم و تربیت فرزندانشان، اساس کمرویی ها را در کودکی پایه گذاری می نماید که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر می گردد (ستوده، 1384، ص 50)
مطالعات طولی نشان داده است که اکثر رفتاریها در پسران وجود عواملی چون: محرومیت از عواطف مادرانه، عزت نفس پایین، عدم نظارت والدین بر رفتار کودک، ناهماهنگی در داخل خانواده، رفتارهای ضد اجتماعی پدر، به فرزند تسری و در بزرگسالی قابل پیش بینی است.«براساس آمار نیروی انتظامی در چهار ماهه سوم سال 1380 حدود 60156 نفر نوجوان فراری توسط این سازمان دستگیر شده اند (همشهری، 23/تیر/1383).
حضور و وجود والدین در نهاد خانواده به صورتی یکسان مورد نیاز فرزندان می باشد و وجود و عدم آنها در انتقال پذیری هنجارها و کجروی های فرزندان نقشی بسزا بازی می کنند و در این باره »روانشناسان و روانکاوان بر روابط مادر و پدر و فرزندان اهمیت بسیار قائلند و می گویند: «هر چند مهم ترین عامل بزهکاری جوانان محرومیت از داشتن مادر است؛ ولی در پژوهشی که توسط رابرت اندری( 1960) به عمل آمده نکته جالب این است که روابط پسر با پدرش نیز به همان اندازه در شخصیت او مهم است. این پژوهشگر در مطالعات خود درباره 80 بزهکار نوجوان به این نتیجه رسیده است که کودک در حال رشد با وجود برخورداری از محبت مادر انتظار دارد که از جانب پدر نیز به همان اندازه محبت ببیند. کودکی که پدر خود را سالهای متمادی با نظر منفی
می نگرد ممکن است به تدریج نه تنها نسبت به او احساس دشمنی کند؛ بلکه این امکان نیز هست که بعدها دشمنی او به جامعه نیز تعمیم یابد (کواراکیوس، 1367: 32).
خانواده بعنوان سرچشمه همه آسیب ها و یا سلامت های روحی و جسمی جوامع بشری شناخته شده است، و مطمئنا تسری بخش آسیب ها و سلامت ها از طریق نهاد خانواده امری کاملاً پذیرفته شده است، آسیب هایی مانند:« آزار جنسی، اخراج از خانه، ازدواج های اجباری، افزایش بی رویه میزان طلاق، بالا رفتن سن ازدواج،بروز پدیده مشکلات نسل و سیر رو به گسترش آن، تهدید و آزار بدنی و جنسی، خشونت علیه کودکان، زنان و سالمندان، کودک آزاری، اختلافات زناشویی، کشمکش ها و جدال های خانوادگی شدید و مستمر، روابط آزاد خارج از ازدواج بین دختر و پسر، روابط نامشروع بین زنان و مردان دارای همسر و فاقد همسر، سوء استفاده جنسی به ویژه نسبت به کودکان، خلف تربیت و آموزش رفتارهای جنسی، ناهماهنگی ها، ناسازگاری ها و عدم تناوب اخلاق جنسی در روابط زناشویی،عدم تناسب میان جمعیت زنان واقع در سن ازدواج و مردان آماده برای ازدواج، فرار از خانه، فروش فرزندان، ناکارایی و ناکافی بودن هنجارهای جنسی خانوادگی در تأمین نیازهای جنسی افراد خانواده، به ویژه نسل جوان و ...... تنها از طریق انتقال در نهاد خانواده به فرزندان و بعضاً افراد مرتبط با خانواده صورت می گیرد. لذا به دلیل اهمیت این موضوع و به دلیل کمرنگ شدن کارکردهای نهاد خانواده در شرایط کنونی و جامعه معاصر و بررسی تبیینی این مسائل، که همه به نوعی، آسیب زایی نهاد خانواده را در شرایط کنونی و در جامعه معاصر مورد بررسی قرار می دهد به مسئله فوق به عنوان ریشه یک کا ر پژوهشی در نهاد خانوادهنیا ز می با شد. یکی از مسائل دیگری که به نوعی تضعیف یا قدرت عملکرد خانواده را در نظر دارد سرمایه اجتماعی است که آنرا معمولاً مجموعه ای از هنجارهای نظم بخش غیر اجتماعی خوانده اند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آن ها وجود دارد، در آن سهیم هستند. پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پای بندی به تعهدات و همیاری، جزء شاخص های عمده سرمایه اجتماعی محسوب می شود. به این ترتیب سرمایه اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است. افزایش آن، تقویت تظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات اجتماعی و جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودکشی و امثال آن است.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***