فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد


تحقیق در مورد پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه30

 

فهرست مطالب

 

 

پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد. 1

قائده یک تا دوازدهم .............................. 1

قاعدة سیزدهم: پیامبران برای هدایت مردم آمده‌اند. 2

قاعده چهاردهم: پیامبران در تبلیغ دین از مردم اجرت نمی‌خواهند. 3

قاعدة پانزدهم: ایمان دینی ملازم با پیروی از پیامبران است. 8

ابلاغ پیام تنها وظیفه پیامبران. 14

شیوه‌های تعلیم وتربیت پیامبرانه. 14

قائده یک تا نهم.................................. 16

قاعده دهم: دعوت پیامبران دعوت به زندگی است. 17

قاعده یازدهم: خداوند قبل از اتمام حجت پیامبران عذاب نمی‌کند  19

قاعده دوازدهم: پیامبران جز ابلاغ پیام به مردم وظیفه‌ای ندارند.  21


پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد

قرآن کریم در بحث از پیامبری و پیامبران گزارههایی کلی و ضوابطی اساسی ارائه کرده که میتوان از آنها به قواعد قرآنی حوزة پیامبری یا خصائص عمومی پیامبران تعبیر کرد. اهم این قواعد عبارتند از:

اول: هر امتی رسولی دارد و هیچ جامعهای بدون پیامبر رها نشده است.

دوم: پیامبران انسانهایی هستند مثل دیگر انسانها

سوم: پیامبران به زبان مردمی که در میان ایشان مبعوث میشوند سخن میگویند.
چهارم: پیامبران توسط خداوند برگزیده و منصوب میشوند.

پنجم: به پیامبران از جانب خداوند وحی میشود.

ششم: پیامبران تحت تعلیم الهی آموزش دیدهاند.

هفتم: پیامبران به خدا دعوت میکنند.

هشتم: روش دعوت پیامبران بشارت و انذار است.

نهم: کار پیامبران تعلیم و تربیت مردم است. تبیین، تذکر و نصیحت سه شیوة تعلیم و تربیت پیامبرانه است.

دهم: دعوت پیامبران دعوت به زندگی واقعی است.

یازدهم: خداوند قبل از اتمام حجت پیامبران، مردم را عذاب نمیکند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیامبری، تبلیغ دین بدون مزد

پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

اختصاصی از فی لوو پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام


پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در  85 صفحه می باشد.

 

 پایان نامه برای دریافت  درجه کارشناسی ارشد (M.A)  گرایش : تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش 

 

فهرست
چکیده
فصل اول:کلیات پژوهش
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
ضرورت و اهمیت تحقیق ۶
اهداف تحقیق ۶
سوالات تحقیق ۷
تعریف واژه ها و اصطلاحات ۷
تعریف جایگاه ۷
مفهوم تربیت ۷
تعریف دین اسلام ۸
تعریف قانون ۹
مفهوم فقهی ۹
مفهوم حقوقی ۹
تعریف دختران ۹
فصل دوم: پیشینه پژوهش
مقدمه ۱۱
منزلت دختران در اسلام ۱۳
سیمای دختران در قرآن ۱۳
فضیلت دختران در آینه ی روایات ۱۷
وجود دختر برکت می آورد ۱۷
دختر نشانه ی سعادت خانواده ۱۷
ثواب تربیت دختر ۱۷
ثواب سرپرستی دختران ۱۸
ثواب شاد کردن دختر ۱۸
پاداش تربیت دختر ۱۸
دختران حسنات اند ۱۸
خداوند به دختران مهربان تر است ۱۹
۱- برای زدودن جهل ذاتی ۱۹
۲- برای تداوم حیات ۱۹
۳- برای رعایت بینش اسلام ۱۹
۴- برای ادای حقوق ۱۹
۵- برای حیات اجتماعی ۱۹
۶- برای زندگی خانوادگی ۱۹
۷- برای تربیت نسل ۱۹
۸- برای حیات سیاسی ۲۰
دختران بهترین فرزندان ۲۰
دختر سپر آتش جهنم ۲۱
بهترین دختران ۲۱
تقدم دختران در هدیه دادن ۲۱
مقام دختر در نگاه امام خمینی (ره) ۲۱
ارزش دختر از دیدگاه اسلام ۲۲
اسلام و فرزند دختر ۲۲
طرز تفکر اسلام درباره ی دختران ۲۳
عدم نقص ۲۳
عدم ضعف ۲۳
عدم مذمت ۲۴
وجود خیر واحسان ۲۴
عنایات اسلام درباره ی دختران ۲۴
نجات او از قهر پدران ۲۴
احترام به دختر ۲۴
توجه به تربیت دختر ۲۵
اعطای امنیت اقتصادی ۲۵
استقلال دختران ۲۵
تشویق به حمایت از دختران ۲۶
اهمیت دختران ۲۶
توصیه های اسلامی درباره دختران ۲۶
کفه عنایت ۲۷
درتربیت دختران ۲۷
دو جنسی بودن تربیت ۲۷
دلایل دو جنسی بودن تربیت ۲۷
اسلام و دو گونگی تربیت ۲۹
دختر و حق تربیت ۳۰
ضرورت و اهمیت تربیت دختران ۳۱
۱- از لحاظ ادای حق ۳۱
۲- از لحاظ خود فرد ۳۱
۳- از لحاظ عضویت جامعه ۳۲
۴- از جهت پرورش نسل ۳۲
۵- در جنبه اصلاح جامعه ۳۲
۶- از لحاظ فرهنگی ۳۳
زیان عدم توجه به تربیت دختران ۳۳
اصولی در تربیت دختران ۳۴
در جنبه پذیرش ۳۴
در جنبه پرورش ۳۵
رعایت شوون ۳۵
توجه به اخلاق و عاطفه ۳۶
اعطای اطلاعات لازم ۳۶
در جنبه شرعی ۳۷
در سازندگی و هدایت ۳۷
مساله روابط و ارتباطات دختران ۳۷
حد و مرز آن ۳۸
ضرورت آگاهی برای دختران ۳۹
به گفته«لومبروزو» ۴۰
ضوابطی برای روابط ۴۰
۱- مراقبت در محیط اجتماعی ۴۱
۲- مراقبت در آمد و شد و خلوتها ۴۱
۳- در معاشرتها ۴۱
معاشرتها در سنین بلوغ ۴۲
عوارض بی قیدی در روابط و مراقبت ۴۳
تربیت و سازندگی دختران ۴۴
غرض ما در سازندگی ۴۴
۱- در آموزش وظایف خاص زن ۴۵
۲- وظیفه در برابر جنس او ۴۶
۳- در رشد و عزت نفس او ۴۷
۴- در آموزش موضعگیری ها ۴۷
۵- در مطالعات و سرگرمی ها ۴۸
تربیت و بازسازی دختران ۴۸
امکان باز سازی ۴۹
شناخت علل ۴۹
طریق درمان و اصلاح دختران ۵۰
۱- آگاهی ۵۰
۲- ایمان و عقیده ۵۰
۳- استفاده از پند و اندرز ۵۰
۴- استفاده از ملاحظات ۵۱
۵- قهر و ملامت ۵۱
۶-تهدید و اخطار ۵۲
۷- تنبیه ۵۲
۸- طرق دیگر ۵۲
تداوم بازسازی ۵۳
هشدارها ۵۳
اهمیت روابط در تربیت دختران ۵۴
رابطه با پدر ۵۵
تربیت و مصالح فرزندان ۵۵
کار پدر در تربیت ۵۶
حرمت گذاری پدر ۵۶
رعایت عدالت ۵۷
جنبه الگوئی پدر ۵۷
در رابطه با همسر ۵۸
در ابراز عاطفه ۵۹
در اجرای انضباط ۵۹
پدران مستعفی ۶۰
لغزش های پدر ۶۰
نکته ها ۶۱
رابطه مادر با دختر ۶۲
نقش و نفوذ مادر ۶۲
نقش اخلاقی او ۶۳
نقش معنوی مادر ۶۳
رفتار و اخلاق مادر ۶۴
روابطش با همسر ۶۴
مادر و موضع گیری ها ۶۵
در آموزش ها ۶۶
در محبت و نوازش ۶۶
مادر و اسرار دختر ۶۷
چند نکته ۶۷
فصل سوم: روش پژوهش
روش شناسی تحقیق ۷۰
مقدمه ۷۰
جامعه و نمونه پژوهش ۷۰
روش اجرای پژوهش ۷۱
ابزار اندازه گیری و نحوه اجرای آن ۷۱
طرح پژوهش ۷۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه ۷۴
الف) تحلیل توصیفی ۷۴
ب) تحلیل استنباطی ۷۳
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
مسأله، روش و یافته ها به صورت خلاصه ۷۵
پیشنهادات محقق ۷۶
الف) برای پژوهش گران آتی ۷۷
ب) برای دست اندرکاران امر تربیت ۷۸
محدودیت ها در تحقیق
الف) محدودیت های در اختیار پژوهش گر ۷۹
ب) محدودیت های خارج از اختیار پژوهش گر ۸۰
منابع ۸۳


۲-۱ مقدمه:
اسلام بیش از همه مکاتب و فلسفه ها درباره زن نظر داده و از او حمایت کرده است. این مسئله صرفا ادعا نیست. نگاهی ولو اجمالی در منابع اسلام و در مباحث مربوط به زنان دعوی ما را ثابت می کند. این خطاست که بعضی ها گفته اند اسلام دین مردان است.اسلام دین انسان هاست و در آن زن و مرد مطرح نیست.
در بعضی از خانواده ها شوق داشتن پسر بیشتر از دختر است و بدین نظر دختران را به دیده تحقیر می نگرند. اما این امر بر اساس یک سابقه ی تاریخی و از جهاتی دارای ریشه های اقتصادی و اجتماعی است. بازمانده ای از افکار جاهلیت راجع به پسر و دختر است نه نظر اسلام در مورد زن.
اسلام از همان آغاز با این افکار پوچ و بی اساس مبارزه کرده و دختران را همانند پسران را مورد حمایت قرار داده است. اسلام زن را موجودی ناقص نمی داند که مثلا یک دنده از مرد کمتر داشته باشد بلکه موجودی تام الخلته اش می شناسد.
اسلام دختر را چون گلی در خانه مایه رحمت، زیبایی و احسان خداوند می داند مایه رحمت الهی است و در بزرگی و زندگی عامل پناه شوهر است و سبب سکون او تجسم و لبخند او رمزی از رمزهای الهی و مهر خداوندی است و حاکی از صدق و صفای اوست که آرامش بخش است.
اسلام به والدین دستور داد به فرزندان خود احترام کنید و عنایت خود را بیش تر به دختر معطوف می دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام ختم المرسلین حضرت محمد(ص) می فرماید: (آنکس که صاحب ارزش و احترام و فردی محترم است به زن احترام می کند و تنها فرد پست و لئیم است که به زن اهانت روا می دارد.)
اسلام به تعلیم و تربیت دختران همت گماشت و تربیت او را به عنوان حقی ذکر کرد. اسلام زنان را مستقل کرد و از حالت تملک بودن رهایی شان داد و برای زنان حق مالکیت قائل شد. به زن حق رای داد و آزادش گذاشت که خود بتواند سرنوشت خود را تعیین کند. فردی که به خواستگاریش آمد مورد ارزیابی قرار دهد اگر خواست پاسخ مثبت به او بدهد و اگر نخواست پاسخ منفی و کسی حق ندارد او را به ازدواج مجبور کند.
از نظر اسلام وظیفه والدین نسبت به کودکان دختر، دشوارتر از پسران است چون انحراف از قانون فطرت و آیین صحیح، خانواده و بقای نسل شریف را در معرض خطر قرار می دهند. از این رو تعلیم و تربیت دختران باید دقیق تر انجام گیرد تا نهال وجودشان از راه فطرت منحرف نشود، بویژه هنگامی که تمایلات جنسی آنان شکفته می شود به حکم لطافت طبع ممکن است در معرض ناپاکی و بی عفتی قرار گیرند.
از آنجایی که دختران و پسران هر دو انسان محسوب می شوند و متعلق به یک نوع از موجودات هستند قاعدتا شیوه های تعلیم و تربیت(اعم از تربیت مذهبی یا غیر مذهبی) مشترکند.) البته ملاحظاتی ممکن است به ظهور برسد که بعضی از این شیوه ها را اختصاصی هم بکند. این عوامل می تواند جنسی، تاریخی و اجتماعی باشد. مثلا فرض کنید در جنبه جنسی با توجه به ساختار تقریبا متفاوت روانی و انگیزشی و هیجانی دختران نسبت به پسران، ایجاب می کند که بعضی از شیوه های تربیتی هم اختصاصی شود. مثلا اعتماد به نفس که یکی از ابعاد تربیتی است نیاز آن در دختران دارای قوت بیشتری است. چون اگر یک موجودی از احساسات قوی تری برخوردار باشد، دارای حساسیت بیشتری بوده و در نتیجه نیازش برای استواری و اعتماد به نفس هم بیشتر خواهد بود. در این صورت ما می توانیم بگوئیم که در تربیت دختران یکی از اموری که در اولویت خاص قرار می گیرد، رشد مضاعف اعتماد به نفس است. البته این امر بدان معنا نیست که پسرها به اعتماد به نفس نیاز ندارند. با توجه به اینکه سن بلوغ در دختران زودتر رخ می دهد به این ترتیب لازم است که ما زمینه های بیشتر قوی تر و زودتر در آنان فراهم کنیم. دختران در سنین نوجوانی به دلیل قوی تر بودن عواطف در آنان نیاز به ثبات شخصیت بیشتری برای محافظت از خود دارند.
اگر والدین در جریان تربیتی خود نسبت به فرزندان به صورت یکسویه عمل کنند و نظرهای خود را با روش های اجباری یا امتناع به دختر یا پسرشان اعمال کنند، این نوع تربیت یک نوع تربیت متزلزلی خواهد بود و الگو پذیری فرزندان دوام چندانی نخواهد آورد. چرا که وقتی جوانان با مشکلات جدید دیگری در تربیت مواجه می شوند، الگوی خانوادگی خود را کنار می گذارند و چه بسا شما می بینید که در مسئله حجاب، اگر حجاب مادر برای دختر یک الگوی فقط شکلی و تقلیدی باشد، بعد از اینکه او با توجه به شرایط سنی، ارتباطات اجتماعی اش گسترده تر می شود و اشکال دیگر حجاب را ملاحظه می کند که افراد در آن شکل ها راحت تر هستند و ارتباطشان قوی تر است آن را انتخاب می کنند و این الگوی تقلیدی دوام چندان
نمی یابد.
پس به این ترتیب در مجموع می توان گفت انتظار می رود که پاره ای از شیوه ها و اصول تربیتی خاص دختران در جامعه نیاز به تدوین و بحث و طرح در جامعه دارد که به دقت و مطالعه محققان در روابط اجتماعی- خانوادگی و بازشناسی و خنثی کردن روابط ناعادلانه بستگی دارد. ولی لزوما نبایستی منجر به ستمی معکوس نسبت به جنس مذکر گردد.
۲-۲ منزلت دختران دراسلام
۲-۲-۱ سیمای دختران در قرآن
قرآن کریم، معجزه ی جاودانی حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی ( ص) ضمن اشاره به این اوضاع رقت بار ، بارها عمل پلید و زشت دختر کشی را مورد مذمت قرار داده و از آن جنایات هولناک پرده بر می بردارد.مثلا در سوره تکویر پس از بیان نشانه های روز قیامت
می فرماید:
« وَ اِذُ المَوؤُدَةُ سُئِلَت بِأیَ ذَنبٍ قُتِلَت »
یعنی : در روز قیامت از زنده به گور شدن دختران سؤال خواهد شد که :به چه گناهی کشته
شده اند؟(تکویر/۸)
این مطلب روشن است که مقصود آیه از دختر ، دختر مسلمان نیست. چون این عمل وقیح زمانی معمول بود که مردم از مکتب اسلام آگاهی نداشتند. بلکه آنچه از نظر قرآن کریم محکوم است بی عاطفه بودن و سنگ دلی پدران است. زیرا در برخورداری از نعم الهی همچون امنیت و آرامش و حق زندگی فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست، هرچند اسلام سعادت دنیوی و اخروی انسان را تضمین نموده است و اسلام آوردن هر مرد و زن ، او را بر مردان و زنان کافر برتری می بخشد. در آیه ی دیگری ، به نگرش اعراب جاهلی به دختران اشاره کرده،
می فرماید:
« و إذَا بُشَرَ أحَدُ هُم یا الاُ نثی ظَلَ وَجهُهُ مُسوَداً وَ هُوَ کَظِیمٌ »
یعنی: هنگامی که به یکی از مشرکین مژده ی تولد دختری داده می شد، از شدت ناراحتی و غضب، رخسارش سیاه می گردید و او ( در حالی که سخت دلتنگ می شد) خشم خود را فرو
می برد.(نحل/۵۸)
آثار این باورها و رسوم جاهلی حتی پس از اسلام نیز در بعضی از تازه مسلمانان به چشم
می خورد . در روایتی وارد شده که مردی در حضور پیامبر اکرم بود، وقتی خبر تولد فرزندش را به او دادند، رسول خدا (ص) دید که چهره ی او دگرگون شد.فرمود:چه اتفاقی افتاده که تو را چنین متغیر کرده؟
عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو چه شده است ؟ عرض کرد: به من خبر داده اند که زنم دختر بدنیا آورده است، پیامبر فرمود: او بر روی زمین و زیر آسمان زندگی می کند و خداوند روزی را می دهد. او یک ریحانه است، او را ببوس و به او محبت کن. پس آن حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود:
« هرکس یک دختر داشته باشد، آن دختر برای او حجابی از آتش جهنم است و و هرکس دو دختر داشته باشد، بهشتی است و هرکس سه دختر داشته باشد، جهاد و هر چیز ناگوار از او برداشته می شود و هرکس چهار دختر داشته باشد، پس ای بندگان خدا ! او را یاری کنید و به او قرض دهید و به او رحم کنید.»(شیخ حر عاملی،محمد.۱۳۷۴)
در آیات دیگری، خداوند ضمن بر خورداشتن مردم از کشتن فرزندان، وعده ی روزی دادن آنان را بیان می دارد. و اعراب جاهل را که از ترس فقر و تنگ دستی ، فرزندان خود را با دست خود به قتل می رساندند، مورد ملامت قرار می دهد:
« وَلا تَقتُلُو أو لا دَکُم خَشیةَ اِملاقٍ نَحنُ نَرزُقُکُم وَ إیاهُم »
هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق شما و آنها هستیم.(اسراء/۳۰)
منزلت دختران در سیره و سخن پیامبر اکرم (ص)
در روزگاری که سایه ی جهل بی سوادی جهان را در ظلمت خود فرو برده بود، قتل و غارت و تجاوز در جامعه ی عرب تبدیل به یک ارزش و افتخار شده بود، خشونت و سنگ دلی جایی برای مهر و عطوفت در دلها باقی نگذاشته بود و انسانیت در پرتگاهی از آتش قرار گرفته بود، در این حال خداوند متعال پیامبر را مبعوث کرد « رَحمَةٌ لِلعالمین » بود.
او آمد تا انسانیت را از هلاکت و سقوط نجات دهد.
او آمد با گل هایی معطر از محبت و رأفت در دست.
او آمد تا تمام حقوق تضییع شده را به صاحبانشان باز گرداند و به ندای مظلومیت زنان و دختران پاسخ او با افکار پلید کسانی که دختر داشتن را ننگ و عار می شمردن ، مبارزه کردو چنین اندیشه ای را محکوم نمود.پیامبر اکرم (ص) این رسالت را به دو شکل انجام داد:
الف_تبلیغ کلامی : رسول اکرم (ص) مردم را از تبعیض قائل شدن بین دختران و پسران نهی کرد و آنان را به مراعات عدالت بین فرزندان دعوت نمود. بدین سان، آن حضرت با کلام خویش جایگاه و مقام دختر را در جامعه متذکر گردید بی مهری کردن به دختران را مورد نکوهش قرار داد.
ب_سیره ی عملی :پیامبر اسلام (ص)، علاوه بر دعوت زبانی ،در سیره و عمل نیز مردم را به محبت و مودت نسبت به دختران دعوت نمود. در جامعه ای که مردم داشتن دختر را ننگ می دانستند پیامبر (ص) خم می شد و دست دخترش فاطمه ی زهرا (س) را می بوسید و
می فرمود « فِداع أبُوع» یعنی پدرش فدای او باد.(دهقان،احمد.۱۳۸۰)
تعظیم و تکریم پیامبر(ص) نسبت به حضرت فاطمه (س) تأثیر شگرفی بر اذهان اعراب گذاشت.آنها می دیدن که وقتی پیامبر (ص) قصد سفر می کرد، حضرت زهرا (س) آخرین کسی بود که پیامبر از او خداحافظی می کرد و در بازگشت از سفر هم پیش از هرکسی دیگر به دیدار وی می شتافت و می فرمود:
« بوی بهشت را از دخترم فاطمه استشمام می کنم » و با این روش یگانه دختر خویش را مورد مهر و محبت قرار می داد.
اگرچه یکی از انگیزه های مهم پیامبر اکرم (ص) از این تکریم بی نظیر حضرت زهرا (س) شناساندن عظمت و منزلت رفیع اهل بیت و عطرت طاهرین(ع) در میان مردم و یادآور این نکته بود که سلسله ی امامت و ولایت حقه ی اسلامی از طریق ذریه ی آن حضرت امتداد خواهد یافت، اما به یقین انگیزه ی دیگر آن حضرت این بود که به تمامی بشریت در تمامی تاریخ ثابت کند که زنان و دختران از نظر اسلام از کرامت و شرافت ویژه ای برخوردارند.
کار دیگری که آن حضرت در باب دفاع از حقوق زنان انجام داد، این بود که با زنان بیوه و
بی سرپرست ازدواج کرد تا در جامعه ی بشری به دیده ی حقارت به آنها نگریسته نشود.
البته برخی از همسران آن حضرت نیز از دختران سرشناس قبایل بودند و این وصلت ها با انگیزه ی جذب قبایل مختلف به اسلام انجام می شد.(کلینی،محمد.۱۳۶۶)
پیامبر گرامی اسلام در چهارده قرن پیش و تنها به فاصله ی کمی از روزگار جاهلیت ، کامل ترین و متعالی ترین نمونه ی جامعه ی مدنی را در تمام جهان بنا نهاد. جامعه ای که در آن ، زن جایگاه واقعی خویش را بدست آورد و از زیر بار نگاه های حقارت آمیز خارج گردید.
دین اسلام دختران و زنان را مانند مردان به عنوان خلیفه ا… در زمین و دارای جایگاه بلند انسانیت معرفی کرده است. انسانی که ایفاگر نقش یک مادر در برابر فرزندان و یک همسر در برابر شوهر و یک زن در اجتماع خویش می باشد و در مقابل فرزندان به او با دیده احترام می نگرند و شوهر او را دوست دارد و جامعه او را یک انسان و دارای تمام حقوق اجتماعی و قانونی می داند.
سردمداران و منادیان دروغین حقوق بشر که امروزه فریاد آنان در دفاع از زنان گوش فلک را کر کرده است و اسلام را متهم به تبعیض بین مرد و زن می نمایند، طی همایش های مختلف می خواهند به این نتیجه برسند که آیا زن انسان است یا خیر؟
از آنجا که قرآن کریم از جاهلیت قبل از اسلام به عنوان «جاهلیت اولی » یاد می کند پس بسیار مناسب است دوران کنونی را یک جاهلیت جدید بنامیم. زیرا اگر در جاهلیت اولی وجود دختر را مایه ی ننگ می دانستند، امروزه نیز زنان و دختران در کشور های به اصطلاح مترقی و متمدن صرفا به عنوان وسیله اشباع غریزه ی جنسی و همچنین وسیله ی تبلیغ کالاهای اقتصادی و بهره کشی در کارهایی قرار می گیرند که انسان از بیان آن شرم دارد.(شیخ الاسلام،سید جعفر.۱۳۷۵)
به عبارت دیگر اگر جاهلیت اولی وجود ظاهری زن را دفن می کرد ، جاهلیت جدید نیز شخصیت انسانی و گوهر عفت و حیای زن را مدفون هوس های خود ساخته می کند.

۲-۳ فضیلت دختران در آینه ی روایات:
۲-۳-۱ وجود دختر برکت می آورد :
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « خانه ای که در آن دخترانی وجود داشته باشند، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل می شود و رفت و آمد ملائکه از آن خانه قطع نمی شود وبرای پدر دختران در هر روز و شب عبادت یک سال را می نویسند.» (سبزواری،محمد.۱۳۷۴)
۲-۳-۲ دختر نشانه ی سعادت خانواده :
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :
« از نشانه های سعادت و خوشبختی زن آن است که اولین فرزندش دختر باشد.»
(مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)
۲-۳-۳ ثواب تربیت دختر:
از معصومین روایت شده است که: « دختر داشتن مایه ی محنت است و پسر نعمت. خداوند بهشت را در قبال محنت می دهد نه نعمت.
کسی که دختر داشته باشد و او را از خود نراند امانتش نکند و پسران را بر او ترجیح ندهد، خداوند متعال او را وارد بهشت می کند.(نوری،محدث.۱۳۷۶)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: چون شب معراج از سدرۀ المنتهی گذاشتم از جانب پروردگار خطاب آمد:
« ای محمد! به دختر داران بگو از این نو نهالان غمگین و دلتنگ نباشند. من چنان که آفریده ام، روزی می دهم». (نوری،محدث)
۲-۳-۴ ثواب سرپرستی دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی عهده دار مخارج و سرپرستی سه دختر و یا سه خواهر باشد و صبر کند تا ازدواج کنند یا بمیرند من و او در بهشت مانند دو انگشت سبابه و وسطی با هم خواهیم بود.(مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)
۲-۳-۵ ثواب شاد کردن دختر
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که از بازار هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده ی خود ببرد مانند کسی است که صدقات را برای افراد بی بضاعت میبرد، پس باید هنگام تقسیم هدیه ، دختران را مقدم بدارد. چون هرکس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده ای از فرزندان اسماعیل (ع) را خریده و در راه خدا آزاد کرده است. (شیخ حر عاملی، محمد.۱۳۷۴)
۲-۳-۶ پاداش تربیت دختر :
امام صادق (ع) فرمود: کسی که مرگ دخترانش را آرزو کند ، از اجر و پاداش تربیت آنها محروم خواهد شد و در حالی که در نزد خداوند، عاصی و گناهکار است، از این دنیا خواهد رفت.» (مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)
۲-۳-۷ دختران حسنات اند
امام صادق (ع) فرمود: پسران نعمت خداوند هستند ولی دختران حسنات الهی می باشند.
خداوند از نعمت سؤال می کند و به حسنات پاداش می دهد.(شیخ حر عاملی،محمد.۱۳۶۴)

۲-۳-۸ خداوند به دختران مهربان تر است
نبی اکرم فرمود: به درستی که خدای متعال بر زنان و دختران مهربان تر از مردان است.
۲-۳-۹ دختران بهترین فرزندان
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: بهترین فرزندان شما دختران هستند.(نوری،محدث.۱۳۷۶)
۲-۳-۱۰ دختر سپر آتش جهنم
نبی اکرم (ص) فرمود: کسی که سه دختر داشته باشد و در برابر دشواری های آنها صبور باشد ، این صبر خود حجابی در برابر آتش دوزخ برای این افراد است.(شیخ حر عاملی،محمد.۱۳۷۴)
امام صادق (ع) فرمود: « رسول خدا (ص) اشرف مخلوقات عالم پدر چند دختر بود.»
۲-۳-۱۱ بهترین دختران
پیامبر اکرم (ص) فرمود: بهترین دختران آنانند که دارای گرمی و جاذبه و لطافت معنوی هستند، آماده ی خدمت و مونسند، مایه ی برکت و رحمتند، پاکیزگی را دوست دارند و صبر می کنند و تحمل پلیدی را ندارند.(کلینی،محمد.۱۳۶۶)
۲-۳-۱۲ تقدم دختران در هدیه دادن
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هدایا را در میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید. اگر من می خواستم فضیلتی را در نظر بگیرم، دختران را مقدم می داشتم.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « کسی که یک دختر را سرپرستی کند خداوند آنرا برایش حجابی از آتش در روز قیامت قرار می دهد و به خاطر دو دختر بهشتی اش می کند و جهاد و صدقه را از او برمی دارد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرکس یک دختر داشته باشد برای او از هزار حج مستحبی و هزار جنگ و جهاد مستحبی و انفاق هزار شتر و یا گاو و هزار میهمانی دادن در راه خدا بهتر است. (مجلسی،محمد باقر.۱۳۶۴)


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی جایگاه تربیتی دختران در دین اسلام

دانلود مقاله نقش دین در جهان معاصر

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله نقش دین در جهان معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 نقش دین در جهان معاصر
نیم نگاهی به فهرست کشورهای پیشرفته صنعتی و مبتنی بر دمکراسی و آزادی در جهان امروز نشانگر این است که اکثریت قریب به اتفاق این کشورها دارای پس زمینه فرهنگی و دینی اروپایی- مسیحی هستند. حتی با قدری تامل میان این طیف وسیع از مردم جهان آشکار می شود که در میان اروپاییان، اروپای غربی و امریکای شمالی از یکسو و در بین مسیحیان نیز عمدتا پروتستان ها و کاتولیک ها در این جرگه قرار دارند. به بیان دیگر بخش توسعه نیافته این بخش از حوزه تمدنی، عبارت از مردمان ارتدوکس عمدتا شرقی و پیش از این کمونیست هستند.
علاوه بر این و از منظری دیگر درمیان مجموعه وسیع ادیان و حوزه های تمدنی دنیای امروز از مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس؛ تا مسلمان سنی، شیعی و وهابی؛ و حوزه کنفوسینی تا بودا؛ و از یهود تا برهمن و...، عمده نهادها و نمادهای توسعه و صنعت، فناوری و نوآوری، علم و حلم، مدارا و مراعا، آزادی و آبادی، دمکراسی یا مردمسالاری و انسان سالاری همگی در دنیایی انباشته و مرکزیت یافته اند که دو حوزه تمدنی مهم از آن محرومند: اسلام و مسیحیت ارتدکس!
از سوی دیگر از بین کشورهای اسلامی نیز از شرق آسیا، خاور میانه تا آفریقا، عمدتا کشورهایی از گردونه سعادت دنیوی دور افتاده اند که بیشترین حجم مردم آنان را مسلمانان تشکیل می دهند. بدین معنا که ممالکی مانند هند و مالزی با وجود سکونت تعداد زیادی مسلمان در این دو، مسلمانان دارای اکثریت نیستند و لذا اندیشه و فرهنگ اسلامی نقش تعیین کننده ای در این ممالک ایفا نمی کند. بیش از 50 کشور اسلامی در جهان وجود داردکه اکثریت قریب به اتفاق آنان دارای ساختارهای کهن اقتصادی و اجتماعی اند و هنوز از مهمترین کانون های جهانی در تضییع حقوق بشر بشمار می روند." آرند لیفارت (Arend Lifart,2000) در الگوی دمکراسی خود 36 کشور را فهرست می کند که در طول 20 سال گذشته بسوی دمکراسی ثابت گام نهاده اند. در این میان فقط 5 کشور در آسیا و افریقا قراردارند (بوتسوانا، هند، اسرائیل، ژاپن، و ماریتوس) ولی هیچیک از آنها دارای اکثریت اسلامی نیستند (هرچند که هند دارای بیش از 100 میلیون مسلمان است)."
در گزارشی که راین تاگیرا (Rein Tagira,2002) در زمینه "چشم انداز های دمکراسی در کشورهای اسلامی" منتشر ساخته است می نویسد امروزه هیچ کشور دمکراتیکی در بین ممالک اسلامی وجود ندارد. او در یک مقایسه گسترده میان کشورهای به دمکراسی روی آورده در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم و بویژه پس از فروپاشی شوروی و بلوک سیاسی- نظامی شرق چنین تحلیل می کند که الگوی حرکت بسوی دمکراسی و جنبش دمکراسی خواهی روبه گسترش است." درسال 1928 دمکراسی بعنوان خصوصیت عمده فرهنگ پروتستانتیزم شناخنه می شد. سراسر اروپای پروتستان از انگلستان، هلند و سوئیس گرفته تا لتوانی، استونی و فنلاند، همگی دمکراتیک بودند، در حالیکه در بین کشورهای کاتولیک فقط کشورهای بلژیک، فرانسه و چکسلواکی وجود داشت. البته در سال 1935 زمانی که آلمان پروتستان از دمکراسی روی برگرداند از سوی استونی، لتوانی و لهستان و لیتوانی دنبال شد. ولی همچنان منطقه وسیعی از کشورهای پروتستان در حوزه دمکراسی ماندند. در آن سالها دغدغه مهم چگونگی گسترش دمکراسی در ممالک کاتولیک بود. امروزه این تصویر دگرگون شده است. دمکراسی در دنیای امروز طیف گسترده ای از ممالک پروتستان- کاتولیک از مدیترانه تا آمریکای جنوبی را در بر می گیرد. حتی دمکراسی به کشورهایی نظیر ژاپن، هند، اسرائیل و یونان نیز تسری پیدا کرده است.
به بیان تاگیرا، زمانی که کمونیزم در اروپای شرقی و میانه ازهم پاشید، اولین انتخابات آزاد الگوی جدیدی را تولید کرد. دمکرات ها در کشورهایی که بطورسنتی کاتولیک- پروتستان بودند پیروز شدند ولی کمونیستها در کشورهای اسلامی و ارتدوکس همچنان باقی ماندند. این تفاوت ها حتی بر میزان رشد اقتصادی این کشورها نیز اثر نهاد بطوریکه بر پایه اندازه گیری کامرون، نرخ رشد اقتصادی کشورهای کاتولیک- پروتستان از 29.5 امتیاز در مجارستان تا 24 در کرواتی کشانده می شود در حالیکه کشورهای اسلامی از 22.7 در گرجستان تا 11.4 در ترکمنستان در امتداد است. فدراسیون روسیه به امتیاز 20.3 رسید. بنابر برآورد کامرون، آزادی فردی و سیاسی از 1999 تا 2000 نرخ رشد همه کشورهای کاتولیک- پروتستان پسا کمونیستی را از 12 به 13 کشاند، در حالیکه در کشورهای ارتدکس- اسلامی در این دوره نرخ رشد از 11 امتیاز در رومانی به یک امتیاز در ترکمنستان سقوط کرد. روسیه در این میان به 6 امتیاز دست یافت!
او معتقد است پس از فروپاشی شوروی، دمکراسی بسرعت در کشورهای دارای پیشینه کاتولیک-پروتستان روبه رشد نهاد. البته فرایند رشد دمکراسی در کشورهای ارتدوکس با کمی تردید و در کشورهای اسلامی بطور قطع شکل نهادینه بخود نگرفت. در گرجستان تمامی امیدهای مربوط به ظهور دمکراسی رو به یاس نهاد و در منطقه بالکان بویژه در آلبانی مسلمان نشین دمکراسی بسیار شکننده است و در بوسنی و کوزوو فقط به زور سرنیزه نیروهای بین مللی حافظ صلح، نمایی از دمکراسی باقی مانده است. در شرق آسیا صرفنظر از هندوستان با فرهنگ دمکراتیک باز مانده از دوران استعمار انگلیس، کشوری هایی مانند پاکستان پس از سالها گردش در بین دمکراسی و دیکتاتوری، بنگلادش و اندونزی نتوانسته اند دمکراسی را در کشور پایه ریزی کنند. ترکیه پس از 80 سال تمرین دمکراسی هنوز در این راه به موفقیت لازم نرسیده است. ایران با وجود مجلس و ریاست جمهوری انتخابی، هنوز در انحصار تصمیم گیری غیردمکراتیک گروهی از روحانیت قرار دارد. کشور نیمه مسیحی- مسلمان لبنان باوجود 40 سال امید و تلاش، سرانجام به عقب رانده شد.
تاگیرا در جمع بندی خود از مروری بر تحولات دهه های اخیر در زمینه رشد گسترش دمکراسی در مناطقی از جهان این پرسش را مطرح می سازد که "آیا فرهنگ اسلامی دارای زمینه های ناسازگار با فرهنگ دمکراسی است که چنین کشورهای اسلامی را ازدنیای دمکراتیک به حاشیه رانده است؟" (1)
با مروری بر طرح بنیادین پرسش مورد نظر در مقاله حاضر، رویکرد اصلی این است که کشور ایران با پس زمینه چند صد ساله خود در باور به اندیشه و سلوک اسلامی از نوع شیعه، دارای چه جایگاهی است؟ آیا بدلیل خاستگاه دینی مردم ایران و به استناد گزارشهای واقعی و اجتناب ناپذیر موجود، برای دستیابی به دمکراسی پایدار، آزادی و توسعه اقتصادی راه بدیلی برای برون رفت از بن بست تاریخی درماندگی در تمامیت گرایی یا توتالیتاریزم وجود دارد؟ آیا استبداد شرقی به تعبیر فراگیرتر و استبداد ایرانی از نوع پاتریمونیالیستی آن راه محتوم حیات سیاسی- اجتماعی مردم دین باور ایرانی است؟
آمار و شواهد موجود منتشر شده در گزارش "دمکراسی در قرن بیستم" در سال 2000 حاکی است که در طول یک قرن گذشته تعداد دولت های دمکراتیک در ابتدای قرن بیست یعنی 1900 میلادی، از صفر مطلق به ١٢٠ کشوردر انتهای قرن یعنی در سال 2000، رسیده است. این تعداد ٦٢ درصد کل دولتهای جهان را تشکیل می دهد که ٥٨ درصد جمعیت جهان نیز در این قلمروهای سیاسی زندگی می کنند. پس از رتبه اول دمکراسی در جهان، ٢٠ درصد دولتهای جهان دارای نظام های سیاسی اقتدارگر (Authoritarianism) است که این نسبت در سال ١٩٠٠ برابر صفر مطلق بوده است. در این قلمروهای سیاسی و جغرافیایی، بیش از ٣٣ درصد جمعیت جهان زندگی می کنند.
بر پایه این گزارش "علاوه بر این حدود ٨ درصد از دولتها نیز در نظامهایی با اعمال محدود کننده دمکراسی بسر می برند که این نسبت در ابتدای قرن، ١٩ درصد بوده است و در کل قریب ٥ درصد مردم دنیا در چنین فضاهایی زندگی می کنند. نظام های سلطنت مطلقه و مشروطه نیز از حدود ٢٤ دولت یا ١٩ درصد دولتها در ١٩٠٠ کلا رو به نابودی نهاده‌اند. برپایه همین آمار در ابتدای قرن بیستم بیش از ٥٤ درصد جمعیت آن زمان در نظام های سلطنتی زندگی می کردند. البته در این میان هنوز ١٠ کشور وجود دارند که نظام سلطنتی بعنوان سلطنت سنتی و تشریفاتی همچنان در آنجا وجود دارد هرچند نظام مسلط سیاسی در این ممالک عمدتا دمکراتیک است. بر پایه همین آمار هم اکنون فقط ٥ دولت تام گرا (Totalitarianism) وجود دارد که نزدیک به 2/5 (پنج ودودهم) درصد از مردم جهان را در خود جای داده است"(2).
برپایه این گزارش وضعیت ایران در سال ٢٠٠٠ یا آغاز هزاره سوم میلادی، مبتنی بر ساختار سیاسی اقتدارگرا بوده است. در تعریف از رژیم اقتدار گرا نیز آمده است ”نظام هایی که در آن دولت تک حزبی و دیکتاتوری سیاسی- نظامی حاکم بوده و بطور جدی حقوق بشر نقض می شود.
• جهان نگری مردم مسلمان
در بسیاری از متون جامعه شناختی بویژه از منظر دین، بررسی چگونگی تاثیر و تاثر دین و فرهنگ و آثار آن بر سایر نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همواره مورد بحث و فحص بوده است. بسیاری از نظریه پردازان از مارکس، وبر تا دانیل بل براین باورند که توسعه اقتصادی تغییرات فرهنگی فراگیری را بدنبال می آورد و می توان شواهد بسیاری نیز در تایید این نظرات جست. یکی از نخستین آثار کلاسیک در این زمینه اثر ماکس وبر جامعه شناس المانی است که با تالیف "اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری" بنیان بسیاری از آثار پژوهشی و تحلیل دیگر را پی ریزی کرد. به بیان وبر با ظهور اندیشه ها و آموزه های پروتستانتی در درون مسیحیت کاتولیک، بتدریج خلقیات و برداشت انسان مومن مسیحی دگرگون شده و در کنار مجموعه ای از دلایل، قناعت در مصرف و تلاش برای تولید و تولیدگری از عوامل مهم رشد سرمایه داری غرب بشمار می رود. به نظر وی در رشد جوامع اروپایی تا مرحله سرمایه داری، روحیه و اخلاق پروتستانی، خاصه سخت کوشی نقش مهمی ایفا کرده و قناعت در مصرف و نه تولید منجر به پس انداز و زمینه مساعد انباشت سرمایه و سرمایه گذاری های پی در پی گردید.
بنظر وبر، در نظام های قبل از سرمایه داری نیروی کار بقدری کار می کرد که بتواند نیازهای خود را تامین کند اما در حاکمیت سرمایه داری، کارگر برای کسب درآمد بیشتر کار می کند و به درآمدی به اندازه نیازمندی هایش قناعت نمی کند. مذهب کاتولیسیزم بر مبنای آموزه های سن توماس آکیوناس، فعالیت دنیوی را فاقد ارزش اخلاقی و تنها برای گذران زندگی مجاز می دانست ولی مذهب کالونیزم بر این باور بود که پارسایی راهبانه و نفی وظایف دنیوی و کناره گیری از تعهدات دنیوی نوعی گناه است. از اینرو سرمایه داری زمانی توسعه یافت که اخلاق پروتستانی از نوع فرقه کالونی، بخش بزرگی از مردم را برای کار در دنیای سکولار دعوت کرد. به باور وبر، پیورتنیزم (purtanism) یا پاکدینی در انگلستان با شورش علیه پاپ و کلیسا، آموزه های نوینی را مطرح ساخت که برخی از آنها عبارتند از: اتلاف وقت مهلکترین گناه است و برای رستگاری عمر انسان کوتاه و گرانبهاست، خواب بیش از حد محکوم است، کسانی که در کار خود کوشا نباشند تقرب الهی نخواهند یافت، فقرجویی و آرزوی مستمند شدن مانند آرزوی مریض شدن است، فقیر بودن یعنی در برابر عظمت خدا حقیر بودن، و ثروت جویی زمانی گناه است که برای لذت جویی گناه آمیز باشد(3).
رونالد اینگلهارت (Ronald Ingelhart) در اثر جدید خود در سال 2006 به بررسی "جهان نگری مردم اسلامی در افق های جهانی" می پردازد. وی در این مطالعه، پایه بررسی خود را یافته های حاصل از یک پیمایش بزرگی بنام "پیمایش ارزش های جهانی" (World Values Survey) می نهد که در سالهای اخیر در بین بیش از 85 درصدمردم جهان از حوزه های مختلف فرهنگی صورت گرفته است (4). اینگلهارت چنین آغاز می کند که تا چه حد نظام ارزشی مشترکی در بین مردم اسلامی وجود دارد؟ و این نظام ارزشی تا چه حد با نهادهای دمکراتیک سازگار است؟ آیا کشورهای اسلامی دارای ارزش های متمایزی هستند؟ اگر چنین است تفاوت آنها با سایر ملل در چیست؟ و آیا ارزشهای معینی در ارتباط با ظهور و ماندگاری دمکراسی وجود دارد؟
بنظر او شواهد گسترده موجود از کشورهای اسلامی حاکی است علاوه بر وجود نظام ارزشی بنیادین متمایز ونسبتا مشابه بین کشورهای اسلامی، این ارزشها در دیگر کشورهانیز قابل مقایسه هستند. تاحد زیادی این تفاوتها بیانگر تفاوت درسطح توسعه اقتصادی نیز است. جهان نگری کشورهای ثروتمند نشانگر تفاوتهای نظام یافته و برجسته ای از جهان نگری های ممالک فقیرتر است.
با تحولات فناوری ارتباطی ورسانه های کنونی چنین بنظر می آید که از قاهره تا شیکاگو واز بیچینگ تا بوئنس آیرس، جوانان شلوار جین می پوشند و کوکا نیز می نوشند. غذاهای مک دونالد جهانی شده است و جهانی شدن همه چیز را تحت تاثیر قرارداده است. لذا دنیا بسوی یک نظام ارزشی همگن جهانی در حرکت است. ولی واقعیت این نیست! امروزه شواهد گویای این است که تفاوتهای مذهبی و تاریخی هنوز شکل دهنده ارزشهای کنونی انسانی اند و همین امر جوامع اسلامی- تاریخی را از جوامع تاریخی کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس، بودایی یا کنفوسین مجزا می کند.
کشورهای اسلامی از طیف گسترده ای از نظر آب و هوا، ثروت، جغرافیا، جمعیت، برخوردارند. آنها به زبانهای متفاوتی صحبت می کنند و به اشکال مختلفی به تفسیر اسلام می پردازند. لذا بهیچ وجه شکل واحد و یونیفورمی از فرهنگ اسلامی در جهان وجود ندارد. به تعبیر بسم تیبی، آلمانی سوری تبار (پروفسور علوم سیاسی) اگر چه ما یک تمدن اسلامی داریم، اما با فرهنگهای اسلامی متعددی روبرو هستیم. به این معنا که اسلام با ورود خود به هر کشوری رنگ فرهنگ آن کشور را به خود گرفته است. یافته های پیمایش پیش گفته نشان می دهد تفاوتهای بین فرهنگی به شکل شگفت آوری معمول هستند. اکثر این شاخص های متفاوت از ارزشهای مذهبی تا اولویت های اقتصادی و از هنجارهای جنسیتی تا ارزشهای سیاسی می توانند در دو بعد آورده شوند. این ممکن است برخی از ابعاد غیر قابل بررسی را نمایان نکند ولی میتواند 75 درصد تفاوتها را در زمینه های مانند باورها و ارزشها،باورهای مذهبی واهداف سیاسی ، انگیزه های کار، هنجارهای پرورش از کودک، هنجارهای جنسی، تحمل بیگانگان را نشان دهد. بطوریکه ده کشور اسلامی که اطلاعاتشان موجود است در این پیوستار دو بعدی دارای ارزشهای مشابهی هستند(5).
در مقایسه ای که بین برخی شاخص ها در بین کشورهای مختلف صورت گرفته و همبستگی های آماری نیز از آن استخراج شد دو بعد مهم بازتاب یافت :الف) قطبی شدن میان جهت گیری های سنتی و سکولار-عقلانی (Tradition/Secular-rational) نسبت به اقتدار و ب) قطبی شدن بین ارزشهای بقا و خودبیانگر(Survival/ Self-expression). جهت گیری سنتی تاکید بر دین، خانواده، وپرورش کودک، غرور ملی و احترام به قدرت دارد و طلاق وسقط جنین را مردود می شمارد. جوامع صنعتی میل دارند به ارزشهای عقلانی- سکولاری تاکید نهند که مخالف با ویژگی های گفته شده است(6، ص2).
ارزشهای سنتی در برابر ارزشهای سکولار-عقلانی بر ارزشهای زیر تاکید دارد بر1) اهمیت بسیار دین درزندگی روزمره، 2) آموزش اطاعت پذیری کودک، 3) وجود حس قوی از غرور ملی، 4) افتخارآفرینی برای والدین بعنوان هدف اصلی زندگی، 5) طلاق هرگز قابل توجیه نیست، 6) سقط جنین هرگز قابل توجیه نیست، 7) نیاز به محدودیتهای بیشتر برای فروش محصولات خارجی، و 8) نیاز به احترام بیشتر به اقتدار و قدرتمندان.
همچنین در میان بعد دیگر ارزشهای مبتنی بر بقای انسان در برابر انسان خود بیانگر یا آزاد دربیان حال، برخی تفاوتهای زیر وجود دارد. جوامعی که بیشتر مبتنی بر اولویتهای بقای انسان زندگی می کنند به اعتماد میان افراد اهمیت زیادی نمی دهند. بهمین دلیل میل به تحمل و تسامح، آزادی فردی و خودبیانگری و مشارکت جویی سیاسی در میان این مردم کاهش می یابد(7، ص3):
ارزشهای بقا در برابر خودبیانگر تاکید دارد بر: 1) اولویت امنیت اقتصادی نسبت به آزادی بیان و احساس خودبیانگری (ارزشهای مادیگری بر پسا مادیگری)، 2) مردان بهتر از زنان رهبری سیاسی می کنند و درصورت محدودیت شغلی مردان بیش از زنان حق کار کردن دارند، 3) اولویت درآمد خوب و شغل مطمئن بر حس کمال جویی، 4) همجنس گرایی غیرقابل توجیه است، 5) طرد بیگانگان، عدم تحمل غیر خودی و عدم اعتماد میان فردی ، 6) ناخشنودی و ناراحتی از زندگی دنیایی، 7) عدم مشارکت در سیاست و عدم حمایت از محیط زیست. افزایش ثروت های بی سابقه در تاریخ بشر در ممالک پیشرفته صنعتی برخی از ارزشها را نیز از تاکید صرف بر بقا و امنیت مادی، فیزیکی و اقتصادی فراتر برده و بسوی بهتر زیستن ذهنی، خودبیانگری و کیفیت سطح زندگی هدایت کرده است و ارزشهای توده ای کشورهای پیشرفته صنعتی از سنتی بسوی سکولار- عقلانی و از زندگی مبتنی بر بقای صرف بسوی خود بیانگری کشیده شده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش دین در جهان معاصر

جُستاری در عوامل تولید شادی از منظر دین(مقاله1393)

اختصاصی از فی لوو جُستاری در عوامل تولید شادی از منظر دین(مقاله1393) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این مقاله به بررسی عوامل تولید کننده ی شادی از منظر دین و آیات و روایات دینی می پردازد. که فایلی ارزشمند برای دانشجویان حوزه ی الهیات می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


جُستاری در عوامل تولید شادی از منظر دین(مقاله1393)

پایان نامه ارشد روانشناسی دین

اختصاصی از فی لوو پایان نامه ارشد روانشناسی دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ارشد روانشناسی دین


پایان نامه  ارشد روانشناسی دین

 

لینک پرداخت و دانلود

 

*پایین مطلب *   فرمت فایل :Word ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

 

  تعداد صفحه:190

 

چکیده

مقدمه ………………………………………………………………………………… 1

فصل اول

رابطه روانشناسی و دین ………………………………………………………… 11

تعریف دین ……………………………………………………………………… 15

بررسی تئوریهای روانشناسانة دین …………………………………………… 21

   ـ تئوری تحولی پیاژه ………………………………………………………… 22

   ـ تئوری اریکسون ……………………………………………………………. 25

   ـ آلپورت   ……………………………………………………………………… 27

   ـ یونگ ………………………………………………………………………… 30

   ـ هیوم ………………………………………………………………………….. 35

   ـ فروید ………………………………………………………………………… 42

       علل گرایش به دین   ……………………………………………………… 47

       پیامدهای گرایش به دین ………………………………………………… 50

   ـ جیمز…………………………………………………………………………… 51

 

تجربة‌ دینی ……………………………………………………………………… 59

تعارض علم و دین ……………………………………………………………… 60

کثرت‌گرایی دینی   ……………………………………………………………… 68

فصل دوم

تعریف تجربة دینی ……………………………………………………………… 76

پیشینة تاریخی تجربة دینی   …………………………………………………… 79

اقسام تجربة دینی   ……………………………………………………………… 83

دیدگاههای مختلف در مورد انواع تجربه‌های دینی ………………………… 86

   ـ تجربة دینی نوعی احساس است ………………………………………… 86

   ـ تجربة‌ دینی نوعی تجربة مبتنی بر ادراک حسی است ………………… 95

   ـ تجربة دینی ارائه نوعی تبیین مافوق طبیعی است ……………………… 98

نمونه‌های تجربة دینی ………………………………………………………… 104

آیا تجربه‌های دینی هستة مشترکی دارند …………………………………… 118

تجربه‌های عرفانی ……………………………………………………………… 120

   ـ آیا تجارب عرفانی معرفت‌زا است ……………………………………… 131

 

آیا تجربة‌ دینی می‌تواند اعتقاد دینی را توجیه کند ………………………… 135

فصل سوم

نگاهی نقادانه به موضوع ……………………………………………………… 149

   ـ تقدم شرک بر یکتا پرستی………………………………………………… 164

   ـ موهوم پنداری باورهای دینی …………………………………………… 165

   ـ گناه نخستین………………………………………………………………… 166

   ـ خدای پدرگونه …………………………………………………………… 167

   ـ مفهوم جنسیت   …………………………………………………………… 168

   ـ تعمیم ناروا ………………………………………………………………… 170

فهرست منابع و مآخذ (فارسی) …………………………………………… 180

فهرست منابع و مآخذ (انگلیسی) ………………………………………… 184

 

ج

 

چکیده انگلیسی………………………………………………………………… 185

 

مقدمه

 

مسئله دین و دینداری در طول تاریخ زندگی بشر همواره به عنوان مسأله‌ای قابل بحث و مورد توجه ، مطرح بوده و علی رغم اینکه نقش غیر قابل انکار و بسزایی در زندگی بشر داشته و دارد ولی بحث و مجادله بر سر این موضوع که آیا اصلاً دین در زندگی نقشی را ایفا می‌کند و یا مقوله‌ای جدا و مستقل از سایر جنبه‌های زندگی می‌باشد ؛ همیشه نقل مجالس علما و صاحب نظران و موضوع همیشگی مجادلات فلسفی و کلامی بوده است . تاریخ نشان می‌دهد دینداری و اعتقاد به موجودی ماورائی از آغاز تاریخ زندگی انسان ، ذهن او را به خود مشغول کرده به طوری که انسان ، بدون خدا و بدون اعتقاد به موجودی ماورائی و دارای قدرت برتر ، وجود نداشته است لکن کیفیت بروز این اعتقاد و نمادهایش در هر زمان برحسب نوع تفکر و روش زندگی و فرهنگ و آداب مردمان آن دوران تفاوت داشته است .

 

دینداری امری فطری و درونی بوده و هست اما بروز و ظهور آن نیازمند زمینه و بستر مناسبی است که این زمینه و شرایط برای افراد مختلف متفاوت خواهد بود .

 

         در دوران پس از قرون وسطی غرب و به طور اخص مسیحیت ، با تعارض آشکار و وسیع میان عقاید (که به نحو شدیدی تحریف آمیز و خرافی شده و عملاً پایبندی به آن مانع پیشرفت علمی و فرهنگی جامعة انسانی می‌شد) و علم و تکنولوژی (که دوران فترت و رکود را پشت سر گذاشته و به طور فزاینده‌ای رو به پیشرفت و ترقی نهاده بود) مواجه شد . به طوری که متدینین که خود را مدافع احکام دینی می‌دانستند ، علم و تمدن را نوعی کفر و بی‌دینی به شمار آورده و علما و دانشمندان نیز در معرض اتهامات کفر آمیز قرار داشته و پایبندی به اصول اعتقادی و مبانی عقیدتی مسیحیت را مانع تحقیق و پیشرفت فکری خود و جامعه می‌دانستند .

 

لذا فیلسوفان و دانشمندان علم کلام بر آن شدند تا با تفسیر و تعبیری تازه و نو از دین آن را از صحنة اجتماعی زندگی بشر رانده و به حیطة شخصی و فردی اشخاص ارجاع دهند و از این طریق تعارض و تضاد میان علم با نمودهای مذهبی را از میان بردارند . از اواخر قرن هیجدهم میلادی زمزمه‌های این جدایی و این برداشت تازه از دین ، از طریق توجه به جنبة روانی و درونی دین توسط روانشناسان شنیده شد .

 

“ هر چند کاربرد واژة روان‌شناسی دین به عنوان حوزه‌های خاص پژوهش علمی ابتدا در اروپای قرن نوزدهم ظاهر شد ، پدیده‌هایی که این دو واژه به آنها اشاره دارد یعنی مصداق آنها و محتوای آنها به قدمت انسان است و تأمل در باب آنها به طلیعة تاریخ مدون بشر باز‌می‌گردد .”[1]

 

این گستره در اثر مفهوم سازی‌های منفی پیشگامان روان‌شناسی در خصوص دین ، همچنین عکس‌العمل منفی نهادهای دینی مدتی در حاشیه قرار گرفت ؛ اما با تلاش روان‌شناسان و متألهان در قرن حاضر روان‌شناسی دین مجدداً از حاشیه وارد صحنه شده و در دنیای فرامدرنیسم امروز به عنوان ابزاری در جهت تجربه‌نگری دیالکتیک مابین دیدگاه های مختلف در خصوص دین ، به حرکت و تحول خود ادامه می‌دهد .

 

این گستره به دلیل جایگاه ممتاز دین در سازمان روان‌شناختی انسان و همچنین هدف کلی علم روان‌شناسی که همانا مطالعة رفتار انسانی است ، به عنوان یکی از شاخه‌های روان‌شناسی مورد توجه می‌باشد .

 

از طرف دیگر ، دین پژوهان و متألهان عصر جدید که بیشتر تابع عینی نگری و پوزیتیویسم می‌باشند ، به دلیل اینکه پدیدارشناسانه از دین سخن گفته‌اند ، خود را از تأملات روان‌شناسانه بی‌نیاز ندیده‌اند .

 


[1] الیاده ، میرچا . فرهنگ و دین . ص 177

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ارشد روانشناسی دین