فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه


دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :23

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

دربارة شاعران ما محققان و ادیبان تاکنون سخن بسیار گفته اند و در این باب بسی دشواری ها را نیز آسان کرده اند . شک نیست که بعضی از آنچه آنها با دقت و کنجکاوی هوشمندانه بررسی و تحقیق کرده اند خود ارزش بسیار ندارد و گه گاه تحقیقاتشان مصداق واقعی « هیاهوی بسیار برای هیچ » شده است ، لیکن بسیاری از آن تحقیقات نیز ماده و زمینه است برای نقد و داوری درست در باب شاعران .

نکته در همینجاست که منتقد در بحث راجع به هر شاعر تا کجا باید دور برود ؟ چون در همه جا کافی نیست که نویسنده بداند چه باید بنویسد ، مواردی هم هست که مخصوصاً باید این را بداند که آنچه نباید بنویسد کدام است.

باری محققان ما با دقت و حوصله یی که غالباً در خور تحسین و گاه مایة اعجاب است دربارة بسیاری از شاعران گذشته سخن خود را گفته اند ، و اکنون نوبت نقادان است که در این باب به داوری برخیزند ، آثار شاعران گذشته را به میزان و محک درست بسنجند ونقد کنند و ارزش هریک را در عرضه گاه ادب و هنرجهانی به جا آورند . درست است که نقد امروز ما ، خاصه آنچه در روزنامه ها و مجله ها و در مقدمة کتابها بدین نام خوانده می شود ، بازاری و سطحی و آلوده به اغراض است ، اما دست کم در بارة گذشتگان هنوز آن مایه ناروایی در میان نیست و هنوز کسانی هستند که بتوانند دور از تعصب و مخصوصاً دور از جهالت عامیانه به این مهم دست بزنند . این کاری است که اکنون در ادبیات ما ضرورت دارد و شدنی است . درحقیقت امروز دیگر نمی توان آنچه را « تاریخ ادبیات » و « سبک شناسی » می خوانند از قلمرو «نقد ادبی» بیرون شمرد . چون آنچه نسل امروز از نقاد و ادیب می خواهد فهم درست شعر و ادب گذشته و قضاوت درست درآن باب است . تحقیق در سرگذشت شاعر و محیط او ، مطالعة در نسخه های موجود ازآثارشاعر ، شیوه زبان و بیان او ، و این گونه مباحث ، اگر چه در جای خود مهم است ، لیکن به هرحال جز بدان قدر که ضرورت دارد مطلوب نیست و افراط دراین بحث ها سبب خواهد شد که مردم ، خاصه جوانان ، از ادب واقعی که مطلوب آنهاست مهجور بمانند و بیهوده در جستجوی آنچه مطلوب نیست سرگشته شوند .

در این زمینه نیز از حاصل کار محققان بهرة بسیار گرفته شده است و اگر در نقد هنر و اندیشة شاعران تازگی هایی درآن هست جای آن دارد که توجه بدان عذرخواه نقص هایی باشد که ضعف و نقص بشری در کمتر اثری اجتناب از آن را ممکن نشان می دهد . امید است که این مجموعه برای جوانان و دانشجویان فهم شعر گذشتگان را تا حدی آسان کند و دست کم شوق و علاقه به شعر و ادب را در آنان بیفراید .

ابوالقاسم فردوسی که بود ؟

اگر روزی سال شمار تفصیلی فرهنگ و تاریخ ادبی ایران تنظیم شود ، می توان ملاحظه کرد در سال 329 هـ . ق / 940 م . وقایع مهمی روی داده که آن را به صورت یک نقطه عطف سزاوار توجه درآورده است . از زمرة این حوادث مهم و قابل توجه مرگ رودکی پدر شعر فارسی و ولادت فردوسی استوانه به همانند زبان و ادب فارسی است . در شاهنامه و هیچ یک از منابع مربوط به سرگذشت او ، از سال دقیق ولادت شاعر سخنی به میان نیامده تا برسد به روز آن ، اما بارها در شاهنامه به سئوال های عمر هر آینده ای آن در مقاطع مختلف اشاره شده است و گاهی هم به روزهای ویژه ای از سال ، به طوری که محققان توانسته اند با این قرائن سال ولادت او را که همان سال 329 باشد معین کنند و ایضاً روز آن را با این حال در مورد همین سال ولادت هم تردیدهایی وجود داشت ، کما این که تا چند سال پیش سنگ قبر فردوسی هم ، که به وسیله انجمن آثار ملی تهیه شده بود ، سال 323 را زمان ولادت او نشان می داد . در تحقیقی که اخیراً یکی از محققان ایرانی در خارج از کشور انجام داده است با قرائن تاریخی و گاه شماری روز سوم ژانویه 940 میلادی ( برابر 329 هـ ) سال و روز دقیق ولادت شاعر حماسه سرای توسی در تاریخ ادبیات ایرانی ثبت شد . از کودکی و نوجوانی شاعر آزاده توسی هیچ اطلاعی در دست نیست ، از قرائن پیداست که این سالها مقارن بوده است با ؟؟؟؟؟؟ که گروه دهقانان به ضرورت از پیش متشکل تر و بیدارتر بودند ، زیرا زمزمه مخالف با فرهنگ و میراث ایرانی رو به گسترش بود و به منظور حفظ دستاوردهای فرهنگی و ابقای تاریخ و سرگذشت قوم ایرانی نیاز به یک بسیج همگانی بیشتر از پیش احساس می شد .

در این سالها خداوند شعر و حماسه فارسی به دلیل مال و مکنت خانوادگی و به رغم ناسازگاریهایی طبیعی و خشک سالی های پیاپی ، از نظر مالی دغدغه خاطری نداشت و
می توانست با مطالعه و تحمل دریافت ها و دستاوردهای فرهنگی موجود در شهر و خانواده خویش به تحکیم بنیان های فکری و عقیدتی خود بپردازد . نام او لقب ابوالقاسم و شهرت شاعریش فردوسی ضبط شده است و با عنوان ابوالقاسم فردوسی به شهرتی عالم گیر
رسیده است . اینکه برخی از منابع قدیم و یا جدید نام او را حسن یا منصور و نام پدرش را علی نوشته اند چیزی به اعتبار شاعری وی نمی افزاید ، فردوسی دهقان و دهقان نژاد بود ، بنابراین در یک خانواده فرهنگی و اهل معرفت پابه عرصه وجود گذاشته بود . و علاوه بر نانی که بر سفره خانواده گی خود داشت ظاهراً در پلاژ و تابران طوس آموزش های رسمی لازم را هم دید و زبان و فرهنگ نیاکان را هم فرا گرفت . برخی قرائن حاکی از آن است که فردوسی زبان پهلوی را ، که دیگر در زمانه وی رواج عام نداشته ، نیز می دانسته است . می توان پنداشت که او با عربیت و مطالعه ؟؟؟؟؟ شعر عرب هم انسی داشته است ، هرچند که از نشان دادن گرایشی و ابراز این مطلب به دلایل متعدد فکری و فرهنگی ، نمی توانسته است خشنود باشد ، که از شاهنامه برمی آید که او به دانش های زمانه خود ، از حکمت وفلسفه و ریاضی گرفته تا نجوم ، موسیقی و طب ، نیز در حد لزوم و اندکی بیشتر وقوف داشت است ، از شعر فارسی / تاریخ / افسانه و همچنین معارف دینی اسلامی بر ؟؟؟؟؟ تشیع دیگر سخنی نمی گوئیم . زیرا که ؟؟؟؟؟ بر بدیهیات خواهد بود ، در آن سالها که با ایام جوانی فرزانه توسی ، برابر بود به رغم آن گروه تازی مآب و متمایل و پشت گرم به دستگاه خلافت بغداد از فرهیختگان ایرانی ، دسته انبوه ایران گرایان و
بی علاقه به ارتباط با بغداد ، ترویج و گسترش بنیان های فرهنگی قومی را وجهه همت قرار داده بودند  امرای سامانی و وزیران و مشاوران ایران دوست آنان ، که هنوز دستگاه و قدرت قابل توجه ای داشتند ، از زمزمه این گروه ؟؟؟؟؟؟ که اقدامات آنان را برای کاری که فردوسی باید پیش می گرفت هموار می کرد . فردوسی 17 ساله بود که ابومنصور محمد ابن عبدالرزاق حاکم توس ، که او نیز دهقان نژاد بود ، از وزیر و پیشکار خود ابومنصور ؟؟؟؟؟ خواست تا خداوندان کتب را از دهقانان ، فرزانگان و جهان دیدگان از شهر ما بیاورند . و بنشانند تا کتابهای و کارنامه شاهان و زندگانی و اقدامات هریک را از هرجا که بود فراز آورند و کتابی به نام شاهنامه گرد کنند این شاهنامه منصور که ثمرة کوشش و اعتقاد ابومنصور عبدالرزاق بود و بعدها به پای همین کوشش به نام او به شاهنامه ابومنصوری نام بردار گردید ، در واقع راه را برای فردوسی هموار کرد و برق از چشم همت او ربود . ابومنصور سرانجام به سال 351 هـ . درحالی که سپهسالار سامانیان و والی خراسان بود / در جنگی ناجوانمردانه کشته شد و از آن پس تا حدود 30 سال خاندان ترک نژاد سیمجوری بر خراسان فرمانروایی یافتند ، بی شک فردوسی در این سالها مثل هر دهقان آزاده دیگری نگران سرنوشت ایرانی و تاریخ و فرهنگ سرزمین خویش بوده و از اختلاف ها و نادانی ها و بی فرهنگی ، این که به برکناری و انزوای خاندان عبدالرزاق و روی کار آمدن بیگانگان انجامید در رنج بوده و ما چه می دانیم شاید برای آن تدبیرهایی اندیشیده بوده است . بنابراین آغاز به نظم شاهنامه متعاقب این حوادث می توانسته است به عنوان یک واکنش فرهنگی و قوی در برابر سلطه غلامان ترک و اتحاد و اتفاق آنان با تازیان معارض با فرهنگ ایران قلمداد گردد . فردوسی دراین سالها برای تعهد چنین امری خطیر قدری جوان بود بنابراین ، ابتدا دقیقی شاعر چیره دست و گشاده زبان که او هم جوان و همشهری فردوسی بود ، شاید به ناسزا و در حدود سال 365 هـ  . نظم شاهنامه منثور را آغاز کرد و پس از سرودن یک هزار بیت از حماسه ملی ایران ، به ناگهان درجوانی به دست یکی بندبر کشته شد . و کار نظم خداینامه نافرجام ماند . از این هزار بیت سروده دقیقی ، که فردوسی آن را در شاهنامه خویش ماندگار و جاودانه کرده است و نیز قراینی که از سرگذشت دقیقی بدست می آید ، چنین پیداست که اگر او زمان می یافت و می توانست به کار خود ادامه دهد ، شایستگی لازم را برای نظم شاهنامه نداشت . این بود که ضرورت نظم این کتاب به عنوان پیامی همگانی و ملی بر فردوسی نهیب زد و او را به ادامه راهی که دقیقی در پیشی گرفته بود ، برانگیخت چنین بود که دهقان زاده توسی وقتی پا به حوالی 40 سالگی می گذاشت خود را برای تعهد این وظیفه سنگین آماده دید و با نگرانی از اینکه مبدا زندگانی و دارایی اش ، در صورت درنگ بیشتر به این کار وفا نکند ، مردانه قدم پیش نهاد به این ترتیب که آن ؟؟؟؟؟؟ ملی در هیبت خوابی که دید به او نهیب زد و وی را بر آن داشت که از حدود سال 370 هـ . جدی کار نظم شاهنامه را دنبال کند .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شاهنامه

دانلود مقاله کامل درباره شوروی

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره شوروی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره شوروی


دانلود مقاله کامل درباره شوروی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :35

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه :

با خروج قوای شوروی در تاریخ 15 فوریه از خاک افغانستان و ساقط شدن آخرین دولت کمونیستی به ریاست نجیب الله ، حضرت صبغه الله مجددی ( رهبر جبهه نجات ملی افغانستان ) به عنوان اولین دولت نهضت مقاومت با نام دولت مجاهدین اداره کشور را در کابل بر عهده گرفت . [1] بعد از این اتفاقات و به دست گرفتن قدرت در عرصه ی سیاسی افغانستان توسط مجاهدین عوامل بسیاری سبب عوض شدن اوضاع افغانستان و وخیم تر شدن اوضاع کشور گردید .

این دولت تازه روی کار آمده در افغانستان به مرور ضعف هایی را مرتکب گردید به مانند قوم گرایی ، دور شدن از اصول جهادی و اسلامی و تقسیم ناعادلانه قدرت بر مبنای وابسته بودن به احزاب ، فراهم نکردن امنیت جانی و مالی و حاکمیت شبه نظامیان ، این اشتباهات در کنار عوامل مدت دار دیگری مانند خستگی مردم از جنگ و هرج و مرج های قبلی و کنونی ناشی از نزاع میان دولت مجاهدین و شبه نظامیان ، ضعف فرهنگی و مادی و ... اوضاع سیاسی کشور به سمت وخامت بیشتر پیش برد .[2]

این بی ثباتی های افغانستان علاوه بر تباهی ملت افغانستان ، هویت انقلابی – اسلامی نهضت اسلامی افغانستان ( مجاهدین ) و همچنین امنیت ملی – منطقه ای همسایگان افغانستان مخصوصاً جمهوری اسلامی ایران با مشکلات و تهدیدات مهمی رو به رو
ساخت .

به هر حال این بی ثباتی ها و نامناسب بودن اوضاع اقتصادی ، اجتماعی و
به خصوص سیاسی آینده ای جدید و متفاوت را برای مردم و کشور افغانستان
رقم زد .

طالبان محصول و پیامد این بی ثباتی ها و هرج و مرج هاست . اما نکته ای که وجود دارد و نباید از نظر دور داشت این است که تاریخ و گذشته ی کشورهاشان می دهد که اگر کشور در داخل وضعیتی بغرنج و أسف ناک داشته باشد به خودی خود نظر دیگر کشورها را به سوی خود جلب می کند و باعث می شود که کشورهای با قدرت و سود برنده و ذینفع از این موقعیت استفاده کرده و در کشور مناسب برای دخالت اعمال نفوذ کنند . ظواهر امر نشان دهنده این است که کشورهایی در منطقه و سایر نقاط دنیا در قضیه افغانستان مخصوصاً در دهه 90 دخیل هستند و بی ارتباط با طالبان نیستند که هیچ ، بلکه به عنوان پشتیبان طالبان جلوه گر شده اند . به هر شکل طالبان گروهی بودند که در عرصه سیاسی افغانستان ظاهر شده اند و با تمام ویژگی ها و جنبه های سیاسی ، اقتصادی ، نظامی خود نشان داده اند که اثرات قابل توجه و مهمی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
گذارده اند .

اکنون به چگونگی و کیفیت و کمیت این اثرات بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود .


کلیات :

طالبان کیستند ؟ طالبان محصلینی مذهبی ( طلبه ) هستند . مراجع اسلامی سنتی قبایل جنوبی پشتون و طلبه های افغانی و پاکستانی که مدارس سنتی پاکستان محل تحصیل آنان بوده هسته و اعضای واقعی طالبان را تشکیل می دهند . [3]

بنابر اظهار نظر عده ای طالبان به طور خود جوش ظهور کرده و به نوعی می خواستند به هرج و مرج ها و مشکلات ، عدم امنیت و نبود یک دولت مرکزی قوی پایان دهند . البته طالبان هم هدف خود را اعلام داشته و انگیزه اصلی قیام خود را پیش گیری از دزدی و هرج و مرج و چپاول اموال عمومی معرفی کرده اند .[4]

برای نخستین بار نام طالبان در محافل سیاسی بین الملل زمانی شنیده شد که آنان برای اولین بار در نوامبر 1994 زمانی که یک کاروان پاکستانی را که توسط نیروهای بسیجی محلی ( میلیشایی محلی ) دستگیر شده بودند آزاد کردند . طالبان بعد از این ماجرا تصمیم قطعی خود را برای به چنگ آوردن قندهار گرفتند . در سال 94 قندهار و در سال 1995 هرات در اختیار طالبان قرار گرفت و بالاخره طالبان توانستند کابل را در سال 1996 از آن خود کنند و نجیب الله رئیس دولت مجاهدین افغانستان را هم در پس این اقدام ، طالبان اعدام کردند . [5]

طالبان خیلی سریع توانستند خود را در عرصه سیاسی افغانستان نمایان سازند و تنها یک جا مانده بود که مخالفان طالبان در آن شهر مستقر بودند وا ن مزار شریف بود . طالبان مزار شریف را بالاخره در سال 1997 توانستند تصرف کنند و تقریباً سلطه ی خود را بر افغانستان کامل کردند .[6]

طالبان در حالی موفق شدند که در افغانستان قدرت بدون رقیب شوند که مردم در سراسر کشور دیگر از جنگ ها و نا امنی ها خسته و آشفته بودند و فقط کافی بود گروهی یا حزبی بتواند با قدرت کامل وارد عرصه پر اغتشاش و هیاهوی افغانستان شوند . و طالبان آن گروه با اقتداری بودند که توانستند پیروز جنگ داخلی افغانستان شوند نکته جالب توجه این که طالبان همانطور که قبلاً ذکر شد با شعار و هدف از بین بردن هرج و مرج ، نا امنی ، جلوگیری از چپاول اموال عمومی و سرقت شروع به کار کردند و همین شعار و انگیزه خود می توانست عاملی باشد که مردم هم با طالبان همسو شوند و قدرت یافتن آنان را
بپذیرند .


بخش اول : تهدید سیاسی – ایدئولوژیک طالبان علیه ایران

فصل اول :

مخدوش سازی چهره انقلاب اسلامی و اسلام

انقلابی که در سال 57 در ایران رخ داد واقعه ای بود که توجه جهان به خصوص قدرت های بزرگی مانند آمریکا و همچنین همسایگان ایران را به خود جلب کرد . این انقلاب که به رهبری امام خمینی به وقوع پیوست عقلانیت و انسان محوری را که مبنا و اساس دنیای غرب و پیشرفته بودند را به چالش کشاند .[7]

انقلاب اسلامی ایران توانست اساس حکومتی خود را بر مبنای اصول فقهی – کلامی خاص استوار سازد . حکومتی که نقش و جایگاه انتصاب الهی و مشروعیت مردمی را با هم در نظر گرفته و قبول کرده است . آیت الله سید محمد باقر صدر در کتاب « الاسلام یقود الحیاء » در این مورد آورده : « مرجعیت به عنوان یک خط ، تصمیم الهی است ، اما به عنوان مشخص کردن یک فرد ، یک تصمیم از ناحیه امت است . » [8]

اما کشورهای قدرت مدار و با نفوذ جهان خصوصاً آمریکا بی کار ننشستند و مشکلات زیادی را برای انقلابی که قصد صدور کردن اندیشه ها و در نهایت انقلاب خود را داشت به وجود آوردند جنگ 8 ساله بین ایران را در این باره فراموش کرد ، زیرا انقلاب ایران مذهب خود را شیعه معرفی کرد و گفته است که خلیفه باید نسلی از پیامبر باشد . این در حالی است که اکثر همسایگان مسلمان ایران اهل سنت هستند و معتقدند که خلیفه باید از جانب جامعه وسیع مسلمانان انتخاب شود .[9] و حتی بعضی از کشورها به شدت از نظر مذهبی و ایدئولوژیک با انقلاب اسلامی ایران مخالفند زیرا انقلاب اسلامی موجی از اسلام خواهی را در این کشورها به راه انداخته و معضلاتی را در حال پایه ریزی بود . مانند کشور عربستان که با مکتب وهابیت خود نشان داده که دشمنی خاصی با شیعیان و انقلاب اسلامی دارد . و همچنین پاکستان و علمای این کشور که نزدیکی بسیاری با عربستان از نظر
مذهبی دارند .

انقلاب اسلامی ایران با نظریه های فقهی – کلامی مخصوص به خود ظهور کرد اما در برابر این امر ناگهان گروهی به نام طالبان در همسایگی دیوار به دیوار در افغانستان ظهور کردند . به طور دقیق طالبان در 12 فروردین 1375 بود که ملا عمر آخوند را به عنوان
امیر المومنین امارت اسلامی افغانستان با گردهمایی حدود 1500 مولوی در قندهار اعلام
کردند .[10]

بعد از این گردهمایی و انتخاب رهبری بود که نشست بزرگی در فروردین همان سال توسط مولوی های افغانستان صورت گرفت . این تجمع برای این بود که یک راه شرعی برای اعلام جهاد و جنگ ضد حکومت برهان الدین ربانی پیدا کنند و در نهایت فتوائیه ای از جانب مولوی ها صادر شد که بر اساس آن جنگیدن با حکومت ربانی و دستیابی به قدرت را ممکن و شرعی اعلام می شد . این شروع کردن ضدیت با دولت ربانی بر محور « تئوری تغلب » می چرخید تغلب نظریه ای است که با استفاده از آن می شود با زور و حیله برای رسیدن به قدرت و خلافت تلاش کرد . این نظریه بیشترین کاربرد را نسبت به سایر نظریه های موجود در فقه اهل سنت دارد . [11]

با توجه به موارد ذکر شده فهمیده می شود که یکی از تعارض های ایدئولوژیک و مذهبی طالبان با انقلاب اسلامی ایران محرز شده است . زیرا همانطور که قبلاً اشاره شده است انقلاب اسلامی ایران مبنای حکومتی خود را روی دو نقش استوار کرده که یکی انتخاب الهی و دیگر مشروعیت مردمی است . بنابراین طالبان با تفسیر این گونه نسبت به امر رهبری و خلافت دقیقاً اساس نظریه ولایت فقیه انقلاب اسلامی را نشانه
گرفته اند .

در بند دوم اساسنامه طالبان چنین آمده است : « نظام دولت بر اساس شریعت اسلامی و به شیوه چهار خلیفه راشدین است . » [12]

همانطور که می بینیم طالبان از نظر حکومتی و تفکر مذهبی و ایدئولوژیکی بسیار شبیه به مکتب وهابیت عربستان هستند . و این به نزدیکی طالبان به عربستان بسیار کمک کرده و خطرات دینی و مذهبی بیشتری را برای انقلاب اسلامی از جانب هر دو دولت نمایان می سازد .

طالبان از نظر تفکر دینی و در مجموع تربیت مذهبی و اجتماعی بسیار وابسته به مدارس دیوبندی در پاکستان هستند . مدرسه دیوبندی در 1867 میلادی توسط محمد قاسم نانوتوی در ایالت اتاپرداش هند بنیان گذاری شد . این مدرسه در قرن
بعدی یک جریان فکری مستقلی شد که تا امروز محصلین بسیاری را تربیت کرده و
می کند .[13]

مجله نیوز چاپ اسلام آباد : « بیشترین مدارس که طالبان در آنجا آموزش دیده اند توسط سازمان های افراطی سنی مانند سپاه صحابه – که ارتباط تنگاتنگی با گروه طالبان در افغانستان دارد – اداره می شود . » [14]

در واقع این محصلین از مهاجرین ناشی از جنگ و هرج و مرج دوران اشغال شوروی بوده اند که با توجه نزدیکی های قومی و دینی با پاکستان به آنجا رفته و در مدارس دیوبندی تحصیل کرده اند . دیوبندی ها از نظر اقتصادی بسیار به مکتب وهابیت شبیه هستند . این مکتب به عنوان نماینده و مرجع رسمی و شناخته شده دین در پاکستان به شمار می رود و پیوسته به طرفداران این مکتب افزوده می شود .[15]

با این تفاسیر می بینیم که طالبان از مدرسه های دینی پاکستان بسیار تأثیر پذیرفته اند و مبانی فقهی و حکومتی خود را با الهام از این مدارس و مکاتب پاکستانی استوار کرده اند آنها در تفسیر دین سطحی و صوری عمل می کنند و در اجرای شریعت و احکام آن تعصب و خشونتی بسیار بکار می برند . ریش گذاردن را برای مردان واجب شمردند[16] به زنان اجازه خروج از خانه برای تحصیل و اشتغال را ندادند و با عکس گرفتن و تلویزیون و نوع ابزار پیشرفته صوتی و تصویری به شدت مخالفت ورزیدند .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شوروی

دانلود مقاله کامل درباره فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن


دانلود مقاله کامل درباره فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :19

 

بخشی از متن مقاله

فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن

پس از آن که سیطره و سطوت عثمانی ها در آسیای صغیر گسترش یافت و تحکیم گردید هنگام برخورد با ممالیک مصر فرا رسید هر چند که پیش از این میان سلاطین مصر و خلفای عثمانی روابط حسنه ای برقرار بود .

این روابط از عهد سلطان برقوق مصری و معاصرش سلطان بایزید عثمانی آغاز شده بود . این روابط خوب تا زمان سلطان با یزید دوم پسر محمد فاتح ادامه یافت . در این زمان جم برادر بایزید دوم مدعی سلطنت شد و بایزید به جنگ برخاست و چون شکست خورد به مصر پناهنده گردید و اشرف نیز او را پناه داد و بایزید در خواست کرد تا او را تسلیم کند که پاسخی نشنید و از این زمان روابط مصر و عثمانی تیره شد .

البته علاوه بر این نزاع بر سر منطقه ارمنیه و کردستان و دیاربکر که تا این زمان تحت الحمایه مصریان بودند و یکی از دولت های کوچک ترکمانی به حساب می آمدند و امیران آنها را مصریان تعیین می کردند . نیز اختلاف دو دولت را بیشتر دامن می زد . زیرا عثمانیها با سپاهیان خود دولت دست نشانده مصریها را کنار زده و امیرانی را از سوی خود تعیین نمودند . و سرانجام دشمنی آن هنگامی به اوج رسید که هدایای ارسالی پادشاه هند به سلطان عثمانی را سلطان مصر به چنگ آورد و اجازه نداد تا به مقصد برسد .

همه این عوامل موجب آن شد تا بایزید اعلان جنگ  کند و با سپاهیانی بزرگ به بلاد شام حمله ور شد و خود را به حلب رساند ولی در آن جا از سپاه مصری شکست خورد و در نبردی دوباره نیز تن به شکست داد و این بار نوبت زور آزمایی مصریان بود که به مرزهای عثمانی حمله کنند و پس از مدتی سرانجام صلح برقرار شد هر چند که هر یک از دو دولت برای توسعه نفوذ خود بر بلاد اسلامی می کوشیدند .

این صلح هم دوام چندانی نیاورد و عثمانی ها به تحریک قبایل ساکن در ولایت های تابع مصر می پرداختند تا آنها را به شورش وادار نمایند و موانعی را بر سر راه تجارت مصری ها با غرب آسیا و آسیای میانه بوجود آوردند به گونه ای که اندک اندک عبور کالاهایی چون پشم و منسوجات و انواع پوست و بردگان چرکسی به مصر بسته شد که سخت ترین این محاصره ها ممنوعیت ورود بردگان ممالیک به مصر بود زیرا که آنها ستون سپاه و رجال حکومت بودند.

از سوی دیگر نیز سلاطین مصر هر کس را که بر ضد عثمانیان شورش می کرد و به آنها پناهنده می شد پناه می دادند و آنها را تجهیز می نمودند و دولت هایی را که مجاور عثمانی ها بودند تحریک می کردند مانند سلطان عراق و سلطان ایران شاه اسماعیل و ....هر چند این دوستی ممالیک و صفویان بیشتر از ارسال نامه نشد زیرا اختلاف مذهبی دو ملت مانع اتحاد آنها بر ضد عثمانی ها می شد.

به هر حال روابط رو به گسترش مصر و ایران ، پناه دادن همزمان شاهزادگان فراری عثمانی از سوی دو دولت مصر و ایران موجب آن شد تا سلیم از ترس اتحاد این دو دولت به هر دو اعلان جنگ دهد نخست ایران و سپس مصر ، پیروزی بزرگ سلیم در نبرد چالدران و شکست اسماعیل به سبب کمی آذوقه و حملات قبایل ترکمان به سپاه ایرانی آنها را ناچار به بازگشت از تبریز کرد.

البته اگر مصریان سپاهی را می فرستادند تا عثمانی های گرفتار در سختی و بی آذوقگی را در هم بکوبد تاریخ دگرگون می شد سلطان سلیم ناچار به بازگشت شد و در را ه خود از قبایل ترکمن به ویژه در امارات غادریه انتقام گرفت و امیر آن علاء الدین را کشت و آنجا را ضمیمه عثمانی کرد. و سر بریده علاء الدین را نزد سلطان غوری فرستاده و غوری آماده نبرد شد البته در این شرایط از ناحیه شاه اسماعیل هیچ خطری سلطان سلیم را تهدید نمی کرد با این وجود شاه اسماعیل می توانست باز هم به ممالیک کمک کند ولی این گونه نشد.

در هنگامی که غوری تصمیم گرفته بود تا همه نیروهای خود را جمع کند درآمد مصر کاهش یافته واسکودوگاما راه تجاری آبی با هند را کشف کرده و موقعیت تجاری مصر به شدت به مخاطره افتاده بود.

از سوی دیگر رواج فساد نیز موجب شد تا غوری با سیاست های تبعیض آمیز خود در میان ممالیک در زمستان سال 922 ه/1515 م سپاه خود را به مرز آسیای صغیر برساند. در این سپاه به رغم کم بودن آن همه رجال جنگی و ادبی مصر گرد آمده بودند خلیفه عباسی ، قاضیان مذاهب چهارگونه ، روسای مشایخ و فرقه های صوفیه ، فقیهان و بزرگان ، موسیقی نوازان و خوانندگان و چاپلوسان و صاحبان صنایع و ...

در مصر فقط دو هزار نفر از ممالیک باقی ماندند و جانشین غوری ، طومان پای پسر برادرش دوادار بود همچنین چون احتمال حمله دریایی عثمانی به بندر اسکندریه می رفت نگهبانان آن افزوده شدند و دژهای آن باز سازی شد ، سلطان غوری با مرکبی بزرگ که پیشاپیش آن طبل ها نواخته می شدند به حرکت درآمد. این سپاه در گرمای شدید به طور سینا رسید و دچار سختی های فراوان شد و در شام نیز شهرهای دمشق و حلب و حماه سپاهیان خود را آماده کرده بودند. سلیم نیز از قسطنطنیه با سپاهی بزرگ و کار آزموده که بالغ بر یکصد و پنجاه هزار جنگجو می شد مسلح به انواع سلاح ها را افتادند و چون به مرزهای شام رسیدند سلیم دو نقشه جنگی کشید که در یکی پیروز شد و در دیگری شکست خورد.

در نقشه اول کوشید تا خیربک والی حلب و جان بردی غزالی والی حماه را به سوی خود جلب کند و عده حکومت به آنها داد و هر چند که نایب شام این خبر را به غوری داد او نپذیرفت.

اما در نقشه دوم کوشید تا سلطان غوری را از نبرد منصرف کند و به یک باره بر سر او فرود آید و بر این پایه به کمک والی خائن حلب نامه ای به غوری نوشت و از او درباره اقدامات پیشین دولت عثمانی درباره مرزهای مصر عذرخواهی کرد وعده داد تا دیگر تکرار نشود راه تجاری مصر نیز گشوده شده و به این وسیله همه خواسته های غوری را بر آورده می ساخت.

نزدیک بود سلطان غزنوی و همراهانش فریب بخورند ولی احتیاط کردند و به شام آمدند و در نامه دوم به حلب نماینده ای فرستاد تا به همراه قاضی عسکر روم ایلی غوری را از نبرد منصرف سازد و در راه صلح بکوشند با این شرط که غوری در نبرد سلطان سلیم با شاه اسماعیل وارد نشود.

غوری نمایندگان سلیم را اکرام کرد و سپس نمایندگان خود را نزد سلیم فرستاد و سلیم تصمیم گرفت فرستاده غوری را بکشد و چون درباریان نگذاشتند او را برگرداند و گفت : « به استادت بگو شاه اسماعیل خارجی مذهب است و تو هم مانند او هستی و نخست باید با تو بجنگم پیش از او و محل ملاقات ما مرج دابق در شمال حلب می باشد . »

غوری با سی هزار جنگجو به راه افتاد و اموال خود را در دژ بلند حلب گذاشت و صبح یک شنبه 25 رجب سال 922 با سپاه بسیار بزرگ عثمانی روبرو شد . یکی از اشتباهات بزرگ او آن بود که ممالیک جوان را مورد عنایت قرار می داد و بزرگان ممالیک را رها کرده بود و این شایعه پیچیده بود که سلطان به ممالیک اعتماد ندارد و نمی خواهد از آنها استفاده کند و لذا گروهی از همراهان او به وی شک کرده بودند و البته خیانت خیربک و جان بردی غزالی نیز به این سستی و اختلاف می افزود .

دو سپاه با هم درگیر شدند و نخست مصریان بر عثمانی ها پیروز شدند و سلطان سلیم قصد فرار کرد ولی خیانت خیربک و جان بردی غزالی در سپاه مصر نظم آنها را به هم ریخت و سپاه تک تکه شده ممالیک گریختند و سلطان غوری با اندک سپاهیانی باقی ماند و هر چه فریاد می زد و آنها را به جنگ فرا می خواند فایده ای نداشت و او از اسب افتاد و خبر مرگش پیچید و عثمانیان همه چیز را غارت کردند و باقی مانده سپاه نیز در حلب توسط هواداران عثمانی ها در هم کوبیده شدند و سلیم وارد حلب شد و بدون جنگ هم غنایم را گرفت و به نام او خطبه خوانده شد و خیانت پیشگان مملوک مانند خیربک با پوشیدن لباس عثمانی ها و تراشیدن ریش خود خویش را به هیئت عثمانی ها
در آوردند .

چون عثمانی ها به دمشق رسیدند و بر آن چیره گردیدند و همه شام بدون نبرد تسلیم آنها شد و به مدت سه ماه به تنظیم امور آنجا پرداختند در این مدت فراریان مصری به قاهره رسیدند و جان بردی غزالی خائن به عنوان جاسوس عثمانی به همراه ایشان به مصر رفت او با سپاهی از مصر حرکت کرده تا به اصطلاح شهر غزه را از عثمانی ها باز پس گیرد ولی سپاهیانش را در شهرهای گوناگون پراکنده ساخت و هرگز با عثمانی ها نجنگید و در   نبردی کوتاه نیز شکست خورد و این شکست در روحیه او نیز تأثیر گذاشت و او توانست سپاه دیگری در دفاع از قاهره فراهم آورد زیرا ممالیک دچار تفرقه جدی شده بودند و پس از آن آماده شدن نمی دانستند در مبدأ جزیره سینا به نبرد با عثمانی ها بپردازند یا در شمال قاهره .

سرانجام این سپاه متفرق نیز شکست خورد و طومان پای باقی مانده آنها را در صحرای عباسیه گرد آورد و با حفر خندق هایی آماده نبرد شد ولی پنداشت که سپاه عثمانی با او رو در رو می شود اما سپاه عثمانی از سه ناحیه آنان را در بر گرفتند و در منطقه ای ممالیک با دفاع خود موجب قتل بسیاری از عثمانی ها شدند و بزرگانی چون سنان پاشا وزیر سلطان سلیم کشته شدند ولی سرانجام مقاومت این گروه نیز در هم شکسته شد و فرار آغاز شد .

طومان پای فرار کرد و قاهره تسلیم شد و در 25 محرم سال 923 هـ عثمانیها وارد شهر شدند ولی با مقاومت ممالیک وادار به عقب نشینی شدند و چهار روز نبرد ادامه یافت تا سرانجام عثمانی ها پیروز شدند .

پس از مدتی طومان پای نامه ای به سلطان سلیم فرستاد که مصر را تحت سیادت عثمانی ها قرار می داد و خطبه و سکه و خراج برای آنها بود و طومان پای نایب ایشان در مصر ، سلیم پذیرفت ولی ممالیک طومان پای را به قتل تهدید کردند زیرا صلح نمی خواستند و طوفان پای به ناچار به جیزه رفت و آخرین نبرد را در ( ربیع الاول سال 922 هـ/1517 م ) انجام داد و آتش توپخانه عثمانیها سپاه ساده ممالیک را در هم کوبید .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن

دانلود مقاله کامل درباره قاجاریه

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره قاجاریه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره قاجاریه


دانلود مقاله کامل درباره قاجاریه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :43

 

 فهرست مطالب :

مقدمه

نسبت قاجار

دوره اول قاجاریه زنجیره اصطلاحات مؤثر در تغییر لباس

تربیت و اخلاق عمومی

تمدن ایران در زمان قاجار

اقتصاد

پول و نقش بانکها

وضع اقتصادی

صنایع

وضعیت اشتغال در بخش نساجی

هنر

صنعت نساجی در عصر قاجاریه

از بین رفتن صنعت نساجی در دوره قاجاریه

اعزام دانشحو و تغییر لباس

پوشاک اصیل در اوائل دوره قاجاریه

پوشاک ایرانیان در دوره قاجاریه

انتقال تدریجی آداب و رسوم اروپائیان

لباس طبقات و اقشا ر (مختلف مردم ، لباس زنان )

لباس زنان طبقات مختلف

لباس طبقات و اقشار مختلف مردان

مظفرالدین شاه و محمد شاه مشروطیت ، تسخیر ، ویرانی و تقلید

نقش مدارس و آموزشگاههای دختران ، دارالمعلمات و انجمنهای زنان در رفع حجاب

مشروطیت

خاورمیانه و تغییر لباس مردم

بقاب

بتان

کفش و جوراب

تنبان

کفش و جوراب زنان

پیراهن

کلاه و عمامه

شلوار ، شال کمر قبا و کمرچین

کلیجه و جبه

عبا و عمامه

پوستین

 

تاریخچه قاجاریه

فکر ایجاد لباس ، ناشی از احتیاج انسان به دفاع از عوارض طبیعی ، به خصوص در مقابل سرما بوده است . لیکن لباس نیز ، شامل هرگونه وسیله زندگی که از دایره رفع احتیاج ابتدائی بیرون می کذارد ، حالت تفننی (سرگرمی) به خود می گیرد ، درطول زمان از صورا ابتدایی بیرون آمده ، اقوام مختلف روی زمین ، هر یک بنا به مقتضیات اقلیتی و آداب و رسوم درجه و تمدن خود ، به ایجاد لباسهای گوناگون پرداخته و در دوخت و شکل و تزئین آن ، ابتکارات گوناگون به وجود آورده اند ، به طوریکه کم کم ، لبای نیز مثل تمام وسایل زندگی ، جلوه گاه ذوق و هنر بشر گردیده و مظهر درجه لطافت و ذوق و تکامل سلیقه افراد و ملل بشری است .

مطالعه و نمایش قطورات لباس های یک ملت امروزه نه تنها از لحاظ تعقیب سیر تاریخی و درک زیبایی و تنوع آنها قابل تعمق است ، بلکه از نظر فهم روانشناسی و عادات و رسوم مختلف آن ملت نیز ، شایان توجه می باشد . بنابراین ، از مطالعه و شکل و انواع لباس ها در زمانها و مکانهای مختلف ، می توان به روحیات یک قوم نیز پی برد شرایط سیاسی و اقتصادی در هر یک از این دوره ها متفاوت است تحول میان اولین دوره و آخرین دوره بسیار قابل توجه است . اما زیر بنای همه این دوره ها طرز تلقی نسبت به زندگی فرد در جامعه بود که تا مدت زیادی چگونگی عمل حکومت شکل آن را تعیین می کرد بنابراین گرچه تغییر در اشکال ظاهری چشمگیر بود ، اما در ساختار احتماعی کمتر نمود می یافت.

آقا محمد خان در مارس 1783 میلادی با استقرار در پایتخت در تهران به پادشاهی رسید . در این زمان با وقوع جنگ در سالهای 1795 – 1702 میلادی دول اروپایی در نتیجه شرکتهای تجارب محصول نساجی کمتر به ایران و مشرق زمین نفوذ کردند .

آقا محمد خان تاجی بر سر می گذاشت و شال و کلاه نادری و کریم خانی را به رجال مملکت داده بود لباسی رسمی برای تمام رجال و طبقات ، جبه و شال بود ، مؤلف کتاب ( شرح زندگی من ) با تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه از آقا محمد خان تا آخر ناصرالدین شاه نیز به همین مسئله چنین اشاره کرده است .

بعد از استیلای غرب به ایران تقلید از قوم غالب ، کلاه اعیانی ایرانیها تبددیل به عمامه کرد ، مردمان با حیثیت به خصوص اهل علم همه عمامه بر سر می گذاشتند ، حکومت بعضی از سلسله ها که اصلا ترک بوده اند شاید تغییری در سر پوش داده باشند .

در زمان آقا محمد خان به غیر از شال و کلاه ، جبه ، ترمه ،چاقچوری از ماهوت آتلی و کفش ساغری تمام لباس رسمی بود . از آنجا که حبه لباس روپوش راحت و پردوامی بود تمام ایرانیان آن را اتخاذ کردند و در موارد رسمی و نیمه رسمی به طور کلی در مواقع احترام می پوشیدند . در دوره قاجاریه به جای اینکه بیشتر وقت به رفاه و عمران مملکت ، صرف عیاشی می گذشت .

در این دوره فرصتی مناسب برای تجار و سودگران اروپائی داد تا نفوذ خود را در گمرکات ایران و بازار نساجی کامل نماید .

نسبت قاجاریه ( قاجاریه در تکاپوی زمامداری )

حمله مغول راه ورود بلامانع عده کثیری از قبایل ترک و تاتار را به ایران باز کرد و قبایلی که راه مقاصد چنگیز دست به کشتار نظامی مغول و سپس در سایه خدمتگذاری به ایلخانان مغول بسیاری از دشتها و دامنه های سبز و خرم کوهستانهای فلات ایران و قفقازیه را برای سکونت خود اختیار کردند و در مدت دو قرن حکومت ایلخانان در ایران با نقل و انتقالهایی که در محل سکونت این قبایل داده شد نژادهای مختلف تاتار و ترک بهم آمیخته و نامهای جدیدی از جمله ترکمان و ازبک را می توان ذکر کرد .

دوره اول سلطنت قاجاریه

سلطنت قاجاریه به سه دوره تشکیل می شد دوره اول سلطنت قاجاریه آقا محمد شاه و لشگر کشی به خراسان دوره اول سلطنت قاجاریه که قریب 40 سال به طول انجامید آقا محمد خان ( 1210 ذیقعده 1211 ) و فتحعلیشاه ( 1212 – 1250 ) به ترتیب زمام سلطنت را در دست داشتند . این دوره با مهم ترین وقایع تاریخ دنیا مثل انقلاب کبیر فرانسه و ظهور ناپلئون اول و توجه خاص بعضی از دول اروپائی با ایران مصادف می شود . و در این میان قاجار بعض ا زمنافع و مصالح کشور را به نفع بیگانگان از دست داده و تنها به فکر حفظ مقام سلطنت بودند .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره قاجاریه

تحقیق درباره چه چیز از ما یک معلم خوب می سازد

اختصاصی از فی لوو تحقیق درباره چه چیز از ما یک معلم خوب می سازد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره چه چیز از ما یک معلم خوب می سازد


تحقیق درباره چه چیز از ما یک معلم خوب می سازد

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 17 صفحه

 

 

 

 

 

چه چیز از ما یک معلم خوب می‌سازد؟


من ده سال است که درس می‌دهم. در طی این مدت در مدارس دولتی، دانشگاه ها، دبستان های خاص، مدارس سواد آموزی و بازآموزی بزرگسالان کار کرده ام. کوچکترین شاگردم یک دختر 6 ساله و بزرگترین آنها یک مهاجر جامائیکایی، یک مادر بزرگ 63 ساله بود که تازه می‌خواست سواد یاد بگیرد. من حتی به بچه های معلول هم درس داده ام.

گستردگی تجربیاتم زندگی معلمی ام را غنی کرده است اما مرا از لذت همکارانم محروم کرده است: این احساس که وارد کلاس تازه ای در ترم جدید می‌شوم و می‌دانم بچه‌ها چه می‌خواهند و بهترین راه دادن آن به بچه‌ها چیست. منظورم این نیست که بدون هیچ دیدگاه و ایده ای و کورکورانه به کلاس می‌روم. در اغلب موارد وقت کافی برای جمع آوری محتوای مناسب و چیزی که بچه‌ها با آن کار کنند را دارم. اما آن چیزی که ندارم حس همانندی ای است که به معلمی دست می‌دهد که سالها در یک کلاس و یک پایه با همان درس‌ها کار می‌کنند. من فکر نمی کنم چیزی که در ترم قبل مفید بوده، این ترم هم به درد بخورد.

به خاطر وضعیت دایماً در حال تغییرم، من وقت زیادی را به فکر کردن درباره هنر و عمل معلمی، جدا از محتوای تدریس، سن بچه ها، اندازه کلاس یا برنامه آموزشی، تخصیص داده ام. هر جا که می‌روم معلم های نمونه ای را می‌بینم که دلم می‌خواهد بدانم چرا آنها اینقدر خوب هستند و چیزی که کشف کرده ام شباهت ذاتی ای معلم های خوب به هم، بدون توجه به تفاوتهای بنیادی ای مثل سبک، شخصیت، اهداف و الگوهای برهم کنش آنها با دانش آموزان است. من تا آنجا پیش می‌روم که بگویم شباهت های معلم های خوب با هم - در هر مقطع و برنامه ای - بیش از آن چیزهای مشترکی است که با سایر همکارانشان در موفقیت های مشابه دارند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره چه چیز از ما یک معلم خوب می سازد