فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد آداب معاشرت در کلام امام حسن مجتبی علیه السلام

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد آداب معاشرت در کلام امام حسن مجتبی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آداب معاشرت در کلام امام حسن مجتبی علیه السلام


تحقیق در مورد آداب معاشرت در کلام امام حسن مجتبی علیه السلام

تحقیق آماده

 آداب معاشرت در کلام امام حسن مجتبی علیه السلام 

با فرمت ورد 2003 - word2003

قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها

 

چکیده
از آن رو که توجه و بررسی در زندگی ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان پیشتازان مسیر کمال و سالکان حقیقی راه دوست، برای شیعیان متأسی بسیار حایز اهمیت است و نیز به دلیل آنکه انسان موجودی اجتماعی است و علم به آداب معاشرت در حسن معاشرت او بی تأثیر نمی باشد، بررسی کلام آن بزرگواران پیرامون این مبحث لازم و ضروری به نظر می رسد. تحلیل مجموعه گفتار امام حسن مجتبی علیه السلام، به عنوان نمونه تمام عیار انسان کامل در باب آداب معاشرت، به طور قطع چراغ فروزانی برای دوست داران وصول به صراط مستقیم می باشد. هدف پژوهش، آشنایی با آداب معاشرت و سازوکارهای آن در متون دینی با تأکید بر کلام امام مجتبی علیه السلام است. تلاش در جهت کاربردی کردن آثار و دستاوردهای حاصل این تحقیق برای نسل جوان و آگاهی ایشان از «اندیشه ناب امام حسن علیه السلام» به عنوان دومین راهبر دینی، هدف این مقاله می باشد.


مـقدّمه
حسن معاشرت، مصاحبت نیکو و رفتار پسندیده از دستورات مورد تأکید قرآن کریم، پیامبر اکرم صـلی الله علیه و آلهو پیشـوایان مـعصوم علیهم السلاممی باشد. بررسی آداب و احکام معاشرت در کلام هریک از ائمّه اطهار علیهم السلامراه گشای مسیر سعادت انسان های مؤمن است؛ به ویژه آنـکه جنبه های آداب معاشرت در سخنان امام مجتبی علیه السلام به عنوان دومین امام شیعیان کمتر مـورد توجه قرار گرفته و بـحث و بـررسی پیرامون آن می تواند برای هر سالکی مثمرثمر واقع شود. امام حسن علیه السلام «سرور جوانان اهل بهشت» و نیز «کریم اهل بیت» نامیده شد و همین رفتار کریمانه و ادب برخورد و بزرگ منشی و رعایت آداب معاشرت این امام زبانزد عام و خاص بـوده است. با توجه به اینکه مطالعات و تحقیقات گسترده ای پیرامون زندگی امام حسن علیه السلام انجام گرفته، اما طبق شواهد و قرائن، تاکنون تحقیقی جامع و روش مند پیرامون تحلیل مجموعه سخنان ایشان با تکیه بـر جـنبه های آداب معاشرت در طول حیات ایشان، صورت نگرفته است، به ویژه آنکه عمده تألیفات و تحقیقات پیرامون آن حضرت تنها حول محور صلح ایشان و آثار آن انجام گرفته است. از این رو، تحقیق حاضر درصدد است بـا تـکیه بر منابع تاریخی معتبر در سخنان قطعی و مسلم آن حضرت، مهم ترین آموزه ها پیرامون آداب معاشرت در کلام آن امام همام را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.فرعی این پژوهش عبارتند از:.......

 

فهرست

چکیده 3
مـقدّمه 3
خانواده، اولین مدرسه آمـوزش مـهارت های اجـتماعی 3
مربیان و معلمان و نقش آنـان در تـربیت اجـتماعی در کلام امـام مـجتبی عـلیه السلام 5
نقش محیط و محافل تربیتی در تقویت معاشرت صحیح اجتماعی 6
نقش دوست و دوسـت گزینی در روابـط و اخلاق اجتماعی 7
آداب مـعاشرت و حـفظ حـقوق همسایگی 9
داشتن روحیه نشاط اجـتماعی و نـقش آن در تحکیم روابط اجتماعی 10
تـحیت و تشکر و نقش آن در تحکیم روابط اجـتماعی 11
مشورت و روحیه جمع گرایی 11
توجه به فقرا در زندگی اجتماعی 12
بارزترین نکات اخلاق اجتماعی امام مجتبی علیه السلام 15
کرامت و تعادل در بخشندگی در بیان امام علیه السلام 15
متواضع و فروتن 18
صبور 18
ارزش عفو در کلام امام 20
نتیجه گیری 21
منابع 22

 

منابع

[1] سلیمان کامل، حسن بن علی الدراسـة و التـحلیل، ص 26.
[2] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 190.
[3] احمدبن عبداللّه طبری، دلائل الامامة، ص 56.
[4] حسن بن علی، تفسیر الامام العسکری، ص 331.
[5] محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، تحقیق محمدجواد الفتیه، ج 1، ص 331.
[6] همان.
[7] حسن بن شـعبه حـرّانی، تحف العقول، ص 408.
[8] ناصر مکارم شیرازی و هـمکاران، تـفسیر نمونه، ج 3، ص 431.
[9] حسن بن شعبه حرّانی، همان، ص 407.
[10] محمدبن محمد نعمان مفید، امالی، تحقیق حسین استادولی، ترجمه علی اکبر غفاری، ص 26.
[11] میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 211.
[12] حسن بن شعبه حرّانی، همان، ص 404.
[13] مـحمدباقر مـجلسی، همان، ج 78، ص 115.
[14] حسن بن شعبه حـرّانی، هـمان، ص 404.
[15] همان، ص 408.
[16] نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، نامه 31.
[17] حسن بن شعبه حرّانی، همان، ص 390.
[18] حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص 137.
[19] محمدباقر مجلسی، همان، ج 75، ص 113.
[20] حسن بن مؤمن شبلنجی، نورالابصار، ص 123.
[21] حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی الفاظ القرآن الکریم، ص 270.
[22] عـزیزاللّه عـطاردی، مسند الامام المجتبی علیه السلام، ج 4، ص 668.
[23] حسن بن شعبه حرّانی، همان، ص 404.
[24] محمدبن علی ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 10.
[25] علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة و معرفه الائمة، ج 20، ص 194.
[26] حسن بن مؤمن شبلنجی، همان، ص 111.
[27] محمدبن علی ابن شهر آشوب، همان، ج 2، ص 156.
[28] عباس قـمی، مـنتهی الآمال، ص 312.
[29] ابن قتیبه دینـوری، عیون الاخبار، ج 3، ص 140.
[30] عزیزاللّه عطاردی، همان، ص 134.
[31] محمدباقر مجلسی، همان، ج 43، ص 342.
[32] همان، ج 78، ص 116.
[33] همان، ص 113.
[34] حسن ابطحی، امام مجتبی علیه السلام، ص 185.
[35] مصطفی موسوی، الروائع المـختاره، ص 116.
[36] باقر شریف القرشی، حیاة الامام الحسن علیه السلام، ج 1، ص 319.
[37] عباس قمی، همان، ص 312.
[38] ابوحامد ابـن ابـی الحدید، جـلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 3.
[39] باقر شریف القرشی، همان، ج 1، ص 309.
[40] محمدبن علی ابن شهر آشوب، همان، ج 4، ص 23.
[41] عزالدین ابن ابی الحدید، همان، ج 1، ص 159.
[42] حسن بن شـعبه حـرّانی، همان، ص 225.
[43] محمدباقر مجلسی، همان، ج 72، ص 401.
[44] محمدبن علی ابن شهر آشوب، همان، ج 3، ص 19.
[45] علی بن عیسی اربلی، هـمان، ج 1، ص 575.

[46] اعـراف: 199.
[47] مـحمدباقر مجلسی، همان، ج 78، ص 114.
[48] محمدباقر مجلسی، همان، ج 43، ص 352.
[49] همان، ج 44، ص 21.

 

 

  تعداد صفحات :  24 صفحه - صفحه آرایی شده و آماده چاپ 

  فرمت فایل    :  ورد 2003 -  قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب معاشرت در کلام امام حسن مجتبی علیه السلام

تحقیق در مورد انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم


تحقیق در مورد انسان مکلف ازدیدگاه  آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه33

 

فهرست مطالب

 

چکیده:

طرح مساله:

دیدگاه آیت الله جوادی آملی پیرامون انسان مکلف:

چیستی حق و کیستی انسان

رابطه دین و حق انسان

مکلف:

دیدگاه آیت الله حسن زاده آملی پیرامون انسان

مفهوم حق و تکلیف

خدای متعال، منشأ همه حقوق و تکالیف

حق و تکلیف، بیانگر نوعی رابطه است که به رابطه انسان با همنوع خود و عالم و مبدأ عالم نظر دارد. بر اساس حق و تکلیف، موضع گیری های فردی و جمعی نوع بشر در حیات خود طراحی و ترسیم می شود و او می تواند مرز تصرفات مختلف خود را بیابد. اساساً کمال انسان در گرو وجود تکالیف و امر و نهی شرعی است، و این در صورتی ممکن است که آدمی با اختیار خود به سمت کمال گام بر دارد و با التزام به حقوق و تکالیف دینی، به سمت سعادت ابدی رهنمون شود. این امر در دو حیطه «فردی» و «اجتماعی» واقع می شود. هدف از این مقاله مطالعه و بررسی مفهوم انسان مکلف ازدیدگاه  آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم می باشد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های توصیفی –تحلیلی است. ابزار گرداوری اطلاعات فیش برداری بوده و سعی شده است با مطالعه کتب و مقالات و یادداشتهای صاحب نظران ، به بررسی مفهوم انسان مکلف پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که به اعتقاد کانت و هیوم ، انسان ها در شناخت وظایف اخلاقی، به دین و خدا محتاجند، نه برای یافتن انگیزه. آنها برای عمل به وظیفه خود به دین نیازی ندارند، بلکه اخلاق به برکت عقل محض خود، بسنده و بی نیاز است. اما در دیدگاه جوادی آملی و حسن زاده آملی، اولاً، انسان مخلوق خداست و تحت ربوبیت او قرار دارد و موجودی ابدی به حساب می آید؛ ثانیاً، آدمی علاوه بر دو بعد حیوانی و انسانی، از لایه دیگری برخوردار است که بعد الهی نامیده می شود.

 

کلیدواژه ها: انسان مکلف ، تکلیف ، حق ، فلسفه اخلاق،کانت ، هیوم ، جواد زاده آملی ، حسن زاده آملی

مقدمه:

حق و تکلیف، بیانگر نوعی رابطه است که به رابطه انسان با همنوع خود و عالم و مبدأ عالم نظر دارد. بر اساس حق و تکلیف، موضع گیری های فردی و جمعی نوع بشر در حیات خود طراحی و ترسیم می شود و او می تواند مرز تصرفات مختلف خود را بیابد.

مسئله حق و تکلیف و نیز سایر مسائل حقوقی و فقهی، تا زمانی که به صورت ریشه ای تجزیه و تحلیل نشود، راهگشای بهینه و پیشبرد روابط اجتماعی انسان نخواهد بود. انسان در نحوه وجود و واقعیت خود، با همه موجودات دیگر، اعم از جماد و نبات و حیوان متفاوت است، زیرا هر موجودی که پا به جهان می گذارد، واقعیت و چگونگی هایش همان است که به دست عوامل خلقت ساخته می شود؛ اما انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه مجموعه عوامل تربیتی و اراده و انتخاب او مشخص می کند که چه باشد و چگونه سیر کند. در واقع، بذر انسانیت در وجود انسان به صورت «بالقوه» قرار داده شده است که اگر به آفتی برخورد نکند، آن بذرها به تدریج از زمینه وجود انسان سر برمی آورد و وجدان فطری و انسانی او را می سازد.( این باربور،1362)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم

دانلود تحقیق درباره زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

اختصاصی از فی لوو دانلود تحقیق درباره زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

تعداد صفحات:21

نوع فایل: ورد (قابل ویرایش)

بخشی از متن:

زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.

همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.

این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

تحقیق درباره خلامت امام حسن

اختصاصی از فی لوو تحقیق درباره خلامت امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره خلامت امام حسن


تحقیق درباره خلامت امام حسن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:4

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله
یا نه ؟ حضرت على مى فرمود من حاضر نیستم یک روز حکومت معاویه را تحمل کنم , چگونه امام حسن راضى به حکومت معاویه شد ؟
جواب : این سئوال را که اگر حضرت امیر در جاى حضرت امام حسن بود صلح مى کرد یا نه , به این شکل نمى شود جواب داد , بله , اگر شرایط حضرت على مثل شرایط حضرت امام حسن مى بود صلح مى کرد , اگر بیم کشته شدنش در مسند خلافت مى رفت . ولى مى دانیم که شرایط حضرت امیر با شرایط امام حسن خیلى متفاوت بود , یعنى این نابسامانیها در اواخر دوره حضرت امیر پیدا شد , ولهذا جنگ صفین هم جنگى بود که در حال پیشرفت بود و اگر خوارج از داخل انشعاب نمى کردند مسلم امیرالمؤمنین پیروز شده بود . در این جهت بحثى نیست . و اما اینکه شما فرمودید چرا امیرالمؤمنین حاضر نیست یک روز حکومت معاویه را قبول کند ولى امام حسن حاضر مى شود ؟ شما این دو را با همدیگر مخلوط مى کنید . حضرت امیر حاضر نیستیک روز , معاویه به عنوان نایب او و به عنوان منسوب از قبل او حکومت کند , ولى امام حسن که نمى خواهد معاویه را نایب و جانشین خود قرار دهد , بلکه مى خواهد خود کنار برود . صلح امام حسن کنار رفتن است نه متعهد بودن . در متن این قرار داد هیچ اسمى از خلافت برده نشده , اسمى از امیرالمؤمنین برده نشده , اسمى از جانشین پیغمبر برده نشده , سخن این است که ما کنار مى رویم , کار به عهده او , ولى به شرط آنکه این که شخصا صلاحیت ندارد , کار را درست انجام دهد , و متعهد شده که درست عمل کند . پس این دو خیلى تفاوت دارد . امیرالمؤمنین گفت من حاضر نیستم یک روز کسى مثل معاویه از طرف من و نایب من در جایى باشد . امام حسن هم حاضر به چنین چیزى نبود , و شرایط صلح نیز شامل چنین چیزى نیست .
سئوال : آیا امیرالمؤمنین راجع به چگونگى برخورد با معاویه , وصیتى به امام حسن کرده بودند ؟
جواب : یادم نمىآید که تا به حال برخورد کرده باشم در وصیتهاى حضرت امیر که چیزى راجع به این جهت گفته باشند , ولى ظاهرا وضع روشن بوده , اگر در متن تاریخ هم نمانده باشد وضع روشن بوده است . امیرالمؤمنین خودش تا آخر طرفدار جنگ با معاویه بود و حتى همان اواخر هم که وضع امیرالمؤمنین نابسامان بود باز چیزى که امیرالمؤمنین را ناراحت مى داشت وضع معاویه بود و معتقد بود که باید با معاویه جنگید تا او را از میان برد . شهادت امیرالمؤمنین مانع جنگ جدید با معاویه شد . آن خطبه معروفى که در نهج البلاغه است که حضرت مردم را دعوت به جهاد کرد و بعد از اصحاب با وفایش که در صفین کشته شدند یاد کرد و فرمود : این اخوانى الذین رکبوا الطریق و مضوا على الحق , این عمار ؟ و این ابن التیهان ؟ و این ذوالشهادتین ؟ ( 9 ) و بعد گریست , این خطابه را در نماز جمعه خواند , مردم را دعوت کرد که حرکت کنند , ونوشته اند هنوز جمعه دیگر نرسیده بود که ضربت خورد و شهید شد . امام حسن هم در ابتدا تصمیم به جنگیدن با معاویه داشت , ولى آنچه که از اصحابش ظهور و بروز کرد از عدم آمادگى و اختلافات داخلى , تصمیم امام حسن را از جنگ منصرف به صلح کرد , یعنى امام حسن دید این جنگیدن یک جنگیدن افتضاح آمیزى است , با این مردم جنگیدن , افتضاح و رسوایى است . در ( ساباط) اصحاب خودش آمدند با نیزه به پاى او زدند.
یکى از امتیازات بزرگ جریان امام حسین این است که امام حسین یک هسته نیرومند ایمانى به وجود آورد که اینها در مقابل هر چه شداید بود مقاومت کردند . تاریخ نمى نویسد که یک نفر از اینها به لشکر دشمن رفته باشد , ولى تاریخ مى نویسد که عده زیادى از لشکر دشمن در همان وقایع عاشورا به اینها ملحق شدند , یعنى در اصحاب امام حسین کسى نبود که ضعفنشان دهد مگر یک نفر ( یا دو نفر ) به نام ضحاک بن عبدالله مشرقى که از اول آمد به امام حسین گفت من با شما مىآیم ولى یک شرطى با شما دارم و آن این است که تا وقتى که احتمال بدهم وجود من به حال شما مفید است هستم , ولى از آن ساعتى که بدانم دیگر ذره اى به حال شما نمى توانم مفید باشم , مرخص شوم . با این شرط حاضر شد , امام هم قبول کرد . آمد و تا روز عاشوراو تا آن لحظات آخر بود , بعد آمد نزد امام و گفت من طبق شرطى که کردم الان دیگر مى توانم بروم چون حس مى کنم که دیگر وجود من براى شما هیچ فایده اى ندارد . فرمود مى خواهى بروى برو . یک اسب بسیار دونده عالى یى داشت , سوار این اسب شد و چند شلاق محکم به آن زد که اسب را به اصطلاح اجیر وآماده کرده باشد . اطراف محاصره بود . نقطه اى را در نظر گرفت . یکمرتبه به قلب لشکر دشمن زد ولى نه به قصد محاربه , به قصد اینکه لشکر را بشکافد و فرار کند . زد و خارج شد . عده اى تعقیبش کردند . نزدیک بود گرفتار شود . اتفاقا در میان تعقیب کنندگان شخصى بود که از آشنایان او بود , گفت کارى به او نداشته باشید , او که نمى خواهد بجنگد , مى خواهد فرار کند . رهایش کردند , رفت . ولى غیر از این , هیچکس ضعف نشان نداد , اما اصحاب امام حسن ضعف و رسوایى نشان دادند . اگر حضرتصلح نمى کرد یک کشته شدنى بود براى امام حسن مقرون به رسوایى از طرف اصحاب خودش . پس


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خلامت امام حسن

دانلود مقاله صلح امام حسن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله صلح امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله صلح امام حسن


دانلود مقاله صلح امام حسن

امام حسن (ع) حماسه حلم
از آن زمان که شمشیر بر فرق شیر خدا فرود آمد و زهر در جان فرزند زهرا نشست و سر ثارالله به مهمانى نیزه ها رفت. اسلام جاودانه شد. در کلام فرصت تغییر بود و در نوشته رخصت تحریف. آسمان محراب را حتى انکار مى شد کرد تا آن زمان که شق القمر خونین ماه، فلق را جاودانه نساخت. کلام را مجال تغییر بود اما حنجره خون آلوده را هرگز.
و نوشته را رخصت تحریف اما لوح زمرد و محفوظ در طشت نشسته را هرگز. و او آنگاه که رنگ قدسى سبز را برمى گزید جگر تفتیده خود را در انحناى شکوهمند تاریخ مى دید. او ـ چنانکه پدر ـ مظلوم زیست. اگر نه مظلومتر از برادر، همسنگ او. برادر ـ سلام الله علیه ـ را دشمن خارجى خواند، اما دوست «مذل المؤمنین» خطابش نکرد. گریز از دنیا و قدرت برادر بر همه از روز آشکارتر بود. برادر را کسى با تهمت «انک تدرى الخلاقه» نیالود. دشمن برادر، جانى و خونخوار بود و دشمن او سیاستمدار و مکار هم. برادر خدنگ از روبرو خورد و او خنجر از پشت. برادر مجال یافت که جنگ را به بیرون خانه کشاند و او در خانه مجبور به ستیز شد. حماسه عاشقانه برادر آنچنان آشکار و هویدا بود که پس از اندى و براى همیشه سرلوحه حماسه هاى عالم قرار گرفت اما حماسه عارفانه و حلیمانه او آنچنان پر رمز و راز و پیچیده بود که قرنها در ابهامى ناشى از انکار و جهالت محفوف ماند. از چشمه جوشان و جاودانه على دو رود جارى شد. ابعاد مختلف و شکوهمند منشور شخصیت على در دو بعد اساسى تبلور یافت. یک بعد خیبر على بود، «ضربة على یوم الخندق» او بود، ذات السلاسل على بود، جمل، صفین و نهروان على بود. و بعد دیگر حلم على بود، بیست و پنج سال سکوت على بود، با ریسمان در گردن به مسجد رفتن على بود، تحمل سیلى بر گونه فاطمه على بود، تاب شهادت غنچه نارسیده على بود، صبر على بود، استقامت على بود، تاب خار در چشم على بود و تحمل استخوان در گلوى على و چه کسى مى تواند، نه بگوید، تصور کند حتى که یکى از ابعاد شخصیت على از آن دیگر کارسازتر و مفیدتر براى اسلام بوده است. آن على که فریاد مى زند «والله لابن ابى طالب انس بالموت من الطفل بثدى امه» در آن سالهاى سخت سکوت، شمشیر کشیدن برایش ساده تر نیست؟ او چه هراسى جز محو و نابودى اسلام دارد که شمشیر را در نیام چون استخوانى در گلو تاب مى آورد. کدام عقل سلیمى درویدن را برتر از بذر پاشیدن تصور مى کند.
چه کسى على را در شرایط «مجتمعین حولى کربیضة الغنم» از آن زمان که با تأمل و صبرى خدایى دانه دانه هاى بذر آگاهى را در زمین تاریک دلهاى کسان مى نشاند برتر مى پندارد. پس على همان على است چه ایستاده و چه نشسته. چه در میدان و چه در خانه، چه در مسند آرام قضاوت و چه در اوج گیر و دار شهامت، چه بر شانه پیامبر و چه در سایه نخلها و بر سر چاه. چه در دیدار صورت نیلى فاطمه و چه بر سینه عمر و بن عبد ود.
على همان على است چه در قیام و چه در قعود. و حسین مصداق جارى بعد اول شخصیت على است. و حسن تجلى شکوهمند بعد دیگر شخصیت على. و این باز نه بدان معناست که این دو بالقوه همینند. این همان است که شرایط هر کدام به فعلیت رساندن آنها را مجال مى دهد. چنانکه حسین اگر در شرایط امامت حسن، امام بود حسن بود و حسن اگر در زمان امامت حسین، حسین. آرى و حسن - سلام الله علیه - تجلى حلم على بود، تمامه. و اگر براى على هیچ نبود جز خنجر کلام آن اعرابى بر جگر سوخته خطبه شقشقیه او، مظلومیت او را بسنده بود. «فوالله ما اسفت على کلام قط کاسفى على هذا الکلام» و خنجر زهرآلود معاویه در آن زمان که حسن (ع) به معرفى خویش و دفاع از حقانیت خویش ایستاده بود و او از خرما پرسید بر جگر سوخته حسن کمتر نشانه گذاشت؟! و او با همان حلم پدر گونه، معاویه را پاسخ نگفت؟ یاران کدام رهبرى با مقتداى خود چنان کردند که یاران حسن - سلام الله علیه - با او؟ عمق کدام زخم خنجر دوستانه اى روى دشمن را سپید کرده است؟ حضرت - سلام الله علیه - سوگند مى خورد و فریاد مى کشد که «والله ان معاویه خیر لى من هولا» خیانت یاران، دست رذالت معاویه را از پشت بسته است، روى سیاه معاویه را سپید کرده است. من از دشمن آنقدر که از دوست، ضربه دیدم. عجبا! با اینان باید به جنگ دشمن رفت؟ اینان که در قتل من از معاویه تعجیل بیشترى دارند. مگر سپاه على جنگ را پس از بر نیزه رفتن قرآن به على مجال داد؟ اینان که بى وفایند. آنان دین را بهانه مى کردند و اینان به وضوح دنیا را. جهالت و طمع چنان به خواریشان کشانده که امام حسن تازه باید حقانیت خود و دشمنى دشمن را اثبات کند: «معاویه براى شما چنین وانمود کرده که من او را سزاوار خلافت دانسته و خود را شایسته آن ندیده ام. او دروغ مى گوید. ما بر طبق کتاب خداى عز و جل و بنا بر فرموده پیامبرش از همه کس به حکومت مردم سزاوارتریم و از لحظه اى که خدا پیامبرش را به دیوار رحمت خود برد همواره ما خاندان رسالت مورد ظلم
و تعدى واقع شده ایم...
همانا معاویه درباره حقى که از آن منست با من به نزاع برخاست و من به صلاح امت و فرونشاندن فتنه و آشوب اندیشیدم.» آرى این جهل و فساد و دنیاپرستى یاران، زمینه را براى قیام فاسد کرده است. او چاره اى ندارد جز اینکه بذر انقلاب را در زمینى تازه بیفشاند و چه فرقى مى کند که او ثمره بگیرد، درو کند یا برادرش حسین. او باید بنیاد ستیز با باطل را بر زمینى استوار بنا کند، اگر معاویه مجالش ندهد برادرش حسین مجال را خواهد یافت و راهش را ادامه خواهد داد. آرى او باید پایه گذار قیامى دیگر باشد حتى اگر خون دل یک عمر زندگانى توأم با حلم او در طشت بریزد. از آن زمان که شمشیر بر فرق شیر خدا فرود آمد و زهر در جان فرزند زهرا نشست و سر ثارالله به مهمانى نیزه ها رفت اسلام جاودانه شد.
صلح امام حسن (ع)
صلح چرا؟
یکى از پرسشهاى عمیق و معروف که از قدیم و ندیم، مطرح است این است که چرا امام حسن (ع) با معاویه صلح کرد؟ و به عبارت روشنتر، بدون تردید معاویه از طاغوتهاى ستمگر بود، و باطنى آمیخته با شرک و کفر داشت، و بدون تردید از دیدگاه اسلام، سازش با طاغوت نه تنها جایز نیست، بلکه از گناهان کبیره است، زیرا موجب تأیید طاغوت شده و یک نوع معاونت بر ظلم به حساب مى آید. از آیات بسیار و روایات بیشمار، از سازش با بیگانه و طاغوت، نهى شدید شده است. بنابراین چرا امام حسن (ع) با معاویه صلح کرد؟! این سؤال از همان آغاز صلح، تا کنون مطرح بوده و هست و همواره از آن سخن به میان مى آید، و گاهى این مطلب نیز بر این سؤال افزوده مى شود، که چرا امام حسین (ع) با یزید، صلح و بیعت نکرد، ولى امام حسن (ع) با معاویه، صلح و بیعت کرد؟! چرا و چرا؟!
پاسخ:
پاسخ مشروح به این سؤال، نیاز به بررسیهاى طولانى دارد که از حوصله این مقاله خارج است. ما در اینجا با رعایت اختصار به پاسخ این سؤال مى پردازیم، به امید آنکه همین مختصر، راهگشا و قانع کننده بوده و ما را به چگونگى و فلسفه صلح و جنگ در اسلام آشنا نموده، و در این راستا به نتیجه قانع کننده و پربارى نایل شویم. براى وصول به این نتیجه به
بررسى عناوین زیر مى پردازیم:
1ـ فرق بین صلح و سازش
در آغاز، باید به این مطلب توجّه کرد، که صلح اسلامى با سازش تفاوت بسیار دارد. آنانکه از صلح امام حسن (ع)، به «سازش او با معاویه» تعبیر مى کنند، به طور کامل در اشتباهند، و اگر از روى عمد و آگاهى، چنین نسبتى به امام حسن (ع) بدهند، پلیدترین تهمت ناجوانمردانه را به ساحت مقدّس آن حضرت، زده اند; چرا که سازش به معنى یک نوع مداهنه و مجامله و دورویى کردن و چاپلوسى است. مثلاً مانند سازش رهبران کویت با رهبران آمریکا در عصر ما. چنین سازشى، سازش ننگینى است که فرسخها با اسلام ناب فاصله دارد; ولى صلح اسلامى که امام حسن (ع) آن را پذیرفت، هرگز به معنى سازش نبود، بلکه همچون صلح حدیبیّه رسول خدا(ص) با مشرکان مکّه، بر اساس شرایطى بود که موجب حفظ نیروها، و کسب امتیازها مى گردید. صلح عادلانه بر اساس شرایط سازنده و زمینه ساز کجا و سازش ذلّت بار با بیگانگان کجا؟
میان ماه من تا ماه گردون                               تفاوت از زمین تا آسمان است
زندگى و چگونگى برخوردهاى امام حسن (ع) با معاویه و اصحاب معاویه، نشان مى دهد که امام حسن (ع) هرگز اهل سازش و کرنش در برابر معاویه نبود، بلکه صلح او یک نرمش قهرمانانه اى بود که در شرایط بسیار سخت، چاره اى جز انتخاب آن نیست، و چنین انتخابى در چنان شرایط، دلیل بر عقل و دوراندیشى عمیق و وسیع، و شجاعت فوق العاده انتخابگرش مى باشد.

 

شامل 24 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صلح امام حسن