فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات437
مقتدای را همان علی(ع) است، همو که واژگان تاب بزرگی روحش را ندارند. با کدامین واژه می توان به توصیف آفتاب نشست؟ آنگاه که از روی سینه عبدود برخاست، اخلاص معنا گرفت. چون به همراه همسر و فرزندانش افطار خود را سه شب پیاپی به مسکین و یتیم و اسیر بخشید، خودخواهی ها رخت بربست و دگرخواهی معنا و مفهومی تازه یافت.آن شب که ضربه شمشیر ابن ملجم بر فرق نازنینش نشست، واژگان محبت و گذشت در برابرش به زانو درآمدند.
او که عارفان و مجتهدان، پدر عرفان و پیشوای زاهدان می نامند. هم او که شجاعان و دلیران، او را مظهر شجاعت و جوانمردی، عدل پیشگان و دادخواهان او را سرمشق دادگستری، حکمرانان و کارگزاران حکومتش را نمونه اعلای حکومت انسانی، فیلسوفان و اندیشمندان او را در قله های حکمت و دانایی و مددکاران عالم وی را نمونه دستگیری می دانند.
به راستی گفتار و کردار آن پیشوای سترگ مانند آب حیاتی از چشمه سار زلال هستی می جوشد و در جویبار اجتماع جاری می شود و روح تعالی می دهد.
درخشش نور حق در جمال علی (ع) چنان تابناک است که دیده ها را توان تماشای آن نیست. علی(ع) اقیانوسی است که کرانه اش سراسر هستی را پوشانیده است. خورشید محبت علی(ع)، روشنایی دل عاشقان و نورافشان پرده های زمان است.
اینک که کالبد زمان با نام زیبای او حیاتی تازه یافته، در دریای موج کرامت هایش غور می کنیم و واژه هایی از فضل و تربییت برمی چینیم و آن را ره توشه راهمان می سازیم. آموزه های نورانی اش را پاس می داریم؛ زیرا پویا، شیوا، انسان ساز و حیات آفرین است. بر عجز و ضعف خویش معترفیم ، چرا که از اقیانوس بیکران کلامش همان قدر می دانیم آن ایستاده بر ساحل دریا از عمق و وسعت و عجایب دریا می داند. جز به قدر وسعت دیدمان نمی بینیم.
واپسین کلاممان این است: ای علی، ای که زادگاهت بیت الله، زندگانی ات عبدالله، وجودت محو ذات الله، پیکارت فی سبیل الله، سخنانت نورالله، سیمایت تجسم صفات الله، و سرانجامت فنای فی الله است!ما را از زلال هدایت نصیب فرما، دل هایمان را از دریای کمالات سیراب و مشام جانمان را از بوی خوش علوی سرمست گردان؛ که در هر حال پیوندمان با اهل بیت(ع) ناگسستنی است.
امید آن دارم که تلاش اینجانب مقبول طبع شما تربیت یافتگان مکتب اهل بیت(ع) قرار گیرد.
اهداف اجتماعی تربیت در نهج البلاغه