فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

اختصاصی از فی لوو امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

امام غایب

علامة مجلسی ره در جلاء العیون فرموده‌ اشهر در تاریخ ولادیت شریف آن حضرت آن است که در سال 255 هجرت واقع شد و بعضی 56 و بعضی 58 نیز گفته‌اند و مشهور آن است که روز ولادت شب جمع پانزدهم ماه شعبان بود و بعضی هشتم شعبان هم گفته اند و باتفاق ولادت آن جناب در سر من رای واقع شد،‌‌ و باسم و کیفیت با حضرت رسالت صلی الله علیه و آله موافق است و در زمان غیبت اسم


دانلود با لینک مستقیم


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

دانلود مقاله درباره زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله درباره زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع)


دانلود مقاله درباره زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8

 

زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع)

نام: محمد بن الحسن .

کنیه: ابوالقاسم.

امام زمان(ع) هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم(ص) است. در روایات آمده است که شایسته نیست آن حضرت را با نام و کنیه، اسم ببرند تا آن گاه که خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.
القاب: مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح.
شیعیان در دوران غیبت صغرى ایشان را «ناحیه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بیش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بیان شده است.
منصب: معصوم چهاردهم، امام دوازدهم شیعیان و بر پاکننده اولین حکومت واحده جهانى در دوره آخر الزمان.
تاریخ ولادت: نیمه شعبان سال 255 هجرى.
برخى روز تولد آن حضرت را هشتم شعبان و برخى دیگر 23 رمضان دانسته‏اند. سال تولد آن حضرت را نیز برخى 256 و برخى 258 دانسته‏اند.

تاریخ و سبب شهادت :
امام زمان(عج) هم اکنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى که قیام کند و جهان را از عدالت بهره‏مند سازد، زنده‏خواهد بود. سپس چند سال حاکم على‏الاطلاق روى زمین خواهد گردید که مدت آن، در روایات، به طور مختلف، هفت، هشت، نه، ده و نوزده سال تعیین شده است که هر سال آن برابر با ده سال فعلىِ ما است. بنابراین اگر حکومتش هفت سال باشد، برابر با هفتاد سال ما خواهد بود.
پس از شهادت آن حضرت، به مدت چهل روز هرج و مرج وفتنه و فساد درجهان حاکم مى‏گردد و سپس عمر این جهان به پایان مى‏رسد و عالم قیامت آغاز مى‏گردد.

اصحاب و یاران :


1. عثمان بن سعید عمروى (متوفاى سال 257ق.).
2. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال 304ق.).
3. حسین بن روح نوبختى (متوفاى سال 326ق.).
4. على بن محمد سمرى (متوفاى سال 329ق.).

این چهار تن نماینده بلافصل امام زمان(ع) بودند که در ایام غیبت صغرى، پس از شهادت امام حسن عسکرى(ع)، از سال 260 تا 329، به مدت 70 سال به ترتیب، واسطه میان امام(ع) وشیعیان ایشان بودند. این چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند. ولى در هنگام خروج آن حضرت، 313نفر از یارانش به او پیوسته و نخستین هسته لشکریان امام(ع) را تشکیل مى‏دهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ایام غیبت آن حضرت به این مقام ارجمند نایل شده‏اند که بر دیگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند. همچنین افراد بسیارى در ایام غیبت به محضرش شرفیاب گشته و از عنایاتش بهره‏مند شده‏اند که در این جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:


1. اسماعیل بن حسن هرقلى.
2. سید محمد بن عباس جبل عاملى.
3. سید عطوه علوى حسنى.
4. امیراسحاق استرآبادى.
5. ابوالحسین بن ابى بغل.
6. شریف عمر بن حمزه.
7. ابوراجح حمامى.
8. شیخ حر عاملى.
9. مقدس اردبیلى.
10. محمد تقى مجلسى.
11. میرزا محمد استرآبادى.
12. علامه بحر العلوم.
13. شیخ حسین آل رحیم.
14. ابوالقاسم بن ابى جلیس.
15. ابو عبداللَّه کندى.
16. ابو عبداللَّه جنیدى.
17. محمد بن محمد کلینى.
18. محمد بن ابراهیم بن مهزیار.
19. محمد بن اسحاق قمى.
20. محمد بن شاذان نیشابورى.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع)

دانلود مقاله شرح زندگی امام علی (ع) پس از کشته شدن عثمان و بیعت مسلمانان با وی به عنوان خلیفه

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله شرح زندگی امام علی (ع) پس از کشته شدن عثمان و بیعت مسلمانان با وی به عنوان خلیفه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شرح زندگی امام علی (ع) پس از کشته شدن عثمان و بیعت مسلمانان با وی به عنوان خلیفه


دانلود مقاله  شرح زندگی امام علی (ع) پس از کشته شدن عثمان و بیعت مسلمانان با وی به عنوان خلیفه

دراین مقاله ، به شرح زندگی سراسر فراز و نشیب آن حضرت پس از کشته شدن عثمان و بیعت مسلمانان با وی به عنوان خلیفه و زمامدار مسلمین ، جنگ جمل ، عفو عمومی ، جنگ صفین ، نامه تاریخی حضرت به معاویه ، لیله الهریر ، فریب معاویه و عمر عاص و بردن قرآن بالای نیزه ! ، ماجرای حکمیت ! ، پیدایش خوارج و مراجعت علی ( ع ) به کوفه ، غزل قیس بن سعد از حکومت مصر و نصب محمد بن ابوبکر به فرمانداری مصر ، شهادت محمد بن ابوبکر ، فرستادن مالکاشتر به عنوان والی مصر و شهائت وی  ،  ماجراهای آن حضرت با برادرش عقیل، واقعه ی  نهروان و پدیده ی شوم خوارج در سنه ی 37 هجری ، خوارج پس از جنگ نهروان .... و بلاخره شهادت مظلومانه دی امیر المؤمنین (ع ) در محراب عبادت و مدت عمر و خلافت آن حضرت می پردازیم . با این امید که مؤلف و مترجم و خواننده این اثردر زمرهی دوستان و شیعیان واقعه ی امام امیر المؤمنین و خاندان معصومش به شمار آیند .

بیعت مردم با علی  (ع )

بنا بر روایت طبری ، مردم در روز 25 ذی الحجه سال سی پنج هجری با علی (ع ) دست بیعت دادند و این در حالی بود که عثمان در هیجدهم همین ماه به قتل رسیده بود .

بنابراین میان کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن علی ( ع ) یک هفته فاصله بود .

 حاکم مستدرک به سند خود نقل می کند که علی بن ابیطالب در سال سی پنج هجری ، در حالی که پنجاه هشت سال و چند ماه داشت ، به خلافت رسید . حاکم در مستدرک می نویسد : درباره ی تاریخ خلافت علی (ع ) روایات مختلفی نقل شده است . در روایات آمده است که مردم پس از گذشت چهار یا پنج و یا سه روز از قتل عثمان با علی ( ع ) بیعت کردند .

همچنین گفتهد شده است : مردم در روز جمعه  بیست و پنجم ذی الحجه به علی ( ع ) دست بیعت دادند . حاکم در ادامه گوید : درست ترین روایات آن است که علی ( ع ) تا هنگام به خاک سپاری عثمان از بیعت خوداری کرد و پس از دفن عثمان، در حالی که  بر منبر پیامبر (ص ) نشسته بود ،  مردم با او بیعت کردند . نخستین کسی که دست بیعت به علی ( ع ) ، داد طلحه بود که علی ( ع ) در باره ی آن گفت : این بیعتی است که بزودی شکسته خواهد شد . حاکم در مستدرک به سند خود نقل می کند :  چون مردم با علی بن ابیطالب ( ع ) ، که بر منبر رسول خدا ( ص ) نشسته بود ، بیعت کردند خزیمه بن ثابت در برابر منبر ایستاد و گفت :

هنگامی دکه با علی بیعت کردیم ، او برای یاری کردن ما در مقابل فتنهد هایی که از آنهاد باک داریم ، کافی است .

ما به او امیدواریم که او برترین مردمان است و هم اوست که از تمامی قریش به کتاب و سنت آگاه تر است .

هر خیری که در دیگران است در علی نیز جمع آمده ، و حال آنکه تمام صفات پسندیده نیکوی علی در دیگران یافت نمی شو د . حاکم در همان کتاب می نویسد : چون حذیفه خواست با علی ( ع ) بیعت کند ، گفت : پس از وی جز با اصغر یا با ابتر بیعت نخواهم کرد . طبری می نویسد : سیره نویسان گذشته ، درباره ی کسانی که با علی ( ع ) بیعت کردند و نیز درباره یتاریخ بیعت مردم با علی ( ع ) به اختلاف افتاده اند . ابن اثیر نیز می گوید : درباره ی کیفیت بیعت مردم با آن حضرت اختلاف شده است .

نگارنده گوید : با توجه به روایاتی که  طبری آنها را نقل کرده است و نیز با استفاده از مطالبی  که ابن اثیر نگاشته می توان درباره ی این اختلافات سخن گفت . وقتی عثمان به قتل رسید اصحاب رسول خدا (ص ) اعم از مهاجران و انصار که طلحه و زبیر هم در میان آنان بودند اجتماع کرده و به نزد علی ( ع ) رفتند و گفتند : مردم به ناگزیر باید پیشوایی داشته باشند علی ( ع ) پاسخ داد : من نیازی  به امارت بر شما ندارم . هر کس را که خود برگذیدید من نیز به آن رضایت خواهم داد . آن  جماعت گفتند ما  به جز تو کسی را اختیار نکرد ه ایم . آنان چند بار پیشنهاد خود را به علی ( ع ) ارائه دادند و در پایان سخنان خود افزودند : ما امروز هیچ کس را که از تو در گروش به اسلام پیش تر و در پیوند خویشی با پیامبر نزدیکتر باشد شایسته تر برای تصدی مقام خلافت نیافتیم . علی ( ع ) فرمود : چنین مکنید . زیرا اگر من وزیر شما باشم بهتر از آن است که بر  شما امارت کنم .

اصحاب گفتند :هرگز ! به خدا قسم ما از انتخاب تو صرف نظر نمی کنیم مگر آنکه به تو دست بیعت دهیم . علی (ع ) که در خانه اش یا در بنابر روایات دیگر در یکی از خانه های مدینه بود ، گفت : پس در مسجد بیعت کنید . زیرا بیعت با من نباید در نهان و به دور از رضایت مردم انجام پذیرد .

در روایت دیگری آمده است : مردم دور علی ( ع ) را گرفتند : ما با تو بیعت می کنیم . آیا نمی بینی بر سر اسلام چه آمده ؟ ! علی پاسخ داد : دست از من بردارید و دیگری را بگزینید . همانا ما به استقبال مردی  آمده ایم که بزرگان بسیاری برای تصدی آن آماده اند و زنگهایی است که دلها در برابر آن ناپایدار و عقلها در مقابل آن نااستوارند .

مردم گفتند : تو را به خدا سوگند می دهیم که خلافت را بپذیر . آیا گرفتاری ما را نمی بینی ؟ آیا به این حوادث نمی نگری ؟ علی ( ع) فرمود من به خواست شما پاسخ می دهم و اگر چنین کنم با شما همان خواهم کرد که خود دانم . چون آن حضرت به مسجد داخل شد ، مهاجران و انصار نیز به مسجد در آمدند و با وی بیعت کردند ، طلحه و ذبیر بودند . حبیب بن ابی ذویب به طلحه که در حال بیعت بود و نگاهی کرد و گفت : نخستین دستی که با علی بیعت کرد ، دستی شل بود . این امارت به فرجامی خوش نخواهد انجامید . سپس سعدبن ابی وقاص را حاضر کردند . علی (ع ) فرمود : بیعت کن . سعد پاسخ داد : من با تو بیعت نمی کنم مگر آنکه مردم به تو دست بیعت دهند . ابن عمر را نیز حاضر کردند اما او هم جواب ابن سعد را تکرار کرد . علی به او گفت : کفیلی برای خود انتخاب کن . ابن عمر گفت : کفیلی نمی بینم .

 اشتر گفت اجازه بده گردن اورا بزنم . علی ( ع ) گفت : اورا رها کن من کفیل او هستم . تا آنجا که من تو را می شناسم تو در خردی و بزرگی ، بد اخلاق بودی .

نگارنده گوید : برخی از مورخان ادعا کرده اند که طلحه و ذبیر از روی اجبار تن به بیعت دادند اما نگاهی دقیق این قول را مردود می کند . زیرا کسی که در آغاز کار حاضر نیست مردم بااو  بیعت کنند و تنها به خاطر اصرار و پافشاری بیش از حد انان ، خلافت را می پذیرد امکان ندارد بیعت خود را از طریق اجبار و تحت فشار گذاردن مردم ، متحقق کند .

شامل 43 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شرح زندگی امام علی (ع) پس از کشته شدن عثمان و بیعت مسلمانان با وی به عنوان خلیفه

دانلود مقاله زندگانی حضرت یونس (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله زندگانی حضرت یونس (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگانی حضرت یونس (ع)


دانلود مقاله زندگانی حضرت یونس (ع)

در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریکی جهل و شرک، یونس نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر کف گرفت و به قوم نادان خود گفت: عقل شما عزیزتر از آنست که بت را عبادت کند و جبین- پیشانی-  شما گرامی تر از آن است که بر این جمادات بی روح سجده کند، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید تا ببینید که در ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد که یگانه و بی نیاز است و تنها ذات کبریایی او شایسته عبادت و ستایش است.

او مرا برای راهنمایی شما فرستاده و از در رحمت، مرا بر شما مبعوث کرده تا شما را به سوی او راهنمایی و ارشاد کنم، زیرا پرده های جهل و نادانی عقل و دیده شما را پوشانده و از درک حقایق عاجزید.

قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند و چون از خدایی شنیدند که تاکنون او را نشناخته اند، بر ایشان گران آمد که ببینند یک نفر از خودشان بر آنان برتری یابد و ادعای پیغمبری و رسالت نماید، لذا به یونس گفتند: این مهملات چیست که می بافی؟! این خدایی که ما را به سوی آن دعوت می کنی کیست؟ ما خدایانی داریم که پدرانمان سالیان سال آنها را پرستش می کرده اند و ما هم اکنون آنها را می پرستیم. چه چیز تازه ای در جهان به وجود آمده و چه حادثه جدیدی اتفاق افتاده که ما باید دین اجدادمان را کنار بگذاریم و به دین ابداعی و تازه تو روی آوریم؟

یونس گفت: پرده های تقلید را از چشم های خود بردارید و عقل خود را از حجاب خرافات برهانید، اندکی فکر کنید و قدری بیاندیشید. آیا این بت هایی را که صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلیات می توانند شما را یاری کنند، برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما بر طرف گردانند؟! آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند، بیماری را شفا دهند و یا گمشده ای را هدایت کنند؟!

آیا اگر من بخواهم به آنها ضرری برسانم می توانند از این امر جلوگیری کنند؟ و یا اگر آنها را بشکنم و ریز ریز کنم می توانند دوباره خود را استوار سازند!

آخرین هشدار یونس(ع)

یونس گفت: چرا از دینی که شما را به سوی آن دعوت می کنم روی می گردانید و از آن اعراض می کنید، در حالی که این دین به شما قدرت می دهد امور خود را اصلاح کنید، وضع جامعه خود را سامان دهید و اجتماع خود را تقویت و بهسازی کنید. دین من شما را امر به معروف و نهی از منکر می نماید، ستمگری را مغضوب و صلح و عدالت را تایید و تمجید می کند، امنیت و اطمینان را بین شما به وجود می آورد، شما را توصیه می کند که نسبت به مستمندان مهربانی و به بینوایان لطف روا دارید، گرسنگان را اطعام و اسیران را آزاد سازید. به عبارتی، دین من، شما را به سعادت و صلابت رهبری می کند.

یونس پیوسته از سر خیر خواهی و مهربانی قوم خود را پند و اندرز داد ولی در پاسخ غیر از عناد و استدلال های جاهلانه چیزی نمی شنید.

مردم نینوا در پاسخ به استدلال یونس گفتند: تو نیز مانند ما بشری و یکی از افراد اجتماع ما هستی، ما نمی توانیم روح خود را آماده پیروی از تو کنیم و گوش به سخنان تو بسپاریم و دعوتت را تصدیق بنماییم. دست از دعوت خود بردار و ما را به حال خود واگذار! آنچه تو از ما می خواهی برای ما قابل پذیرش نیست.

یونس گفت: من با زبان خوش و مسامحه با شما سخن گفتم، و با منطق شما را به خیر و صلاحتان دعوت کردم، اگر گفتار من در اعماق روح شما اثر کند به هدفی که به آن امیدوار و به ایمانی  که طالب آن بوده ام، رسیده ام؛ ولی اگر دعوت مرا رّد کنید باید بدانید که بلایی سخت بر شما نازل می گردد و هلاکت شما نزدیک است. به زودی پیش درآمد عذاب را می بینید و باید منتظر عواقب آن باشید.

قوم به یونس گفتند: ای یونس، ما دعوت تو را نمی پذیریم و از تهدید تو نیز هراسی نداریم، اگر راست می گویی آن عذابی که ما را از آن می ترسانی بر ما نازل کن!

در این حال دریافتند که باید به خدای یونس پناه ببرند و به او ایمان آورند و از گذشته و گناهان خویش توبه نمایند. به همین منظور سر به کوهستان ها و دره ها و بیابان ها نهادند و با آه و ناله و گریه و تضرع به درگاه خدا شتافتند و بین مادران و اطفالشان، و میان حیوانات و بچه هایشان جدایی افکندند، ناله و فریاد آنان کوه و دشت را پر کرد و شیون مادران و غوغای چهار پایان در نشیب و فراز کوه و دشت پیچید!

صبر یونس لبریز شد، عرصه بر او تنگ آمد و چون از بحث خود نتیجه ای نگرفت، از آنان ناامید گشت و با خشم و ناراحتی دست از آنان شست و شهر و قوم خود را رها کرد، زیرا هر چه مردم را دعوت کرد، آنان ایمان نیاوردند و حجت و برهان او را نپذیرفتند و در آن تفکر و تامل نکردند. بدین ترتیب یونس فکر کرد که مسئولیت او به پایان رسیده است و آنچه انجام داده کفایت می کند، در صورتی که اگر یونس بر دعوت خود پافشاری و اصرار می کرد و با صبر بیشتر آن را پی گیری می کرد شاید در میان مردم نینوا افرادی پیدا می شدند که به او ایمان آورند و دعوت او را لبیک گویند و دل به حقیقت بسپارند، از کرده خود پشیمان گشته و توبه کنند، ولی یونس تاب نیاورد و به استقبال قضاء و نزول کیفر الهی از شهر خارج شد.

 فهرست مطالب:

دعوت یونس(ع) به توحید

آخرین هشدار یونس(ع)

نزول عذاب بر قوم یونس(ع)

یونس(ع) در شکم ماهی

شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگانی حضرت یونس (ع)

دانلود مقاله کامل درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع)

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کامل درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع)


دانلود مقاله کامل درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 31
بخشی از توضیحات:

غدیر در سیره اهل بیت (ع)

غدیر از اساسى‏ ترین برنامه‏هاى پیامبر خدا(ص) براى دوام و عزت و شکوه اسلام و قرآن بود. او در بازگشت از حجة‏الوداع آخرین رسالت ‏خویش را انجام داد. زیرا خدایش فرموده بود:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (1)

اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى; خداوند تو را از گزند مردم نگه مى‏دارد. خداوند گروه کافران را هدایت نمى‏کند. (2)

در پى اجراى اوامر پروردگار و معرفى وصى و جانشین خود على‏ بن‏ ابى‏طالب(ع) آیه اکمال دین: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا; امروز دین شما را کامل کردم و نعمت‏خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏» نازل (3) و روز غدیر جشن ولایت و وصایت‏شد.

اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، که نگاهبان اسلام حقیقى بودند و سعى داشتند آن را از خطرات دور سازند، از هر فرصتى بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامى و به یاد ماندنى را مطرح کنند; زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والاى پیامبر جامه عمل مى‏پوشد و براى فتنه‏انگیزى کج‏اندیشان فرصت‏باقى نماند.

نگاهى گذرا به سیره فاطمه و امیرمؤمنان - علیهما السلام - و دیگر امامان راستین شیعه ما را با اهمیت واقعه غدیر و نقش عظیم و سرنوشت‏ساز آن هدایت و نیکبختى بشر آشنا مى‏سازد.

راویان، نویسندگان و مفسران اهل سنت و شیعه به واقعه غدیر و آیات نازل شده در آن توجه بسیار داشته‏اند. برخى از علماى شیعه مانند علامه طبرسى روایات (4) نزول آیه تبلیغ (5) در سرزمین غدیر را مشهور دانسته‏اند. از اهل سنت ابوالقاسم عبیدالله بن‏عبدالله حسکانى، از دانشمندان اهل سنت، نیز همین را مطرح مى‏کند. او احادیث غدیر را در دوازده جزوه دسته‏بندى کرده، آن را «دعاء الهداة الى اداء حق الموالاة‏» نامیده است. (6)

ابوالعباس احمد بن‏محمد بن‏سعید مشهور به ابن‏عقده - مورد اعتماد مذاهب چهارگانه اهل سنت - در این باره کتابى به نام «حدیث الولایة‏» (7) تدوین کرده است.

علامه امینى نیز کتاب گرانسنگ «الغدیر» را، در یازده مجلد، به رشته نگارش درآورد. آنچه در مجموعه این آثار جلب توجه مى‏کند موضعگیرى آشکار ائمه اهل بیت - علیهم السلام - در باره این واقعه مهم است، موضعگیریهایى که از اهمیت غدیر و نقش آن در سعادت بشر پرده برمى‏دارد. در این مقاله به بررسى بخشى از این موضعگیریها مى‏پردازیم:

فاطمه زهرا - سلام الله علیها - بر مزار حمزه سید الشهداء (احد)

روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مى‏کرد. محمود بن‏لبید فرصت را نیمت‏شمرده، پس از عزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بن‏ابى‏طالب(ع) از سخنان پیامبر خدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟

فاطمه فرمود:

و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیکم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الى یوم القیامة. (8)

شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کرده‏اید؟... خدا را گواه مى‏گیرم که خود شنیدم آن بزرگوار مى‏فرمود: على بهترین کسى است که او را در میان شما جانشین خود قرار مى‏دهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است.

دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاک و نیک‏اند.اگر از آنان اطاعت کنید، شما را هدایت‏خواهند کرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاکم خواهد بود.

على(ع) و استدلال به غدیر

سلیم بن‏قیس هلالى مى‏گوید: در زمان خلافت عثمان، در مسجد النبى(ص) نشسته بودم; جمعى از مردم نیز در مسجد در حال گفتگو بودند. على بن‏ابى‏طالب(ع) به پاخاست، سوابق خویش در خدمت‏به اسلام را برشمرد و همگى بر درستى گفتارش گواهى دادند حضرت در باره روز غدیر خم فرمود:

مردم در باره ولایت و وصایت از پیامبر خدا(ص) پرسیدند، در آن هنگام خداوند به پیامبرش فرمان داد تا خلیفه و جانشین بعد از خود را معرفى کند و توضیح دهد، همان‏طور که درباره نماز، روزه، زکات و حج جزئیات را بیان کرده است. آنگاه امام(ع) ادامه داد: «فنصبنی للناس علما بغدیر خم... فقال(ص): ایها الناس اتعلمون ان الله - عز و جل - مولاى و انا مولى المؤمنین و انا اولى بهم من انفسهم قالوا بلى یا رسول الله. قال(ص): قم یا على، فقمت. فقال: من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه‏». (9)

در غدیر خم پیامبر خدا(ص) مرا چنین معرفى کرد: اى مردم، آیا مى‏دانید که خداوند ولى و سرپرست من است و من ولى و سرپرست‏شما مؤمنان هستم; و من نسبت‏به جانهاى شما از خودتان سزاوارترم؟ همگى پاسخ دادند: چنین است اى پیامبر خدا.سپس فرمود: على به پاخیز. من برخاستم، آنگاه فرمود:

هر کس من ولى و سرپرست او هستم على بن‏ابى‏طالب(ع) بر او ولایت دارد; بار خدایا دوست‏بدار هر که على را دوست دارد، و دشمن بدار هر که على را دشمن مى‏دارد...

ب) حدیث غدیر در معرکه صفین

على(ع) در یکى از روزها در جمع سپاه خود، که گروهى از مهاجرین و انصار (10) نیز در آن به چشم مى‏خوردند از زبان پیامبر خدا(ص) فضایل خویش را برشمرد. آیات شریف «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة... (11) » و «لم یتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنین ولیجه (12) » را تلاوت کرد و فرمود: مردم پرسیدند یا رسول الله، آیا ولایت اختصاص به بعضى از مؤمنان دارد یا براى عموم است؟ در آن هنگام خداوند فرمان داد تا پیامبرش ولایت را همانند نماز، روزه، زکات و حج توضیح دهد و تبیین کند. در آن وقت پیامبر خدا(ص) در غدیر خم مرا ولى امر مردم قرار داد و چنین خطبه خواند: ان الله ارسلنى برسالة... من کنت مولاه فعلى مولاه... (13)

ج) خطبه غدیریه امیرمؤمنان(ع) در زمان حکومت

در دوره حاکمیت على بن‏ابى‏طالب(ع) اتفاقا روز عید غدیر با جمعه مصادف شد. مسلمانان حضور چشم‏گیرى پیدا کردند و آن حضرت براى اقامه نماز جمعه و خواندن خطبه‏هاى آن در برابر مردم قرار گرفت. حسین بن‏على(ع) مى‏گوید: پنج‏ساعت از روز گذشته بود[قبل از اذان ظهر]، که پدرم خطبه‏ها را آغاز کرد. او نخست‏به حمد و ثناى حضرت حق پرداخت، صفات ربوبى‏اش را برشمرد، حاکمیت مطلق را از آن وى دانست، نعمت‏هایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالى امروز دو عید بسیار بزرگ [جمعه و غدیر] را براى شما در یک زمان قرار داده است; دو عیدى که هر یک فلسفه وجودى دیگرى را تکامل مى‏بخشدو به وسیله هر یک هدایت در دیگرى اثر مى‏بخشد... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگى خداوند پذیرفته نمى‏شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد(ص) و دین و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمى‏شود مگر با قبول ولایت امر کسى که خدا فرمان ولایتش را داده است; و همه این امور سامان نمى‏پذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت.

غدیر از نگاه مولى الموحدین(ع)

على(ع) سپس فرمود: خداوند در روز غدیر (14) آنچه در باره منتخبین خود اراده کرد بر پیامبرش فرو فرستاد، به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ کند و مجال را از کافران و منافقان بگیرد نگران گزند دشمنان نباشد.روز غدیر قدر و نزلت‏بسیار دارد، در آن روز گشایشهاى الهى فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است. امروز روز روشنگرى و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروز روز تکامل دین و روز وفاى به عهد است. غدیر روز شاهد (15) [رسول الله(ص)] و مشهود [على بن‏ابى‏طالب(ع)] است، روز در هم ریختن پیمانهاى زیر پرده کفر و نفاق است، روز آشکار شدن حقایق اصیل اسلام است، روز ذلت و خوارى شیطان است، روز استدلال و برهان است، روز جدا شدن صفوف کسانى است که آن را تکذیب مى‏کردند امروز بزرگترین روزى است که عده‏اى از شما از آن اعراض کردید، روز هدایت و امتحان بندگان خداست، روز آشکار شدن کینه‏هاى نهفته در دلها و سینه‏هاست، روز عرضه نصوص [سخنان بدون ابهام پیامبر(ص)] بر افراد مؤمن و دلباخته [اهل الخصوص] است، غدیر روز شیث پیامبر(ع) است، روز ادریس و یوشع و شمعون و ...

منشور علوى(ع) در عید غدیر

امیر مؤمنان(ع) در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت‏خدا بر شما اى مسلمانان، بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ امروز [غدیر] را عید بگیرید: [و با انجام امور ذیل آن را بزرگ بشمارید].

الف) نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکى و بخشش پیشه کنید. (16)

ب) به برادران دینى خویش به قدر توان نیکى و بخشش کنید. (18و17) وج) خداى را در برابر نعمتهایى که به شما ارزانى داشته، شکرگزار باشید.

د) کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر و گیراتر سازد.

ه) به یکدیگر نیکى کنید تا خداوند به شما الفت و مهربانى بیشتر عنایت کند.

و) نعمت‏هاى الهى را به یکدیگر تبریک و تهنیت گویید همان طور که خداوند [در این روز] با اعطاى اجر و ثوابى بیش از دیگر اعیاد به شما تهنیت مى‏گوید. بعد فرمود: کمک‏هاى مالى به دیگران در امروز (غدیر) به اموالتان برکت مى‏بخشد و بر عمرتان مى‏افزاید: مهربانى به دیگران سبب رحمت و عنایات حق خواهد شد.

ز) با خوش‏رویى و شادمانى یکدیگر را در آغوش بگیرید.

ح) خداوند را بر توفیقات خویش سپاس گویید.

ط) از فقرا و ضعیفانى که چشم به کمک شما دارند دیدن کنید، به زیارتشان بروید و با آنان در خوراکشان همراه شوید.

بعد حضرت فرمود: یک درهم کمک به فقرا در روز عید غدیر با دویست‏هزار درهم برابر است، بلکه بیشتر خواهد بود.

ى) وقتى یکدیگر را ملاقات کردید مصافحه کنید، به هم تبریک بگویید و سلام کنید، که پیامبر خدا(ص) به من چنین فرمان داد. (19)

 

پى‏ نوشت ها:

1- مائده،67.

2- برابر نقل اسباب النزول واحدى نیشابورى، ص 135 و تفسیر کبیر فخر رازى، ج 12، ص‏49 - 50. شان نزول آیه، غدیر خم و معرفى على بن‏ابى‏طالب(ع) بوده است.

3- درالمنثور، سیوطى، ج 2، ص‏256; تاریخ بغداد، خطیب نیشابورى، ج‏6، ص 290.

4- مجمع‏البیان، علامه طبرسى، ج‏3، 4، ص‏223.

5- مائده،67.

6- شواهد التنزیل، حاکم حسکانى، ج 1، ص 252.

7- الطرائف، سید بن‏طاووس، ج 1، ص 140.

8- بحارالانوار، ج‏36، ص‏353 - 354; اسمى المناقب، علامه شمس‏الدین ابن‏جزرى، ص 32; نهج الحیاه، ص 38.

9- احتجاج طبرسى، ج 1، ص‏213 - 214.

10- ابوهیثم بن‏تیهان، خالد بن‏زید، ابوایوب انصارى، عمار بن‏یاسر و ... مجموعا هفتاد نفر از مهاجرین و انصار بدرى حضور داشتند.

11- مائده، 55.

12- توبه،16.

13- بحارالانوار، ج‏33، ص‏147 -146.

14- از روز غدیر خم در روایت تعبیر به «یوم الدوح‏» شده است که این واژه هم در روایات و هم در اشعار به کار گرفته شده است. (بحارالانوار، ج 94، ص 115).

15 و 16 - تفسیر شاهد و مشهود را مى‏توان در موارد ذیل یافت: اصول کافى، ج 1، ص 425، ح‏69; بحارالانوار، ج 35، ص‏386، ح 1; ج‏36، ص 114، ح 61.

17 و 18 - در ترجمه عبارات تلفیق شده است.

19- بحارالانوار، ج 95، ص 118 - 112، ح 8، مقدارى از خطبه امیرالمؤمنین(ع) توسط امام حسین(ع) نقل شده و ما آن را ترجمه و تلخیص نمودیم.

20- ینابیع المودة، قندوزى حنفى، ج‏3، ص‏153; بحارالانوار، ج 10، ح 5، ص 144 - 138.

21- موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 270; الغدیر، ج 1، ص 198، ح‏9، چاپ چهارم.

22- مائده، 55.

23- مائده،67.

24- فاصله مسجد غدیر با میقات جحفه سه میل (تقریبا 5760 متر) مى‏باشد. (معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 124).

25- قلم، 52 - 51.

26- فروع کافى، ج 4، ص‏566; نورالثقلین، ج 5، ص‏399. روایات دیگرى نیز در شان این آیه وارد شده است که همین مضمون را نشان مى‏دهد. ر ک: تفسیر على بن‏ابراهیم; روضه کافى، ص 344، ح 542.

27- وسائل الشیعه، ج‏3، ص‏549، ح 2، ب 61; فروع کافى، ج 4، ص‏566، ح 1; تهذیب الاحکام، ج‏6، ص 18، ح 21، ب‏16; من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص‏559، ح‏3143.

28- تهذیب الاحکام، ج‏6، ص 24، ح‏9، باب‏19; بحارالانوار، ج 94، ص‏9 - 18.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره غدیر در سیره اهل بیت (ع)