دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
تحقیق روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر در 100 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:
مقدمه
هوش چیست
تاریخچه مطالعات مربوط به هوش
ارزشیابی هوش
ارزشیابی هنجاری و میزان کردن
هوش و سازگاری زیستی
مقام هوش در سازمان ذهنی
ماهیت سازگار کننده ی هوش
استقلال یا اشتقاقات مستقیم
حرکات کورمالی
تاریخچه آزمون های هوش
اعتبار آزمون
کیفیت و چگونگی آزمون های هوش
انواع آزمونهای هوش
راههای رسیدن به بلوغ شخصیتی
توان ابراز احساسات خود به شکل کنترل شده
توان شناخت احساسات دیگران و کنترل متناسب آنها
آزمونهای بینه – سیمون
مقیاسهای وکسلر
مقیاس هوش وکسلر برای کودکان
طبقه اجتماعی ، نژاد و رشد شناختی
کاربرد هوش و استعداد
منابع و مؤاخذ
مقدمه
پدیده هوش بارزترین فعالیت توان ذهنی در بشر می باشد که قدرت سازگاری او را در محیط میسر می سازد.
از نظر فیزیولوژی : هوش پدیده ای است که در اثر فعالیت یافته های قشر خارجی مغز آشکار می گردد و از نظر روانی نقش انطباقی و سازگاری موجود را با شرایط محیطی و زیستی خود بر عهده دارد.
اساس انتقال آن وسیله توارث و از راه ژن ها است ولی عوامل تربیتی در شکوفا شدن آن نقش دارد.
هوش عامل مخصوصی نیست که قابل مقایسه با یک ماشین الکتریکی کم و بیش پیچیده و دارای حافظه ای باشد تا در مقابل سؤالاتی که از آن بعمل می آید بصورت اتوماتیک و خودکار پاسخ مشخص داشته باشد .
هوش حاصل عوامل متعددی است که امکان جمع آوری ، گردآوری و کاربرد را به معنی کلمه لاتین legere که مترادف هوش علمی است و همچنین امکان انتخاب تعریف و ایجاد را از کلمه لاتین interlegere که مترادف هوش نظری است فراهم می کند . کلمه هوش پیش از آنکه یک مفهوم علمی دقیق باشد شامل یک مفهوم ساده در موارد استعمال روزانه است .
2- تعریف هوش
کمتر موضوعی در روانشناسی بوده که تا آن اندازه که درباره هوش مطلب نوشته شده است درباره آن نوشته ای بتوان یافت ، با این حال عجیب این است که هنوز تعریفی از هوش که همگان آن را پذیرفته باشند وجود ندارد . تردیدی نیست که مفاهیم مختلف درباره ماهیت هوش بر نظراتی که درباره ی مناسبترین روشها برای ارزشیابی آن ، ثبات یا قابلیت تغییر آن ، و استفاده از آن در پیش بینی رفتارهای دیگر وجود دارد تأثیر می گذارد.
نظرات گوناگون درباره هوش بر این سه مسله متمرکز بوده است . اول، آیا هوش یک کارکرد واحد و تعمیم یافته است ، یا آنکه از مجموعه ای از تواناییهای نسبتاً جدا از هم تشکیل یافته است ؟
اگر هوش یک کارکرد تعمیم یافته باشد یک کودک باهوش باید در تکلیفهای هوشی متفاوت عملکرد خوبی داشته باشد ، و اگر از عوامل جدا از هم تشگیل یافته ، فرد باید بتواند در بعضی تکلیفهای شناختی یا در حوزه هایی معین عملکردی برتر داشته باشد اما در سایرتکلیفهای شناختی عکس این نتیجه عاید شود.
دوم،تاچه اندازه هوش قابل تغییر است ؟آیا این عوامل ارثی است که در درجه نخست رشد هوشی را تعیین می کنند و یا آن که رشد هوشی بیشتر به تجارب یادگیری در محیطهایی که فرد در معرض میزان متفاوتی محرک یا محرومیت قرار می گیرد بستکی دارد؟ سر انجام ،آیا هوش یک سازه ،ویژگی ، توانایی ، یا استعدادی زیر بنایی است که هرگز نمی توان آنرا به طور مستقیم ارزشیابی کرد ،یا آنکه تنها باید آن را بر حسب عملکرد فرد در آزمونهای شناختی خاص نمره ای که او در یک آزمون هوشی خاص تحت شرایطی ویژه می گیرد...
.
.
.
- اندازه گیری بهره هوشی بوسیله آزمون استانفورد – بینه
به وسیله آزمون هوشی بینه می توان دو معیار هوشی به دست آورد ، که یکی سن عقلی : مفهوم آن یعنی هم گام با سن تقویمی رشد قوای ذهنی و عقلانی نیز پیشرفت می کند و کودک از نظر هوش متعادل خواهد بود که سن تقویمی ( سن حقیقی ) او برابر با سن عقلی او باشد.
مثلاً اگر کودک هفت ساله ای دارای سن عقلی 7 سال باشد ، کودک طبیعی و عادی از نظر رشد هوش محسوب می گردد . برای هر 6 سؤال مطرح شده نمره ای منظور می گردد که حاصل جمع آنها سن عقلی کودک را نشان خواهد داد.
برای مثال : پسر ده ساله ای را آزمایش می کنیم . فرض می کنیم این کودک تمام آزمونها را تا سطح سنی 8 سالگی بگذرند ، ضمناً در گروه سنی 9 سالگی 4 پاسخ درست و در گروه سنی 10 سالگی 3 پاسخ و 11 سالگی دو پاسخ صحیح بدهد .
از این گروه به بعد کودک نتواند به هیچ پرسشی پاسخ گوید ، بنابراین سن عقلی کودک 114 ماه یا معادل 9 سال و 6 ماه است به عبارت دیگر این کودک توانسته به کلیه پرسشهای کودکان معمولی 5/9 پاسخ دهد و با مقایسه با سن تقویمی او که معادل 10 سال فرض شد ، ملاحظه می شود که از نظر هوش عقلانی 6 ماه از کودکان هم سال خودش عقب تر می باشد.
پس می توان سن عقلی یک کودک را توانایی او در گذرانیدن پرسشهایی که به وسیله اکثر کودکان همسالش پاسخ داده می شوند دانست.
19- پایایی آزمون
پایایی عبارت است از : ثبات یا استحکام آزمون .
اگر نمرات آزمون فرد به گونه ای غیرقابل پیش بینی تغییر یابند ، این نمرات مقیاسی سودمند از عملکرد هوشی فرد محسوب نمی شوند.
متداول ترین روش برای ارزشیابی پایایی آزمون این است که نمرات افراد مشابه را با اجراهای مکرر آزمون همبسته کنیم . اما ، گاهی نیز می توان عملکرد فرد را با شکلهای جایگزین یک آزمون همبسته ساخت و یا ثبات داخلییک آزمون در یک اجرای واحد آن را می توان از طریق همبسته کردن ماده آزمون های شماره های فرد با ماده آزمون های شماره های زوج همبسته کرد.
متداول ترین آزمونهای هوش هنگامی که از مقیا سهای ثبات داخلی استفاده می کنیم...
