فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تربت جام

اختصاصی از فی لوو دانلودمقاله تربت جام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

حوزه آبخیز کمرچه شهرستان تربت جام در موقعیت جغرافیایی 30 35 تا 36 35 ، 42 64، 46 64 واقع شده است. ساده ترین راه دسترسی به حوزه از طریق جاده آسفالته موسی آباد تربت جام می باشد که حدود 20 کیلومتر از این جاده دسترسی شوسه می باشد تحت اعظم این حوزه دارای امتدادی شمالی ـ جنوبی و کمی شرقی ـ غربی می باشد. جزء حوزه های کشیده و پهن به شمار می آید. این حوزه دارای 5 زیر حوزه هیدرولوژیکی و 2 زیر حوزه غیر هیدرولوژیکی تفکیک شده است. ساخت حوزه برابر 35/ 45 کیلومتر مربع می باشد. که از 5 زیر حوزه هیدرولوژیکی زیر حوزه های A1 , A2 دارای شباهت از نظر ارخنمون سنگی – پوشش گیاهی – زمن شناسی.و زیر حوزه های B1, B2, B3 دارای شباهت نزدیک به هم دارند.
نکته قابل توجه و تذکر در رین گزارش ، وقوع تگرگ بهار سال 84 است که باعث کوبیدگی خاک سطحی حوزه و همچنین از بین رفتن گیاهان یکساله چمنی شده است. بطوریکه این تگرگ قسمت اعظم ریزدانه ها و حتی سنگ ریزه های با قطره های مختلف و متفاوت را از مناطق بالادست کنده و به مناطق پایین دست حمل کرده است که وقوع این امر مم را در مطالعه ژوشش گیاهی با مشکل مواجه کرد. بطوریکه تخریب تگرگ ذکر شده در زیر حوزه A1, A2 بسیار مشهود بود که باعث شکسته شدن بندهای خاکی در خروجی این رو زیر حوزه شده بود. برون زدگی سنگی در زیر حوزه A1 بخصوص در دامنه های شمالی ـ جنوبی- در حد 60% به چشم می خورد.
در زیر حوزه های B1, B2 , B3 یک لایه مارنی در فاصله بین اراضی دیمزارها و نقاط ارتفاعی (1440- 1760 متر) قرار داده است که این لایه مارنی از پوشش گیاهی ضعیفی برخوردار می باشد که این لایه به دلیل از بین رفتن خاک، در اثر فرسایش می باشد. بیشتر اراضی حوزه در مناطق تپه ماهوری قرار گرفته است از مسائلی دیگر که در این حوزه به چشم می خورد وجود دیمزارهای فاوان در شیب های مختلف و متعدد می باشد. کل اراضی مرتعی حوزه در چهار سامان عرضی قرار گرفته که سامان عرضی چشمه گل بیشترین سطح اراضی حزه ربا در بر گرفته است به واسطه شدت بهرا برداری از اراضی مرتعی حوزه شرایط کاملاً نامناسبی در اکثریت مراتع حوزه دیده می شود. شرایط اقتصادی دامداران باعث شده تا مراتع حوزه در اکثر اوقات سال مورد بهره برداری و تحت چرای شدید دامها واقع شوند. که در شرایط تخریب شده ها در آنها بواسطه همین شدت بهره برداری و زمان نامناسب چرا می باشد.
از کل سطح حوزه حدود 2/2518 هکتار مراتع را تشکیل می دهند. که در قالب 6 تیپ گیاهی قرار گرفته که در جدول شماره 1 ذکر شده است. منظور از سطح مراتع که در 6 تیپ بیان شده است در واقع مراتعی که در زیر حوزه های هیدرولوژیکی می باشد. از کل مساحت حوزه که 4535 هکتار است از حدود 3454 هکتار حوزه هیدرولوژیکی و حدود 1080 هکتار از سطح حوزه غیر هیدرولوژیکی است . با توجه به نقشه فیزیو گرافی حوزه که توسط گروه آقای محسن ظهوری تهیه شده، 5 زیر حوزه هیدرولوژیکی و 3 زیر حوزه غیر هیدرولوژیکی تقسیم شده است . با توجه به اهمیت یکی از زیر حوزه های غیر هیدرولوژیکی جهت مطالعه و برآورد پوشش گیاهی با زیر حوزه B1 هیدرولوژیکی ادغام شده است. و دو زیر حوزه غیر هیدرولوژیکی دیگر به این قسنت اعظم آن از اراضی دیم تشکیل شده حدود 88% ، و 12% باقی مانده مرتع می باشد که جهت براورد و محاسبات صرف نظر شده است و تأثیر چندانی در کت سطح حوزه ندارد.
مقدمه
در مناطق خشک و نیمه خشک که بخش اعظمی از سطح مراتع کشورها در این گونه مناطق واقع شده است . محدودیت هایی از جهت شرایط اقلیمی و به طبع آن ، شرایط خاک، باعث شده است تا ضعیت پوشش گیاهی این گونه مراتع دارای ثبات زیادی نبوده و تحت تأثیر تغییر بعضی از عوامل اصلی حالت شکننده ای داشته باشد به این صورت که با کمترین فشار بر روی گونه های مرتعی در هنگام بهره برداری از آن ، مراتع مذکور سیر قهقرایی را می پیماید لذا با تمام سعی و تلاش بیشتر که در راستای اصلاح و احیای مراتع صورت می گیرد . بازکشت آنها به شرایط اولیه براحتی مقدور نمی باشد. از حالت ویژگی های مناطق خشک و بعضاً نیمه خشک حضور گونه های گیاهی مقاوم به شرایط خشکی وکم آبی است. که معمولاً دارای مکانیسم های تنظیم شده طبیعی برای سازگاری با این شرایط می باشند و عدم تنوع زیاد در نوع و فراوانی گونه های گیاهی و همچنین وجود گونه های بوته ای و باشتکی در قسمت های مرتفع این مراتع از دیگر خصوصیات این مناطق می باشد. استان خراسان نیز که وسعت زیادی از جنوب وتا حدودی شرق آن در مناطق خشک قرار گرفته است، دارای این شرایط سخت اقلیمی بوده که همواره تأثیرات خود را در وضعیت پوشش داشته است. اینگونه مراتع بواسطه شرایط اقتصادی و اجتماعی ساکنین مناطق وابسته نه تنها تحت تأثیر شدت چرای دامها قرار دارند. بلکه با وجود میزان بارندگی محدود و کاملاً با پراکنش نامناسب تحت تغییر نوع کاربردی به صورت تبدیل به اراضی دیمزار و بعد از مدتی بهره برداری ناچیز رها و تخریب می شود. پس از نتایج این دخالت های غیر معقولانه انسان نسبت به طبیعت می توان به موارد ذیل اشاره نمود.
1- وقوع سیلابهای مخرب و وحشتناک
2- وقوع انواع فرسایشهای آبی و بادی
3- حمل رسوبات ریز دانه به مناطق پایین دست و پر شدن مخازن سدهای خاکی
4- تخریب پوشش گیاهی
5- از بین رفتن منابع آبی و خاکی
6- مهاجرت ساکنین این مناطق به شهرها
(صفحه 4 نانوشته)
هدف:
هدف از مطالعه پوشش گیاهی حوزه آبخیز روستا کمرچه در درجه اول تهیه و جمعآوری اطلاعات لازم از پوشش گیاهی منطقه و ارتباط آن با دامهای تعلیف کننده موجود در حوزه و همچنین اثرات متقابل این دو و تعادل دام و مرتع و سایر عوامل و مسائل دیگر می باشد. در درجه دوم بررسی و نقش دخالتهای مختلف و عوامل اکولوژیک در مرتع ، لذا با عنایت به مساول فوق قبل از تعیین هر نوع خط مشی برای منطقه باید نسبت به شناسایی پوشش گیاهی آن اقدام نمود. روی این اصل بررسی پوشش گیاهی به منظور رسیدن به اهداف زیر انجام می گیرد.
1- شناسایی و جمع آوری گیاهان منطقه و تهیه لیست فلور(FLORESTIC LIST)
2- تهیه نقشه اجمالی پوشش گیاهی و تیپ های رستنی منطقه (Rang type map)
3- محاسبه درصد پوشش گیاهی منطقه(plant cover)
4- انجام عملیات ‍آنالیز و ارزیابی مراتع شامل تعیین گرایش ، وضعیت و ظرفیت مراتع منطقه
5- تعیین فصل و تناوب تعلیف دام از مراتع منطقه و روش های بهره برداری
6- بررسی تعادل دام و مرتع در کل محدوده و تناسب دام با مراتع

 

1- جمع آوری اطلاعات و بررسی نقشه های مورد نیاز اعم از نقشه های توپوگرافی ، زمین شناسی ، شیب، جهت و …
2- مطالعات پوشش گیاهی شامل پارامترهای مختلفی همچون تهیه لیست فلور ، تیپ بندی مراتع، موقعیت و ساحت تیپ ها ، وضعیت گرایش آن ، مشخص کردن سایر کاربری های اراضی زراعی ( آبی ، دیم) اراضی جنگلی ، بیشه زارها، رخنمون سنگی ، اراضی بدون پوشش گیاهی و بررسی تعادل دام و مرتع ، ارائه برنامه های مدیریتی و اجرایی و… می باشد. لذا جهت بررسی و مطالعه دقیق موارد برآورده شده نیاز به برخی مطالعات پایه حوزه همچون ، فیزیوگرافی، هواشناسی، زمین شناسی، اقتصادی و اجتماعی و نقشه های پایه ، جهت شیب ، شیب، زمین شناسی و ژئومورفولوزی، کاربری اراضی، سامان عرضی و نقشه های توپوگرافی 50000/1 و یا عکس های هوایی 50000/1 یا 20000/1 و تصاویر ماهواره ای 100000/1 حوزه مورد مطالعه می باشد. که قبل از عزیمت به حوزه جهت تهیه اولیه در حین مأمریت به منظور کنترل و پس از انجام عملیات جهت نقشه نهایی و تدوین گزارش لازم می باشد. بدین جهت تمام گزارشات و نقشه های یاد شده در طول انجام مطالعات جهت تدوین و تهیه نقشه پوشش گیاهی مورد بررسی و استفاده قرار می گیرد.
2-روش انجام کار( متدولوژی)
تهیه نقشه تیپ های گیاهی جزء مراحل اولیه انجام مطالعات پوشش گیاهی حوزه مورد نظر می باشد. برای این منظور ابتدا باید نقشه های پایه که در پارامتر اولی ذکر گردید. ( جمع آوری اطلاعات و بررسی نقشه 5) تهیه شود. سپس در عملیات صحرایی با ارزیابی انوانتری مراتع با توجه به ترانسکت گذاری 20 متری و یا پلات اندازی (1.1)یا ( 2.2متری) بصورت تصادفی و سیستماتیک گونه های غالب و همراه مرتعی تعیین و در نتیجه تیپ های مرتعی مشخص می گردد . و مرز مقدماتی در نقشه اولیه با کنترل دقیق و لازم تصحیح شده و نقشه پوشش گیاهی پس از مشخص شدن اراضی زراعی (آبی و دیم ) از نقشه کاربری اراضی بصورت نهایی تهیه می گردد. در عملیات ترانسکت اندازی و یا پلات گذاری لرزیابی و انوانتری مراتع ، فاکتورهای همچون در صد تاج پوشش گیاهی خاک سخت ، سنگ ریزه ، لا شبرگ وضعیت تجربه حیات گونه ها ، توسط روش چهار فاکتوری ( فرسایش خاک ، ترکیب گیاهی ، بنیه و شادابی ، در صد پوشش گیاهی ) و تعیین وضعیت مرتع ، توسط فرم گرایش مرتع با توجه به علائم قهقرا در گیاهان و خاک مرتع ، گرایش هر تیپ مرتعی مشخص می گردد . در این حوزه جهت تعیین میزان علوفه تولیدی و ظرفیت به دلیل چرای بیش از حد و مداوم بناچار از روش تعیین ظرفیت مرتع با توجه به درجات وضعیت مرتع و میزان بارندگی استفاده شده است .
3- تهیه لیست فلور گیاهی حوزه آبخیز کمرچه علیا و سفلا :
4- برای رسیدن به این هدف در طی انجام عملیات آنالیز و ارزیابی مراتع و تیپ بندی مراتع و بازدیدهای صحرایی و با استفاده از کتابچه مطالعاتی موسی آباد که در مجاورت این حوزه قرار گرفته است . و همچنین بر اساس تقسیم بندی مناطق ( بیابانی – نیمه بیابانی – استپی – نیمه استپی – مناطق مرتفع – و …) و گیاهان موجود در این ، مناطق حوزه مورد نظر اقلیم استپی قرار گرفته و لیست گیاهان موجود در منطقه بر اساس پارامترهای فوق تهیه گردیده است . لازم به ذکر است با توجه به زمان مطالعه و به دلیل چرای بیش از حد آثاری از گیاهان پهن برگ علفی و یکساله نیست و فقط گیاهان بوته ای در منطقه وجود داشت .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 34   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تربت جام

دانلود مقاله واکسن

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله واکسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

-واکسن چیست؟
واکسن دارویی است که برای تحریک سیستم ایمنی و در نتیجه تولید پاسخ مناسب طراحی شده است گاهی یک بار واکسیناسیون شخص را تا آخر عمر مصون نگه می‌دارد. (23)
-تاریخچه واکسیناسیون
اولین اطلاعات در مورد واکسیناسیون به قرن ششم بر می گردد. واکسیناسیون از زمان های بسیار قدیم در هند، چین و ایران مورد استفاده بوده است. تقریباً در قرن پیش بود که دکتر ادوارد جنیریک تکنیکی را برای واکسیناسیون بر ضد آبله کشف کرد. در 14(May) سال 1975 دکتر جیمز اولین بار از ویروس ضعیف شده آبله گاوی برای واکسناسیون فردی به نام جیمز فیلیپ بر علیه آبله استفاده کرد. کار جنر با واکسیناسیون آبله گاوی اولین تلاش علمی برای کنترل بیماری های عفونی بود. که با تلقیح دقیق و برنامه ریزی شده سیستماتیک صورت گرفته بود. کار ادوارد جنر پایه ای برای ساختن واکسن های جدید و مدرن شد. با وجود اینکه تقریباً یک قرن پیش دانشمند فرانسوی، دکتر لوئی پاستور دریافت که یک فرد می تواند بر علیه یک بیماری مسری و عفونی حفاظت شود هنگامی که این فرد با پاتوژن ضعیف شده آلوده شود که باعث ایجاد بیماری بسیار ضعیف و آرام می‌کند که تقریباً بدون ضرر است. مهمترین رویدار در تاریخ واکسیناسیون که به آن دلیل لوئی پاستور مشهور شد در سال 1885 زمانی رخ داد که پسری به نام ژوزف میستر توسط یک سگ هار گاز گرفته شده بود. برای اولین بار در تاریخ فردی به صورت موفقیت آمیز بر علیه هاری واکسیناسیون شده بود.
تا قرن نوزدهم در واکسن ویروس انسانی به وجود آمد. یکی واکسن آبله جنر و واکسن هاری که توسط لوئی پاستور ساخته شد. سه واکسن باکتریایی انسانی (تیفوئید، وبا و طاعون) نیز همچنین به وجود آمدند. تحقیقات اکتشافی و گسترش وسیع در علم واکسن سازی از سال 1950 شروع شد. دو واکسن معروف در طی این سالها به وجود آمدند که یکی واکسن غیر فعال شده پولیو بود که توسط دکتر جوناس سالک تولید شده ودیگری واکسن زنده پولیو بود که توسط دکتر آلبرت sabin تولید شد. به دنبال آن واکسن های دیگری نیز به وجود آمدند که به صورت گسترده ای بر علیه سرخک، اوریون، سرخچه و هپاتیت B و استرپتوکوکوس نومونیا و هموفیلرس آنفولانزای تیپ B مورد استفاده قرار گرفتند. (1)

-واکسن و واکسیناسیون
مشاهده افرادی که از بعضی بمیاری های عفونی بهبود می یافتند و پس از آن نسبت به آن عفونت مچدد مقاوم می شدند مدتها قبل از به وجود آمدن علم ایمونولوژی و فهم ما از پاسخ ایمنی صورت گرفته بود. البته تلاش های پیگیر خبر (Jenner) و پاستور Pasteur) برای بازسازی این پدیده مقدمه و محرک اولیه ایجاد علم ایمونولوژی بود. تلاش های آنها برای ایجاد ایمنی از طریق تماس مصنوعی با عوامل عفونی آنقدر موفقیت آمیز بودکه بسیاری از بیماری ها که زمانی جزو بیماری های خطرناک و کشنده بودند به سرعت کنترل شدند. واکنسن هایی علیه آبله، هاری، کزاز، سیاه زخم، وبا و دیفتری ساخته شد. این مسئله تا حدی مسئول ازدیاد فوق العاده در جمعیت اخیر دنیا شد که متاسفانه بدون تحویلی در ساخت غذا صورت گرفته است. به طوری کلی روش‌های ایمنی سازی با ارائه دادن مشتق شده از یک عامل عفونت به یک فرد در ارتباط هستند به طوری که یک پاسخ ایمنی به وجود آمده و مقاومت نسبت به آن عامل عفونت تحریک شود. این روش به نام ایمنی سازی فعال (active immunization) خوانده می شود. در مقابل می توان آنتی بادی از پیش تشکیل شده را به فرد گیرنده آسیب پذیر تزریق کرد تا یک حالت ایمنی موقتی ولی فوری ایجاد شود که به این فرایند ایمن سازی غیر فعال (Passive immunization) گفته می شود. قبل از تعیین اینکه آیا تزریق واکسن برای کنترل بیماری خاصی لازم و امکان پذیر هست یا نه باید سه شرط وجود داشته باشد: اول اینکه ارگانیسم های ایجاد کننده بیماری به طور عامل شناسائی شوند. در حالی که این شرط بدیهی به نظر می رسد ولی همواره در عمل و حداقثل دربرخی از بیماری های حیوانات اهلی، به آن توجیه نشده است. دوم اینکه باید مشخص شود که حقیقتاً یک پاسخ ایمنی می تواند در برابر بیماری مورد بحث محافظت بعمل آورد. بهمین علت هرگز نباید واکسن آبله را برای درمان عفونت های هرپس و ویروس راجعه (recurrent herpes virus) یا زگیل به کار برد. مثال های دیگری از پاسخ های ایمنی بدون داشتن اثر محافظتی در بیماری ویروسی در اسبها، بیماری پارو ویروس (parvovirus) دوسمور، بیماری آلیوتیان (Aleution disease) و جود دارد که در آن پاسخ های ایمنی خود مسئول بسیاری از فرایندهای بیماری است و بنابراین به آن شدت می بخشد. بالاخره واکسیناسیون، جواب منفی نیز دارد. قبل از استعقای هر واکسنی باید مطمئن شد که خطرهای آن بیشتر از خطر احتمال وخیم تر شدن بیماری نباشد، برای مثال آبله از تاریخ 26 اکتبر 1977 در دینا ریشه کن شده است. از آنجائی که واکسیناسیون برای آبله ممکن است منجر به اسفالیت (encephatitis) گردد و شاید هم به مرگ منجر شود هیچ گونه دلیلی برای زدن واکسن آبله به افراد طبیعی وجود ندارد. اخیراً بحث قابل توجهی در مورد ریسک های واکسیناسیون علیه بورد تلاپستوسیس (B.pertussis) سیاه سرفه در مقابل حرارت خود بیماری سیاه سرفه پیش امده است. واکنش های شدید نسبت به واکسن سیاه سرفه نادرند. با وجود اینکه تب بالا، تشنج و واکنش های غشی مشاهده شده است لیکن آنفالیت حاد صدمه دائم مغزی و مرگ به ندرت دیده می شوند. البته برآورده شده است که اگر واکسیناسیون قطع شود تعداد مرگ های مربوط به سیاه سرفه در ایالات متحده از حدود 10 به 35 تا 60 مرگ در سال صعود می کند. روشن است که فوائد نسبی این واکنش باید به دقت بررسی شود.
انواع شیوه های ایمن سازی:
ایمن سازی غیر فعال و ایمن سازی فعال دو شیوه ای هستند که می توان به وسیله یک آنها یک فرد را نسبت به یک عامل عفونی مقاوم کرد. ایمن سازی غیر فعال، از طریق انتقال آنتی بادیها از فرد مقاوم به فرد آسیب پذیر به طور موقت در این مقاومت به وجود می آورد. آنتی بادری های منتقل شده به طور غیر فعال حفاظت فوری ایجاد می کنند ولی چون به تدریج تابودینده می شوند میزان حفاظت نیز کم شده و فرد گیرنده، متعاقب آن نسبت به عفونت دوباره آسیب پذیر می گردد.

 

 

 

 

 

 

 


دسته بندی راه های کسب مصونیت در یک فرد.
(ایمن سازی غیر فعال: Passive immunization):
ایمن سازی غیر فعال مستلزم این است که آنتی بادی در فرد دهنده با استفاده از از روش ایمن سازی فعال تولید شود تا بتوان این آنتی بادری ها را برای ایجاد حفاظت به جانور آسیب پذیر تزریق نمود. این آنتی بادی ها را می توان در جانوران هر گونه ای و علیه طیف وسیعی از پاتوژنها تولید نمود. یکی از مهمترین شیوه های ایمن سازی غیر فعال حفاظت انسان ها و حیوانات دیگر در مقابل کزاز به وسیله آنتی سرم های ایجاد شده در اسب بوده است. این آنتی بادی ها که ایسیون گلوبولین (immune globolin) نام دارد به وساطه یک سری تزیریقات ایمنی زا در اسب های جوان بوجود می‏آیند. توکسین های کلستریدیومها پروتئینی هستند و می توان با به کار بردن فرمالدئید آنها را غیر سمی کرد. توکسین هایی که از این روش به دست می آیند. توکلئید نام دارد. در ابتدا به اسبها توکوئید تزریق می شود ولی با به وجود آمدن آنتی بادی ها تزریقات بعدی حاوی توکسین خالص شده می گردند. پاسخ های اسب ها تحت نظر گرفته می شود و زمانی که سطح آنتی بادی ها به حد کفایت رسیده خون اسبها گرفته می شود. گرفتن خون به فواصل مشخصی انجام می شود تا زمانی که سطح آنتی بادی ها نزول کند که در این هنگام دوباره آنتی ژن به اسبها تزیریق می شود. پلاسما از خون اسب جدا شده و به آن سولفات آمونیوم اضافه می شود تا بخش گلوبولین تغلیظ و خالص شود. سپس این فراورده آنتی بادی خاصل شده دیالیزه فیلتره، تیتره و تجویز می گردد. آنتی سرم اسب مصونیت کامل در برابر کزاز ایجاد می‌کند ولی عاری از عوارض جانبی نیست. این اسیون گلوبولین چون تنها به واسطه کاتابولیسم از بین می رود برای مدتی طولانی دوام خواهد آورد. البته اگر این آنتی سرم به حیوانی از گونه دیگری، مثل انسان داده شود بیگانه شناخته می شود و یک پاسخ ایمنی در مقابل آن ایجاد شده و به سرعت از بین می رود.
-بررسی واکسن های قدیمی و جدید
واکسن های قدیمی شامل میکروب کشته شده، ضعیف شده و یا میکروب زنده بودند. این دسته از واکسن ها برای محافظت علیه بیماری هایی مثل فلج اطفال- آبله و مخملک مناسب بودند. به زودی با پیشرفت در تکنولوژی کشت سلولی دانشمندان به سمت ساخت واکسن هایی که بر پایه کشت سلولی بودند هدایت شدند. آنها دریافتند که تلقیح یک یا چند پروتئین از پاتوژن خیلی بهتر از خود پاتوژن می تواند باعث ایمنی زدایی شود. و بعد از آن نیز از پپتیدهای آنتی ژنتیک به عنوان واکسن و به جای پروتئین های پاتوژن استفاده کردند.
-واکسن های نسل جدید
امروزه از علم بیوتکنولوژی برای گسترش و ادامه ساخت واکسن های حیوانی و انسانی استفاده می شود. واکسن های مدرن مختلف که بر پایه علم بیوتکنولوژی تولید شده اند با استفاده از پیشرفت در علومی مثل ایمونولوژی، میکروبیولوژی، زیست شناسی مولکولی، بیوتکنولوژی و منهدسی ژنتیک به دست آمده اند. در حال حاضر واکسیناسیون یکی از بهترین و با ارزش ترین راه ها برا جلوگیری از ابتلا به بیماری است. یک بار ایمنی سازی، مشخص را تا آخر عمر در برابر بیماری حفاظت می‌کند. دو گروه واکسن بر پایه علم بیوتکنولوژی ساخته شده است. واکسن های انسانی و واکسن های حیوانی با آمدن بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک دانشمندان این شانس را پیدا می کردند که از تکنولوژی های مختلف برای گسترش واکسن های جدید استفاده کنند. پیشرفت تکنولوژی و تحقیقات واکسن نتیجه تغییری از واکسن های سنتی است که شامل تمام ارگانیسم میکروبی زنده است. به سمت واحد ایمن تر پیش می رود و یا واکسن های نوترکیب است که فقط شامل ترکیبات آنتی ژنتیک لازم برای ایجاد ایمنی کافی است. مهندسی ژنتیک میکروبی و سیستم های بیان ژن در سطح بالایی برای گسترش این فرآیند مفید بوده اند. واکسن های مخاطی که از باکتری ها و ویروس های نوترکیبی ساخته شده اند به عنوان واکسن های میانی برای آنتی ژنهای هترولوژ مورد استفاده قرار می گیرند. باکتری های زیاد تخفیف حدت یافته مثل سالمونلا، مایکوباکتریوم بوسیس، شیگلا، لیتریا مونوسیتو ژنز واسترپتوکوکوس گوردنی به عنوان ناقلین آنتی ژن مورد توجه هستند. نژادهای باکتریایی برای استفاده به عنوان واکسن های نوترکیب و غیر نوترکیب پیشرفت یافته اند. به دنبال ایمنی سازی باکتری نوترکیب زنده در داخل سلول میزبان تکثیر یافته و باعث بیان ژن ها و آنتی ژن ها شده در نتیجه باعث ایجاد ایمنی در موقع هدف می شود. ویروس های نوترکیب برای ساختمان واکسن هایی انتخاب می شوند. زمانی که تغییرات پس از ترجمه برای پروتئین ها لازم است و زمانی که شناسائی ایمولوژیکی بهتر در سطح سلولی نیاز است. باکتری های غیر بیماری زا را از طریق مهندسی ژنتیک طوری دست کاری می کنند که می تواند باعث بیان ژن شود. مثلاً آنتی ژنهایی که در سطح قرار دارند و یا آنتی ژنهای محلول و یا آنتی ژن هایی که به غشا باند شده اند و یا در فرمهای ترشحی هستند.
-BAC- VAC
یک تیپ جدید از تکنولوژی واکسن است که بر پایه کروموزوم های مصنوعی باکتری هایی ساخته شده اند. (BAC) که شامل قسمتی از ژنوم HSC-1 که مسئول تولید مثلی است و بیشتر از آنتی ژن هرپس سیمپلکس (1) که شامل هر دو ایمنی سلولار و همورال است حضور پیدا می‌کند.
BAC-VAC دارای این قدرت است که تعداد زیادی از آنتی ژن های که شده توسط ژن ها را حمل می‌کند.

-واکسن ضد کوکائین
واکسن های جدید دیگر واکسن بر ضد کوکائین است. آزمایشات صورت گرفته بر روی حیوانات نشان داده است که آنتی بادی کوکائین می تواند به فرم یک واکسن درمانی عمل کند و این کار را با اتصال مولکول کوکائین در بدن انجام می دهد و آنها را از آسیب ناشی از کوکائین در امان نگه می دارد. واکسن کوکائین برای درمان افرادی که از دوز زیاد کوکائین مصرف کرده اند. و یا افرادی که به کوکائین معتاد هستند استفاده می شود.
-واکسن های ژنی
واکسن های دیگری واکسن هایی هستند که درآنها از ژن استفاده می شود که در آنها از ایمن سازی به وسیله DNA یا RNA استفاده می شود و باعث ایجاد ایمنی مطلوب می شود. تزریق مستقیم ژنی که باید بیان شود در سلول میزبان باعث کد کردن پروتئین های آنتی ژن شده در نتیجه باعث ایجاد ایمنی بر علیه آن می شود.
-واکسن هایی که در آنها از مولکول آدهزین استفاده می شود
مولکول های دیگر نظیر آدهزین adhesins نیز برای تولید واکسن مورد بررسی هستند. اتصال ابتدائی آدهزین باکتریایی به سلول میزبان باعث ایجاد کلنی های متعدد و مختلفی از باکتری های عفونی می شود. تولید آنتی بادی بر علیه این آدهزین مانع اتصال آن و ورود پاتوژن های عفونی می شود. برخی از آدهزین ها به قرار زیر است.
پروتئین آدهزین Film H از پاتوژن های روده ای مثل Perlactin , FHA , Ecoil از بردتلاپرتوزیس، Hmw2 , Hmw1 از هموفیلوس آنفولانزا و PsaA از استرپتوکوکوس پنومونیه هستند. آنتی ژن های سطحی مثل PsaA (پروتئین سطحی (A) پنوموکولی) از استرپتوکوکوس پنومونیه در حال تحقیق برای تولید واکسن هستند.
-واکسن های خوراکی
از واکسن های دیگر واکسن های خوراکی هستند. این دسته از واکسن ها نیازی به سرم ها و فریز کردن ندارند. واکسن های خوراکی در مقایسه با واکسن های تزریقی یک راه مناسب و ارزان قیمت برای اعمال و اجرای واکسن ها نشان می دهند. واکسن های خوراکی سیستم ایمنی را از بین واکنش های متقابلشان با لایه مخاطی راه معده ای، روده ای به راه می اندازند. و این دسته از واکسن ها در مقایسه با واکسن های تزریقی موثر بوده و موجب پاسخ ها و واکنش های ایمنی بر ضد بیماری های غفونی می شود که از طریق سطوح مخاطی به بدن تجاوز می کنند. گیاهانی که دارای ژن های پیوندی هستند خط مشی تکنولوژی برای گسترش و استفاده از واکسن های خوراکی را پیشنهاد می کنند.
-استفاده از زیر واحدهای پپتیدی برای تولید واکسن
از تکنولوژی های جدید دیگر برای تولید واکسن استفاده از زیر واحدهای پپتیدی برای تولید واکسن است Vaccinomes که در آنها از ژنوم برای تهیه واکسن استفاده می شود.
پپتیدهای Cyclic به عنوان یک نماینده ایمنی زا از پپتیدهای
in combination with mannan ساختگی و مصنوعی به عنوان واکسن برای diabetes، آنتی ژن برای ویروس هرپس سیمپلکس به عنوان پروتئین تعدیل کننده پپتیدهای آنژیوتانین II و به عنوان گیرنده پپتیدی ترومبین عمل می‌کند.
واکسن های ساکاریدی
از دسته دیگر واکسن های ساکاریدی هستند. بیماری های اصلی که بیماری های هدف برای اینگونه واکسن ها هستند عبارتند از سرطان، بیماری های کاردیو سکولار، آرتریت دیابت، التهاب و بیماری آلزایمر است.

واکسن های DNA
واکسن های DNA یک مولکول DNA دو رشته ای حلقوی است فرستاده شده به یک پلاسمید که شامل ژن های کد کننده یک یا چندین پروتئین پاتوژن هستند. از واکسن های DNA می توانند در مورد درمان افرادی که دچار بی نظمی و یا درهم ریختگی ژنتیکی شده اند مثل همفیلی به وسیه ژن تراپی استفاده کنند که با این روش فاکتورها را در سلول های مورد نیاز وارد کرده و بنابراین می توانند باعث درمان هموفیلی شوند و همچنین در مورد پیش گیری در مورد بیماری هپاتیت B در مورد استفاده از این پروتئین‌های نوترکیبی برای ایمنی سازی ظهور واکسن های نسل دوم را نشان داد. در مورد هپاتیت B پروتئین های انولوپ ویروسی در سلول های مخمر ساخته ده زیاد شده و تصفیه می شوند. کشف سلولی نیز انسان را به سوی ساخت واکسن های جدید هدایت کرد.
مزیت واکسن های DNA
یکی از بزرگترین مزیت های واکسن DNA این است که این گونه واکسن های ترکیبی از واکسن های زنده و غیر زنده مفید هستند. سلول میزبان که به عنوان یک سلول آلوده شده ظاهر می شود آنتی ژن های کد شده به وسیله واکسن DNA را بیان می‌کند. آنتی ژن مشتق شده پپتیدی به وسیله مولکول های MHC کلاسI و به وسیله بیان سلول حضور خواهند یافت. این بدین معنی است که یک ایمنی وسیع و کامل می تواند به دست آید. از زمانی که تمام واسکن های DNA بر پایه اصول متشابه ساخته شدند آماده کردن واکسن های جدید با آنتی ژن های حفاظتی شناخته شده نسبتاً آسان است. علاوه بر آن پلاسمید DNA در مقایسه با تعداد زیادی از واکسن های معمولی برای ساخت ارزان تمام می شوند و در تمام محیط ها و از همت جهات ثابت و پایدار هستند. واکسیناسیون بر ضد ویروس VHS که باعث ایجاد سپتی سمی خونریزی دهنده درماهی رنگین کمانی می شوئد و به عنوان یک مدل برای نشان دادن پتانسیل واکسیناسیون DNA برای ماهی قرار گرفته است. محصولات کد شده از گلیکوپروتئین های G ویروسی حفاظت و ایمنی عالی می دهد. مقدار بسیار کم (تقریباً 1ng) از پلاسمید DNA تزریق شده در داخل ماهیچه ماهی تقریباً حفاظت مهم نامعلوم می دهد در حالی که 10ng تزریق شده DNA حفاظت و ایمنی بسیار خوبی می دهد. یک دوره آزمایشی با واکسیناسیون DNA بر ضد ویروس VHS در ماهی رنگین کمانی (هر g4 –3) برای مطالعه سطح و دوره ایمنی و حفاظت بعد از واکیسناسیون انجام گرفته شد. نمونه های آزمایشی به مدت یک هفته بعد از واکسیناسیون تا 24 هفته بعد از واکسیناسیون صورت گرفت. مقدار DNA تزریق شده DNA m1 بود. در تمام مدت ماهی های واکسیناسیون شده PC DNA- VhSG بسیار خوب ایمن و محافظت شده بودند. حفاظت و ایمنی به مدت یک هفته بعد از واکسیناسیون نشان داد که شامل هر دو مکانیسم یعنی هم خاص و هم غیر خاص یا معمولی است. در این آزمایشات نشان دادند که واکسیناسیون توسط DNA ابزار بسیار مناسبی برای پروفیلاکسی بر ضد بیماری های ویروسی در ماهی های کشت داده شده روی آب است. در این دوره از آزمایشات هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این واکسن های دارای اثرات منفی هستند، یافت نشد. هرچند بزرگترین مانع در این دوره آزمایشی برای تولید واکسن های DNAافکار عمومی کلی بر ضد حضور تغییرات ژنتیک مادزادی در تولید محصولات غذایی است.

2-اصول ایمنی سازی ژنتیکی:
رهایی یا واگذاری ژن و بیان توالی های آنتی ژن توسط پپتید آلسترون تنظیم کننده استراتژی برنامه داشنگاه است و بر روی اهمیت مکانیسم های مولکولی برای گسترش واکسن های DNA و ژن تراپی کار میکند. هدف اصلی از این برنامه گسترش یک زیر تیپ از واکسن DNA بر ضد ISAV (ویروس عفونی آنمی دهنده در ماهی سالمون) به عنوان یک مدل برای مطالعه مکانیسم های مولکولی برای درمان ژن، بیان ژن و تولید ایمنی در ماهی سالمون و زبرا (Zebra) می باشد.
برخلاف بیشتر تحقیقاتی که روی این رشته جدید صورت می گیرد ؟ آلسترون و همکارانش فکر می کنند که هنوز میزان دانش آنها در مورد واکسن های DNA و میزان تاثیر آنها در فرایندهای مهم مولکولی آن کم است. کوچک کردن مقدار DNA و بیان ژن و هر آن چیز دیگر که مربوط به ایمونولوژی ماهی است لازم و ضروری است. چندین مکانیسم برای بیان ژن وجود دارد: 1-داخل سیاهرگی (i..V) 2-داخل ماهیچه (i.m) یا داخل پری توئنال یعنی تزیریق در داخل آنها2-بهره گیری و یا استعمال
3- تحویل DNA استفاده از سوزن سرگل در داخل فشار زیاد (Meditector) 4-صدای مافوق ultra sound 5- Electroportion 6-تکنولوژی میکروپور (Tm) 7-جذب از طریق دهان/ روده یا مخاط های آبشش یا بناگوش 8-سایر موارد. معمولی ترین استفاده تزریق به طریق i.m است که در بخشی از 1ng تا 50Mg از ساختمان پلاسمید DNA تزریق می شود/ استفاده از تفنگ ژنی برای انتقال DNA در تمرینات آزمایشگاهی درست و خوب کار می کنند اما در حال حاضر هزینه کافی برای درخواست در مقیاس بالا و جود ندارد. راه های دیگر استفاده از روش تحویل DNA بدون استفاده از سوزن سرنگ و تحت فشار زیاد است. صدای مافوق بالا وجود ندارد. راه های دیگر استفاده از روش های تحویل DNA بدون استفاده از سوزن سرنگ و تحت فشار زیاد است صدای مافوق و کلا برای بهره برداری کامل و صحیح از این متدها نیاز به تحقیقات گسترده تر می باشد. دکتر آبسترون می گوید که آنها فهمیدند که هنگام وارد کردن DNA از طریق تزریق داخل ماهیچه ای مشکلاتی همانند نشت و یا تراوش DNA از واکسن تزریق شده وجود دارد و بنابراین ممکن است باعث تغییر دادن عملکرد واکسن شود.آنها در حال تلاش هستند که مقدار نشت مقدار نشت DNA را بعد از تزریق با ابزار و دستگاه هایی که باعث تزریق داخلی بدون استفاده از سوزن سرنگ است را کاهش می دهند.

16-نتیجه واکسیناسیون DNA در ماهی ها
بعد از واکسینایسون DNA آنها دریافتند که سلول های سوماتیک برای
- گالاکتوزیداز به وسیله ELLISA اندازه گیری شد. نفود مایع یا محلول تزریق شده در ماهیچه ماهی بسیار خوب بود. بدون هیچ نفوذی در پوست یا سایر قسمت های بدن ماهی بود. نسبت به مرگ و میر در بین ماهی های واکسینه شده کم بود.
17-مزیت های تزریق بدون سوزن سورنگ
مزیت های تزریق بدون سرنگ: 1-واکسن DNA به خوبی در ماهیچه پخش شده بود. 2-مقدار نشت DNA در مواردی بسیار کم بود و در مواردی نیز هیچ نشتیب از نقطه تزریق دیده نشد. 3-این متد برای استفاده بسیار ارزان و ساده است اما در عین حال این روش در کنار مزیت هایی که دارد در برخی موارد کسل کننده به نظر می رسد. مثلا طراحی یک دستگاه برای مدل Medi-Jector.. نسل جدیدی از ابزارها را برای تزریق بدون سوزن به وجود آمده که به خوبی برای واکسن DNA مورد استفاده قرار می گیرد.
Vestrheim , Lundinand , Syed , unpublished).
استفاده از تفنگ ژنی برای تحویل DNA
تفنگ برای تحویل بی.لیسنیگ DNA به زیر پوست ماهی زبرو zebro مورد استفاده قرار می گیرد. با این متد تحویل داخل سلول DNA به داخل بافت های هدف از میان بمباران ذرات ملایمی پوشیده از DNA را امکان پذیر می سازد. مهمترین مزیت این متد مقدار بسیار کم DNA است که برای بهره گیری و استعمال DNA مورد نیاز است. و به سرعت بعد از تزریق DNA بیان می شود. تقریباً 13 دقیقه بعد از تزریق در 10% سلول های هدف GFP بیان می شود و بعد از یک ساعت بعد از بمباران همه سلولهای هدف در وسعتی برابر cm21 فلوئورسانس خواهد شد. مهمتری صدور هزینه حامل های میکلرو است و علاوه بر آن مشکلاتی نیز در رابطه با استاندارد کردن مدل حاضر ابزار تفنگ ژنی است. روش دیگری برای بهتر کردن جذب سلولار و ملکولار ساختار ژن نفوذ از طریق گیرنده تغییر داده شده پپتیدی روی غشا سلول و پپتید NLS یا عنصر افزایش دهنده SV40 ori 72 bp که واسطه ای است برای وارد کردن به داخل هسته یعنی انتقال از طریق سوراخ های هسته ای. ترکیب مکانیسم های NLS و نفوذ در حال حاضر بهترین راه برای رسیدن به مقصود یعنی انتقال ژن از محیط خارج سلول به داحل سیگنال در سلول هدف استفاده کرد که البته باید آن را در ساختار ژن جای داد و یا نصب کرد تا بتوان آن را در سطح مشخصی از تیپ سلولی یا بافت متمرکز ساخت.

واکسن های آنتی اید یوتایپ
آنتی ژن های تزریق شده به هر جانوری موجب پیدایش مولکول های ایمونوگلوبولینی می گردد که محل اتصال (Binding site) (ایدیوتایپ) ساختمانی به صورت مکمل توپ القا کننده دارد. آنتی بادی ها علیه این ایدیوتایپ همان ساختمان سه بعدی اپی توپ القا کننده را خواهد داشت. به عبارت دیگر محل اتصال در یک ‌آنتی بادری ایدیوتایپینگ همان شکل آنتی ژن القا کننده را ایدیوتایپ مورد نظر و استفاده از آن برای ایمن سازی یک جانور ایجاد کرد. آنتی ایدیوتایپ های حاصل را نیز می توان برای ایمن سازی یک جانور به کار برد. آنتی ایدیوتایپ تشکیل شده می تواند نقش حفاظتی داشته باشد.
چون نه تنها علیه آنتی ایدیوتایپ بلکه علیه آنتی ژن اولویت نیز عمل می‌کند. این وضعیت در چندین آزمایش بوجود آمده است. همچنین ممکن است آنتی ایدیوتایپ یک پاسخ T-cell را به وجود آورد و بدین ترتیب ایمنی با واسطه سلولی را تحریک نماید. در حالی که هنوز از آنتی ایدیوتایپ ها در این زمینه استفاده نشده است. این روش استراتژی جدید و جالبی باری واکسیناسیون ارائه می‌کند.

پپتیدهای صناعی
با وجود اینکه مولکلولهای پروتئینی کروی (globulin) می توانند بزرگ باشند دارای تعداد محدودی از اپی توپهای کوچک هستند. به علاوه تنها چند اپی تو1 در القاء مصونیت حفاظتی اهمیت دارند. در حالی که بقیه می توانند ایجاد کننده مهار در سیستم ایمنی باشند. بنابراین اگر ساختمان یک اپی توپ حفاظتی معلوم باشد می توان آن اپی توپ اسنتر شیمیایی نمود و در واکسن از آن استفاده کرد. این روش شامل مشخص کردن ترتیب اسید آمینه های (seqaencing) آنتی ژن مورد نظر به طور کامل و در پی آن شناسائی توپ های مهم می باشند. این امر ممکن است مشکل باشد ولی اپی توپ ها را می توان با استفاده از مدلهای کامپیوتری پروتئین یا با استفاده از آنتی بادری های مونوکلونال برای شناسائی قسمت های حفاظتی مهم تعیین نمود. بعد از شناسائی می توان پپتیدهای حفاظتی را سنتز کرده و در واکسن به کار برد. سنتز به طور تجربی برای هپاتیت فاژ Ms2 توکسین، دیفتری ویروس بیماری پاوردهان و انفولانزای A انجام شده است. با دانستن ترتیب اسید آمینه در پروتئین های آنتی ژنتیک اصلی این ارگانیسم ها می توان سکوانس هائی را که هیدروفیلیک بوده و به همین خاطر احتمال بیشتری دارد که در سطح مولکول واقع شده باشد تعیین نمود. ضمناً می توان پیش بینی کرد که این سکوانس ها بعنوان اپی توپ عمل می کنند، هنگامی که از پپتیدهای حاوی این اپی توپ های مصنوعی برای ایمن سازی جانوران استفاده می شود مصونیت حفاظتی ایجاد می‌کند. این تکنیک دارای مزایای مهمی نیست به تکنیک های الحاق ژنی است که از آن جمله بی خط بودن آن است؛ البته این روش کمی گرانتر است. هنوز هیچکدام از واکسن های پپتیدی صناعی به مرحله آزمایشات بالینی نرسیده اند.
-واکسن های نوترکیبی
از تکنیک های نوترکیبی DNA می توان برای جدا کردن مواد ژنتیکی که قادرند یک آنتی ژن دلخواه را ایجاد نمایندک. استفاده نمود. سپس می توان این DNA را در یک باکتری مخمر یا سلول دیگر جای داد. اولین موردی که از کلون کردن ژنها برای تهیه واکسن استفاده شد برای ویروس بیماری پاودهان بود. در این بیماری ویروس فوق العاده ساده است آنتی ژن حفاظت کننده (VP) در آن به خوبی شناخته شده است و نقشه ژنتیکی ژن های ویروسی ایجاد کننده این آنتی ژن نیز شناسائی شده است. ژنوم RNA مربوط به ویروس بیماری پاودهان جدا شده است و توسط آنزیم RT به DNA ترجمه شده است. آنگاه رشته DNA به دقت توسط اندونوکلئازهایی با عمل محدود (Restrietion Endonuclease) دیده می شود. تا تنها ژن مربوط به VP باقی بماند. سپس DNA درون یک پلاسمید وارد شده و سپس پلاسمید داخل Ecoli قرار داده می شود و بعد Ecoli رشد داده می شود. این باکتری ها مقادیر زیادی VP1 سنتز می کنند که می توانند جمع آوری و تخلیص شده و در واکسن به کار برده شود این تکنیک شیوه ای موثر برای تهیه کردن مقادیر کافی آنتی ژن ویروسی به شکل اقتصادی جهت استفاده در واکسن می باشد نمونه دیگری از واکسن های نوترکیبی واکسن علیه Ecdi انتروپاتوژن Entropathogen Ecoli می باشد. انتروتوکیسن حساس به حرارت Ecoli شامل دو جز می باشد. جزء از انتروتوکیسن سمی است. در حالی که جز از انتروتوکسین Ecodi می باشد تهیه شده است. در این مورد جز کلون شده به یک پروموتور قوی اتصال داده شده و به درون سویه غیر بیماری زایی از Ecoli منتقل می شود. می توان پیلوس های اتصالی Ecdi انتروپاتوژن مثلا یا را کلون نمود و پروتئین های خاصل شده پیلوس را درون باکتری ها گذاشت. آنتی بادی های ضد پیلوسی که بدین صورت بوجود می آیند جانوران را از طریق مهار اتصال بیماری به دیواره روده محافظت می نمایند. نوترکبی DNA در شرایطی که لازم است آنتی ژن های پروتئینی به مقادیر زیاد و خالص سنتز شوند قابل استفاده می باشند. متأسفانه پروتئین های خاصل در بسیاری از مواقع آنتی ژن های ضعیفی می بانشد زیرا به طور موثر سلول های حساس به آنتی ژی ارائت نمی شوند.
ب- واکسن های جدید علیه بیماری های خاص:
-واکسن مناسب برای بیماریهای ایدز:
- برای تولید واکسن بر علیه HIV کار سخت استراتژی جدید و بردباری همه به یک اندازه لازم هستند. با وجود حدود 40 میلیون فرد مبتلا به بیماری ایدز در دنیا و با رشد 5000 هزار نفری در هر روز تولید یک واکسن برای این بیماری بیشتر از هر موقع لازم و ضروری به نظر می رسد. از طرف دیگر موانعی بر سر راه تولید این واکسن وجود دارد که فرایند تولید این واکسن را بسیار کند می‌کند. و صبر و طاقت زیادی را برای ادامه این فرایند طلب می سازد. برای مثال قدرت تغییر ویروس FIV در یک فرد آلوده و تنوع جهانی نژادهای HIV و زیر تیپ های آن مقاومت و حضور ویروس HIV در بدن فرد مبتلا تا آخر عمر و نیاز به هر دو نوع ایمنی یعنی هم مخاطی و هم سیستمیک برای ایجاد حفاظت بر علیه راه های مختلف ایجاد عفونت در بدن از جمله مشکلاتی هستند که متخصصان تولید واکسن بر علیه این ویروس با آن مواجه هستد. در مواجه با این مشکلات متخصصاین آینده روشنی را با توجه به اینکه نسل اول واکسن های آزمایشی فقط برای بخشی از گیرنده ها می تواند حالت حفاظت کننده داشته باشد پیش بینی نمی کنند. با وجود این دانشمندی به دنبال یک استراتژی جدید هستند. آنها امیدوارند که در پایان بتوانند بر پایه یافته های جدید واکسن موثری را علیه ویروس HIV بیابند.
- نوترالیزان آنتی بادی های REDUX (یا آنتی بادی های خنثی کننده REDUX):
در اولین روزهای تحقیق برای ساختن واکسن علیه HIV، تلاش ها برای ایجاد ایمنی همورال و تولید آنتی بادی های خنثی کننده که عفونت را به وسیله ممانعت کردن از ورود ویروس به سلول هدف بلوکه می گردد که با ناامیدی روبرو شد.
دانشمندان امید زیادی به واکسن های اولیه برای تولید آنتی بادی های خنثی کننده که برای جلوگیری و یا کاهش میزان تغییرات ویروس و جلوگیری از موتاسیون آن لازم نداشتند. پس آن دانشمندان زیادی که روی ‏فرآیند واکسن سازی علیه ویروس HIVکار می کردند روش و هدف خورشان را به سوی تولید ایمنی سلولی تغییر دادند. هدف آنها در این روش تولید لنفوسیت های T سایتو توکسین بود که قادر بود سلول های آلوده به ویروس HIV را با هدف بلوکه کردن تولید مثل ویروس خراب کند و از بین ببرد. اما به زودی تمام محققینی که روی تولید واکسن علیه HIV کار می کردند با یکدیگر به این توافق رسیدند که برای نگه داشتن سطح تولید مثلی پائین گسترش آهسته بیماری و کاهش انتقال آن به واکسنی نیاز است که بتواند هر دو ایمنی یعنی هم ایمنی همورال و هم ایمنی سلولار را تحریک تا باعث حفاظت کافی و بسیار مناسب علیه این ویروس گردد. بنابراین آنها دوباره شروع به تحقیقات برای یافتن ایمونوژنزهایی کردند که بتواند به مقدار وسیعی تولید آنتی بادی های نوترالیزاسیون یا خنثی کننده که قادر بودند عفونت نژادهای مختلف ویروس HIV را بلوکه کند، کردند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  45  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله واکسن

دانلود مقاله طلاق

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله طلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

اختلافات زناشویی
اختلافات زناشویی سابقه‌ای به قدمت تاریخ و به عمر زندگی زناشویی بشر دارد. زوجیت یک رابطه‌ی منحصر به فرد است. در زوجیت، فرد می‌تواند از عمیقترین صمیمیت، آرامش و دوستی را تا دردناکترین مسائل زندگی را تجربه کند. عضو یک زوج شدن می‌تواند منجر به رشد شخصی و خودباوری شگفت‌انگیز شود و یا بر عکس می‌تواند منجر به صدماتی شود که درمان آن سالها به طول انجامد. کمتر رابطه‌ی دیگری را می‌توان سراغ داشت که چنین قدرت چالش‌انگیزی را داشته و باعث چنین دردی شود.
رابطه‌ی زوجین می‌تواند براحتی تبدیل به چالش شود، حتی کوچکترین فعالیتهای روزانه روی دیگری به طور چشمگیری اثر می‌گذارد. سازگاری با نیازها یا آرزوهای شخص دیگر در تمام جنبه‌های زندگی مشکل است.
«ازدواج به دلایل عدیده دچار مشکل و تعارض می‌شود، بروز تعارض در روابط انسانها با یکدیگر اجتناب ناپذیر است. تعارض از رایج‌ترین پدیده‌ها در روابط انسانهاست… در ازدواج باید فرض را بر این گذاشت که بروز تعارض جزیی از رابطه‌ی زناشویی و زندگی مشترک با هر کسی است، پس باید زن و شوهر یاد بگیرند که تعارضهای خود را حل کنند تا خوشبخت شوند، اگر چنین نکنند، ممکن است کار آنها به جدایی بکشد، یا اینکه تعارض آنها تا هنگام بزرگ شدن و رفتن فرزندان از خانه مسکوت و در حالت کمون باقی بماند و عاقبت هم زن و شوهر بعد از سالها زندگی مشترک طلاق بگیرند» (ثنایی، 1375).

 

فرآیند نارضایتی زناشویی
نارضایتی زناشویی فقدان تدریجی وابستگی عاطفی، کاهش توجه، دوری عاطفی، و افزایش احساس بی‌تفاوتی و بی علاقگی است. احساسات مثبت در طول زمان با احساسات خنثی و حتی منفی در طول زمان جانشین می‌شود. کینگز بری و میندا (1988) به نقل از رایس نارضایتی زناشویی را شاخصی می‌دانند که زوجین به وسیله آن به رابطه‌ی خود ادامه داده و یا آنرا ختم می‌کنند، آنان تأکید می‌کنند که نارضایتی متقابل نتیجه مشکلات در رابطه است و از دست دادن عشق معمولا نتیجه سالها تنش حل نشده در رابطه است.
یکی از روشنترین توصیفات از رشد نارضایتی توسط کرستن انجام شده که فرآیند نارضایتی را به سه مرحله ابتدایی، میانی و پایانی تقسیم می‌کند(رایس، 1996، به نقل از دهقان،1380).
الف) مرحله ابتدایی. این مرحله بوسیله نومیدی فزاینده، سرخوردگی، احساس ضربه و خشم مشخص می‌شود. افکار یک همسر یا هر دو روی ویژگیهای منفی شریک دیگر متمرکز می‌شود زیرا رفتار شریک دیگر آن چیزی نبوده که قابل انتظار بوده است، همسران هنوز درباره‌ی آینده‌ی ازدواجشان و تلاش برای حل مشکلات از طریق ابراز احساسات و یا تلاش برای خشنود سازی همسر دیگر خوش‌بین هستند.
ب) مرحله میانی. طی این مرحله خشم و آزار افزایش و شدت می‌یابد، همسران انتظار دارند شرکایشان به شیوه‌های منفی مشخصی رفتار کنند. شروع بی‌تفاوتی فزاینده گزارش می‌شود. بعضی از همسران شروع به سبک و سنگین کردن مزایا و معایب ازدواج خود می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که آیا به ازدواج خود ادامه داده یا آنرا فسخ کنند. تلاش برای خوشنودسازی همسر کمتر دیده می‌شود، اما تلاش برای حل مسئله (مثل شروع به یک برنامه دارویی‌ـ درمانی) افزایش می‌یابد.
ج) مرحله پایانی. در این مرحله احساس و ابراز خشم به وفور دیده می‌شود، احساس اعتماد کاهش می‌یابد و احساس بی‌تفاوتی و درماندگی افزایش می‌یابد. شایعترین افکار طی این مرحله تمایل به خاتمه ازدواج و تعیین دقیق نحوه انحلال آن است. به هر حال هنوز ممکن است ابهاماتی وجود داشته باشد. قبل از این مرحله مشاوره به ندرت دنبال می‌شود، اما در این مرحله بسیاری از زوجین به آخرین تلاش خود برای نجات ازدواج یا برای ترک آن به زناشویی درمانی اقدام می‌کنند.
مبنای انحلال رابطه این احساس است که ضررهای با هم بودن بیش از نفع آن است. همسران روی ویژگیهای منفی یکدیگر تأکید می‌کنند، به طوری که تغییر احساسات آنها خیلی مشکل است و تغییر احساسات منفی مستلزم تغییر چشمگیر همسر است؛ بعضی مواقع تغییرات انجام می‌‌شود و احساسات دوباره مثبت می‌شود، اما این کار مستلزم تلاش زیادی است. اگر ازدواج منحل شود، همسر ناراضی شروع به تمرکز روی ویژگیهای منفی همسر سابق می‌کند و خود را متقاعد می‌سازد که انحلال رابطه درست بوده است.

 

تعریف طلاق
وقتی که زوجین هنوز در قید حیات هستند و یکی از آنها و یا هر دو مایل به خاتمه زندگی مشترک خود و گسستن پیوند زناشویی می‌باشند، طلاق صورت می‌گیرد. در واقع می‌توان گفت طلاق انحلال ازدواج رسمی و عملی اختیاری و انتخابی توسط حداقل یکی از زوجین است.
طلاق در گذشته‌ای نه چندان دور به طور کلی ننگ‌آور تلقی می‌شد. امروزه طلاق نه تنها یک رسوایی خانوادگی نیست بلکه به عنوان امری پذیرفته شده است. طلاق به راه حلی معقول برای وضعیتی غیر معقول تبدیل گردیده است. (برنشتاین ،1985؛ به نقل از سهرابی، 1377) ضمانتهای اخلاقی، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی دیگر مفید واقع نمی‌شوند، طلاق به شکل بسیار آسانی در جامعه، قابل دستیابی است و رواج دارد.
ولتر (1990، به نقل از ستوده، 1372) می‌گوید:« ازدواج و طلاق در این جهان تقریبا با هم متولد شده‌اند شاید ازدواج چند روزی زودتر متولد شده باشد، زیرا پس از ازدواج و گذشت چند روز کار زن و مرد به زد و خورد و طلاق کشیده است. در حقیقت این است که ازدواج و طلاق با هم به دنیا آمده‌اند و هر دو از قدیم بوده‌اند و هر دو برای بشر ضروری و لازم‌اند». از این رو در تمام قوانین و تواریخ ملل قدیم یونان و ایران باستان و قوانین همورابی مسئله‌ی طلاق وجود داشته و غالبا نیز طلاق دهنده مرد بوده و زن را در آن اختیاری نبوده است. با ملاحظه قوانین حقوقی دنیا می‌توان گفت که طلاق تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا رسما ممنوع بود. اما علیرغم مخالفت اربابان کلیسا، از آن پس رفته رفته قانونی و مجاز شد(دهقان، 1380).
طلاق در اسلام
« منفورترین حلالها در اسلام طلاق است، اگر طلاق در مکتب ما تشریع شده به خاطر آن است که در مواقعی که استمرار زندگی لازمه‌اش استمرار ظلم و تضعیف حقوق است و نصایح و اندرزها دیگر کارساز نیست برای نجات و رهایی طرف ظلم شده مسئله‌ی طلاق مطرح گردید» (ارفع، 1367)
اسلام به زن و شوهرها توصیه می‌کند چنانچه مابین آنها اختلافی پدید آمد که حل آن توسط خودشان ممکن نبود بلافاصله به فکر طلاق نیفتند، بلکه هر یک با انتخاب نماینده‌ای صالح و مورد اعتماد به عنوان داور، در جهت رفع تفاهم و فراهم نمودن زمینه‌ی آشتی اقدام نمایند.

 

علل و عوامل طلاق
«هزاران عامل می‌تواند در تصمیم به جدایی و طلاق زوجین تاثیر بگذارد. به طور کلی این عوامل را می‌توان در سه مقوله طبقه‌بندی کرد: 1. عوامل اجتماعی 2. عوامل شخصی 3. عوامل رابطه‌ای
1. عوامل اجتماعی: ما اکنون در عصر تغییرات سریع و بی‌سابقه زندگی می‌کنیم. در جریان چنین تغییرات سریعی است که باورها و رسوم ما پیوسته به زیر سؤال می‌روند و از هر سو تهدید می‌شوند. این نکته در هیچ حوزه‌ای به اندازه حوزه روابط زناشویی و خانواده آشکار نیست. اکنون برای زوجهای جوان، شکلهای قابل دسترس پیوند زناشویی به ازدواج تک ـ همسری سنتی محدود نمی‌شود.
2. عوامل شخصی: ادراکات غلط، انتظارات غیر واقع بینانه‌ای که به درون ازدواج رسوخ می‌کنند نمونه‌های اصلی عوامل شخصی هستند. تا زمانی که جامعه به پروردن آرمانهای رمانتیک و انتظارات خیالی ادامه دهد و افراد نیز آنها را بپذیرند، سرخوردگی زناشویی ادامه خواهد یافت. امیدهای اشتباه و اهداف غیر واقع بینانه فقط زوجها را به سمت یأس، دلسردی، ناکامی و خشم سوق می‌‌دهد.ارزشها و اهداف شخصی افراد نیز در افزایش نرخ طلاق دخالت دارند.
3. عوامل رابطه‌ای: ممکن است مشکلات رابطه‌ای زمینه ساز اصلی همه‌ی مسائل باشند. این زمینه سازی دارای شکهای مختلفی است و میزان پاداش کم، مشکلات ارتباطی و ناچیز بودن مهارتها حل تعارض را در بر می‌گیرد. این مشکلات می‌توانند بر یک موضوع خاص (مانند رابطه‌ی جنسی، پول، استقلال و …)متمرکز گردند و یا بصورتی فراگیر تمام تعامل را شامل شوند» (برنشتاین، به نقل از سهرابی، 1377).
گرچه عوامل اجتماعی احتمال طلاق را نشان می‌دهد اما این دلایل به طور قطع علل طلاق نیستند. با مطالعه افراد در حال طلاق می‌توان به میزان تاثیر هر یک از عوامل فوق و بویژه عوامل رابطه‌ای در اتخاذ تصمیم و اقدام به طلاق بیشتر آگاه شد.

 

علل طلاق از نظر زنان و مردان مطلقه
«سه مطالعه انجام شده در مورد طلاق در ویسکانستین، ازهایو و اوکلند و همچنین در سیدنی استرالیا نشان داد که مهمترین علل طلاق از نظر زنان: عدم خوشبختی، سوءاستفاده عاطفی، مشکلات ارتباطی، ناسازگاری در زمینه‌های متفاوت، مشکلات جنسی، فقدان تعهد مرد نسبت به خانواده، سوء مصرف الکل و مواد، مشکلات مالی یا شغلی ،خیانت شوهر ،عدم علاقه به شوهر هنگام ازدواج و عدم اختصاص وقت کافی به خانه و خانواده توسط مردان بوده است. مهمترین عللی که مردان برای انحلال زندگی خود ذکر کردند عبارت بودند از : خوشبخت نبودن، مشکلات جنسی و ارتباطی، ناسازگاری در زمینه‌های مختلف، نداشتن علاقه به زن در موقع ازدواج، سوءاستفاده عاطفی، خیانت زن، نداشتن حساسیت نسبت به خانواده، نگذاشتن وقت برای خانواده، سوءاستفاده فیزیکی، بی‌رحمی و مشکلات مالی» (رایس ، 1996، به نقل از دهقان، 1380)

 

شایعترین اختلافات زناشویی از دید درمانگران
در یک مطالعه (گیس والری، 1981؛ به نقل از رایس، 1996) از 116 درمانگر انجمن خانواده و ازدواج، 29 مورد از شایعترین، شدیدترین و مشکلترین مسائل مشترک به تفکیک در مورد زوجهای مشکل دار مشخص شد. از درمانگران خواسته شد که فقط 5 حوزه عمده از مشکلات مشترک تفکیکی را انتخاب کرده و 5 مورد از زمینه های مشکل برای درمان موفقیت آمیز را رتبه‌بندی کنند. 10 حوزه‌ی رتبه‌بندی شده توسط درمانگران برای روابط زناشویی عبارت بود از: 1. ارتباطات 2. انتظارات غیرواقعی از ازدواج با همسر 3. تنازع قدرت 4. مشکلات فردی 5. تعارض نقش 6. فقدان احساس عشق 7. نشان ندادن علاقه 8. اعتیاد به الکل 9. روابط نامشروع 10. مسائل جنسی.
درمانگران زناشویی فقدان ارتباط را به عنوان مهمترین عامل مخرب ذکر کرده‌اند. در تجزیه و تحلیل بیشتر اطلاعات این مطالعه، مشکلات ارتباطی به عنوان متداولترین مشکلات در زندگی زوجهای طلاق ذکر شده است. این پاسخها به نقش مهم و کلیدی ارتباط در ازدواجهای موفق اشاره دارد.
از این درمانگران همچنین خواسته شد تا حوزه‌هایی را برای مقابله یا درمان مشکلتر می‌بینند طبقه بندی کنند، حوزه‌های زیر به عنوان مشکلترین موارد ذکر شدند: 1. الکسیم 2. فقدان احساس عشق 3. مشکلات فردی 4. تنازع قدرت 5. رفتارهای اعتیادی 6. تعارض ارزشها 7. سوءاستفاده فیزیکی 8. انتظارات غیرواقعی از ازدواج با همسر 9. روابط نامشروع 10. زنای محارم.
اساساً عوامل مرتبط با نارضایتی زناشویی و طلاق را می‌توان به دو دسته عوامل ایستا و پویا تقسیم کرد. عوامل ایستا شامل تاریخچه طلاق والدین، سطوح تحصیلات و درآمد، عدم تشابه مذهبی، فرهنگی شخصیت و سن می‌باشد و عوامل پویا شامل توانایی گفتگو، سطح مهارت کنار آمدن با تعارض، نگرش در مورد تعهد، انتظارات، عقاید و غیره می‌باشد. این تقسیم بندی در شناخت عوامل قابل تغییر برای کسانی که مشاوره قبل از ازدواج می‌کنند مهم است‌ (استنلی و همکاران، 1995؛ به نقل از استنلی و مارکمن 1997).
اثرات منفی طلاق
طلاق اثار منفی زیادی روی تمامی افراد خانواده و بویژه کودکان دارد، آثار مخربی که گاه جبران ناپذیر بوده و در تمامی ابعاد زندگی رد پایی از خود باقی می‌گذارد. احساس رنج، افسردگی، اضطراب، احساس گناه و پوچی معمولا در افراد خانواده‌های طلاق به وضوح دیده می‌شوند.
«مشکل سازگار شدن با جدایی، مراقبت از فرزندان و قبول نقش « تک همسر خانواده بودن» و مشکلات عملی در رابطه با مسائل حقوقی و مسئولیهای اقتصادی از مسائل مبتلا به اشخاص درگیر طلاق و جدایی است. علاوه بر اینها از مشکلات سازگاری فرزندان طلاق نیز نمی‌توان غفلت کرد. مشکلات وفاداری نسبت به والدین، قرارهای دیدو بازدید و حضانت هم خصوصا اگر با احساس گناه و افت عزت نفس کودکان طلاق همراه باشد عواقب روانی و جسمی به دنبال خواهد داشت.» (گیبسون،1996، به نقل از ثنائی، 1376).
اکثر تحقیقات نشان می‌دهد که افراد مزدوج معمولا سازگاری بیشتری و مشکلات و بیماریهای کمتری از خود نشان می‌دهند تا کسانی که مجردند و یا طلاق گرفته‌اند (بلوم و همکاران، 1987؛ به نقل از بری و جورلیس ، 1995).
مشکلات زناشویی عامل مهمی در 50% از پذیرش شدگان بیمارستانهای روانی است. مردان طلاق گرفته در معرض خطر روزافزون خودکشی، پذیرش در بیمارستانهای روانی، آسیب پذیری در مقابل بیماریهای فیزیکی و اقدام به خشونت هستند و زنان طلاق در معرض خطر روزافزون افسردگی و مشکلات پزشکی مختلف هستند. یک ازدواج مشکل دار عامل مهمی در اکثر قتلهاست (بلوم، اشر و وایت ، 1978؛ دوریان و همکاران، 1982؛ زیس و جانسون ، 1980؛ به نقل از بری و جورلیس، 1995). بچه‌ها در خانواده‌های طلاق یا دارای تعارضات زناشویی در معرض خطر بیشتری برای مشکلات عاطفی و رفتاری مختلف هستند از جمله : رفتار مخالفت آمیز، پرخاشگری، افسردگی و اضطراب(بری، هیترنیگتون ، 1993، امری ، 1982؛ جرلیس، فریس و مک دونالد ، 1990) (به نقل از بری و جرلیس، 1995). به طور خلاصه طلاق و تعارضات زناشویی با مشکلات خانوادگی چندگانه مرتبط است که به طور منفی روی سعادت اعضای خانواده تأثیر می‌گذارند.

 

اثرات مثبت طلاق
به طور قطع همه‌ی طلاقها به پیامدهای منفی منجر نمی‌شود طلاق برای بسیاری از افراد موهبت الهی است. از طریق طلاق، روابط مضر، مخرب و بسیار رنج آور خاتمه می‌یابند و ممکن است به جای آن روابط پرشور، مهیج و هدفمند شکل گیرند. این آزادی تازه بدست آمده و تغییری که در زندگی روزمره ایجاد می‌شود می‌تواند بسیار مثبت باشد. «شاید زوجی، تعارض و کشمکش را برای سالها تجربه کرده باشند و طلاق، فرصت یک زندگی تقریبا بدون تعارض را برای آنان بوجود آورد، بعلاوه دو جنبه دیگر طلاق بر احتمال پاداش شخصی می‌افزاید: اول، فرد بار دیگر فرصت می‌یابد که زندگی خود را به طور کامل تحت کنترل گیرد، یا نگران نباشد که اعمال او چه اثراتی بر نگرش و رفتار همسرش خواهد گذارد. دوم، در مواردی که مسئله کودکان وجود دارد، فرد می‌تواند به بهترین وجه بر اساس علائق فرزندش عمل کند بدون اینکه نگران مخالفتهای مداوم و مزاحمت آمیز همسرش باشد. در اصل زندگی آسانتر می‌شود چون هم سطح تنش و هم تعداد برخوردهای پرتعارض کاهش می‌یابد» (برنشتاین، به نقل از سهرابی، 1377).
بچه‌ها اغلب با یک وضعیت ثابت طلاق بهتر سازگار می‌شوند تا با یک محیط پر از تعارض و ناشاد. بعلاوه طلاق برای بعضی زنان باعث عزت نفس بیشتر، کسب سطوح بالاتر شایستگی و پیشرفتهای شغلی می‌شود (امری ، 1982؛ هترینگتون و کاکس ، 1982؛ به نقل از بری و جورلیس، 1995).
البته ذکر دلایل بالا بدان معنا نیست که طلاق راه حل خوبی است یا برای ازدواجهای مشکل دار توصیه می‌شود، به طلاق همیشه باید بعنوان آخرین حربه در حل تعارضات و اختلافات زناشویی نگریسته شود.

 

بررسی نقش ویژگیهای شخصیتی بر سازگاری زناشوئی
همانطور که گفته شد شخصیت یکی از متمایزترین جنبه‌های روانی هر فرد می‌باشد و درحقیقت شخصیت فرد همان علائق ، استعدادها، توانائیها و گرایش و نگرشهای وی می‌باشد. لذا برهمین اساس خصیصه‌های شخصیتی هر فرد نحوه عملکرد وی را در ارتباط با دیگران تحت تاثیر قرار می‌دهد. نوع سازگاری و تطابق فرد در روابط زناشوئی از جمله عواملی است که از خصیصه‌های شخصیتی تاثیر می‌پذیرد و در همین زمینه تحقیقات متعددی انجام گرفته است.
مثلاً در تعدادی از این نوع تحقیقات حالت‌های روان‌آزردگی، در تعدادی نیز رگه‌ها منفرد و در تعداد دیگری نز عوامل متعدد و رگه‌های عمقی شخصیت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مقابل در مورد متغیر سازگاری نیز تعدادی از تحقیقات درخصوص موفقیت یا شکست، پایداری و ناپایداری روابط و تعدادی هم در مورد کیفیت روابط حاکم بر زوجین صورت گرفته است. مثلاً رنجوری خویی یکی از زوجین اغلب بعنوان منبع نارضایتی زناشوئی شناخته شده است. لذا در این قسمت به بررسی اینگونه تحقیقات پرداخته می‌شود.
اسپنسون (1992) تحقیقی در زمینه بررسی نقش ویژگیهای شخصیتی بر سازگاری انجام داد. در این تحقیق 760 زوج ازدواج کرده پرسشنامه چندوجهی شخصیت MMPI را تکمیل نمودند تا معلوم شود که آیا میزانهای بالینی MMPI بطور معناداری درارتباط با آشفتگی‌های زناشوئی می‌باشد یا نه. نتایج حاصله نشان داد زوجهایی که از نظر روابط زناشوئی دچار پریشانی و آشفتگی بودند. نسبت به زوجهایی که اینگونه آشفتگی‌ها را ندارند نمرات بالائی در میزانهای بالینی کسب کرده بودند، بویژه در بعد جامعه‌ستیزی دارای نمره بالائی بودند.
تحقیقی که توسط زمیجن و ماریا (1987) انجام شد، نمره روان‌آزردگی در مردهای که به همسرشان سازگار بودند کمتر بود در حالیکه در مزدوجین ناسازگار این نمره بالاتر بود. لذا روان‌آزردگی را بعنوان عاملی که می‌تواند بطور بالقوه سازگاری زناشوئی را تحت تاثیر قرار دهد، درنظر گرفتند. وجود روان‌آزردگی چه در مورد مرد و چه در مورد زن می‌تواند مشکلاتی در رویارویی بامسائل روزمره زندگی و نگرانی به وجود آورد که درنتیجه امکان رویارویی مناسب باسایر مسائل رامحدودتر می‌سازد. (ملازاده، 1372)
در مورد کفایت وجود مشکل شخصیتی در روان‌آزردگی در یکی از طرفین ازدواج برای ایجاد مشکلاتی در کیفیت رابطه زناشوئی، قسمتی از تحقیق جانسون و آمولوزا (1992) موید این مطلب است که هرچند کیفیت رابطه زناشوئی در رفتار هر دو شریک جنسی مشاهده می‌گردد. اما ممکن است تاثیر ویژگیهای غالب یک عضو باشد. بنابراین با اطلاع از ویژگیهای فرد مقابل و به منظور ایجاد تغییر در کیفیت رابطه مذکور، می‌توان با فرد دیگر، کار درمانی انجام داده و به موفقیت نیز امیدوار بود. (ملازاده، 1372، ص 56)
با بررسی تحقیقات انجام شده‌ی قبلی و کنکاش در مسائل و مشکلات زناشوئی، دسته‌بندیهای گوناگونی از علل و عواملی که در ناسازگاری زوجین مؤثر می‌باشند، می‌توان به عمل آورد. به عنوان مثال یک گروه سازگاری و ناسازگاری زناشوئی را از زاویه‌ی چگونگی برقراری ارتباط کلامی و غیرکلامی بین زوجین، توانائی زوج‌های سازگار و ناسازگار در رمز گذاری و رمزخوانی نشانه‌های کلامی و غیرکلامی یکدیگر بررسی نموده‌اند (کاهن (1970)، گوتمن (1976)، نولر (1984)، جناردوز (1982) ) عده‌ای دیگر سازگاری زناشوئی را بر اساس کانال‌های مختلفی که زوج‌ها به یکدیگر پیام می‌فرستند،بررسی نموده‌اند(بنی اسدی، 1375).
گروهی دیگر، رابطه‌ی بین کیفیت ازدواج و صفات شخصیتی و تأثیری که این صفات در رضامندی زناشوئی دارد بررسی نموده‌اند. اسپیگل (1987) و بارین (1970) از این گروه می‌باشند. عده‌ای دیگر در مطالعات طولی خود رابطه‌ی بین حالات فیزیولوژیکی و رضایت از زندگی زناشوئی و زوال، رضایت از زندگی زناشوئی را در طی زمان، مورد توجه قرار داده‌اند.
مطالعات زیادی بر نقشی که اختلالات عصبی و خصوصا افسردگی و غمگینی بر میزان رضامندی و نارضامندی از زندگی زناشوئی می‌گذارد گورین (1960)، کسلر (1982)، استیون و دانیل (1992) و برخی پژوهشگران مانند کلی (1985) سازگاری و ناسازگاری زناشوئی را از دید روابط جنسی، مورد تأکید قرار داده‌اند.
مطالعات زیادی نیز بر پذیرش نقش‌های سنتی و غیر سنتی و اثر آن در میزان تصمیم گیری هر کدام از زوج‌ها و اثری که در رضامندی زناشوئی آنها دارد، تأکید کرده‌اند.
گروهی دیگر از پژوهشگران، نقش عوامل اسناد را در سازگاری زوج‌ها و رضامندی از زندگی زناشوئی بررسی کرده‌اند. جاکوبسن (1984) فین جام و برادبوری (1987). بعضی از تحقیقات به بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم، میزان ترشح هورمون‌های بدن، خصوصا تستوسترون و تأثیر آن در سازگاری زناشوئی به نتایجی دست یافته‌اند. آلن و دابس (1993). پاره‌ای از مطالعات به بررسی چگونگی گذراندن اوقات فراغت و میزان رضامندی زناشوئی، پاریس و لاکی (1991) پرداخته‌اند(بنی اسدی، 1375).

 

مطالعات مربوط به ارتباط روانی بین زن و شوهر
این دسته از مطالعات ارتباط کلامی و غیر کلامی بین زوج‌های سازگار و زوج‌های ناسازگار را بررسی نموده‌اند. کاهن(1970) شواهد روشنی را یافت که زوج‌های راضی در رمزخوانی نشانه‌های غیرکلامی یکدیگر توانائی بهتری را داشتند.گاتمن (1976) دریافت که زوج‌های ناراضی در اهداف پیامی نسبت به اثرات پیامی بیشتر منفی هستند، در حالیکه برای زوج‌های راضی تفاوتی بین اهداف پیامی و اثرات پیامی وجود ندارد. این تفاوت امکان دارد ناشی از این باشد که رمزخوانی پیام‌ها توسط زوج‌های ناراضی، تحت تأثیر نوعی از تحریف منفی قرار می‌گیرد و همچنین پیام‌ها صرف نظر از اینکه واقعا چگونه فرستاده شده‌اند، بیشتر منفی تفسیر می‌شوند(بنی اسدی، 1375).
نولر (1984) متوجه شد زنانی که سازگاری زناشوئی پائینی دارند، به پیام‌های مثبت بیشتری از جانب همسرشان نیاز دارند. این زنان محبت، قدردانی و توجه بیشتری می‌خواهند. این دو یافته نشان می‌دهد که زوج‌های ناراضی از کمی تکرار رفتارهای مثبت مانند محبت و قدردانی رنج می‌برند. این در حالی است که شوهران آنان تمایل دارند، این مشکلات را درک کنند و همچنین تلاش می‌کنند تا پیام‌های مثبتی را بفرستند(همان منبع).
دسته‌ای دیگر از تحقیقات بر نقش آگاهی در رمزگذاری و رمزخوانی پیام‌هایی که زوج‌ها به یکدیگر می‌فرستند و تأثیر آن در سازگاری و رضامندی آنان، تأکید می‌کنند. جناردوز (1982) با استفاده از مقیاس ارتباط زناشویی مشاهده نمود، زوج‌هایی که سازگاری زناشوئی بالایی دارند، آگاهی بیشتری نسبت به سایر زوج‌هایی که پیامشان فاقد وضوح و روشنی است دارند. همچنین اعتماد بیشتری دارند که پیامهایشان بطور صحیحی رمزخوانی می‌شود. عده‌ای دیگر سازگاری زناشوئی را بر اساس کانال‌های مختلفی که زوج‌ها به یکدیگر پیام می‌فرستند، بررسی نموده‌اند. این کانال‌ها شامل کلامی‌، بینائی و صوتی است.
آرجیل (1970) در تحقیق خود به نتایج مهمی دست یافت. او دریافت، پیام‌هایی که از کانال کلامی فرستاده می‌شوند، بصورت خنثی رمز خوانی می‌گردند. در حالیکه پیام‌هایی که از طریق کانال‌های بینائی با صوتی فرستاده می‌شوند. مثبت یا منفی رمزخوانی می‌گردند.
این یافته‌ها نشان می دهد که میزان روشنی ارتباط زناشوئی مستلزم کلمات خنثی است که متکی بر زبان غیرکلامی است. تجزیه و تحلیل نتایج نشان می‌‌دهد که پیام‌های مثبت کلمات خنثی را در بر دارند و متکی بر حالات چهره و لحن صدای مثبت یا هر دو هستند که یک پیام مثبت را شکل می‌دهند. پیام‌های مثبت به میزان بیشتری توسط زوج‌های راضی به کار می‌رود تا ناراضی. زوج‌هایی که سازگاری زناشوئی پائینی دارند در همه‌ی کانال‌ها پیام‌های آنان به صورت خنثی رمزخوانی می‌شود . (پرلمن ، 1987، به نقل از بنی اسدی، 1375).

 

مطالعات مربوط به کیفیت ازدواج و شخصیت
در مطالعه‌ای که توسط اسپیگل (1987) انجام گرفت، مشخص شد زوج‌هایی که منبع کنترل درونی دارند و تمایل دارند رفتارشان را به خودشان نسبت می‌دهند در مقایسه با زوج‌هایی که علت رفتارشان را به وقایع بیرونی نسبت می‌دهند، از ازدواج مناسب‌تری برخوردارند.
باری (1970) در چندین مطالعه نشان داد که نوروزگرایی با رضایت خاطر کمتری از زندگی ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که شخصیت شوهر نسبت به شخصیت زن اثر بیشتری می‌گذارد.
آیزنک و واک فیلد (1981)، در یک بررسی اساسی که در آن هفتصد زن و شوهر شرکت داشتند رابطه‌ی بین رضامندی از زندگی زناشوئی را با چهار عامل شخصیتی، نوروزگرایی، سایکوزگرایی برون‌گرایی ، دروغ‌گویی بررسی نمود و دریافت که نوروزگرایی و سایکوزگرایی در هر کدام از زن و شوهرها با رضامندی زناشوئی کم هر دو ارتباط داشت.
در تحقیقی که توسط روبین و پاملا (1994) با استفاده از پرسشنامه‌یشخصیتی فرم کوتاه آیزنک در مورد شخصیت و کیفیت ازدواج انجام گرفت، این نتایج بدست آمد:
بین مجموعه‌ی E ,P , N دیگر شریک زندگی ارتباط متقابل وجود داشت و این عوامل بر کیفیت زندگی هر دو تأثیر می‌گذارد یعنی، کیفیت زندگی زن بر خود و شوهرش و بالعکس تأثیر می‌گذارد. بیشترین تأثیر منفی را بر کیفیت زندگی، نوروزگرایی زن و شوهر داشت و تفاوت جنسی در این مورد وجود نداشت. در این تحقیق مشخص شد، نوروزگرایی زن و شوهر با کیفیت زناشوئی آنان رابطه‌ی منفی داشت. اثرات منفی نوروزگرایی بر کیفیت زناشویی به این دلیل نیست که افسردگی را بر روابط آنان حاکم می‌کند، بلکه به این دلیل است که نوروزگرایی اثرات پیامی زیان‌آوری را بر کیفیت رابطه‌ای که بوسیله‌ی زن و شوهر تجربه می‌شود می‌گذارد.
در تحقیقی که توسط جانسون و هریس (1980) در زمینه‌ی رابطه‌ی بین نوروزگرایی و رفتار تکانه‌ای انجام گرفت به این نتیجه رسیدند که مردان ناسازگار (در حال جدایی) نسبت به مردان سازگار رفتارهای تکانه‌ای بیشتری داشتند.
همچنین بورگس و والین (1953) در تحقیق خود متوجه شدند، رفتار تکانه‌ای مردان و نوروزگرایی زنان یا هر دو با کیفیت زناشویی آنان رابطه‌ی منفی داشت.
مطالعات طولی مربوط به رضامندی زناشوئی
گاتمن (1991) در یک تحقیق طولی که رابطه‌ی بین حالات فیزیولوژیکی و رضایت از زندگی زناشوئی را بررسی نمود نتیجه گرفت زوج‌هایی که برانگیختگی فیزیولوژیکی بالایی دارند، خصوصا مردان، می‌توان کاهش رضایت از زندگی زناشوئی آنان را پیش‌بینی نمود، زوج‌هایی که ضربان قلب آنان زیاد است، تعرق زیادی دارند خواه در تعاملات زناشوئی و یا حتی هنگامیکه کاملا خاموش و ساکت‌اند ولی انتظار تعارضات زناشوئی را دارند و یا از تحرک بیشتری برخوردارند، در طی مدت سه سال رضایت از زندگی زناشوئی آنان بتدریج کاهش می‌یابد. میزان همبستگی بین حالات فیزیولوژیکی و کاهش رضایت از زندگی زناشوئی 95% است. در تحقیقات بعدی، بدنبال الگوها‌ی تعامل زناشوئی که ارتباط با زوال رضایت از زندگی زناشوئی در طی زمان داشت بودند. مخرب‌ترین الگو، الگوئی است که شوهران گوشه‌گیرند و فقط گوش دهنده هستند، الگوئی که به آن مخالفت ورزی می‌گویند. در این تحقیقات مشخص شد که زوال رضایت از زندگی زناشوئی در طی زمان، جدایی یا طلاق را پیش‌بینی نمی‌کند. بنابراین عواملی که طلاق و جدایی را پیش‌بینی می‌کنند حالات چهره زوج‌ها، دفاعی بودن و کناره گیری هر دو است. خصوصیات حالات چهره‌ی آنان شامل: تنفر زن، ترس شوهر و لبخند تنفرانگیز زن و شوهر و دفاعی بودن شامل انتقاد و شکایت بیش از حد زن، مخالفت و سرسختی شوهر و آماج انتقاد قراردادن یکدیگر است(بنی اسدی، 1375).
بنتلر و نیوکامب (1976) که وضعیت هفتاد و هفت زوج تازه ازدواج کرده را در طی مدت 4 سال پیگیری نمودند، متوجه شدند که پایداری هیجانی و عینیت گرایی زن و درون گرایی مرد پیش‌بینی کننده‌ی میزان سازگاری زناشوئی زوج‌های سازگار و ناسازگار است.
مطالعات مربوط به رابطه اختلالات عصبی با سازگاری و ناسازگاری زناشوئی
گورین (1960) و همکارانش مشاهده کردند که زنان ازدواج کرده بیشتر دچار اختلالات عصبی می‌شوند تا زنان مجرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 77   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طلاق

دانلود مقاله عکاس پل استراند

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله عکاس پل استراند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

پل استراند در سال 1890 در نیویورک زاده شد . پس از 1907 ، در زمانی که در مدرسه عالی علوم انسانی شاگرد لویس هاین عکاس مشهور مستند بود، عکس هایی گرفت که به تعبیر استیگلیتز «بیان مستقیم دنیای امروز» بودند. عکس های 1917 استراند به صورتی استثنایی از تنوعی گسترده برخوردار بودند و مهم‌تر این که تقریباً خطوط اصلی آنچه را که بعدها در قلمرو عکاسی باید روی می‌داد، مشخص می ساختند. او عکس‌های مستقیم و خوانگیخته‌ای از «مردم خیابان» گرتف- مثلاً از یک درشکه‌چی یا از یک گدا. این عکس ها گویی رازهای درونی و اضطراب‌های این مردم رانمایان می‌ساختند و نشان می دادند که چگونه استراند پیشگام شیوه واقع‌گرایی روانی عکاسان سال‌های 1920، همچون آندره کرتس و هانری کارتیه- برسون، بوده است. متاسفانه به نظر می‌رسد که هیچ گاه مجدداً عکس‌هایی از این دست نگرفت.
بنابراین استراند در 1917 مجموعه‌آی از عکس‌هایی را که از زوایای کاملاً غیرعادی گرفته شده بودند،منتشر ساخت. یکی از این عکس ها که نشان دهنده سایه‌های تیرهای ساختمانی و دو نفر در فضای تیره حاشیه یک جاده است توجه استراند را به آدمیان و به هندسه له کننده معاری نوین آشکار می‌سازد. در عکس‌های استراند اهالی نیویورک حضوری قوی دارند، هر چند که عمارت‌های مرتفع این شهر آنان را تحت سیطره خود درآورده و له کرده است. این تصاویر یک دهه پیش از عکس‌هایی گرفته شدند که موهوی – ناج در اواخر سال‌های 1920 از شهروندان اروپایی در میادین شهرهایشان برداشت.
در برخی از نخستین ‌ عکس‌های استراند، صداقت و بی‌طرفی کمتری دیده می‌شود و عنایت اندک‌تری به سیطره هندسه شهری به چشم می‌خورد. این عکس‌ها عموماً دارای پیچیدگی‌های تصویری‌اند و درکشان دشوار است نقطه‌های دیدی که همواره استراند انتخاب می‌کرد، به همان صورت که در روشنایی قرار داشتند، در تاریکی نیز می‌توانستند واقع شوند. اگر عکاسی پس از مشاهده این عکس‌ها بخواهد شیوه استراند را به کار گیرد، باید به صورتی معقول از زاویه‌ها، حدود و حجم‌های تصویر مطمئن باشد. او تعمداً مختصات تصویر را پنهان می‌ساخت و آنها را تغییر می‌داد و زمینه عکس را در سایه فرو می‌برد یا آن را به تمامی مخفی می‌ساخت از همان ابتدا، تصاویر او دربردارنده انفصال‌های عجیب و فضاهای تهی میان سطح‌های اصلی بودند، آنچنان که نیروی تخلیل باید فاصله‌های میان آن را پر می ساخت . بدین سان بود که استراند از بیننده عکس‌های خود توقع شناخت دقیقی از پدیده دید را داشت و آن را به عنوان فرایندی فعال به شمار می‌آورد که تواماً بر ساخته فرض و درک مستقیم بیننده بود.
استراند درسراسر زندگی خود مجذوب پدیده دید بود. او در هرکجا که کار می‌کرد، خواه درنیومکزیکو یا در نیوهبریدیز، در تنظیم‌ عکس‌های خود همواره با دشواری‌های فضایی مواجه بود. ذهن هیچ یک از عکاسان همعصر او به اندازه وی معطوف به این پدیده نبود. البته منشأ این اشتغال فکری به خیلی پیش‌تر برمی‌گشت. نقاشان قرن نوزدهم به مطالعه دقیق و موشکافانه طبیعت پرداختند، زیرا قانون‌های طبیعی که انسان وامدار آنها است، نهفته در دل طبیعت‌اند. از این رو داشتن دیدی روشن مستلزم برخورداری از درکی بنیادین از اشیا است و بنابراین، هر قدر سطح شناخت بالاتر باشد، دید از توانایی بیشتری بهره‌مند می‌گردد. استراند بین سال‌های 1971، 1922 سخن خود را دراین باب به صورتی قوی از طریق نوشتن بیان کرد و ستایش خود را نسبت به «عکس‌های ناب و مستقیم استیگلیتز» و نیز «شکل تازه وزنده‌ای از دید» ابراز داشت. او به شدت در برابر ماشینی شدن و مادی‌گرایی عصر حاضر به مخالفت برخاست و به جای آن، زندگی تأمیل آمیز و همخوان با طبیعت را پیشنهاد کرد. عکس‌های او که اکثراً نیازمند مطالعه‌ای طولانی هستند ، بیننده را با زندگی تأمل آمیزی که او مبلغ آن بود آشنا می سازند.
استراند به موازات این نگرش،‌‌‌ و شاید هم به صورتی ناگزیر، احترام عمیقی نسبت به اشیا آن گونه که هستند، در خود احساس می کرد.در 1923 به استیگلیتز گفت :« ملاحظه کنید که چگونه هر شی و هر ساقه علف را احساس می‌کنیم و در نظر می‌آوریم، ملاحظه کنید که چگونه شیء پذیرشی کامل از خود نشان می‌دهد و مورداستفاده قرار می‌گیرد.» برای گویاتر ساختن این دیدگاه گاه پیش می‌آمد که با مجموعه‌هایی از اشیای شبیه هم کار می کرد. بدین سان بودکه در 1916، از نرده سفید در پورت کنت، واقع در ایالت نیویورک عکس گرفت. این تصویر در نگاه اول به چیزی جز نرده‌ای که از تخته‌چوب‌های مانند هم ساخته شده، شباهت ندارد. اما از آنجا که این عکس از فاصله کم گرفته شده، می‌توان ملاحظه کرد که این تخته چوب‌ها به صورت‌های متفاوتی در برابر اب و هوای نامساعد مقاومت کرده‌اند. او ا زچارچوب‌های در، نماهای ساختمان‌ها و اشیایی که به صورت قرینه ساخته شده بودند، عکس می‌گرفت. همواره تفاوت‌های آشکاری میان سمت چپ و راست تصاویر او وجود دارد. استراند تنها به عناصر خرد توجه نشان می داد و همانند شمار بسیاری از عکاسان همعصر خود، از علف ها و سرخس‌ها و برگ‌ها عکس می‌گرفت. در اینجا نیز دقت می‌کرد تانشان دهد که این عناصر در محل‌هایی معین ودر زمان‌هایی مشخص وجود داشته‌اند. علف‌های تصاویر استراند اغلب زیر فشار وزن شبنم خم شده‌اند ودر زیر تابش نور یا در سایه، شکلی پیچ و تاب خورده به خود گرفته‌اند و بدین سان، بر وجود دنیای بزرگ‌تری که آنها تنها اجزایی از آن هستند، دلالت می‌کنند.
با این همه، ممکن است استراند به عنوان عکاس تک چهره شناخته شده‌تر باشد. اوبه هر کجا که می رفت عکس‌های تک چهره می‌گرفت. در 1916 در نیویورک، در اوایل سال‌های 1930 در مکزیک، در 1926 در شبه جزیره گاسپه در کانادا، در طول سال‌های 1940 در نیوانگلند و سپس در نیوهبریدیز، ایتالیا، فرانسه، مصر و نیز غنا، به کار عکاسی تکچهره پرداخت. مدل‌های استراند که عموماً مردمان روستایی بودند، گویی با طبیعت یگانگی داشتند و هر قدر سن آنهابالاتر بود، این نکته بیشتر در موردشان صدق می‌کرد.
مدل‌های استراند دوربین عکاسی را همچون وسیله‌ای به شمار می‌آوردند که برای آیندگان کار می‌کند. آنهایی که جوان یا تا حدودی ساده‌دل بودند، با حالتی سرشار از احترام یا با بهترین حالت چهره خود به سوی دوربین می نگریستند. کسان دیگر، همچون آنهایی که مسن‌تر یا غرق در کار روزمره‌شان بودند، توجه اندکی به دوربین نشان می‌دادند. آنها زندگی می‌کردند تا نیازهای جامعه ار در زمان خودشان برآورده سازند و خواب و خیال برای زمان‌های دیگر را بر اشخاص بی‌مسئولیت واگذاشته بودند. مردمان روستایی که استراند از آنها عکس می‌گرفت، متعلق به فرهنگ ارضی چند صدساله‌ای بودند که برتر از فرهنگ دنیای ماشینی بود، همان دنیایی که استراند از آن بس شکوه است.
این روستاییان و ماهیگیران سخت کوش، شباهت زیادی به قهرمانان زن و مرد دنیای کراگریی بدارند که در سراسر عکس‌های مستند سال‌های 1930 بدانان برمی‌خوریم. تفاوت کار در اینجا است که استراند به نشان دادن تنها چند شخصیت گمنام و نمایشی بسنده نمی‌کرد. او سوزان تامپسون دکیپ اسپلیت ساکن ایالیت مین یام، بنت دو ورمانت را کاملاً در حالت شخص‌شان تصویر کرده است.
استراند به هر محلی که می‌رفت، مردمان در خور احترام را می‌یافت. تصاویر او چشمی را که به موضوعات متداول خو گرفته، سردرگم می‌سازد. کتاب‌هایی که منتشر ساخت بدین قرارند: در 1950 زمان د رنیوانگلند، در 1955 یک سرزمین، در 1962 Tir AMhurain [؟] و در 1969 مصر زنده. در این کتاب‌ها گزاشی از زمان حال به دست داده و دوره ای را به تصویر کشیده است که در آن، انسان‌ها می‌توانستند هماهنگ با طبیعت زندگی کنند. زمانی که استراند مرد کاملی شد، مصادف با دورانی بود که همگان امیدهای بزرگی به آینده بسته بودند. راهنمای او آلفرد استیگلتیز بود که با اعتقاد، در راه این آینده بهتر به مبارزه برخاست و استراند کاری جز ادامه دادن راه وی نکرد.
پل استراند یکی از قهرمانان عکاسی نوین است. آلفرد استیگلیتز در 1917 این افتخار رابه او داد که یک شماره کامل مجله کامراورک راکه به صورتی نفیس به چاپ می‌رسید، به عکس های وی اختصاص داد. استیگلیتز که زندگی خودرا وقف مبارزه با پوچی و بی‌خردی کرده بود، در مقدمه خودبر این شماره به طرز مبالغه‌آمیزی استراند را ستود و او را به عنوان «کسی که به راستی از دورن این هنر چیزی را برای آن به ارمغان آورده و نسبت به پیشنیان خود چیزی را بر آن افزوده است» معرفی کرد. به اعتقاد استیگلیتز طی سه یا چهار سال پیش از 1917، به راستی هیچ رویداد ارزشمندی در زمینه عکاسی رخ نداده بود.
در اینجا به معرفی و توضیح چند عکس از پل استراند می پردازیم :

 


نرده سفید، پورت کنت (1916) این یکی از نخستین عکس‌های مشهور استراند است که در آن، ردیف‌ تخته‌های چوب القاگر حالت یکنواختی است، اما هریک از این اجزای عمودی به صورت متفاوتی در برابر شرایط نامساعد آب و هوای مقاومت کرده است و شکستگی‌های متفاوتی دارد و بنابراین در دل یکنواختی آنها، تنوع گسترده‌ای مشاهده می‌شود. این عکس می‌تواند دارای وجهی نمادین نیز باشد، چرا که در آن یک ناحیه پر نور، از پسزمینه‌ای تیره بیرون نشسته است. بدیهی است که تصاویر استراند بیننده را به تمایز گذاشتن میان اجزای ظاهراً مشابه می‌خوانند.

 

 

 



روکو و برادرانش
لوکینوویسکونتی، کارگران بزرگ صاحب سبک و اندیشمند ایتالیایی، در سال 1960 فیلمی ساخت به نام «روکو و برادرانش» فیلمی بزرگ، درخشان و بسیار تأثیر گذار. زندگی خانوده‌ای در مرده، مادری همه عمر سختی کشیده و پنج پسر.
در فیلم ویسکونتی، که هتف سال پس از «خانواده» پال استرند ساخته شده، محور فیلم، چنان که از نام آن پیداست، متکی بود بر رویکوی مشکین 1 صفت. اما «خانواده» ی استرند به همه اعضای خانواده ارزشی برابر داده، همچنان که در گستره عکس آنان یکدست دیده می‌شوند، همچنان که مادر، آفرینشگر همه آنان، همخوان است با آنان، گیرم تیره پوشی او تیره‌روزی‌اش را عمیق‌تر و دیرینه‌تر می نمایاند.
همچنان که روکو و برادرانش زندگی گونه گونی برای خود پیشه کردند و هیچ یک راه به رستگاری و نجات نبردند، زندگی اعضای «خانواده» گونه گون است، با همه یکدستی و بی‌فراز و نشیبی که از آنان به چشم می‌آید.
خانواده بودن «خانواده» برای استرند چندان برجسته بود که ترجیح داد در عین حال که جممع خانواده دیده می‌شود، باز نام عکس را «خانواده» بگذارد. جمعی سخت به هم پیوسته، در عین حال در آستانه گسست. این گسست بیش از هر چیز از بی کاری ریشه‌دار در خانواده سرچشمه می‌گیرد بی‌کاری، پسر بزرگ خانواده، نشسته در پای مادر را چنان در هم شکسته که برادر کوچک پرت افتاده از بقیه، تکیه زده بر دوچرخ‌اش را برادر کوچک جدا شده از بقیه دیده می‌شود. دوچرخه‌اش می‌گوید که او عازم سفر است، و سفر به هجرت رفتن در ایتالیات سابقه‌ای دیرینه دارد، مهاجرت بزرگ به آمریکا در آغاز سده بیستم کاله و جلیقه و دستمال گردن گاوچرانهای آمریکا او را راهی آمریکا معرفی می‌کند. اما پنجره‌ بسته و تخته کوب بالای سرش آسنده تاریک و به بن بست رسیده‌ای از او ترسیم می‌کند.
برادر سوم در سمت چپ عکس نیز در آروزی سفر است. اوبه سفرهای دوری خواهد رفت. اما باز خواهد گشت، سوار بر کشتی ‌ای شبیه به آن چه در پشت سرش بر دیوار نصب است. ایتالیا قویترین نیروی‌ دریاچه دنیا را دارد، به یاری دریاروهایی همچون سومین برادر. اما کشتی بر جایی روی دیوار نصب شده که پوشش آن فروریخته وبرهنگی دیوار پیداست آیا او راه به جایی خواهد برد؟
پسر دوم، در کنار مادر، گوی نومیدی و تلخی زندگی را عمیق‌تر دریافته که حاضر به خروج از خانه نیست. نزد مادر خواهد ماند، ازدواج نخواهد کرد و سرش را بالا نخواهد گرفت. در تاریکی خانه خواهد ماند و زندگی تلخ و تیره و فقرزده‌اش را در کنار مادرش، که او را می‌پرستید، خواهد گذراند. شاید به خاطر عشق به مادرش است که خود را نمی کشد و شاید از مسئولیت عذاب آوری که در برابر او دارد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عکاس پل استراند

دانلود مقاله رود ها

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله رود ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


اروندرود (شط العرب) رودخانه پهناوری است در جنوب شرقی ایران و در مرز
ایران و عراق. اروندرود از همریزش رودهای دجله، فرات و سپس کارون پدید
آمده است. دجله و فرات پیش از پیوستن به کارون در شهر قرنه در 375
کیلومتری جنوب بغداد به هم می‌پیوندند. درازای اروندرود از قرنه تا ریزشگاه آن
در خلیج فارس 190 کیلومتر است. ریزشگاه اروندرود در محل شهر ایرانی
اروندکنار"القصبة" و شهر عراقی فاو است. اروند رود در شاهنامه چند بار بکار
رفته و در کتب جغرافیایی بعد از اسلام نیز توصیف شده است اما در بعضی
منابع گاهی اوقات توصیف اروند بر رود کارون دلالت دارد و در مواردی بر شط
العرب یا اروند رود. در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده
نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره ای نیز به اروند رود شده
است که در آن دوره ارونگ گفته می شده است و چنین آمده: «دارنده دشت
های فراخ» و «اسب های تیزرو» که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی
است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و
چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمی خسبد،
هرگز فریب نمی خورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در خاور هندوستان
باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است
که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر می آید و از آن
جایگاه بلند سراسر منزلگاه های آریایی را می نگرد.

 

اروند واژه‌ای پارسی میانه است به معنی تیز و تندرو و در دوره باستان به همه
طول رود دجله و اروندرود امروزی گفته می‌شد. اگر اروند را با تلفظ اوروند
بخوانیم معنی آب رونده یا رودخانه معنی می دهد. نام دجله نیز عربی‌شده

 

تیگره پارسی باستان است که تیگره نیز صورت کهن همان واژه تیز است
.[نیاز به ذکر منبع]ونام رسمی این رودخانة در کلیه اطلسهای بین المللی شط العرب
است کما اینکة نام رسمی خلیج خلیج فارس می باشد که قدیمی تر خلیج
فارس نیز قبلا در دوره تمدن بین النهرین نامی بابلی داشته بمعنای دریای تلخ .
کرخه

کَرخه نام رودخانه‌ای است در جنوب غربی ایران در استان خوزستان.
رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار
شوش باستان به سوی باختر تغییر مسیر می‌دهد. در چهل کیلومتری شمال
اهواز مسیر آن دوباره تغییر کرده و وارد عراق می‌شود. کرخه در عراق به
رودخانه‌ای که از پیوستن دجله و فرات پدید آمده می‌پیوندد. کرخه 900 کیلومتر
طول دارد.
بزرگترین سد ایران بر روی رود کرخه ساخته شده و سد کرخه نام دارد. نام
کرخه نامی بسیار باستانی است و نام منطقه و حکومتی کهن در جنوب
خوزستان بوده است.
کارون
.



گذر رود کارون از میان شهر اهواز
رود کارون پرآب ترین، بزرگ‌ترین و تنها رود قابل کشتیرانی درایران است. این رود
با طول آن 960 کیلومتر طولانی‌ترین رود ایران نیز هست.

 

در حاشیه این رود تمدنهای بزرگی از ایران شکل گرفته است. سرچشمه این
رود زردکوه بختیاری و پایان آن اروندرود و درنهایت به خلیج پارس می‌‌ریزد. این
رود از میان شهرهای شوشتر و اهواز می‌‌گذرد. پیچ و خم‌های موجود در سر راه
این رود، خوزستان را با جلگه‌ای بینظیر تبدیل کرده است. ابتدای ورود رودخانه
به جلگه خوزستان در بالای شهر شوشتر می‌‌باشد. بر روی آن سدهای
کارون 1 تا 4، سد مسجد سلیمان، سد شهید عباسپور و در پایین تر، سدهای
شوشتر-عقیلی و گتوند قرار دارند.
پلوار

پُلوار رودخانه‌ای است در استان فارس ایران.
این رودخانه در میان مردم منطقه "رودخانه بلاغی" نامیده می‌‌شود و
سد سیبویه (سیوند) بر روی آن در حال ساخت است که به مرحله آبگیری
رسیده است اما برای بررسی آثار باستانی موجود در دره که زیر آب خواهند
رفت آبگیری سد تا اسفند ماه ۱۳۸۴ به تاخیر افتاده است. این رودخانه
همیشگی بوده و در مسیر خود دشت سعادت‌شهر را آبیاری می‌‌کند و در
نزدیکی پل خان به رود کر می‌‌پیوندد
پله‌رود

در متن این مقاله یا بخش از هیچ منبعی نام برده نشده‌است. شما می‌توانید با افزودن منابع بر طبق شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید.
پله‌رود یا پوله‌رود رودخانه‌ای است در نزدیکی شهر رحیم‌آباد گیلان و در پای کوه سماموس.
نام درست آن پله رود است. پله به معنای بزرگ می باشد، حال آن که پولو به
معنای برنج دمپخت و کته است که آبکش آن را چلو می نامند. از آن رو به این
رود پله رود گفته‌اند که در این منطقه تا شیرود از سمت شرق و تا رود لنگرود
رودخانه‌ای به بزرگی آن نیست.
نام
«قزل اوزن» نامی است ترکی و از دو جزء «قزل» به معنای «سرخ» یا «طلا»، و
«اوزن» به معنای «شناور» تشکیل شده است. معنای دقیق آن روشن نیست و
گمان زده شده است که به معنای «رودی که در آن طلا شناور است»، یا
«رودی که به رنگ سرخ شناور است» و حتی «رودی که در آن ماهی قزل آلا
شناور است» گفته شده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رود ها