فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی لوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
انسان در طول دوران کودکی یکی از آسیب پذیرترین دوره های عمر خود را می گذراند و به نظر می رسد با وجود پیشرفتهای همه جانبه در علوم و تکنولوژی این روند همچنان ادامه دارد همه روزه کودکان بسیاری در جهان بر اثر بیماری های قابل پیشگیری جان خود ار از دست می دهند و تعداد بیشماری نیز با مخاطراتی روبرو می شوند که مانع حفظ سلامت و رشد آنان می گردد. فقر بیسوادی سو تغذیه جنگ انواع سود استفاده ها تبعیض نژادی و نداشتن امنیت از جمله مواردی هستند که همواره کودکان را در سراسر جهان مورد تهدید جدی قرار داده اند.
پیامدهای ناگوار کودک آزاری تنها متوجه کودک و خانواده وی نبوده و همه جامعه را در برمی گیرد زیرا کودکان آزار دیده امروزه اشخاص آزار گر فردا خواهند بود و این تسلسل همچنان ادامه خواهد داشت. افرادیکه در کودکی در معرض اذیت و آزار قرار گرفته اند نمی توانند در آینده تعاملی سالم و منطقی با دیگر اعضای جامعه بر قرار کنند بنابراین هزینه های بالایی برای از دست رفتن ظرفیتهای به همه جامعه تحلیل می شود.
بررسی های انجام شده ثابت می کند که افراد خشن در دوران کودکی قربانی یا شاهد خشونت بوده اند . به این ترتیب خشونت خانگی به یک فرد خاتمه نمی یابد و قربانی در بزرگسالی و پس از تشکیل خانواده همان رفتار را فرا گرفته و در خانواده آن را جهت حل تعارض ها و تنش های خانوادگی به کار می گیرد. اثرات سوآزا رو اذیت کودکان به دو صورت کوتاه مدت و دراز مدت بروزمی کند.
اثرات طولانی مدت سو رفتار بر کودکان می تواند باعث تاخیر در رشد و نمو آنها گردد .
در جوامع اولیه با این که قوانین و مقررات مدون وجود نداشت لکن برای حفظ نظم و امنیت در اجتماع نظامات سختی حکم فرما بود و مختلف از نظام اجتماعی یک فرد خبیث و غیر قابل ترحم محسوب می شد و مردم برای در امان بودن از غصب الهی او را به شدت مجازات می کردند . عفو و گذشت جزو معایب به شمار می رفت انتقام حد وحصری نداشت و غالبل اطفال قربانی انتقام جویی می شدند.
از قرون وسطی تا آغاز دوران انقلاب صنعتی کودکان همواره به صورت قشر زیر دست و آسیب پذیر جامعه به شمار می رفته اند آغاز دوران صنعتی مصادف بود با بیکاری کشیدن از کودکان در کارخانجات صنعتی که نهایتا این موضوع منجر به وضع «قانون کار کودکان» در ایالات متحده باشد با این حال موضوع کودک آزاری طی چند دهه اخیر یعنی از زمانیکه اصلاح نشانگان کود ک مصدوم توسط هنری کمپ در سال 1962 ابلاغ گردید به شکل جدی مطرح شده است.
در سال 1979 واقعه بی نظیری در زندگی کودکان در سطح جهان تحت عنوان «سال جهانی کودک» به در خواست 149 کشور عضو سازمان ملل اتفاق افتاد که باید تلاش همگانی و جهانی برای بهبود وضعیت کودکان به شمار آید. در آن اجلاس مقرر شد کمیته های خاصی برای پرداختن به موضوع «کودک آزاری» و تاکید بر حقوق کودک در کشورهای عضو تاسیس و مشغول به کار شوند.
در ایران نیز در سال 1381 «قانون حمایت از کودکان و نوجوانان» در مجلس تصویب شد تا مانع آزاری و شکنجه کودکان توسط والدین گردد. لازم به ذکر است که اقدامات تربیتی والدین در این قانون مستثنی است.
از سوی دیگر توجه به اینکه نکته ضروریست که کودکی که قربانی کودک آزاری و سو استفاده شده چنانچه در زمان کودکی حمایت های لازم خانوادگی را از سوی یک والد سالم دریافت کرده باشد زنجیره یا چرخه معیوب سو رفتار قطع می گردد. همچنین آنهایی که حمایت ها و درمان های لازم کودک آزاری را دریافت داشته اند و در حال حاضر نیز دارای رابطه مناسب و بدون آزار با همسر خود هستند اقدام به آزار کودکان خود نخواهند کرد. تمامی این عوامل تشخیص زود رس کودک آزاری را مهم و حیاتی می سازد.

 

فرضیه:
فرضیه ای که برای این پژوهش می توان بیان کرد این است که اگر مسئولان کشور ما و نه تنها کشور ما بلکه تمام کشورها بیایند به قوانین که تصویب می شود عمل کنند و تنها این نباشد که حرفهایی را بزنند ولی به آن عمل نکنند. پس فرضیه ای من در این موضوع پژوهش این است که با اقداماتی که در این تحقیق بیان شده و با عمل کردن به آنها موجب کنترل و کاهش این آسیب اجتماعی یعنی کودک آزاری شوند.
اهداف:
اهداف طرح در 2 بخش کلی و اختصاصی به شرح ذیل می باشد:
هدف کلی:
کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری
اهداف اختصاصی:
ارتقا آگاهی های گروه هدف طرح در خصوص کودک
ارتقا آگاهی های گروه هدف در خصوص مهارت های زندگی
آشنایی با منابع موجود در جامعه برای گروههای هدف
بررسی وضعیت قوانین موجود
سیاست ها:
توجه به سطوح مختلف پیشگیری
توجه به فرد خانواده و جامعه
توجه به آموزش و پژوهش
فراهم کردن زمینه های همکاری درون بخشی و برون بخشی
بهره گیری از مشارکت سازمان های غیر دولتی
شفاف سازی عملکرد ها
تخصصی و در دسترس قرار دادن خدمات به افراد

 

فرصت ها:
توجه بیشتر به مسئله حمایت از کودکان به ویژه کودکان آزار دیده در قوانین
فراگیرتر شده آموزش مهارت های زندگی
حساسیت بیشتر مسوولین و مردم نسبت به کودکان
گسترش مراکز ارایه کننده خدمات به کودکان در معرض آزار و آزار دیده
دسترسی بیشتر به منابع علمی
افزایش نیروهای متخصص در حوزه های مختلف در زمینه کودک آزاری
فعال شدن سازمان های غیر دولتی در حوزه امور کودکان
فراهم شدن زمینه های همکاری بیشتر دستگاههای مرتبط با موضوع
وجود رویکرد مذهبی و فرهنگی قوی و تاثیر گذار در جهت اعتلای ارزش انسانی و اجتماعی کودکان و نوجوانان

 

تهدیدها:
فراگیر نشدن آموزش مهارت های زندگی برای آحاد جامعه
عدم همکاری دستگاههای همکار در اجرای طرح
پنهان نگه داشتن موارد کودک آزاری در جامعه مدرسه خانواده و...
ناکافی بودن خدمات موسسات رفاهی و حمایتی به دلیل محدودیت های اجرایی
کمبود نیروی انسانی متخصص
عدم تامین اعتبار مورد نیاز دستگاهها برای اجرای فعالیت ها و برنامه ها
گروه هدف:
کلیه کودکان در معرض آزار و آزار دیده و خانواده آنان
والدین
مربیان و معلمان
مددکاران اجتماعی روانشناسان و مشاوران
کارکنان نیروی انتظامی
کارکنان دادگستری
کارکنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
سایر افراد سازمانها(دولتی غیر دولتی) مرتبط با کودکان (موسی چلک 1380)
از سوی دیگر توجه به اینکه نکته ضروریست که کودکی که قربانی کودک آزاری و سو استفاده شده چنانچه در زمان کودکی حمایت های لازم خانوادگی را از سوی یک والد سالم دریافت کرده باشد زنجیره یا چرخه معیوب سو رفتار قطع می گردد. همچنین آنهایی که حمایت ها و درمان های لازم کودک آزاری را دریافت داشته اند و در حال حاضر نیز دارای رابطه مناسب و بدون آزار با همسر خود هستند اقدام به آزار کودکان خود نخواهند کرد. تمامی این عوامل تشخیص زود رس کودک آزاری را مهم و حیاتی می سازد.
تعاریف:
کودک:
بر اساس ماده یک پیمان نامه حقوق کودک و سازمان یونیسف کودک به افرادی اطلاق می شود که کمتر از 18 سال سن دارند.

 

کودک آزاری :
«هر گونه آسیب جسمی فکری جنسی سو استفاده و بی توجهی و بدرفتاری با کودکان زیر سنین 18 سال توسط فردی که حضانت و سر پرستی کودک را بر عهده دارد و یا توسط یک فرد بزرگتر که این فرد می تواند در کانون خانواده یا خارج از کانون خانواده باشد»
کودک آزاری:
درباره کودک آزاری تعاریف متعددی ارائه شده است. این تنوع و تعاریف متضاد باعث شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد لیکن چند تعریف کلی از کودک آزاری به شرح ذیل ارائه می گردد.
نقوس سیگل و فاستر (1993) کودک آزاری را بدین گونه تعریف می کنند:
«هر گونه آسیب جسمی فکری جنسی سو استفاده و بی توجهی و بدرفتاری با کودکان زیر سنین 18 سال توسط فردی که حضانت و سرپرستی کودک را بر عهده دارد»

 

برخی روان شناسان در تعریف کودک آزاری چنین می گویند:
«کودک آزاری به پدیده ای اطلاق می گردد که کودک توسط یک فرد بزرگتر که این فرد می تواند در کانون خانواده یا خارج از کانون خانواده باشد مورد آزار و اذیت قرار گیرد این آزار ممکن است جسمی و یا روانی باشد. آزارهای روانی که به کودک اعمال می شود تبعات روحی دراز مدت به همراه داشته و سبب ترسو شدن منفعل شدن و.. کودک می شود.»
طبق قانون دادگاه خانواده ایالت نیویورک (1976) کودک آزاری یعنی:
«شرایطی که سبب می شود والدین یا سایر افرادی که به طور قانونی تامین سلامت و رفاه یک کودک زیر 18 سال را بر عهده دارند یا خود اقدام به کودک آزاری کنند ویا به دیگران اجازه دهند تا کودک را آزار و اذیت نمایند.»

 

در تعاریف دیگر از کودک آزاری آمده است:
«کودک آزاری به مفهوم توصیفی انجام هر گونه صدمه و آسیب جسمانی یا روانی(هیجانی) به کودک است. بدون ان که توضیحی مستدل و اقناعی داشته باشد.»
«آزار یک کودک می تواند به معنی آزار جسمانی بی توجهی و نادیده گرفتن طفل آزار جنسی و آزار روحی او باشد.»
«کودک آزاری را به معنی تجاوز به حقوق قانونی کودکان و رساندن آسیب بدنی و روانی به آنها تعریف کرده اند.»
«کودک آزاری رفتاری است که در آن کودک توسط اطرافیان مورد سو استفاده های مختلف جسمی جنسی و عاطفی قرار می گیرد.»
انجمن روان پزشکی امریکا در چهارمین دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (1994) در فصلی تحت عنوان «سایر شرایطی که ممکن است مورد است مورد توجه بالینی قرار می داند.»
همچنین در تعریف از کودک آزاری و تعیین آن بیان شده است که «کودک آزاری و تنبیه هر دو خشونت محسوب می شوند و در کودک آزاری قصد و نیت آشکارا لذا بردن ا زآزار کودک برای وارد کردن آسیب بدنی تعریف شده است و آن می تواند گویای حالات نابهنجار روانی افراد آزار دهنده باشد. کودک آزاری نوعی خشونت جسمانی است که منجر به ایجاد جراحات و صدمات جدی به قربانی (کودک ) می شود و به صورت معمول از طرف افکار عمومی نفی می شود. کودک آزار دیده هیچ گونه یارای دفاع از خود و حتی طلب کمک از دیگران را ندارد. معمولا کودکان در صورت نیاز همیشه به کسانی پناه می برند که دوستشان دارند به اما هنگامیکه بدانند بزرگترین آزاردهندگان آنها همین افراد هستند چگونه می توانند در چنین خانوادگی رشد می کنند.
انواع کودک آزاری:
در خصوص انواع کودک آزاری صاحب نظران نظرات گوناگونی ارائه نموده اند انجمن روان پزشکی امریکا در سال 1994 کودک آزاری را شامل سه دسته آزار جسمی آزار جنسی و غفلت و بی توجهی به کودک اعلام نموه است.
لیکن برخی دیگر از صاحب نظران انواع دیگری از کودک آزاری را نیز به سه مورد ذکر شده اضافه نمود. یا طبقه بندی متفاوتی ارائه داده اند از جمله مدرس (1382) کودک آزاری عاطفی را نیز به این موارد اضافه کرده است. بهره کشی اقتصادی نوع پنجم کودک آزاری است که رزاقی(1382) به موارد بالا افزوده است. جلیلی و باقری یزدی (1382) اختلال ساختگی و کالتی را نوع دیگری از کودک آزاری می داند. موسوی چلک (1383) کودک آزاری سیاسی را نیز به عنوان یکی از انواع کودک آزاری مطرح می کند. ذیلا به طور مختصر تعریفی از انواع ذکرشده کودک آزاری ارائه می گردد.
کودک آزاری جسمانی:
به هر عملی که شامل ایراد صدمات عمدی بر بدن و یا مسموم ساختن کودک گردد اطلاق می شود. سو رفتار جسمانی ممکن است به تنهائی و یا همراه با سو رفتار جنسی اهمال کاری سو رفتار هیجانی(عاطفی) رخ دهد.
کودک آزاری جسمانی را ایراد صدمه مستقیم(مانند ضرب و شتم و سوزاندن) غیر مستقیم (مثل هل دادن و پرت کردن) و یا مسموم ساختن کودک توسط مراقب نیز تعریف می کنند که عمدتا با علائم ذیل مشخص می گردد:
1- سوختگی ها خون مردگی ها خراش ها پارگی ها و سوراخ شدگی ها
2- شکستگی ها دررفتگی ها و قطع عضو ناشی از بستن محکم کودک
3- وجود تغییرات هوشیاری ناشی از مسمومیت و یا ضربات وارده بر جمجه
کودک آزاری جنسی:
عبارت است از درگیر ساختن کودکان رشد نیافته (نابالغ) و وابسته در فعالیتهای جنسی (کودکانیکه قادر به درک این گونه امورو رضایت دادن در مورد این اعمال نمی باشند) و یا شامل اعمالی می گردد که با اقدام به آن قوانین و محرمات جامعه زیر پا گذاشته می شود همچون زنا با محارم هتک و تجاوز به عنف بچه بازی عورت نمایی نظر بازی جنسی وادار کردن کودکان به فاحشگی و استفاده از آنها در تولید فیلمهای جنسی

 

کودک آزاری هیجانی:
این نوع سو رفتار شامل طرد کردن بی اعتنائی انتقاد کردن منزوی ساختن و یا ایجاد وحشت در کودکان می گردد. در این نوع سو رفتار که شایع ترین آن سو رفتار بیانی و بدنام کردن کودک است غالبا اعتماد به نفس کودک صدمه می بیند سورفتار هیجانی را می توان در مورد کودکانیکه شاهد خشونت های خانگی بوده اند نیز مشاهده نمود.
اهمال کاری جنسی:
به احمال در زمینه فراهم آوردن غذا و پوشاک و سرپناه لازم و محیط امنی که کودک در آن قار به رشد و تکامل باشد اطلاق می گردد. هر چند این نوع سو رفتار غالبا با فقر و جهل همراه است لیکن ناتوانی و نقص در درک و پاسخ به نیازهای کودک نیز در آن دیده می شود.
اهمال کاری هیجانی- عاطفی:
شایع ترین نوع اهمال کاری هیجانی فقدان وابستگی طبیعی ما بین والدین و کودک و متعاقب آن ناتوانی در درک و پاسخ به نیازهای کودکان می باشد. یکی از انواع این نوع اهمال کاری کندی رشد روانی – اجتماعی می باشد.
اهمال کاری از نظر مراقبتهای پزشکی:
عبارت است از نقض در تهیه و تدارک درمانهای لازم جهت کودکان دچار بیماریهای مهلک و یا سایر مسایل طبی جدی و مزمن(مانند ندادن دارو به کودکان مبتلا به صرع دیابت و...)

 

اختلال ساختگی وکالتی
در این سندرم مراقب کودک(معمولا مادر) به تمارض و ایجاد علائم و نشانه های بیماری در کودک می پردازد. کودک غالبا بالیست طویلی از مشکلات طبی یا شکایات عجیب و غریب ارجاع می گردد(به عنوان مثال مادر با تزریقات مایعات سپتیک کودک را دچار سپتی سمی نموده و یا ایجاد خون مردگی در پوست کودک می نماید و گاهی با افزودن قطرات خون به نمونه ادار کودک اورا مبتلا به هماتوری قلمداد می کند.)
کودک آزاری اقتصادی:
کودکان را به کارهای سنگین و طاقت فرسا و طولانی وا داشتن
کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قراردارد. والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند: در حالیکه در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیز بهره کشی مالی تلقی می شود.
کودک آزاری سیاسی:
عبارت است از استفاده کودکان برای دستیابی به مقاصد سیاسی مثلا سرقت کودکان زیر 15 سال و در جنگ و استفاده آنان برای جاسوسی و یا ازدواجهای سیاسی.

 

 

 

سبب شناسی(اتیولوژی):
کودک آزاری یک مسئله فرهنگی – اجتماعی- پزشک است و معمولا چندین عامل مشترکا در بروز آن نقش دارند. عوامل مربوط به کودک آزاری را می توان به سه گروه عمده تقسیم نمود:
الف- علل مربوط به کودک
ب-علل مربوط به والدین
ج-علل محیطی و اجتماعی
الف-علل مربوط به کودک
1- فرزند اول خانواده بودن(دختر و پسر هر دو در معرض کودک آزاری هستند و معمولا در خانواده تنها یکی از بچه ها تحت آزار جسمی قرارمی گیرد.)
2- کودکان دارای سن کمتر خصوصا بچه های زیر 5 سال به طوری که دو سوم موارد کودک آزاری جسمی در کودکان زیر 3 سال بوده است مرگ عمدتا در بچه های زیر یک سال دیده می شود.
3- نارس بودن کودک
4- داشتن معلولیت جسمی و یا عقب ماندگی ذهنی
5- بچه هایی که از حد طبیعی فعال تر هستند.
6- کودکان ساز ناپذیر وابسته و تحریک پذیر
7- کودکانیکه دائما بیمار می شوند و یا از خوردن غذا امتناع می ورزند.
8- کودکان ناخواسته و نامشروع
9- فرزند خواندگی
10- تک والدی
11- کودکانیکه دارای ظاهر فیزیکی بد هستند(لاغر زشت و بد قیافه )
ب-علل مربوط به والدین
خانواده نقش اساسی در بروز کودک آزاری دارد. مهم ترین عوامل مربوط به خانواده عبارتند از:
1- فقدان مهارتهای کافی به عنوان والد خانواده های طرد شده و دارای روابط اجتماعی محدود (چنین والدینی به دلیل روابط محدود به اطلاعات والدین خود در خصوص نگهداری و نحوه برخورد با کودک و به اطلاعات بالقوه مردمی جهت مقایسه اجتماعی رفتارهای کودکانشان و یا خود دسترسی ندارند.)
2- داشتن انتظارات غیر واقعی درک و تصور تحریف شده و اشتباهی توانائی های کودک که متناسب با سن اوست . مثلا زمانیکه کودک به دلیل نیاز به تغذیه یا علل دیگر گریه اش را متوقف نمی کند و یا یک کودک سه ساله نمی تواند غذایش را بخورد والدینش خشمگین می شوند که می تواند منجر به آزار وی گردد.
3- والدینی که به نوعی آزار و بی توجهی را در دوران کودکی خود تجربه نموده اند و یا ارتباط عاطفی ضعیفی با والدین خود داشته اند 14-10 درصد والدین بدرفتار خود تجربه مشابهی را در دوران کودکی داشته اند.) تجربیات عاطفی والدین در دوران کودکی نقش مهمی را در به کارگیری شیوه های تربیتی از سوی آنان دارد.
4- والدینی که بدرفتاری والدین سرپرست و یا معلمین خود را در دوران کودکی تجربه نموده اند همان شیوه ها را در تربیت کودکان خود به کار می گیرند و سعی دارند که این شیوه را عقلانی و منطقی جلوه دهند. همچنین والدینی کهدر کودکی خود تحت مراقبت شدید حمایتی قرار داشته اند غالبا افرادی بی اراده و دارای اعتماد به نفس پائین هستند چنین والدینی نمی توانند روابط مناسبی با فرزندان خود برقرار نمایند. لذا ناچار رفتارهای پرخاشگرانه می شوند و ممکن است اقدام به آزار کودک خود نمایند.
5- والدینی که بدون تفکر و به طور آنی عمل می کنند و از نظر فکری افرادی نابالغ خود محور زودرنج و حساس هستند این والدین به طور اشتباه رفتار طبیعی فرزندشان را نادرست پنداشته و فکر می کنند رفتار کودک از روی عمد و با سو نیت انجام شده است.
6- عقب ماندگی ذهنی والدین
7- اختلالات روانی در والدین(هذیانهای پارانوئیدی فازمانیای افراد مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی اختلالات شخصیتی- مانند شخصیت مرزی و ضد اجتماعی- و افسردگی پس از زایمان.)
8- انحطاط اخلاقی والدین و اعتیاد به الکل یا مواد مخدر
9- سابقه اپی لپسی(صرع) خصوصا نوع گیجگاهی ویا بیماری های مغزی مانند تومورلوب پیشانی
10- زمینه بیولوژیک همانند صدمات حین زایمان و کاهش سروتونین مایع مغزی- نخاعی در موارد عدم کنترل تکانه ها.
11- پدیده روانی نقش معکوس یا Role reverse: در این موارد والدین برای ارضای خود نیازهای عاطفی خود را از کودک طلبی می کنند و محبتی را که خود از آن محروم بوده اند از فرزانشان انتظار دارند و در صورت عدم برآورده شدن توقعات عاطفی خود از سوی کودک دچار خشم می شوند.
12- والدینی که به سرگرمی و تفریحات فردی و جمعی مثل سینما میهمانی و... دلبستگی شدید دارند و حاضر به چشم پوشی از آنها نیستند.
13- والدینی که دمدمی مزاج هستند و زود به خشم می آیند و واکنش های عاطفی سطحی وافراطی دارند و تحمل کمی دربرابر استرس نشان می دهند و برنامه ای برای زندگی خود ندارند و نقش مناسب و رضایت بخش را به عنوان والد ایفا نمی کنند.
14- عدم رضایت از زندگی و یا حاملگی پی در پی و ناخواسته
15- والدینی که تنبیه کودک را نوعی آموزش انضباطی می دانند و نگرانند که بدون تنبیه جسمی کودک لوس و فاسد بار می آید.
16- تک والد بودن: مطالعات در کشورهای پیشرفته نشان می دهد 90 درصد والدینی که کودکان خود را آزار داده اند تنها زندگی می کرده اند.
17- سن پائین والدین:آزار کودکان توسط والدین جوان(سن مادر کمتر از 26 و پدر کمتراز 30 سال) بیشتر اتفاق می افتد.
18- والدین سخت گیر وجدی که تمایل به تسلط کامل بر همه چیز دارند.
19- تفاوت های شدید فرهنگی بین والدین: والدینی که در روابط بین فردی خود مشکل دارند مشکلات خود را به کودک منتقل می کنند و معمولا یکی از والدین برای رهایی از تنش های موجود سعی می کند کودک را به سوی خود جلب نماید و او را علیه همسر بشوراند و نهایتا زنجیره ای از ارتباطات متقاطع و ناصحیح در خانواده شکل می گیرد و متاسفانه در این میان کودک است که قربانی می شود.
20- بی سوادی و همچنین فقدان آموزشهای لازم نزد والدین در خصوص چگونگی رفتار با همسر و نحوه رفتار صحیحی با فرزندان.
21- بکارگیری شیوه های رفتاری نامناسب برای تربیت طفل از سوی والدین: مانند افراط کاری به صورت مراقبت های شدید حمایتی و یا بالعکس بی توجهی نسبت به کودک مانند رها کردن او به حال خود.
22- ازدواجهای زود هنگام و بدون برنامه ریزی
23- فقدان برنامه ریزی تنظیم خانواده(خانواده پر جمعیت)
ج-علل محیطی و اجتماعی
والدینی که با کودک خود بدرفتاری می کنند مربوط به طبقه نژاد مکان جغرافیایی خاصی نیستند و از مذهب تحصیلات شغل و وضعیت اجتماعی گوناگونی برخوردارند بنابراین کودک آزاری در تمامی گروههای اجتماعی دیده می شود ولی بیشتر در طبقه متوسط به پائین از نظر اجتماعی – اقتصادی دیده می شود. تحقیقات کشورهای غربی و اروپائی نشان می دهد خانواده هائی که در فقر به سر می برند بیشتر با کودکان خود بدرفتاری می کنند.
از عوامل محیطی موثر در آزار کودکان به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
1- خانواده های با محرومیت های اجتماعی، طرد شده از اقوام و اجتماع
2- خانواده های پرجمعیت و شلوغ پرمشکل و ناسازگار
3- صنعتی شدن جوامع: کودک آزاری در کشورهای صنعتی شیوع. بیشتری دارد و عمدتا خشونت از درون خانواده اعمال می شود.
4- فشارهای اقتصادی سیاسی بیکاری و تورم
5- وجود قوانین مبنی بر مجاز شمردن تنبیه بدنی جهت تربیت و ایجاد نظم
6- فقدان حمایتهای اجتماعی

 

 

 

 

 

اقدامات اجرایی:
برای اجرای طرح انجام اقدامات ذیل مد نظر می باشد:
الف- پیشگیری سطح اول: شناسایی، اطلاع رسانی، آگاه سازی
در پیشگیری سطح اول با هدف اطلاع رسانی،آگاه سازی و شناسایی به موقع افراد در معرض آسیب اقدامات ذیل انجام می شود:
- فراگیر کردن آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان اولیاء و مربیان مدارس مددکاران اجتماعی روان شناسان کارشناسان بهداشت روان کودکان در مهدهای کودک و مراکز آمادگی کارکنان نیروی انتظامی توسط سازمان های مسوول (وزارت آموزش و پرورش – وزارت بهداشت- درمان و آموزش پزشکی- وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی – سازمان تبلیغات اسلامی – سازمان بهزیستی کشور- سازمان های غیر دولتی – قوه قضاییه – نیروی انتظامی)
- شناسایی کودکان در معرض آزار و انجام مداخلات مورد نیاز به کلیه کودکان توسط سازمان های مسوول(وزارت آموزش وپرورش- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- سازمان بهزیستی کشور- سازمان غیر دولتی- قوه قضاییه)
- تقویت و گسترش خدمات مشاوره ای به آحاد مردم توسط سازمان های مسوول(وزارت آموزش و پرورش- سازمان ملی جوانان- دانشگاهها- سازمان بهزیستی کشور- نیروی انتظامی- سازمان های غیر دولتی)
- آموزش فرزند پروری به خانواده- مربیان توسط سازمان های مسوول(سازمان بهزیستی کشور- وزارت آموزش و پرورش- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان تبلیغات اسلامی- سازمان های غیر دولتی- صدا و سیما)
- درج مطالب آموزشی در کتاب های درسی در رابطه با حقوق کودک و مسایل مربوط به کودک آزاری برای دانش آموزان توسط وزارت آموزش و پرورش
- اجرای طرح های مرتبط با پیشگیری از کودک آزاری در مدارس از قبیل پیشگامان سلامت روان بهداشتیاران مدارس برای دانش آموزان و مربیان توسط وزارت آموزش و پرورش.
- آموزش حقوق کودک به پزشکان- پرستاران- مددکاران اجتماعی- روان شناسان-نیروی انتظامی- دانشجویان- آحاد جامعه توسط سازمان های مسوول(صدا و سیما- وزارت آموزش و پرورش- وزارت علوم و تحقیقات و فناوری- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- سازمان بهزیستی کشور- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان تبلیغات اسلامی – صدا و سیما- سازمان های غیر دولتی- قوه قضاییه)
- آموزش روان شناسی کودکی و نوجوانی به دانش آموزان- خانواده ها- مربیان- مددکاران اجتماعی- روان شناسان- کارشناسان بهداشت روان- کودکان در مهدهای کودک- نیروی انتظامی- قضات توسط سازمان های مسوول(وزارت آموزش و پرورش- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان تبلیغات اسلامی- سازمان بهزیستی کشور- سازمان های غیر دولتی – قوه قضاییه- نیروی انتظامی)
ب- پیشگیری سطح دوم: ارایه خدمات و مداخلات
در پیشگیری سطح دوم با هدف ارایه خدمات و مداخلات لازم اقدامات ذیل انجام می گردد:
- شناسایی کودکان آزار دیده و ثبت گزارش موارد مربوطه توسط سازمان های مسوول (وزارت آموزش و پرورش- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سازمان بهزیستی کشور- کلینیک های مددکاری اجتماعی- مراکز مشاوره- سازمان های غیر دولتی فعال در زمینه کودکان- قوه قضاییه- نیروی انتظامی- آحاد جامعه)
- ارایه خدمات درمانی به کودکان آزار دیده و خانواده های آنان توسط سازمان های مسوول (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- سازمان بهزیستی کشور- سازمان های غیر دولتی)
- توسعه و تقویت خط اورژانس اجتماعی (123) برای دریافت گزارش های کودک آزاری توسط دستگاههای مسوول (سازمان بهزیستی کشور)
- توسعه و تقویت مرکز مداخله در بحران فردی خانوادگی اجتماعی (اورژانس اجتماعی) توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
- توسعه و تقویت خدمات اجتماعی سیار توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
- حمایت و نگهداری از کودکان آزار دیده توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
- توسعه و تقویت خدمات مشاوره ای توسط سازمان های مسوول(سازمان بهزیستی کشور- وزارت آموزش و پرورش- دانشگاهها- نیروی انتظامی- سازمان های غیردولتی)
- معرفی منابع و خدمات موجود کشور در خصوص حمایت از کودکان توسط کلیه سازمان های مسوول با همکاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
- تشکیل بانک اطلاعات موسسات فعال کشور در هر استان توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
ج- پیشگیری سطح سوم: بازتوانی(توانمند سازی)
در پیشگیری سطح سوم با هدف ارایه باز توانی و توانمند سازی اقدامات ذیل انجام می گردد:
- فراهم کردن زمینه بازگشت کودک و خانواده به زندگی سالم از طریق بازتوانی روانی- اجتماعی آنان توسط کلیه سازمان های دولتی و غیر دولتی مرتبط
- ارایه خدمات پیگیری پس از ترخیص برای کودکان آزار دیده و خانواده آنان توسط سازمان های مسوول(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی – سازمان بهزیستی کشور- سازمان هیا غیر دولتی)
د- امور مربوط به سازمان های غیر دولتی
در امور مربوط به سازمان های غیر دولتی اقدامات ذیل انجام می گردد:
- تشکیل بانک اطلاعات سازمان های غیر دولتی فعال در زمینه کودکان توسط وزارت کشور
- تسهیل در روند صدور پروانه فعالیت سازمان های غیر دولتی توسط سازمان های مسوول(وزارت کشور- سازمان بهزیستی کشور- سایر دستگاههای مرتبط)
- افزایش تواناییهای سازمان غیر دولتی از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی و... برای سازمان های غیر دولتی فعال در زمینه کودکان توسط سازمان های مسوول (وزارت کشور- سازمان بهزیستی کشور- سایر دستگاههای مسوول- سازمان های غیر دولتی)
ه- امور حقوقی و قضایی
در امور مربوط به موارد حقوقی و قضایی اقدامات ذیل انجام می گردد:
- شفاف سازی نوع و میزان تنبیه والدین نسبت به فرزندان توسط قوه قضاییه و همکاری سازمان های دولتی و غیر دولتی مرتبط
- بازنگری قوانین موجود در راستای موضوع(حمایت کودکان) و در صورت لزوم تدوین قوانین مورد نیاز توسط قوه قضاییه و همکاری سازمان های دولتی و غیر دولتی مرتبط

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری

تحقیق در مورد بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر

اختصاصی از فی لوو تحقیق در مورد بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر


تحقیق در مورد بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه73

 

فهرست مطالب

 

اهداف تحقیق

 اهمیت و ضرورت تحقیق

بیان مساله

پیشینه و ادبیات تحقیق


 

فصل دوم

سبکهای زندگی : سوال چند انتخابی

پیدا کردن همسر ایده آل : اقدامی مهم                                                                                    

 معیارهای انتخاب : تفاوتها یا تشابه ها ؟                                                                                  

عاشق شدن : پرش بدون نیزه

 روابط زن و شوهر : روشن نگهداشتن چراغ

ازدواج در آمریکای شمالی

 

ازداج مدنی :

زندگی مشترک آزاد

چکیده :

هدف از تحقیق حاضر بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر است که فرضیه های عنوان شده عبارت است بین پایگاه اقتصادی خانواده و همسر آزاری شوهر رابطه وجود دارد2) بین نبود فرزند و همسر آزاری رابطه وجود دارد . 3) بین ویژگیهای شخصیتی شوهر و همسر آزاری رابطه وجود دارد که جامعه آماری عنوان شده در این تحقیق عبارت است زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله که در یک ماه گذشته در حدود 450 نفر به مراکز مشاوره و شورای حل اختلاف مراجعه کرده که 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و آزمون مربوط به همسر آزاری و علل شیوع آن دارای 30 سوال دورسه  مبحث مربوط به مسائل اقتصادی به مسائل فرزند و تربیت آنها و مسائل شخصیتی است که دارای دو گزینه بله و خیر است و جواب به سوالات بله به عنوان نمره خام به حساب آمده که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری استفاده گردیده و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که فرضیه ها تایید شده بین منابع اقتصادی و نبود فرزند و ویژگیهای شخصیتی و شیوع همسر آزاری رابطه وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر  است .


 

 

 

 

 

     

فصل اول

کلیات تحقیق


مقدمه

 وقتی روابط اشخاصی که دارای گذشته و آینده مشترک اند مورد مشاهده قرار می گیرد ، آشکار می شود که آنها در رفتار خود نسبت بهم از شیوه های سازمان یافته ای تبعیت می کنند اگر چیزی را بتوان به انسان و سایر حیوانات تعمیم داد ، این است که تمام« مخلوقات  مستعد یادگیری » مجبور به سازمان دهی اند .

 سازمان یافته بودن یعنی تبعیت از شیوه های الگو یافته و تکراری رفتار و قرار گرفتن در یک سلسله مراتب . موجوداتی که خود را سازمان می دهند در واقع پایگاه یا قدرت ، یا مراتبی تشکیل می دهند که در آن هر موجودی در سلسه مراتب جایی دارد ، بطوری که یکی فوق او و دیگری بدون او قرار میگیرد . گر چه گروهها بعلت نقش های گوناگون ، بیش از یک سلسه مراتب دارند ، مع هذا وجود مطلق سلسه مراتب اجتناب ناپذیر است ، زیرا سازمان ماهیتاً سلسه مراتبی است . ما ممکن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل حدود سنی 35-30 ساله شهرستان ابهر

دانلود مقاله کودک آزاری

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله کودک آزاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

  درباره کودک آزاری تعاریف متعددی شده است. این تنوع و تعاریف متضاد سبب شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد. به همین منظور سازمان بهداشت جهانی درصدد است تا در این زمینه تعریفی که حاصل وفاق جمعی است، ارائه دهد.
بدرفتاری با کودکان معمولاً در چهار حوزه مورد بررسی قرار می گیرد؛ کودک آزاری جسمی (physical child abuse)، کودک آزاری عاطفی (emotional child abuse)، کودک آزاری جنسی (sexual child abuse) و غفلت (neglect).
در تعریف گورملی و برودزینسکی (1989) از کودک آزاری، علاوه بر چهار حوزه فوق، کودک آزاری رفتاری تلقی می شود که در دامنه سنی زیر 18 سال اتفاق می افتد و این اصل با تعریف پیمان جهانی حقوق کودک نیز همخوانی دارد. به هر حال حوزه های دیگری وجود دارند که به آنها نیز اشاره می شود. اغلب بین انواع کودک آزاری یک نوع رابطه و همبستگی وجود دارد.
1- کودک آزاری جسمی: به طور کلی کودک آزاری جسمی آسیبی است که مواردی چون ضربه زدن، داغ کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیبهای درونی، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل می شود. تحقیقاتی که در فاصله سال های 90 تا 92 انجام گرفته بیانگر این مطلب است که مرگ های ناشی از کودک آزاری جسمی 87 درصد در بین کودکان زیر پنج سال و 65 درصد در بین کودکان زیر یک سال بوده است. (تاور، 1996)
2- کودک آزاری عاطفی: بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و طرد، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز خانواده (بی ثباتی خانوادگی)، انتقاد، تحقیر و انتظارات نامناسب از کودک، کودک آزاری عاطفی تلقی می شود. بدرفتاری عاطفی معمولاً با بدرفتاری جسمی و کلامی همراه است (کینگستون و پنهیل، 1995).
3- کودک آزاری جنسی: آلبرز (1994) کودک آزاری جنسی را این گونه تعریف کرده است: تماس یا تعامل بین کودک و فرد بزرگسال، هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی شخص مرتکب (Perpetrator) یا فرد دیگری استفاده شود.
کودک آزاری جنسی دامنه وسیعی را در بر می گیرد که مواردی مثل نمایش آلت تناسلی فرد بزرگسال به کودک، مجبور کردن کودک به نشان دادن آلت تناسلی خویش به فرد بزرگسال، وادارساختن کودک به روسپی گری یا استفاده از کودک در حوزه هرزه نگاری (Pornography) را نیز شامل می شود (واکر، بونر و کافمن، 1988).
4- غفلت: عبارت است از حذف یا نادیده گرفتن کودک که ممکن است با آزار بدنی همراه باشد. غفلت به منزله الگوی پایداری است که بیانگر رابطه متقابل و اندک والدین و مراقبان با کودک، حذف و عدم تأمین نیازهای اولیه جسمی یا ؟؟؟؟؟ کودک مثل تغذیه، بهداشت، پوشاک، نظافت، تربیت، مراقبت های پزشکی، ؟؟؟؟ و ابراز عشق و علاقه می باشد.
5- بهره کشی اقتصادی (Economic abuse): کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قرار دارد. والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند. در حالی که در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیر بهره کشی مالی تلقی می شود.
6- بدرفتاری آموزشی (Educational Abuse): فشار و آسیب های احتمالی که از طریق نظام آموزشی، معلمان، شیوه های تدریس، محتوای کتابها و ... در کودکان ایجاد می شود، در حوزه بدرفتاری آموزشی قرار می گیرد. تأکید بر نمره گرایی، نادیده گرفتن تفاوت های فردی، ایجاد رقابت های شدید، تأکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، ایجاد فشارهای روانی برکودکان به علت انتظارات بیش از حد از آنان و ... در این گروه جای می گیرد. بدرفتاری آموزشی می تواند با سایر بدرفتاری های از جمله بدرفتاری جسمی همراه باشد.
مطالعه ای در بین 2240 نوجوان دبیرستانی تهرانی انجام شد. این گروه شامل 1175 دختر و 1065 پسر در گروه سنی 14 تا 18 سال بود. از این تعداد، 1362 نفر (حدود 60 درصد) به1600 مورد کودک آزاری اشاره کردند (بعضی به دفعات مورد آزار قرار گرفته بودند). تعداد 106 نفر (5/4 درصد از مجموع و 6/6 درصد از آزاردیدگان) گزارش کردند که در معرض آزار جنسی قرار گرفته اند و 32 درصد از دانش آموزان حداقل به یک مورد بی توجهی و غفلت اشاره کرده اند. از کسانی که مورد آزار قرار گرفته بودند، 61 درصد از آزار جنسی، 33 درصد از آزار عاطفی و 6/6 درصد از آزار جسمانی خبر دادند. عادی ترین انواع آزار جسمی، سیلی خوردن (48 درصد) کتک خوردن با چوب یا وسایل دیگر (17 درصد) لگد زدن (15 درصد) پرت کردن (10 درصد) و گازگرفتن (4 درصد) بود. در 69 درصد از موارد، کودک آزار یا عضو خانواده بود (22 درصد) یا خویشاوند نزدیک (31 درصد) یا آشنای خانوادگی (16 درصد). این بررسی همبستگی قابل ملاحظه و مستقیمی را بین کودک آزاری و شدت افسردگی کودکان آزار دیده نشان می دهد. نتایج این بررسی با اطلاعات به دست آمده از سایر کشورها مطابقت دارد.
سبب شناسی
توجه به سبب شناسی کودک آزاری یکی از مهمترین عواملی است که مشاور یا درمانگر باید به آن توجه نماید؛ زیرا در خلال توجه به این مطلب است که می تواند مداخله مناسب را طرح ریزی، بررسی و هدایت نماید. تلاش هایی که به منظور تبیین علل کودک آزاری صورت گرفته، الگوهای مختلفی را موجب شده است که در اینجا به مهمترین آنها اشاره می شود.
(1) الگوی روانپزشکی (Psychiatric model): این مدل، علل کودک آزاری را در ویژگی شخصیتی والدین و کودکان و به نوعی در آسیب شناسی روانی آنها دنبال می کند. به طور کلی الگوی روانپزشکی، افراد کودک آزار (بدرفتار) را از لحاظ آسیب شناسی روانی به طور معنادار، افرادی پریشان می داند که با پریشانی خود باعث بدرفتاری و بهره کشی از کودکان می شوند. در این باره دو نوع آسیب شناسی مهم مطرح شده است، یکی اختلالات روان پریش (Psychotic) و دیگری اختلالات جامعه ستیز (psychopathic). همچنین به این موضوع اشاره شده است که بدرفتاری در افراد الکلی و سوء مصرف کنندگان مواد شایع است. نتایج اولیه در مورد موضوع کودک آزاری چنین نشان می دهد که 14 درصد از مادران و 7 درصد از پدران در گزارش های خود به این نکته اشاره کرده اند که در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته اند.
در بسیاری از خانواده ها با یکی از کودکان بیشتر از بقیه بدرفتاری می شود. کودکان نارس و کودکانی که در هنگام تولد کم وزن هستند و نیز آنهایی که به طور کلی دچار نارسایی های رشدی هستند بیشتر در معرض خطر قرار دارند. برا ی مثال می توان به کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان بیش فعال اشاره کرد. نتایج یک گزارش در ایالات متحده نشان می دهد که بیش از 50 درصد کودکانی که مورد آزار جسمی قرار گرفته اند، کودکان نارس و کم وزن بوده اند.
توجه بیش از حد به عوامل روان شناختی باعث شده که انتقاداتی به الگوی روانپزشکی وارد آید. روبین اظهار می دارد که روان شناختی کردن یک پدیده اجتماعی توجه را از حوزه ساختاری و موقعیتی مشکل دور می سازد. بر اساس این اعتقاد، اصطلاح کودک آزاری توجه را بیشتر به سوی درماندگی روانی فرد آزار دهنده سوق می دهد و با توصیف فرد آزار دهنده به عنوان "عاملی علّی" بیش از آنکه به نما و منظر اصلی مشکل (که بیشتر ماهیتی جامعه شناختی دارد) توجه شود، بر موضوع فرد آزارگر متمرکز می گردد.
(2) الگوی جامع شناختی (Sociological model): الگوی جامعه شناختی کودک آزاری، بر عوامل اجتماعی تأکید بیشتری دارد. برخی از متغیرهای جامعه شناختی که در کودک آزاری دخالت دارند و فشار روانی بسیاری را ایجاد می کنند عبارتند از مشکلات شغلی، اختلالات خانوادگی، بیماری و گریه کودک و موقعیت های مشابه. با وجود این بعضی خانواده ها علیرغم اینکه با فشار روانی بسیار زیادی مواجه هستند، با کودکان خود بد رفتاری نمی کنند. به هر حال، تعدادی از مطالعات، کودک آزاری را در خانواده های طبقات پایین اجتماعی-اقتصادی گزارش کرده اند البته خانواده های کم درآمد ذاتاً بدرفتار نیستند، بلکه شرایط فشار آور بیشتری را در زندگی تجربه می کنند. در یک مطالعه ملی در آمریکا (1993) کودکان خانواده های با درآمد سالیانه پایین تر از 15000 دلار با کودکان خانواده های با درآمد سالانه بالاتر از 30000 دلار مقایسه شدند. یافته ها نشان داد که کودکان گروه اول 22 بار بیشتر از کودکان گروه دوم در معرض احتمال بدرفتاری قرار دارند. در این مطالعه به عوامل دیگری نیز اشاره شده که عبارت اند از: تک والدی بودن خانواده و پایگاه اقتصادی-اجتماعی والد، سوء مصرف مواد توسط والدین و بعد زیاد خانوار.
یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در بدرفتاری با کودکان، پذیرش تنبیه به عنوان یک روش کلیدی در تربیت کودک است. تا چند سال پیش تیبیه بدنی جزء جدایی ناپذیر نظام آمورشی کشورها بود و هنوز هم به نوعی همین طور است. مادامی که تنبیه بدنی به عنوان یک روش تربیتی پذیرفته شود، شاهد خشونت و کودک آزاری خواهیم بود.

(3) الگوی تعاملی (Interactional model): در الگوی تعاملی علاوه بر متغیرهای روان شناختی و جامعه شناختی به تعامل این متغیرها با یکدیگر و نیز بافت موقعیت اجتماعی بدرفتاری توجه می شود. در این الگو، کودک آزاری نتیجه تعامل ویژگی های کودک، محیط اجتماعی و ویژگی های فرد آزارگر است. عوامل مؤثر در کودک آزاری در همه موارد یکسان و مشابه نیست و به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد.
پنج عامل اساسی مؤثر در کودک آزاری عبارت اند از:
1. خصوصیات فرد بدرفتار (آزارگر)
2. خصوصیات دیگر اعضای خانواده
3. خصوصیات کودک
4. بافت اجتماعی
5. بافت موقعیتی
بر اساس الگوی تعاملی، اگر فردی در ارزیابی ها سطح بالایی از برخی ویژگی های شخصیتی مرتبط با کودک آزاری و آسیب شناسی روانی را نشان می دهد و اگر این فرد با همسری زندگی می کند که مشکلات مشابهی دارد و در عین حال کودکی دارد که خود یک مشکل تربیتی به حساب می آید و در بافت اجتماعی و موقعیتی نیز عواملی از بدرفتاری بالقوه مانند فقر، بیکاری و انزوا مشاهده می شود، به احتمال زیاد می توان پیش بینی کرد که کودک آزاری به طور شدیدی اتفاق خواهد افتاد.
آثار و پیامدهای کودک آزاری
مطالعات متعدد آثار اولیه دراز مدت کودک آزاری را در قربانیان نشان داده است. آثار اولیه ممکن است شامل ترس های شدید، اضطراب، احساس گناه، افسردگی، مشکلات بین فردی و رفتارهای نامناسب باشد. علاوه بر نتایج فوری جسمی و روانی، کودکانی که قربانی خشونت خانواده هستند مستعد برخی مشکلات رشدی می شوند. نوزادانی که با آنها بدرفتاری می شود، به احتمال زیاد نسبت به مادران خود به طور مضطرب دلبسته می شوند؛ در حالیکه کودکان عادی این چنین نیستند. از لحاظ عاطفی این کودکان منزوی و منفعل هستند یا پرخاشگری و رفتارهای مخالفت آمیز بروز می دهند. کودکانی که مورد بدرفتاری و غفلت قرار گرفته اند، در بزرگسالی احتمال بروز رفتارهای خشونت بار در آنها بیشتر است.
در یک مطالعه، محققان به مدت سه سال زنانی را که در کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته بودند پیگیری کردند و متوجه شدند که 70 درصد آنها با کودکان خود بدرفتاری می کنند و یا به صورت ناکارآمد از کودکان خو مراقبت می کنند، در حالیکه مادرانی که مورد بدرفتاری قرار نگرفته بودند، با کودکان خود چنین رفتاری نداشتند.
بزرگسالانی که در کودکی مورد تجاوز (کودک آزاری جنسی) قرار گرفته اند ممکن است در روابط زناشویی، خانوادگی و بین فردی کارکردی معیوب داشته باشند و رفتار خود تخریبی (Self-distractive)، عزت نفس پایین، افسردگی مزمن و ناسازگاری جنسی را تجربه کنند.
آثار بدرفتاری بر کودکان، متعدد و جدی است که در شدیدترین حالت باعث مرگ کودک می شود. آسیب مغزی، ناتوانی در یادگیری، عقب ماندگی ذهنی، عقب ماندگی ثانویه، رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگرانه، بزهکاری و رفتار مجرمانه بزرگسالی از جمله آثار کودک آزاری است. توجه به آثار کوتاه مدت و دراز مدت کودک آزاری در ارائه طرح درمانی مناسب از اهمیت بسیار برخوردار است.
درمان (Treatment)
مشاور یا درمانگر در طراحی برنامه درمانی خود دو موضوع مهم را باید مورد توجه قرار دهد، اول عوامل بروز بدرفتاری (Abuse) و دیگر آثار بدرفتاری.
نحوه برخورد و واکنش مشاور در مقابل این عوامل ممکن است متفاوت باشد و برنامه های مداخلاتی متفاوتی را پیش روی درمانگر قرار دهد. برای مثال در صورتی که علت اصلی کودک آزاری، خانواده باشد و اثر این بدرفتاری انزوا و گوشه گیری مراجع، درمانگر طرح خود را از یک طرف بر درمان خانواده و آموزش خانواده متمرکر می سازد و از طرف دیگر به درمان مراجع و آثار کودک آزاری می پردازد.
به هر حال مداخله در کودک آزاری صرفاً به درمان یا مشاوره کودک اختصاص نمی یابد. بلکه در مان والدین و حتی سایر اعضای خانواده، همچون خواهران و برادران را نیز در بر می گیرد. اگر چه کودک یقیناً نیازمند برخی شیوه های درمانی در رابطه با آثار کودک آزاری است؛ اما از آنجا که در خانواده ها، والدین اغلب بیشترین عاملان کودک آزاری هستند، تمرکز مداخله روی آنها نیز ضروری است.
پویایی ها و ویژگی های کودک آزاری ایجاب می کند که رویکرد درمانی درمانگر، با مراجع منطبق باشد. این نه تنها مستلزم استفاده از دامنه وسیعی از روش های درمانی است، بلکه نیازمند یک رویکرد درمانی چند وجهی و التقاطی نیز هست. البته به کارگیری ترکیبی یا جداگانه رویکردها و روشهای درمانی، به نیازها و خواستهای مراجع بستگی دارد.
علیرغم روشها و جنبه های درمانی که مشاور یا درمانگر به کار می گیرد، درمانگران باید رویکردی را اتخاذ نمایند که حتی الامکان جنبه های عاطفی، شناختی و رفتاری را مورد رسیدگی قرار دهد. درمان در این زمینه معمولاً هنگامی بسیار مؤثر است که یا به شیوه گروه درمانی یا به صورت درمان فردی باشد. درمان فردی معمولاً برای آن دسته از مراجعان که نسبت به شرکت در گروه احساس خوشایندی ندارند، مؤثر است. خانواده درمانی بر ایجاد تعامل مجدد و پیوستگی دوباره خانواده تأکید دارد و بر درمان آثار بین فردی و تعاملی اعضا متمرکز است.
فرایند درمان بدرفتاری ممکن است طولانی و پیچیده باشد. درمان مستلزم صرف زمان و انرژی است. بعضی از مراجعان نمی توانند بپذیرند که در یک فرایند درمانی طولانی مدت شرکت کنند، در این صورت درمانگر می تواند با توجه به نیازها و خواستهای مراجع و با فراهم کردن یک محیط درمانی امن، درمان کوتاه مدت را طراحی و یک قرارداد درمانی با مراجع تنظیم نماید. این قرارداد شامل اهداف اختصاصی و مشخصی است که در یک چارچوب زمانی معین تدوین می گردد.
آموزش مراجع درباره شیوع و آثار روان شناختی کودک آزاری و افزایش آگاهی درباره تجربه بدرفتاری (Abuse) برای مراجع بسیار مفید است. بعضی از قربانیان کودک آزاری، به خصوص قربانیان کودک آزاری جنسی، تصور می کنند که تجربه آنها منحصر به فرد است و فقط آنها هستند که چنین تجربه ای دارند. ارائه اطلاعات درباره کودک آزاری، نوع مشکلات و نشانه هایی که مراجعان کودک آزاری با آن رو به رو هستند و نیز چگونگی مدارا (Coping) با این نشانه ها، به آنها کمک می کند تا رفتارها و پاسخ های خود را بهتر درک کنند. این اطلاعات می تواند به صورت مقالات موجود در مجلات، روزنامه ها، کتابها و فیلمهای ویدیویی در اختیار مراجعان قرار گیرد.
اغلب قربانیان کودک آزاری، خود را در قبال وقوع آزار و بدرفتاری مسئول می دانند، بعضی دیگر مسئولیت بدرفتاری را به این دلیل که از او حمایت نکرده اند بر گردن پدر و مادر یا سایر اعضای خانواده می اندازند. از آنجا که این احساسات نباید انکار شوند این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است و مشاور باید این موضوعات را در نظر گیرد.
این اساسی است که موضوع مسئولیت کشف شود و مراجع احساس کند که درمانگر عقیده ندارد که او مسئول وقوع بدرفتاری است. مراجع ممکن است احساساتش را درباره مسئولیت کودک آزاری مورد سؤال قرار دهد. موضوع مسئولیت به ویژه در ارتباط با کودک آزاری جنسی دارای اهمیت بیشتری می باشد.
مدتی پیش دختر 17 ساله ای به نام (م-ش) به وسیله مدیر دبیرستان به مرکز مشاوره اداره بهزیستی معرفی می شود. مشکل او به زمانی بر می گشت که در کلاس پنجم ابتدایی (یعنی حدود یازده سالگی) مشغول تحصیل بود. در همان سال، پسر عموی او برای ادامه تحصیل به شهر می آید و پدر (م-ش) زمینه اقامت برادرزاده اش را در کنار خانواده خود فراهم می کند. یکی از روزهایی که خانم (م-ش) در منزل تنها بود، پسر عموی او با نوازش و ... زمینه بهره کشی جنسی را تا حد ارضای خود فراهم می کند و این مسئله در طول سال تحصیلی ادامه می یابد، که نه تنها موجب افت تحصیلی (م-ش) می شود؛ بلکه آثار عاطفی آن برای مدت ها باقی می ماند.
از موضوعات مهمی که (م_ش) با آن رو به رو بود، مسئولیت واقعه بود. از یک طرف شدیداً خود و والدینش را مقصر می دانست و از اینکه والدین او را در منزل تنها گذاشته اند و با دادن اجازه اقامت به پسر عمو، شرایط وقوع این حادثه را فراهم کرده بودند، ناراحت بود. او بیش از همه به مادر خود خصومت می ورزید و از دیدن پسر عموی خود که دیگر ازدواج کرده و دو فزرند دارد، شدیداً ناراحت و نگران می شد. او از اینکه پسر عمویش، این رویداد را فراموش کرده و با این مسئله با آرامش برخورد می کند بیشتر ناراحت می شد. در این شرایط درمانگر با طرح سؤال و با بحث درباره موضوع مسئولیت، سن و سال قربانی در هنگام وقوع حادثه، مشغله ها و مسئولیتهای روزمره والدین با کمک مراجع به سمت مشخص کردن عامل ارتکاب (پسرعمو) جلسه را در جهت کاهش اضطراب و نگرانی های (م-ش) هدایت می کند.
بعضی از مراجعان احساسات مرتبط با تجربه کودک آزاری خود را انکار می کنند؛ زیرا بیان تجربه کودک آزاری به اندازه خود آن فشارآور است و موجب اضطراب و وحشت می شود. بعضی از مراجعان معتقدند اگر احساساتشان را بیان کنند، کنترل خود را از دست می دهند و به مرز انفجار می رسند. ترس عمومی دیگری که آنها با آن رو به رو هستند، تجربه مجدد بدرفتاری است که در ارتباط با کودک آزاری جنسی اهمیت بیشتری می یابد. به هر حال احساسات و آشفتگی که در ارتباط با حادثه بدرفتاری دوباره تجربه می شوند، بخش مهمی از فرایند مشاوره و بهبود مراجع محسوب می شود.
درمانگر ضمن اینکه به این احساسات احترام می گذارد، به مراجع اطمینان می دهد که در حال حاضر از امنیت لازم برخوردار است و کسی نمی تواند به او آسیب برساند. تشویق مراجع به رها سازی هیجانات و احساسات در یک محیط امن، او را قادر خواهد کرد که کمتر وحشت زده شود و هیجانات خود را کنترل کند.
(م-ش)، ابتدای ورود به جلسات مشاوره با اضطراب، نگرانی، گریه های متناوب و ... مسائل خود را مطرح می کرد. درمانگر با فراهم نمودن شرایط و مطمئن ساختن او و تأکید بر امنیت محیط و محرمانه ماندن مسائل مطرح شده، تا حدی واکنشهای او را کاهش داد. یکی از نگرانی هایی که خانم (م-ش) داشت و این نگرانی را به محیط مدرسه و منزل و ... نیز انتقال می داد، نگرانی از آثار جسمی روابط جنسی بود. (م-ش) ابراز می داشت که نمی تواند با هیچ فردی در این مورد حرفی به میان بیاورد و با مادرش نیز احساس صمیمیت و نزدیکی نمی کند. (م-ش) ابراز می کرد: "این اواخر فردی به خواستگاریم آمده و این بر نگرانی من افزوده است." خانم (م-ش) نمی توانست خاطره این رویداد را به خوبی بازیابی کند و به طور ضمنی بر این تأکید داشت که شاید آثار جسمی این واقعه باقی مانده باشد. اگر چه احتمال بروز سندرم حافظه خطاکار در این باره می رفت اما با کمک خانم مددکار و هماهنگی تلفنی با تنها متخصص زنان و زایمان مستقر در شهر، زمینه معاینه از خانم (م-ش) فراهم شد و پزشک متخصص نیز با مطمئن نمودن او مبنی بر سلامت کامل، بخش مهمی از نگرانی های او را مرتفع نمود و شرایط بهتری برای تداوم جلسات بعدی مشاوره فراهم نمودن محیط امن برای مراجع اشاره دارد، به خوبی نشان دهنده هماهنگی و کار تیمی در یک مرکز مشاوره است.
یکی از هدف های مهم درمان و مشاوره بدرفتاری، ایجاد مهارت هایی است که مراجع بتواند در زندگی واقعی خود و خارج از فرایند مشاوره آنها را به کار گیرد. در خلال این فرایند به مراجعان این فرصت داده می شود که مهارت های اساسی را کسب کنند مانند اینکه چگونه از خود دفاع کنند، چگونه به طور واضح و آشکار ارتباط برقرار کنند، چگونه توانایی حل مسئله و تصمیم گیری را در خود افزاریش دهند و تعارض ها را حل کنند، چگونه در روابط خود با دیگران صمیمیت به وجود آورند و در عین حال آن را حفظ کنند و اینکه چگونه مرزهای بین خود و دیگران را مشخص نمایند. در صورتی که مراجع بزرگسال است، مهارت های والدینی مثبت و مؤثر نیز آموزش داده می شود. مشاور یا درمانگر با فراهم آوردن یک الگوی مناسب می تواند این روند را تسهیل کند و رفتارها و مهارت های مثبت و مؤثر مورد نیاز مراجع را تشویق کند.
یکی دیگر از اهداف مشاوره بدرفتاری، توانمند کردن (Empowering) مراجع برای اتخاذ تصمیم یافتن راه کارهای مناسب (هم در مورد عقاید و نگرش هایش و هم درباره رفتار و پاسخ هایش) می باشد. به علاوه مراجع برای تثبیت و پایه گذاری زندگی جدید و کنترل آن، باید توانمند شود. این موضوع مواردی چون تغییرات اساسی در سبک زندگی را شامل می شود.
هدف از توانمند کردن، مقابله با درماندگی آموخته شده این است که یادگیری نقش ها و الگوهای رفتاری جدید را تسهیل می کند و به مراجع اجازه می دهد روابط جدیدی را پایه گذاری نماید. مشاوران در جریان این فرایند لازم است با تأیید دوباره، ارزش گذاری و تقویت رفتارهای مستقل، مراجع را تشویق کنند. مشاور باید تفرّد (Individualation) را بالا ببرد تا مراجع بتواند دستاوردهای مشاوره را در خارج از جلسات مشاوره و به تنهایی به کار گیرد و مسائل جدیدی را که با آن رو به رو می شود، حل نماید.
سندرم حافظه خطاکار (False memory Syndrome) به شرایطی اشاره می کند که طی آن هویت فرد و روابط بین فردی او، حول محور خاطره یک تجربه آسیب زا متمرکز می شود و اگر چه این خاطره با اشتباه همراه است، اما فرد قویاً معتقد است. توجه به این نکته ضروری است که این سندرم صرفاً با خاطرات اشتباه و غلط مشخص نمی شود؛ چرا که اغلب افراد، خاطراتی دارند که صحیح نیستند. این سندرم هنگامی تشخیص داده می شود که خاطره عمیقاً ریشه دار باشد؛ به طوری که تمامیت، شخصیت و سبک زندگی فرد را جهت دهد و اغلب رفتارهای انطباقی فرد را از هم بپاشد. در این سندرم فرد از مواجهه با هر مدرکی که این خاطره را به چالش گیرد، اجتناب می ورزد.
درمان کودک آزار دیده

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 31   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کودک آزاری

دانلود مقاله همسر آزاری

اختصاصی از فی لوو دانلود مقاله همسر آزاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله همسر آزاری


دانلود مقاله همسر آزاری

همسرآزاری از آسیب های اجتماعی پنهان است که معمولاً در محیط بسته خانه شکل گرفته و سبب عدم اطمینان و از هم گسیختگی کانون خانواده می شود. قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده، در مرحله نخست، زنان و پس از آن کودکان و سالمندان و سرانجام مردان هستند.
همسرآزاری معضلی است که در قرون اخیر بیش از هر زمان دیگری در جوامع مورد توجه و بررسی کارشناسان قرار گرفته و شاید بهترین دلیل برای توجه به این امر، مطرح شدن مسئله حقوق زنان و آگاهی این قشر از حقوق و مزایای خود در برابر همسرانشان است.
مقوله همسرآزاری از جمله اخبار داغی است که اگر هر روز هم در صفحات حوادث روزنامه ها دیده نشود، دست کم هر چند روز یک بار با مطالبی به صورت گزارش یا مقاله های گوناگون به آن پرداخته می شود.
در اینجا کوشیده ایم تا با نگاهی گزارش گونه و تحلیلی این مسئله را مورد بررسی قرار داده و به نکات و راه کارهای تازه ای در این باره اشاره کنیم.
پدیده ای با عنوان آزار همسر و فرزندان مقوله ای است که به طور طبیعی در هر جامعه ای به صورت های گوناگون وجود دارد.
خشونت فیزیکی و بدنی مانند صدمه زدن به اشیای منزل و ضرب و شتم همسر یا خشونت روانی و کلامی مانند تحقیر، بهانه جویی نسبت به چهره و شرایط جسمانی زن و ابراز تنفر نسبت به بستگان وی و همچنین خشونت اجتماعی شامل منع اشتغال و تحصیل، ممنوعیت ارتباط با بستگان حتی به صورت تلفنی که بیشتر در استان های غربی کشور شایع است. خشونت اقتصادی مانند نپرداختن خرجی و در نهایت صدمات و آزارهای جنسی از طریق تحمیل نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وی به خاطر اعتیاد و غیره، مهم ترین و شایع ترین انواع همسرآزاری مردان نسبت به زنان است.

خشونت علیه زنان
همسرآزاری مردان نسبت به زنان
همسر آزاری

آزار همسر و حفظ بنیان خانواده
مسئولان مراجع قضایی کشور

 

شامل 28 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله همسر آزاری