مقدمه
یمن که برخی از تحلیلگران از آن به افغانستان جهان عرب و برخی دیگر آنرا به سبب شکست عبدالناصر در دهه شصت، ویتنام جهان عرب مینامند، شرایط بحرانی را پشت سر میگذارد. حمله عربستان سعودی به یمن که از 26 مارس 2015 آغاز شد این کشور را در آستانه بروز یک فاجعه انسانی قرار داده است؛ فاجعهای که امنیت دیگر کشورها از جمله امنیت عربستان را نیز تهدید میکند. در این نوشتار، ضمن شرح چگونگی حمله عربستان به یمن و نگاه آماری به بحران این کشور، بازیگران بحران، علل حمله و وضعیت ائتلاف نظامی مورد بررسی قرار میگیرد.
دلایل حمله به یمن
یمن پس از توافقنامه موسوم به 21 سپتامبر 2014 روزهای پرتنشی را پشت سر گذاشت. با این حال، یمن در دو ماه فوریه و مارس 2015 شاهد اتفاقاتی بود که منجر به مداخله نظامی عربستان سعودی به این کشور شد. در فوریه عوض بن مبارک، رئیس دفتر ریاست جمهوری یمن، توسط نیروهای انصارالله به اتهام جاسوسی و توطئه علیه تمامیت ارضی یمن بازداشت شد. درعینحال، عبدربه منصور هادی، رئیسجمهوری موقت، و خالد بحاح، نخستوزیر یمن، با هدف اعمال فشار بر یمن از سمت خود استعفا دادند. اما انصارالله در واکنش به این اقدام که دارای ریشه خارجی نیز بود، بیانیه قانون اساسی را صادر کرد که مطابق آن شورای ریاست جمهوری تشکیل و مجلس نمایندگان یمن نیز منحل میشد. منصور هادی در گام بعدی به شهر عدن فرار کرد و در این شهر که شهری بندری، مرکز یمن جنوبی و دومین شهر بزرگ یمن محسوب میشود، با کمک حامیان عربی خود اقداماتی ضد انصارالله انجام داد و خواستار مداخله نظامی شورای همکاری خلیجفارس در یمن شد. با این حال، یمن از روز 18 تا 25 مارس شاهد چند اتفاق مهم بود که در نهایت منجر به مداخله نظامی ائتلافی که ریاست آنرا عربستان سعودی بر عهده دارد، شد. «عبدالکریم الخیوانی»، نماینده جنبش انصارالله روز 18 مارس ترور شد. روز 20 مارس نیز چند انفجار تروریستی در مساجد حشحوش و بدر در صنعا، پایتخت یمن، رخ داد که طی آن صدها نفر از نیروها و حامیان انصارالله کشته و زخمی شدند.
نیروهای انصارالله نیز در واکنش به این انفجارها، ابتدا به سمت شهر تعز، سومین شهر بزرگ یمن، حرکت کرده و کنترل کامل این شهر و فرودگاه آنرا در اختیار گرفته و توانستند بر ساختمانهای دولتی، نظامی و دادگستری شهر تعز تسلط یابند. نیروهای انصارالله پس از کنترل تعز، به سمت شهر عدن که کانون توطئه علیه انصارالله بود و منصور هادی نیز در آنجا حضور داشت، حرکت کرده و روز 25 مارس توانستند کنترل این شهر را نیز در اختیار گیرند. منصور هادی بار دیگر و این بار از عدن فرار و به خارج از یمن گریخت. کنترل انصارالله بر شهر جنوبی و راهبُردی عدن به منزله پایان دوران انتقالی منصور هادی و شکست طرح ابتکاری سال 2011 شورای همکاری خلیجفارس بود. از اینرو، عربستان سعودی که از مخالفان اصلی به قدرت رسیدن انصارالله و تشکیل دولت مردمی در یمن است و از روز 23 مارس نیز تعداد نیروهای نظامی خود در مرزهای با یمن را افزایش داد، منصور هادی را رئیسجمهور مشروع یمن اعلام و از روز 26 مارس با هدف آنچه که بازگرداندن مشروعیت به یمن عنوان شد، عملیات موسوم به «طوفان قاطع» را علیه یمن و انصارالله آغاز کرد. آمارها از بحران کنونی یمن حاکی از این است که این کشور در آستانه وقوع یک فاجعه انسانی قرار گرفته است.
یکی از مهمترین مسایل منطقه، موضوع یمن می¬باشد که از نظر حقوقی بسیار حایز اهمیت است. عربستان سعودی به عنوان یک کشور عربی به یک کشور عربی دیگر حمله کرده است. حمله¬ای که به سبب آن، تاکنون بیش از 3500 نفر شهید و بیش از 6000 نفر مجروح شده¬اند. به دنبال این حمله که با چراغ سبز آمریکا و دیگر متحدین آن صورت گرفت، ائتلاف عربی و ارتش عربی شکل گرفت.
جنایات سعودیها در یمن از منظر حقوق بینالملل قابل بررسی و پیگیری است. اما آنچه حائز اهمیت است اینکه سازمان ملل متحد و شورای امنیت نتوانسته است به وظیفه انسانی خود در قبال یمن عمل نماید. شورای امنیت به عنوان رکن اصلی سازمان ملل در حفظ صلح و امنیت بین المللی با صدور «قطعنامه 2216» نشان داد که تصمیمات آن در راستای منافع سیاسی و مادی چند کشور خاص بوده و تمایلی برای حفظ صلح واقعی در عرصه بین الملل ندارد. یمن به عنوان یک کشور مستقل مورد تجاوز چند کشور دیگر عربی قرار گرفته است و ملت آن مورد تهاجم هوایی و زمینی از سوی ائتلاف عربی و تروریستهای القاعده قرار گرفته است. اما شورای امنیت به جای محکوم نمودن متجاوز و تروریستها، به تحریم همه جانبه ملت یمن دست زده است که این قطعنامه نشان دهنده چهره واقعی این رکن سیاسی بین المللی است. به عبارت دیگر، سازمان ملل و شورای امنیت نه تنها سکوت نکرده است بلکه در جهت حمایت از متجاوزین و ناقضین قوانین بینالمللی، در جهت تحریم همه جانبه یمن (مردم و ارتش) از سوی متجاوزین، قطعنامه صادر کرده است که این به دلیل ترس از قدرت ملتها علیه منافع استعماری جدید در منطقه و امنیت رژیم صهیونیستی است.
در این نوشتار تلاش می¬شود تا تجاوز رژیم سعودی از منظر حقوق بین الملل در دو موضوع مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد: 1) تجاوز عربستان به سرزمین یمن از منظر نقض حاکمیت کشورها 2) بررسی جنایت های عربستان در یمن از نظر حقوق بین الملل.
1) نقض حاکمیت یمن و تجاوز به تمامیت سرزمینی آن
الف) نامشروع بودن درخواست رییس جمهور مستعفی یمن:
عربستان به بهانه درخواست منصور هادی، با تشکیل ائتلاف، به آن کشور حمله نمود که شورای امنیت در قطعنامه 2216 نیز تلاش نموده است که به آن مشروعیت ببخشد. «در مقدمه همین قطعنامه، شورای امنیت به نامهای که 24 مارس 2015- 4 فروردین 93- از سوی منصور هادی خطاب به رئیس این شورا صادر شده، استناد کرده و بر مبنای آن گفته است که دخالت نظامی بر مبنای یک درخواست قانونی بوده که صورت گرفته است. این در حالی است که از یک سو دعوت به سرکوب نظامی خارجی علیه یک ملت که از طریق مسالمتآمیز خواستههایی را دنبال میکند، وجاهت ندارد ضمن آن که فرد درخواست کننده یعنی منصور هادی در زمان درخواست هیچ جایگاه قانونی نداشته است. منصور هادی در تاریخ 22 ژانویه 2015 یعنی دوم بهمن ماه 93 و بیش از دو ماه پیش از درخواست، از سمت خود، بطور رسمی کنارهگیری کرده است و لذا استناد شورای امنیت به نامه او موجه نیست.» نمی¬توان با توسل به زور علیه یک ملت که از اصل «حق تعیین سرنوشت» بهره جسته و در تلاش است از طریق راههای دموکراتیک به حقوق خود دست یابد حمله نمود حتی اگر منصور هادی را رییس جمهور واقعی یمن بدانیم که البته نمیدانیم؛ چرا که استعفای منصور هادی استنادا به ماده 114 قانون اساسی جمهوری یمن است که از موارد پایان یافتن دوره ریاست جمهوری است.
بر اساس قوانین حقوق بشر و نیز حقوق بشردوستانه بین المللی ، منصور هادی نمی¬توانسته از کشور دیگری در خواست کند تا به شهروندان غیرنظامی یمن حمله نظامی نماید و این خلاف قواعد آمره بین المللی است .
شامل 14 صفحه Word
دانلود تحقیق بررسی علل حمله عربستان به یمن