لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:19
فهرست:
بحرانی به نام شلحجابی
راستی اشکال کار در کجاست
بیش از ربع قرن از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی میگذرد؛ انقلابی که به تعبیر بزرگان، بیش از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی بود. در این مدت، تمامی رسانههای ارتباط جمعی مروج اسلام و مبلغ ارزشهای اسلامی بوده و هستند. افزون بر آن نیز چندین نهاد، سازمان و ارگان رسمی و غیررسمی، متولی آموزش، تربیت و ترویج سنن و آداب مذهبی بوده و هستند.
سازمان عریض و طویل تبلیغات اسلامی، با بودجهای هنگفت و تشکیلاتی بسیار گسترده و سراسری، دستاندرکار نگاهبانی و پرورش فرهنگ اسلامی در سراسر کشور و حتی خارج از کشور است. بخش وسیع و سازمانی تبلیغات حوزه علمیه قم با تشکیلات، امکانات، بودجه، پرسنل، ابزار و رسانههای سمعی و بصری، مسؤولیت حفظ و حراست ارزشهای دینی و گسترش آموزههای فرهنگ مذهبی را بر عهده دارد. هیأتهای بیشمار دینی در تکیهها و حسینیهها و مساجد، پاسدار سنن و آداب شرعی و برگزارکننده مراسم مذهبی در مناسبتهای تاریخی و مذهبی بوده و هستند.
هزاران واعظ، روحانی و عالم دینی در طول سال و ماه و در شهر و روستا بر روی منابر به ارشاد خلایق مشغولند و نظام آموزشی کشور، در تمامی مقاطع تحصیلی توسط کارشناسان و متولیان مذهب، سامان یافته و همه کتابهای درسی به وسیله خبرگان تعلیم و تربیت اسلامی تدوین شده و میشود و قوانین و مقررات اجتماعی حافظ ارزشهای دینی، نه تنها حوزههای عمومی که حتی حریم خصوصی افراد حتی اقلیتهای غیراسلامی را نیز شامل شده است.
پنج کانال رسمی تلویزیونی و دهها کانال رسمی سراسری و منطقهای رادیویی به موازات شماری فراوان همایشهای موسمی و سنواتی و سمینارهای پر خرج و اردوهای پرورشی و... مروج مسائل عقیدتی و ناهی منکرات دینی و پاسدار حرمتهای فردی و اجتماعی بوده و هستند.
با وجود همه اینها، اسلام را در خطر یافته و تلویحا اعلام میداریم، همه کارهای صورت گرفته مذکور در بالا و تمامی انرژیهای بیکران صرف شده و نیروی بیشمار انسانی و بودجههای کلان به کار گرفته شده، بیحاصل بوده است. از وضع فرهنگی جوانان مینالیم و از «بدحجابی»، «شلحجابی» و «کمحجابی» شکوه سر میدهیم و هر از چند گاهی با بسیجی مقطعی و اعتراضات خیابانی و بگیر و ببند عاری از ملاحظاتی روانشناختی و احیانا مجازاتهای جسمی، روحی و مالی، در پی اصلاح دختران و پسران و حتی بزرگسالانی هستیم که به زعم ما پایبند ارزشهای دینی و فرهنگ ملی اسلامی نیستند.
پس از مدتی با انذارها، اشارات و تذکرات فرهیختگان و برخی بزرگان دین و سیاست متوجه میشویم که «این ره که میرویم، به ... است».
چند صباحی میگذرد و دوباره پیشخطبهای در نماز جمعه، نطق پیش از دستوری در مجلس و سرمقالهای در روزنامهای، از وضع بد و غیرقابلتحمل اخلاق جوانان مینالد و در پی آن با اعلام راهپیمایی و مراسم ارشاد خیابانی، مواجه میشویم و دنیا را متوجه عواقب شبیخون فرهنگی «غرب» کرده و راههای نجات نسل جوان را از منجلابی که در آن غوطهور است، به عالمیان نشان داده و آن را چاشنی وعده جامعهای پاک و نمونه و الگویی ارزشمدار برای جهانیان میسازیم.
مدتی میگذرد و دوباره «روز از نو و روزی از نو»؛ «بدحجابی» بدتر، «شلحجابی» شلتر، رنگها و مدلهای لباسهای زننده، زنندهتر و مفاسد اجتماعی گستردهتر شده و برخوردها وسیعتر میشود.
تحقیق بحرانی به نام شلحجابی