آموزش کامل بازده
توضیح فرمول ویکای مناسب
حل چندنوع نمونه سوال
نکات مهم
تعداد اسلاید:3(درسته کمه ولی هراسلاید خیلی اساسیه)
پاورپوینت آموزش بازده
آموزش کامل بازده
توضیح فرمول ویکای مناسب
حل چندنوع نمونه سوال
نکات مهم
تعداد اسلاید:3(درسته کمه ولی هراسلاید خیلی اساسیه)
سیگنال خرید میان مدت و پر بازده مفاخر - تاریخ انتشار 1395/08/30
در این فایل محدوده قیمت خرید، قیمت حمایت، قیمت مقاومت و قیمت هدف مشخص شده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:43
فهرست و توضیحات:
مخاطره و بازده(مدیریت مالی)
مدیریت مالی
تامین مالی وسرمایه گذاری
-حسابداری وکنترل
-پیش بینی و طرح ریزی بلند مدت
-قیمت گذاری محصولات
هدف مدیریت مالی:
هدف اصلی بنگاههای اقتصادی:
وظایف مدیر مالی از دیدگاه نقدینگی و سود آوری
کنترل هزینه
قیمت گذاری
پیش بینی سود
اندازه گیری بازده مورد نظر
وظایف مدیر مالی:
برخی افراد هدف اصلی بنگاههای اقتصادی را حداکثر کردن سود می دانند. اما این دیدگاه به دلایل زیر اشکال دارد:
کلمه سود دارای تعاریف مختلفی است.سودی که در حسابداری تعریف می شود، ارزش زمانی پول را در نظر نمی گیرد.کیفیت فعالیت را در نظر نمی گیرد و همچنین سایر اهداف واحدهای تجاری از جمله اهداف اجتماعی را در بر نمی گیرد.
هدف اصلی یک واحد تجاری را می توان حد اکثر کردن ارزش بنگاه در بلندمدت دانست. این هدف را می توان به شکل حداکثر کردن ثروت بیان نمود. با این دیدگاه، بجای تمرکز مستقیم بر روی سود، ارزش جاری بنگاه مورد تاکید قرار می گیرد. طبیعتا بین ارزش فعلی بنگاه و ارزش آن در بلند مدت ارتباط وجود دارد. اگر پیش بینی شود که ارزش آینده بنگاه بالاست، ارزش جاری آن نیز بالا خواهد بود زیرا در مدیریت مالی ارزش هر دارائی سرمایه ای برابر ارزش فعلی وجوهی است که آن دارائی نصیب صاحبش خواهد کرد.بنا براین هدف اصلی مدیریت مالی حداکثر کردن ثروت صاحبان سهام است.
سؤالاتی که امروزه برای افراد جامعه بویژه جوانان درسن کار وبخصوص جویای کار مطرح است اینست که آیا دنبال آموزش بیشترباشند و یا سعی کنند جذب بازارکار شوند. ویا اینکه تلاش کنند جذب بخش خصوصی شوند و یا دولتی و ……. .
درحقیقت آنها بدنبال کسب درآمد بیشتردرطول دوره کاری خود میباشند وبنابراین باید بررسی شود که چه عواملی براین درآمدها مؤثراست و یا اینکه ساختار درآمدهای کاری (دستمزدها) چگونه است؟
برای تحلیل عوامل مؤثر بردرآمدهای کاری از ابزار مرسوم ومتداول و درعین حال مهم «توابع درآمدی» (Earning Function) استفاده میشود. دراین توابع عوامل مهم مؤثر بردرآمدها موردبحث و تجزیه وتحلیل قرارخواهند گرفت وازآن جمله است آموزش و تجربه که درادبیات امروزی رشد اقتصادی و توابع درآمدی ازآنها بهعنوان سرمایه انسانی یاد میشود.
ازآنجا که یکی ازعوامل بسیارتأثیرگذار درتحلیلهای سرمایهگذاری آموزشی، سرمایه انسانی میباشد لذا اندک صحبتی ازسرمایه انسانی نیز ضروری بهنظر میرسد.
سرمایه انسانی که عبارتست از نهادینه شدن دانش درانسان و همچنین ابعاد مختلفی نظیر آموزش، بهداشت، تجربه و… را دربرمیگیرد از دو بُعد قابل بررسی است. نقش سرمایه انسانی دررشد اقتصادی بُعد کلان آن میباشد. دربازده خصوصی آموزش (بُعدخرد)، جنبه درآمدی مورد بحث قرار میگیرد و دراین موارد از توابع درآمدی که ابزار متداول این بررسی میباشد، استفاده میکنند. درحقیقت توابع درآمدی یک ابزار ساده و درعین حال انعطافپذیر برای تحلیل سرمایهگذاری در آموزش میباشد.
برخلاف کارهای انجام شده توسط شولتز، دنیسون و گریلیچز که تئوری سرمایه انسانی را در بهرهوری و رشد اقتصادی بکار بردند (بُعد کلان)، افرادی نظیر ژاکوب مینسر، گری بکر و پیروانش یک تئوری عمومی ارائه دادند که تمرکزش برارتباط بین سرمایه انسانی و درآمد نیروی کاربود (بُعد خرد).
مینسر و بکر طی بیست سال هزینه های قابل ملاحظه سرمایهگذاری برفرد را معلوم کردند (شامل هزینه زمان)، سرمایهگذاریهای مدرسه ای و بعدازمدرسه ای را تحلیل کردند، قوانین بهینه یابی انتخاب اینچنین سرمایهگذاری را فرمولبندی کرده و نهایتاً ارتباط بین دستمزدها و شقوق متفاوت سن، شغل (حرفه) و آموزش را تخمین زدند که درحقیقت جنبه مهم مورد بحث این مقاله نیز انجام این تخمین وتحلیل آن میباشد.
توابع درآمدی:
ارتباط بین آموزش و دستمزد یکی ازمهمترین مطالعات دراقتصاد کار میباشد. محققین از دهة 1970 بین دستیابی به آموزش و دستمزد ارتباط مثبت ومحکمی درکشورهای متفاوت پیدا کردند. نقطه شروع بیشتراین تحقیقات به فرمولبندی مینسر (Mincer 1974) برمیگردد که درآن سرمایه انسانی نقش اصلی را بازی میکند توابع درآمدی ابزار اصلی این تحلیل میباشد.[1]
ازآنجائیکه هردو سرمایه انسانی و فیزیکی درگیرهزینهها و درآمدهای محتمل آینده میشود، ممکن است یک تقارن و تناسبی بین این دومفهوم بوجود آید. درحقیقت سرمایه انسانی تخمینی از توانایی یک شخص درایجاد درآمد کاری است.
تخمینهای سرمایه انسانی دراقتصاد برای تعیین پویایی درآمدهای ناشی از اشتغال (توابع درآمدی)، تحلیل توزیع درآمد، بررسی رشد اقتصادی و اندازهگیری هزینههای اجتماعی مهاجرت بکار برده میشوند. اما علیرغم تعریف گسترده و مشخص، دربیشترمطالعات تجربی سرمایه انسانی منحصراً بوسیله سطح آموزش تخمین زده میشود. مشکل اساسی دراین بحثها اندازهگیری سرمایه انسانی و اجزاء متشکلّه آن است. موارد مهم و قابل استفاده از توابع درآمدی یکی از تحلیل نرخ بازده تحصیلات و دیگری در تحلیل توزیع درآمد میباشد، و چون با بحث اصلی مقاله ارتباط چندانی ندارد از توضیح آنها خودداری میکنیم.
عوامل مؤثر دردرآمدهای فردی:
چه عواملی درتعیین درآمدهای شخصی مؤثراست؟ آیا تواناییهای ذاتی بیشتراست یا تحصیلات بالاتر نیز به درآمدهای بیشتر میانجامد. جواب سؤالاتی ازاین قبیل درچارچوب «توابع درآمدی» تجلی پیدا میکند. و این توابع قصد دارند تا ارتباط تنگاتنگی را که بین سطح درآمد افراد و متغیرهایی نظیر تحصیلات، تجربه، توانایی فردی، موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی وجود دارد را نشان دهند.
ازتوابع درآمدی برای توضیح تفاوت دردرآمدها استفاده میکنیم.
براساس نظریه سرمایه انسانی، درآمدها، مستقیماً ازتفاوت ویژگیهای شخصی افراد ناشی میشود. مهمترین این ویژگیها عبارتند از: [2]
سالهای تحصیلی، کیفیت تحصیلی، میزان تجربه کاری، تواناییهای ذاتی، پشتوانه خانوادگی و یا موقعیت اجتماعی اقتصادی والدین و… .
yt : درآمد
S : سالهای تحصیل
Sq : کیفیت تحصیل
T : مدت آموزش ضمن خدمت
A : تواناییهای شخصی
F : موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی
U : سایرمتغیرها
ـ نارسایی های عمده توابع درآمدی: [3]
توابع درآمدی برای توضیح نابرابری درآمدها، هنوز درمراحل اولیه توسعه خود میباشد. این توابع فقط طرف عرضه ویژگیهای شخصی افراد را دربازارکار مطالعه میکنند و با چگونگی تقاضای نیروی کار ارتباطی ندارند.
شامل 26 صفحه فایل word قابل ویرایش